سلام از نظر اعتقادی هم زیاد تند مذهبی نیستم ولی به نماز اول وقت و روزه و قر آن زیاد معتقد هستم مهندسی تمام کردم و مجرد هستم حال با تغییر در زندگی یاراحت تر بگم از بهتر شدن زندگی مثل خرید خانه خوب یا خیلی مسایل دیگر شدیدا دچار اضطراب می شم واز آینده می ترسم از هیچ چیز خوشحال نمی شوم چون می ترسم آینده بدی داشته باشد
باسلامدوست گرامی ظاهر مشکل شما شاید برای بسیاری از افراد غیر قابل درک و یا بی معنی باشد اما ایجاد تغییرات برای بسیاری از افراد توام با استرس است.البته هر تغییری برای هر فردی توام با استرسهای خاص است و این تنها شما نیستید که با چنین مشکلی مواجه هستید اما برای برخی از افراد بروز تغییرات خیلی اضطراب آورتر و ناخوشایند تر بوده و لذا بسیاری از افرادی از این دست مدتهای طولانی سبکی یکنواخت از زندگی را در پیش گرفته و لذا پیشرفتی نمی کنند.در افرادی مانند شما بهترین راهبرد درمانی شناسایی آن باورهایی است که باعث بروز این مشکل شده است. البته باید توجه داشت که یافتن این باورها چندان کار راحتی نیست و احتمالا نیازمند به کمک تخصصی باشید. اما در هر حال در اولین اقدام سعی می کنم برای شما توضیح دهم که چگونه می توانید به این نتیجه برسید.یک دفتر یادداشت بردارید و ان را (موقتا) به سه ستون تقسیم کنید.ستون اول را "اتفاقی که افتاده" نام گذاری کنیدستن دوم را"احساسی که دارم" نامگذاری کنیدو ستون سوم را"فکری که از ذهنم می گذرد" نامگذاری کنید.شما باید به مدت یک الی دو هفته وقت خود را صرف پر کردن این جدول کنید. بعد از این مدت متوجه خواهید شد که چه رویدادهایی باعث چه احساساتی در شما شده و متعاقب آن چه فکری از ذهن شما عبور می کند. شناسایی این افکار بسیار مهم است. بعد شناخت این افکار نوبت به این می رسد که شما اگر افکار منفی به ذهن تان خطور می کند، این افکار را با افکار مثبت پاسخ دهید تا بر فرآیند شناختی تان کنترل بیشتری پیداکنید.تا این مرحله را اجرا کنید و سپس نتیجه را به من اطلاع دهید تا مجددا راهنمایی تان کنم.با تشکر از تماس شما
عنوان سوال:

سلام
از نظر اعتقادی هم زیاد تند مذهبی نیستم ولی به نماز اول وقت و روزه و قر آن زیاد معتقد هستم مهندسی تمام کردم و مجرد هستم حال با تغییر در زندگی یاراحت تر بگم از بهتر شدن زندگی مثل خرید خانه خوب یا خیلی مسایل دیگر شدیدا دچار اضطراب می شم واز آینده می ترسم از هیچ چیز خوشحال نمی شوم چون می ترسم آینده بدی داشته باشد


پاسخ:

باسلامدوست گرامی ظاهر مشکل شما شاید برای بسیاری از افراد غیر قابل درک و یا بی معنی باشد اما ایجاد تغییرات برای بسیاری از افراد توام با استرس است.البته هر تغییری برای هر فردی توام با استرسهای خاص است و این تنها شما نیستید که با چنین مشکلی مواجه هستید اما برای برخی از افراد بروز تغییرات خیلی اضطراب آورتر و ناخوشایند تر بوده و لذا بسیاری از افرادی از این دست مدتهای طولانی سبکی یکنواخت از زندگی را در پیش گرفته و لذا پیشرفتی نمی کنند.در افرادی مانند شما بهترین راهبرد درمانی شناسایی آن باورهایی است که باعث بروز این مشکل شده است. البته باید توجه داشت که یافتن این باورها چندان کار راحتی نیست و احتمالا نیازمند به کمک تخصصی باشید. اما در هر حال در اولین اقدام سعی می کنم برای شما توضیح دهم که چگونه می توانید به این نتیجه برسید.یک دفتر یادداشت بردارید و ان را (موقتا) به سه ستون تقسیم کنید.ستون اول را "اتفاقی که افتاده" نام گذاری کنیدستن دوم را"احساسی که دارم" نامگذاری کنیدو ستون سوم را"فکری که از ذهنم می گذرد" نامگذاری کنید.شما باید به مدت یک الی دو هفته وقت خود را صرف پر کردن این جدول کنید. بعد از این مدت متوجه خواهید شد که چه رویدادهایی باعث چه احساساتی در شما شده و متعاقب آن چه فکری از ذهن شما عبور می کند. شناسایی این افکار بسیار مهم است. بعد شناخت این افکار نوبت به این می رسد که شما اگر افکار منفی به ذهن تان خطور می کند، این افکار را با افکار مثبت پاسخ دهید تا بر فرآیند شناختی تان کنترل بیشتری پیداکنید.تا این مرحله را اجرا کنید و سپس نتیجه را به من اطلاع دهید تا مجددا راهنمایی تان کنم.با تشکر از تماس شما





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین