سلام 1)آیا این درست است که می گویند حضرت مهدی را یک زن به شهادت می رساند؟ اصلا ایشان هم مانند بقیه اهل بیت بعد از شهادت یا رحلت رجعت میکنند اگر چنین است بعد از رجعت به مرگ طبیعی از دنیا می روند یا شهید می شوند؟ 2)دجال کیست؟ و آیا از علایم حتمی ظهور است؟
باسلام. راجع به شهادت حضرت مهدی(عج) و کیفیت آن، مدرک معتبری وجود ندارد. در برخی از کتاب‌های اهل سنت نقلی آمده است که زنی ریش‌دار به نام سعیده، با انداختن هاونی از روی بلندی بر سر آن حضرت، ایشان را به شهادت خواهد رساند. این مسأله که آیا بعد از شهادت امام زمان کسی حکومت خواهد کرد یا خیر و در صورت اول، چه کسانی حکومت خواهند کرد، محل بحث و اختلاف آراء است و این ناشی از اختلاف مضمون روایات است. در مورد حکومت بعد از حضرت دو نظر عمده وجود دارد: 1. بعد از شهادت امام زمان، ائمه معصومین، یکی پس از دیگری به دنیا رجعت خواهند کرد و حکومت می‌کنند، (امام مهدی از ولادت تا ظهور، سید کاظم قزوینی، ترجمه فریدونی، ص 672). 2. بعد از شهادت امام زمان، و تأسیس حکومت عدل و رشد فکری و دینی مردم و ایجاد مدینه‌ی فاضله، انسانهای صالح که تربیت یافته‌ی مکتب امام زمانند، یکی پس از دیگری این حکومت را اداره می‌کنند تا روز قیامت، (تاریخ ما بعد الظهور، محمد صدر، ص 653 639).دجال از ریشه (دجل) به معنای دروغگوی حیله‌گر است. اصل داستان دجال در کتاب‌های مقدس مسیحیان است.(1) در انجیل این واژه بارها به کار رفته و از کسانی که منکر حضرت مسیح باشند و یا (پدر و پسر) را انکار کنند، به عنوان دجال یاد شده است. به همین جهت در ترجمه انگلیسی کتاب‌های مقدس مسیحی، واژه آنتی کریست(Anti christ) یعنی ضد مسیح به کار رفته است. در روایات زیادی از اهل سنت، خروج دجال از نشانه‌های برپایی قیامت دانسته شده است.(2)در کتاب‌های روایی شیعه، تنها دو روایت در مورد خروج دجال به عنوان یکی از علائم ظهور حضرت مهدی(عج) آمده است(‌3)که هیچ یک از آن‌ها از نظر سند معتبر و قابل قبول نیست. بنابراین، از نظر منابع شیعی، دلیل معتبری بر این که خروج دجال یکی از علائم ظهور باشد، وجود ندارد؛ اما در عین حال با توجه به روایات زیادی که در منابع اهل سنت آمده است، احتمال این که اصل قضیه دجال به طور اجمال صحت داشته باشد؛ وجود دارد. البته حتی اگر اصل قضیه دجال صحت داشته باشد، بی‌تردید بسیاری از ویژگی‌هایی که برای آن بیان شده، افسانه به نظر می‌رسد.پس، اصل قضیه دجال امری محتمل و ممکن، می‌نماید. اکنون این سؤال مطرح است که مقصود از دجال چیست؟ درباره مصداق این واژه دو احتمال وجود دارد: 1. با توجه به معنای لغوی (دجال)، مقصود از آن نام شخص معینی نیست؛ بلکه هر کسی که با ادعاهای پوچ و بی‌اساس و با تمسک به انواع اسباب حیله‌گری و نیرنگ در صدد فریب مردم باشد، دجال است. بر این اساس، دجال‌ها متعدد خواهند بود. وجود روایاتی که در آن سخن از دجال‌های متعدد رفته است، این احتمال را تقویت می‌کند؛ مانند: (قال رسول الله(ص): یکون قبل خروج الدجال نیّف علی سبعین رجالاً؛(4) پیش از خروج دجال، بیش از هفتاد دجال خروج خواهند کرد).بنابراین احتمال، در حقیقت قضیه دجال بیانگر این مطلب است که در آستانه انقلاب امام مهدی(عج) افراد حیله‌گر برای نگه‌داشتن فرهنگ و نظام جاهلی، همه تلاش خود را به کار می‌گیرند تا با تزویر و حیله‌گری مردم را نسبت به اصالت و تحقق آن انقلاب و استواری رهبریش، دچار تردید سازند. این که در همین روایات تأکید شده است: (هر پیامبری امت خویش را از خطر بر حذر داشته است)، خود تأییدی دیگر بر همین احتمال است که مقصود از دجال، هر شخص حیله‌گر و دروغ گویی است که قبل از خروج حضرت مهدی(ع) در صدد فریب مردم است. 2. دجال، کنایه از کفر جهانی و سیطره فرهنگ مادی بر همه جهان است. استکبار با ظاهری فریبنده و با قدرت مادی، صنعتی و فنی عظیمی که در اختیار دارد، سعی می‌کند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود کند. بر این اساس است که پیامبران امت‌های خود را از فتنه دجال بیم داده‌اند: (ما بعث الله نبیا الا و قد انذر قومه الدجال...؛(5) هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر آن که قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت)، در حقیقت آنان را از افتادن به دام مادیت و ورطه حاکمیت طاغوت و استکبار جهانی بر حذر داشته‌اند. پس احتمال می‌رود منظور از دجال - با آن شرایط و اوصافی که در این روایات برای او شمرده شده - همان استکبار جهانی باشد؛ مثلاً در اوصاف دجال گفته شده (کوهی از طعام و شهری از آب به همراه دارد) کنایه از امکانات عظیم و گسترده‌ای که استکبار در اختیار دارد.(6)پی‌نوشت:1. رساله یوحنا، بابا 2، آیه 22و18.2. سنن ترمذی، ج‌4، ص‌507 - 519.3. کمال الدین صدوق، ص‌525 و 526.4. کنزالعمال 14، ص‌200.5. بحارلانوار، ج‌52، ص‌205.6. رجوع کنید به: الف) چشم به راه مهدی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات قم، جمعی از نویسندگان، ص‌289. ب) دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص‌223.موفق باشید. برای اطلاع تخصصی و عمیق مراجعه کنید به کتاب: تاریخ ما بعد الظهور، محمد صدر، ص 627.
عنوان سوال:

سلام
1)آیا این درست است که می گویند حضرت مهدی را یک زن به شهادت می رساند؟ اصلا ایشان هم مانند بقیه اهل بیت بعد از شهادت یا رحلت رجعت میکنند اگر چنین است بعد از رجعت به مرگ طبیعی از دنیا می روند یا شهید می شوند؟

2)دجال کیست؟ و آیا از علایم حتمی ظهور است؟


پاسخ:

باسلام. راجع به شهادت حضرت مهدی(عج) و کیفیت آن، مدرک معتبری وجود ندارد. در برخی از کتاب‌های اهل سنت نقلی آمده است که زنی ریش‌دار به نام سعیده، با انداختن هاونی از روی بلندی بر سر آن حضرت، ایشان را به شهادت خواهد رساند. این مسأله که آیا بعد از شهادت امام زمان کسی حکومت خواهد کرد یا خیر و در صورت اول، چه کسانی حکومت خواهند کرد، محل بحث و اختلاف آراء است و این ناشی از اختلاف مضمون روایات است. در مورد حکومت بعد از حضرت دو نظر عمده وجود دارد: 1. بعد از شهادت امام زمان، ائمه معصومین، یکی پس از دیگری به دنیا رجعت خواهند کرد و حکومت می‌کنند، (امام مهدی از ولادت تا ظهور، سید کاظم قزوینی، ترجمه فریدونی، ص 672). 2. بعد از شهادت امام زمان، و تأسیس حکومت عدل و رشد فکری و دینی مردم و ایجاد مدینه‌ی فاضله، انسانهای صالح که تربیت یافته‌ی مکتب امام زمانند، یکی پس از دیگری این حکومت را اداره می‌کنند تا روز قیامت، (تاریخ ما بعد الظهور، محمد صدر، ص 653 639).دجال از ریشه (دجل) به معنای دروغگوی حیله‌گر است. اصل داستان دجال در کتاب‌های مقدس مسیحیان است.(1) در انجیل این واژه بارها به کار رفته و از کسانی که منکر حضرت مسیح باشند و یا (پدر و پسر) را انکار کنند، به عنوان دجال یاد شده است. به همین جهت در ترجمه انگلیسی کتاب‌های مقدس مسیحی، واژه آنتی کریست(Anti christ) یعنی ضد مسیح به کار رفته است. در روایات زیادی از اهل سنت، خروج دجال از نشانه‌های برپایی قیامت دانسته شده است.(2)در کتاب‌های روایی شیعه، تنها دو روایت در مورد خروج دجال به عنوان یکی از علائم ظهور حضرت مهدی(عج) آمده است(‌3)که هیچ یک از آن‌ها از نظر سند معتبر و قابل قبول نیست. بنابراین، از نظر منابع شیعی، دلیل معتبری بر این که خروج دجال یکی از علائم ظهور باشد، وجود ندارد؛ اما در عین حال با توجه به روایات زیادی که در منابع اهل سنت آمده است، احتمال این که اصل قضیه دجال به طور اجمال صحت داشته باشد؛ وجود دارد. البته حتی اگر اصل قضیه دجال صحت داشته باشد، بی‌تردید بسیاری از ویژگی‌هایی که برای آن بیان شده، افسانه به نظر می‌رسد.پس، اصل قضیه دجال امری محتمل و ممکن، می‌نماید. اکنون این سؤال مطرح است که مقصود از دجال چیست؟ درباره مصداق این واژه دو احتمال وجود دارد: 1. با توجه به معنای لغوی (دجال)، مقصود از آن نام شخص معینی نیست؛ بلکه هر کسی که با ادعاهای پوچ و بی‌اساس و با تمسک به انواع اسباب حیله‌گری و نیرنگ در صدد فریب مردم باشد، دجال است. بر این اساس، دجال‌ها متعدد خواهند بود. وجود روایاتی که در آن سخن از دجال‌های متعدد رفته است، این احتمال را تقویت می‌کند؛ مانند: (قال رسول الله(ص): یکون قبل خروج الدجال نیّف علی سبعین رجالاً؛(4) پیش از خروج دجال، بیش از هفتاد دجال خروج خواهند کرد).بنابراین احتمال، در حقیقت قضیه دجال بیانگر این مطلب است که در آستانه انقلاب امام مهدی(عج) افراد حیله‌گر برای نگه‌داشتن فرهنگ و نظام جاهلی، همه تلاش خود را به کار می‌گیرند تا با تزویر و حیله‌گری مردم را نسبت به اصالت و تحقق آن انقلاب و استواری رهبریش، دچار تردید سازند. این که در همین روایات تأکید شده است: (هر پیامبری امت خویش را از خطر بر حذر داشته است)، خود تأییدی دیگر بر همین احتمال است که مقصود از دجال، هر شخص حیله‌گر و دروغ گویی است که قبل از خروج حضرت مهدی(ع) در صدد فریب مردم است. 2. دجال، کنایه از کفر جهانی و سیطره فرهنگ مادی بر همه جهان است. استکبار با ظاهری فریبنده و با قدرت مادی، صنعتی و فنی عظیمی که در اختیار دارد، سعی می‌کند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود کند. بر این اساس است که پیامبران امت‌های خود را از فتنه دجال بیم داده‌اند: (ما بعث الله نبیا الا و قد انذر قومه الدجال...؛(5) هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر آن که قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت)، در حقیقت آنان را از افتادن به دام مادیت و ورطه حاکمیت طاغوت و استکبار جهانی بر حذر داشته‌اند. پس احتمال می‌رود منظور از دجال - با آن شرایط و اوصافی که در این روایات برای او شمرده شده - همان استکبار جهانی باشد؛ مثلاً در اوصاف دجال گفته شده (کوهی از طعام و شهری از آب به همراه دارد) کنایه از امکانات عظیم و گسترده‌ای که استکبار در اختیار دارد.(6)پی‌نوشت:1. رساله یوحنا، بابا 2، آیه 22و18.2. سنن ترمذی، ج‌4، ص‌507 - 519.3. کمال الدین صدوق، ص‌525 و 526.4. کنزالعمال 14، ص‌200.5. بحارلانوار، ج‌52، ص‌205.6. رجوع کنید به: الف) چشم به راه مهدی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات قم، جمعی از نویسندگان، ص‌289. ب) دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص‌223.موفق باشید. برای اطلاع تخصصی و عمیق مراجعه کنید به کتاب: تاریخ ما بعد الظهور، محمد صدر، ص 627.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین