سلام من مدت 11 سال است که ازدواج کردم و پسری 8 ساله دارم. همسرم با من و پسرم رفتار مناسبی ندارد. شکایت من از این است که ایشان با دیگران و مخصوصا با پدر و مادرش رفتار بسیار مناسب و آرامی دارد. ولی در خانه به من و پسرم پرخاش میکند. تا الآن با چند مشاور صحبت کردم. همگی میگن تنها راه شما طلاقه. از این رفتار شوهرم خسته شدم و دیگه نمی تونم تحمل کنم. خواهش می کنم راهنماییم کنید.
با سلام خانم عزیز من دلیل توصیه طلاق دیگر مشاورین را نمیدانم . اما مطمئن هستم همسر شما ویژگیهای مثبت بسیاری دارد که شما 11 سال زندگی مشترک را با او ادامه دادید . پس سعی کنید این نکات مثبت را فراموش نکنید .اما درباره پرخاش همسرتان ، اغلب پرخاش زمانی اتفاق می افتد که شما نارضایتی دارید و نمیتوانید مستقیما این نارضایتی راعنوان کنید . شوهر شما نیز از موضوعی ناراحت هست ، اما نمیتواند و یا نمیخواهد مستقیما آنرا ابراز نماید . من توصیه میکنم اول خودتان فکر کنید این نارضایتی کجاست ؟آیا شما به عنوان همسر به او توجه کافی دارید، یا اینکه تمام حواستان به پسرتان هست ؟آیا در منزل او را به عنوان مدیر و رئیس باور دارید و یا اینکه او خودش را یک فرد مطرود در منزل میداند ؟چه قدر توانستید حس مثبت و خوب بودن را به او منتقل کنید تا او هم متعاقبا چنین حسی را به شما منتقل کند ؟چه قدر نیازها و انتظارات همسرتان را میشناسید ؟اگر این موضوعات را بررسی کنید ، میبینید برای جدایی بسیار ناپخته و شتابزده عمل کردید ، این زندگی ارزش تلاش کردن را دارد .موفق باشید
عنوان سوال:

سلام
من مدت 11 سال است که ازدواج کردم و پسری 8 ساله دارم. همسرم با من و پسرم رفتار مناسبی ندارد. شکایت من از این است که ایشان با دیگران و مخصوصا با پدر و مادرش رفتار بسیار مناسب و آرامی دارد. ولی در خانه به من و پسرم پرخاش میکند.
تا الآن با چند مشاور صحبت کردم. همگی میگن تنها راه شما طلاقه.
از این رفتار شوهرم خسته شدم و دیگه نمی تونم تحمل کنم.
خواهش می کنم راهنماییم کنید.


پاسخ:

با سلام خانم عزیز من دلیل توصیه طلاق دیگر مشاورین را نمیدانم . اما مطمئن هستم همسر شما ویژگیهای مثبت بسیاری دارد که شما 11 سال زندگی مشترک را با او ادامه دادید . پس سعی کنید این نکات مثبت را فراموش نکنید .اما درباره پرخاش همسرتان ، اغلب پرخاش زمانی اتفاق می افتد که شما نارضایتی دارید و نمیتوانید مستقیما این نارضایتی راعنوان کنید . شوهر شما نیز از موضوعی ناراحت هست ، اما نمیتواند و یا نمیخواهد مستقیما آنرا ابراز نماید . من توصیه میکنم اول خودتان فکر کنید این نارضایتی کجاست ؟آیا شما به عنوان همسر به او توجه کافی دارید، یا اینکه تمام حواستان به پسرتان هست ؟آیا در منزل او را به عنوان مدیر و رئیس باور دارید و یا اینکه او خودش را یک فرد مطرود در منزل میداند ؟چه قدر توانستید حس مثبت و خوب بودن را به او منتقل کنید تا او هم متعاقبا چنین حسی را به شما منتقل کند ؟چه قدر نیازها و انتظارات همسرتان را میشناسید ؟اگر این موضوعات را بررسی کنید ، میبینید برای جدایی بسیار ناپخته و شتابزده عمل کردید ، این زندگی ارزش تلاش کردن را دارد .موفق باشید





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین