لطفا در رابطه با مهارت حل اختلاف بین خودم و اطرافیان چه پدر و مادر چه همسر و چه فامیل راهنمایی کنید.

آنچه ما در قالب پرسش و پاسخ مکاتبه ای می توانیم ارائه دهیم به صورت نکاتی خلاصه و آیتم های قابل دسترسی می باشد.شنونده خوبی باشید . قطع کردن حرف دیگران، و یا فکر کردن به این که چه جوابی به این حرف او بدهم باعث می‌شود که نقطه نظرات او را درک نکنید و او را نیز به مقابله به مثل وادارید!برخی افراد به جای گوش دادن دقیق به حرف‌های طرف مقابل و درک صحیح نقطه نظرات او، موضعی دفاعی در پیش گرفته و صرفاً به انکار انجام هر کار اشتباهی از سوی خود می‌پردازند و احتمال مشارکت داشتن خود در اختلاف پیش آمده را نادیده می‌گیرند. انکار مسئولیتِ خود، ممکن است در کوتاه مدّت باعث کاهش استرس گردد امّا هنگامی که طرفین احساس کنند که حرفشان از سوی طرف مقابل درست شنیده نمی‌شود، این امر به مشکلات بلند مدت و اختلافات فزاینده‌ای منجر می‌گردد.از بیان جملاتی که با (تو همیشه ... ) و (تو هرگز ... ) شروع می‌شوند، مثل (تو همیشه دیر به منزل می‌آیی) یا (تو هرگز کاری که من می‌گویم را انجام نمی‌دهی) اجتناب کنید. یک لحظه درنگ کنید و فکر کنید که آیا این حکم شما همیشه درست است. همیشه به دنبال مصالحه یا توافق بر سر اختلافات باشید و به یاد داشته باشید که همه چیز را نمی‌توان به (درست) و (نادرست) تفکیک کرد و دو نقطه نظر متفاوت ممکن است هر دو معتبر باشند.برخی افراد به جای آن که از طرف مقابل درباره افکار و احساساتش سوال کنند، گاهی اوقات تنها بر اساس تفسیرهای اشتباه از اعمال آن‌ها، فکر می‌کنند که (می‌دانند) طرف مقابل دارد چه فکری می‌کند و معمولاً همیشه آن را منفی در نظر می‌گیرند! از این روش اجتناب کنید.صحبت کنید اما بدون پرخاش و توهین و تندی و منفی گراییبه طرف مقابل خودت یا دیگرانی که با یکدیگر دچار اختلاف شده اند، اجازه کافی بدهید تا از ناراحتی ها و مشکلاتشان صحبت کنند. تخلیه روانی، فرد را برای طرح یا پذیرش مسائل متفاوت و سپس حل مشکلات، آماده تر می نماید.اگر سعی دارید نشان دهید که طرف مقابل چقدر اشتباه می‌کند و بر سر نقطه نظر خود قرص و محکم ایستاده‌اید بدانید که در جهت اشتباه حرکت می‌کنید! هرگاه کسی بر پیروز شدن در بحث و بگومگو تمرکز نماید، بازنده نهایی (رابطه دوستی) خواهد بود! بنابراین، هدف یک بحث دوستانه باید درک متقابل و دستیابی به توافق یا راه حل مورد قبول دو طرف باشد. گاهی اوقات افراد یک عمل اشتباه طرف مقابل را دست آویز قرار داده و آن را به یک نقص شخصیتی تعمیم می‌دهند.این کار باعث درک منفی در هر دو طرف می‌گردد. همیشه به یاد داشته باشید که به طرف مقابل احترام بگذارید، حتی اگر از رفتارش خوشتان نمی‌آید. برای هر مشکل، یک جلسه مشخص را اختصاص دهید، چرا که در صورت صحبت و طرح همه ناراحتی ها و مشکلات در یک جلسه، نه تنها راه حلی حاصل نخواهد شد، بلکه به لحاظ یادآوری و تداعی یا درهم پیچیدگی ناراحتی ها ، دامنه اختلافات وسعت بیشتری خواهد گرفت.برخی افراد از طریق انتقاد و سرزنش کردن طرف مقابل به حل اختلاف می‌پردازند. به نظر آن‌ها پذیرش هرگونه ضعفی از جانب خود، باعث تضعیف اعتبارشان می‌گردد و به هر قیمتی از آن اجتناب می‌کنند و حتی برای کارهای اشتباهی که مرتکب شده‌اند نیز دیگران را سرزنش می‌کنند. به جای این کار، سعی کنید وجود اختلاف را به عنوان فرصتی برای تحلیل وضعیت، برآورد نیازهای هر دو طرف و دستیابی به راه حلی که برای هر دو قابل قبول و مفید باشد، در نظر بگیرید. علاوه بر مهارت های فوق در نظر داشته باشید که در موقعیت های مختلف راه کارهای گوناگون مورد نیاز است . اصطلاحات زیر برای موقعیت های مختلف به کار می رود.اجتناب و سکوت:دوری از فرد مقابل و عدم صحبت درباره ی موضوعی که موجب ناراحتی ما شده است. این استراتژی وقتی مفید است که هدف در ارتباط چندان برای شما مهم نیست و نیازمند آن نیستید که ارتباط تان را با فرد مقابل ادامه دهید. مثلا زمانی که شما در حال عبور از خیابان هستید و کسی با قصد ایجاد مزاحمت یا دعوا دوست دارد به شما حرف بی ربطی بزند بهتر است بجای بحث و دعوا از او اجتناب کنید. خوب مسلماً حفظ ارتباط با آن فرد برای ما مهم نیست و هدف هم اهمیت چندانی ندارد یا بهتر بگوییم نباید داشته باشد!مجادله کردن:به فرد مقابل بفهمانیم که حق با ماست و در دستیابی به هدف مان اصرار بورزیم تا بالاخره برنده شویم. کوسه ها سعی می کنند با اعمال قدرت، زورگویی و فشار بر دیگران غلبه کنند. وقتی هدف برای شما بسیار مهم است اما حفظ ارتباط با فرد مقابل اهمیتی ندارد، می توان از این استراتژی استفاده کرد. مثلاً هنگامی که در صف نانوایی کسی بی نوبتی می کند خوب بالطبع بهتر است ما عکس العمل نشان دهیم حتی اگر قدری تند برخورد کنیم(البته حد و حدود را رعایت کنید). در اینجا هدف (رعایت نوبت)مهم است ولی حفظ ارتباط اهمیت چندانی ندارد.رفتار دوستانه:سعی کنیم به طرف مقابل نزدیک تر شده و به او رفتار دوستانه ای نشان دهیم و سعی کنیم در او احساس مثبتی نسبت به خودمان ایجاد کنیم. وقتی هدف زیاد مهم نیست، اما حفظ ارتباط با فرد مقابل بسیار مهم است، می توان از این استراتژی استفاده کرد. مثلاً زمانی که همسرتان به شما می گوید وقتی غذا می خوری دهانت صدا می دهد خوب بجای کلی بحث و مشاجره کردن بهتر است بپذیریم و سعی کنیم رفتار غذا خوردن مان را تغییر دهیم. چون حفظ ارتباط مؤثر با همسر و اعضای خانواده اهمیت بسیاری دارد.معامله یا مصالحه:به فرد مقابل پیشنهاد دهیم اگر رفتاری را که باعث آزار ماست تغییر دهد، ما نیز به نوبه ی خود رفتارمان را تغییر خواهیم داد. وقتی هدف و ارتباط هر دو در حد متوسطی مهم هستند، بهتر است از این استراتژی استفاده شود. تصور کنید جای پارکی جلوی اداره ای وجود دارد و دو کارمند همکار سر استفاده از این جای پارک با هم دعوا دارند. خوب مسلماً بهتر است با هم توافق کنند مثلاً روزهای زوج کارمند الف و روزهای فرد کارمند ب از این جای پارک برای پارک ماشینش استفاده کند.مواجه سازی یا مذاکره:درباره ی تعارض و اختلافی که بین ما ایجاد شده است بحث و گفتگو نموده و دیدگاه و احساس او را نیز جویا شویم و در نهایت به راه حلی برسیم که رضایت هر دوی ما را ایجاد می کند. وقتی هدف و حفظ ارتباط هر دو بسیار مهم اند، بهتر است از این استراتژی استفاده کنیم. در حل اختلاف با افراد مهمی مثل همسر، فرزند، والدین، دوست صمیمی و ... بهتر است از چنین راهبردی استفاده کنیم.