راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
استفتائات آیت الله مکارم شیرازی
آدرس:
http://www.makarem.ir
اگر کسی را برای انجام کاری در قبال پرداخت حق الوکاله وکیل کرده باشیم، زمان پرداخت حقّ او کی هست؟
باید بعد از انجام کار، آن را بپردازد.
عنوان سوال:
اگر کسی را برای انجام کاری در قبال پرداخت حق الوکاله
وکیل
کرده باشیم، زمان پرداخت حقّ او کی هست؟
پاسخ:
باید بعد از انجام کار، آن را بپردازد.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
آیا بانک می تواند حق الوکاله وکیل را در استیفای حقوق عقب افتاده از مشتریان، از خود مشتریان دریافت کند؟
آیا وکیل می تواند فرد دیگری را وکیل انجام کاری که خود وکیل آن شده قرار دهد؟
در بعضی مواقع افرادی که برای کاری به کسی کمک نموده، یا مشکل آنها را با توجّه به موقعیّتی که دارند حل می کنند، در قبال این کار وجهی به آنها پرداخت یا هدیه ای به آنها داده می شود. این کار چه حکمی دارد؟ آیا رشوه محسوب می شود؟
شخصی مبلغی را با محاسبه سود تقریبی 7% به این جانب پرداخت نموده، و در قبال آن چک گرفته است با توجّه به این که آن شخص در قبال وجهی که داده با محاسبه سود آن چک گرفته، و طبق قانون چک به منزله پول نقد و از جمله اسناد لازم الاجراست; آیا عمل آن شخص، حتّی اگر در قبال وجهی که پرداخته چک گرفته باشد، ربا محسوب می شود؟
اگر کارگری سالیان قبل کاری را انجام داده ولی دستمزد او پرداخت نشده، آیا مبلغ دستمزد باید به نرخ همان سال پرداخت شود؟
اگر کارگری سالیان قبل کاری را انجام داده ولی دستمزد او پرداخت نشده، آیا مبلغ دستمزد باید به نرخ همان سال پرداخت شود؟
اگر راهن فوت شود آیا رهن باطل می گردد یا اینکه ورثه در قبال آن مسئولند؟
در چه صورتی گرفتن سود در قبال اوراق مشارکت صحیح است؟
آیا وکیل حق دارد دیگری را وکیل در ذبح قربانی کند؟
در چه صورتی که وکیل اول می تواند وکیل دوم را عزل کند؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله سبحانی] آیا بانک یا مؤسسه قرض الحسنه می تواند واسطه خرید و فروش امتیاز وام باشد به این معنا که در قبال اخذ حق الوکاله، به وکالت از صاحب وام، امتیاز را به فرد ثالثی بفروشد؟
[آیت الله شبیری زنجانی] آیا شوهر در قبال پرداخت کفارهی روزه همسر وظیفهای دارد؟
[سایر] بنده وکیل هستم و بابت پروندهای حق الوکالهای معین نمودم. در پایان کار محرز شد که موکل، صاحب مالی که بنده کارش را انجام داده بودم، نبوده است. آیا قبول وکالت من گناه بوده است؟ تکلیف بنده در خصوص حق الوکاله که قرار است از همان مال پرداخت شود چیست؟
[آیت الله سبحانی] در باب وکالت می گویند حق الوکاله باید معلوم باشد. حال اگر کسی را وکیل کنم که معامله ای برای من انجام دهد و حق الوکاله را ده درصد از سود حاصله که نمی دانم چه مقدار است قرار دهم، آیا وکالت صحیح است؟
[آیت الله خامنه ای] آیا پرداخت و دریافت پول در قبال نوشتن دعا جایز است؟
[آیت الله سبحانی] به جهت بالا بودن حق الوکالة گروهی از خیرین تصمیم گرفتند به برخی از وکلاء مبلغی بپردازند تا افراد نیازمند را راهنمایی کنند و از آنها چیزی نگیرند و پس از انجام کار و دریافت حق الوکالة درصدی از حق الوکالة را طبق قرارداد به این افراد خیر بپردازند آیا دریافت چنین مبلغی از وکلاء صحیح است؟
[آیت الله نوری همدانی] در بعضی مواقع افرادی که برای کاری به کسی کمک میکنند و یا مشکل آنها را با توجّه به موقعیتی که دارند حل میکنند در قبال این کار وجهی به آنها پرداخت میشود و یا شئای به آنها داده میشود این وجه و یا شئِ شرعاً چه حکمی دارد؟
[سایر] آیا علاوه برمازادبرپرداخت اضافه کاری تاسقف وهمچنین پرداخت پاداش علاوه بر بودج مصوب ازخارج ازشمول می توان پرداخت نمود؟
[آیت الله سبحانی] فردی را طی وکالتنامه رسمی به عنوان وکیل تعیین نموده است تا سند زمین را در طول یک سال به نام وی تنظیم و دریافت نماید و مبلغی را نیز دریافت نموده است ولی با گذشت یکسال موفق به اخذ سند نشده است آیا حق الوکالة را مستحق می باشد؟
[آیت الله سبحانی] شخصی، مِلْکی را به بیع شرط در قبال مبلغی به کسی فروخته است، لکن وکیل مالک، مِلک را قبل از بازپرداخت مبلغ مشتری، به کسی دیگر فروخته است. آیا بیع وکیل در زمانی که موکل هنوز مبلغ بیع شرط را پس نداده، صحیح است؟
مسائل مرتبط از این مرجع
هرگاه کسی را برای انجام کاری وکیل کند و حقی برای او قرار دهد باید بعد از انجام کار، آن را بپردازد.
وکیل نمی تواند برای انجام کاری که به او واگذار شده دیگری را وکیل کند، مگر این که موکل به او اجازه داده باشد که از طرف خودش یا از طرف او وکیل بگیرد، در این صورت می تواند هر طور که به او اجازه داده است عمل نماید.
هرگاه کسی وکیل خود راعزل کند، بعد از رسیدن این خبر به او برکنار می شود، ولی اگر پیش از رسیدن این خبر به او کاری را انجام داده باشد صحیح است، اما وکیل هرموقع بخواهد می تواند از وکالت کنار برود هرچند موکل غایب باشد.
هرگاه انسان با اجازه موکل کسی را از طرف او وکیل نماید نمی تواند آن وکیل را عزل کند و اگر وکیل اول بمیرد یا از وکالت کناره گیری کند وکالت دومی باطل نمی شود، ولی اگر با اجازه موکل کسی را از طرف خودش (از طرف وکیل) وکیل نماید هم موکل می تواند او را عزل کند و هم وکیل اول و اگر وکیل اول بمیرد یا عزل شود وکالت دومی هم از بین می رود.
(وکالت) آن است که انسان کاری که شرعاً می تواند در آن دخالت و تصرف کند به دیگری واگذار نماید تا از طرف او انجام دهد، مثلاً کسی را وکیل کند که خانه او را بفروشد، یا همسری را برای او عقد کند و در صورتی که شرایط در آن جمع باشد صحیح است.
هرگاه کسی را وکیل کند که زکات مال او را بدهد همین اندازه که مالک نیت داشته باشد کافی است، خواه وکیل نیت کند یا نه، ولی اگر مالک نیت زکات را نکرده بلکه وکالت در همه چیز به او داده باید وکیل نیت کند.
هرگاه زن و مردی به کسی وکالت داده اند صیغه عقد آنها را بخواند تا یقین نکنند که وکیل صیغه را خوانده بر یکدیگر حلال نمی شوند، ولی اگر وکیل مورد اعتماد باشد و بگوید خوانده ام کافی است.
هرگاه انسان از وصیت خود برگردد (مثلاً اول بگوید ثلث مالش را به کسی دهند و بعد بگوید ندهند) وصیت باطل می شود، همچنین اگر وصیت خود را تغییر دهد مثل آن که قیمی برای صغیر معین کرده بعد دیگری را به جای او تعیین کند وصیت اول باطل می شود و نیز اگر کاری کند که معلوم شود از وصیت خود برگشته است (مثلاً خانه ای را که وصیت کرده به کسی بدهند، بفروشد، یا کسی را برای فروش آن وکیل نماید).
هرگاه صاحب کار، بنایی را وکیل کند که برای او کارگر ساختمانی بگیرد چنانچه بیش از آنچه به کارگر مزد می دهد از صاحب کار بگیرد حرام است، ولی اگر قبول کند که ساختمان را با مبلغ معینی تمام نماید و بیش از آنچه خرج کرده است باشد اشکالی ندارد، اما احتیاط این است که خودش هم کاری را انجام داده باشد، خواه بنایی باشد، یا نظارت بر آن، یا تهیه مصالح.
اگر مالک کسی را وکیل کند که زکات مال او را بدهد چنانچه ظاهر عبارتش این باشد که به دیگران بدهد، خود وکیل نمی تواند چیزی از آن را بردارد، هرچند مستحق باشد، ولی اگر ظاهر عبارت عام است، خودش نیز می تواند استفاده کند.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله نوری همدانی] وکیل نمی تواند برای انجام کاری که به او واگذار شده دیگری را وکیل نماید ، ولی اگر مُوکِّل به او اجازه داده باشد که وکیل بگیرد ، به هر طوری که به او دستور داده ، می تواند رفتار نماید ، پس اگر گفته باشد برای من وکیل بگیر ، باید از طرف او وکیل او بگیرد و نمی تواند کسی را از طرف خودش وکیل کند .
[آیت الله مظاهری] وکیل نمیتواند برای انجام کاری که به او واگذار شده دیگری را وکیل نماید، ولی اگر موکّل به او اجازه داده باشد که وکیل بگیرد به هر طوری که به او دستور داده میتواند رفتار نماید، پس اگر گفته باشد برای من وکیل بگیر، باید از طرف او وکیل بگیرد و نمیتواند کسی را از طرف خودش وکیل کند.
[آیت الله میرزا جواد تبریزی] وکیل نمی تواند برای انجام کاری که به او واگذار شده دیگری را وکیل نماید؛ ولی اگر موکل به او اجازه داده باشد که وکیل بگیرد؛ به هر طوری که به او دستور داده می تواند رفتار نماید؛ پس اگر گفته باشد برای من وکیل بگیر؛ باید از طرف او وکیل بگیرد و نمی تواند کسی را از طرف خودش وکیل کند.
[آیت الله بروجردی] وکیل نمیتواند برای انجام کاری که به او واگذار شده دیگری را وکیل نماید، ولی اگر موکل به او اجازه داده باشد که وکیل بگیرد، به هر طوری که به او دستور داده میتواند رفتار نماید، پس اگر گفته باشد برای من وکیل بگیر، باید از طرف او وکیل بگیرد و نمیتواند کسی را از طرف خودش وکیل کند.
[آیت الله خوئی] وکیل نمیتواند برای انجام کاری که به او واگذار شده دیگری را وکیل نماید ولی اگر موکل به او اجازه داده باشد که وکیل بگیرد به هر طوری که به او دستور داده، میتواند رفتار نماید، پس اگر گفته باشد برای من وکیل بگیر باید از طرف او وکیل بگیرد و نمیتواند کسی را از طرف خودش وکیل کند.
[آیت الله سیستانی] وکیل نمیتواند برای انجام کاری که به او واگذار شده است دیگری را وکیل نماید ، ولی اگر موکِّل به او اجازه داده باشد که وکیل بگیرد ، به هر طوری که به او دستور داده میتواند رفتار نماید ، پس اگر گفته باشد برای من وکیل بگیر ، باید از طرف او وکیل بگیرد ، و نمیتواند کسی را از طرف خودش وکیل کند .
[آیت الله سبحانی] وکیل نمی تواند برای انجام کاری که به او واگذار شده دیگری را وکیل نماید، ولی اگر موکل به او اجازه داده باشد که وکیل بگیرد، به هر طوری که با او قرار گذاشته، می تواند رفتار نماید، پس اگر گفته باشد برای من وکیل بگیر، باید از طرف او وکیل بگیرد و نمی تواند کسی را از طرف خودش وکیل کند.
[آیت الله صافی گلپایگانی] . وکیل نمی تواند برای انجام کاری که به او واگذار شده دیگری را وکیل نماید ولی اگر موکل به او اجازه داده باشد که وکیل بگیرد، به هر طوری که به او دستور داده، می تواند رفتار نماید، پس اگر گفته باشد برای من وکیل بگیر، باید از طرف او وکیل بگیرد و نمی تواند کسی را از طرف خودش وکیل کند.
[آیت الله وحید خراسانی] وکیل نمی تواند برای انجام کاری که به او واگذار شده دیگری را وکیل نماید ولی اگر موکل به او اجازه داده باشد که وکیل بگیرد به هر طوری که به او دستور داده می تواند رفتار نماید پس اگر گفته باشد برای من وکیل بگیر باید از طرف او وکیل بگیرد و نمی تواند کسی را از طرف خودش وکیل کند
[آیت الله اردبیلی] وکیل نمیتواند برای انجام کاری که به او واگذار شده دیگری را وکیل نماید، ولی اگر موکّل به او اجازه داده باشد که وکیل بگیرد، به هر نحوی که به او دستور داده شده میتواند رفتار نماید، پس اگر موکل گفته باشد: (برای من وکیل بگیر)، باید از طرف او وکیل بگیرد و نمیتواند کسی را از طرف خود وکیل کند.
وکیل
جریء آنکه کاری به وی واگذار شده باشد، و به عبارت دیگر چنانکه از متون فقهی استفاده میشود، وکیل نایب در تصرف را گویند.
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*