راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
استفتائات آیت الله سیستانی
آدرس:
http://www.sistani.org
حکم پنیر با توجه به استفاده از مایه پنیر در آن چیست؟
استفاده از پنیر اشکالی ندارد.
عنوان سوال:
حکم
پنیر
با توجه به استفاده از مایه
پنیر
در آن چیست؟
پاسخ:
استفاده از
پنیر
اشکالی ندارد.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
نظر به اینکه بنده سال خمس دارم اگر قبل از فرا رسیدن سال خمسی ام مقداری سهام را که برای خرید خانه سر مایه گذاری کرده بودم بفروشم و بلافاصله خانه بخرم اولا باید خمس این مال را بپردازم ( با توجه به اینکه بدون سر مایه گذاری در این راه قادر به خرید ملک نبودم ) ؟
اگر پوشیه و نقاب زدن بر چهره در یک شهری مایه شگفتی و پرس و جو شود و لباس شهرت تلقی گردد واجب است آن را کنار گذاشت؟
من در خارج از کشور زندگی می کنم ونمی دانم دقیقا که مواد غذایی که استفاده می کنم حلال است یا خیر چون نمی دانم که استحاله می شود یا خیر ؟مانند پنیر، در این صورت چه باید بکنم؟
آیا رفتن به سینما با توجه به وجود صحنه ها یا صداهای غیر شرعی جایز است ؟
با توجه به اینکه حکم استمناء در اسلام مجاز نیست، آیا موارد استثناء هم دارد ؟
با توجه به آنچه که در روایات آمده ، غناء را چگونه تعریف می کنید ؟
آیا رفتن به سینما با توجه به وجود صحنه ها یا صداهای غیر شرعی جایز است ؟
رنگ کردن همه و یا قسمتی از مو به نیّت جلب توجه در مجالس بانوان برای ازدواج، جایز است؟
نگاه کردن به تصویر سکس چه حکمی دارد با توجه به اینکه انسان به حرام نمی افتد؟
با توجه به اینکه خواندن نماز بر مهر سیاه شده جایز نیست لذا مهرهای سیاه را چه باید کرد ؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله خامنه ای] من در آمریکا زندگی می کنم و بسیاری از پنیرهایی که در اینجا وجود دارد، دارای ترکیب (رِنِت) (نوعی مایه پنیر) می باشد و من می خواستم بدانم که آیا خوردن این پنیرها حرام است یا خیر، زیرا این ماده از لایه داخل معده حیوانات بدست می آید.
[سایر] در کتاب مفاتیح الحیاة حدیثی از رسول خدا(ص) بدین ترتیب نقل شده است: (ای علی! نُه چیز مایه فراموشی است: خوردن سیب ترش، گشنیز، پنیر،... زنده انداختن جانور،...)؛ زنده انداختن جانور به چه معنا است؟ اگر به این معنا است که جانوری که روی لباس ما آمده و حرکت میکند را نباید کاری داشت، پس چه باید کرد؟
[آیت الله بهجت] اخیرا پنیرهایی ساخت بعضی از کشورهای غیر اسلامی، در بازار برخی از کشورهای اسلامی به فروش می رسند که بنا به اظهار بعضی افراد مطّلع، مایه ی اولیه ی آن از معده ی گوساله ی تازه به دنیا آمده، تهیه می گردد؛ چون ذبح آن گوساله به طریق شرعی نمی باشد، استفاده از آن پنیر چگونه است؟
[آیت الله مکارم شیرازی] آیا خوردن پنیر مکروه است؟
[سایر] پنیر چه خواصی دارد؟
[سایر] خوردن پنیر با خربزه چه فوایدی دارد؟
[آیت الله بهجت] آیا خوردن پنیر به تنهایی کراهت دارد؟
[سایر] خوردن پنیر وقت شام چگونه است؟
[سایر] چرا باید پنیر را با گردو بخوریم؟
[سایر] چه فرزندی مایه خوشبختی است؟
مسائل مرتبط از این مرجع
کسی که تصمیم دارد ده روز در محلی بماند ، اگر احتمال بدهد که برای ماندن او مانعی برسد و آن احتمال از نظر عقلا قابل توجه باشد ، باید نماز را شکسته بخواند .
مستحب است در رکعت اول ، پیش از خواندن حمد بگوید : (اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ) . و در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر (بسم اللّه) را بلند بگوید ، و حمد و سوره را شمرده بخواند ، و در آخر هر آیه وقف کند ، یعنی آن را به آیه بعد نچسباند ، و در حال خواندن حمد و سوره به معنای آیه توجّه داشته باشد ، و اگر نماز را به جماعت میخواند ، بعد از تمام شدن حمد امام ، و اگر فرادی میخواند ، بعد از آنکه حمد خودش تمام شد ، بگوید (الحَمْدُ للّهِ رَبّ الْعالَمِینَ) ، و بعد از خواندن سوره (قل هو اللّه احد) ، یک یا دو یا سه مرتبه (کَذلِکَ اللّهُ رَبِّی) یا (کَذلِکَ اللّهُ رَبُّنا) بگوید ، و بعد از خواندن سوره کمی صبر کند ، بعد تکبیر پیش از رکوع را بگوید ، یا قنوت را بخواند .
کسی که قسَم میخورد که حرف من راست است ، چنانچه حرف او راست باشد قسَم خوردن او مکروه است ، و اگر دروغ باشد حرام است ، بلکه قسَم دروغی که در مقابل فصل منازعات خورده میشود از گناهان بزرگ میباشد ، ولی اگر برای اینکه خودش ، یا مسلمان دیگری را از شرّ ظالمی نجات دهد ، قسَم دروغ بخورد اشکال ندارد ، بلکه گاهی واجب میشود ، امّا اگر بتواند توریه کند و توجه به آن هم داشته باشد احتیاط واجب این است که توریه کند یعنی : معنایی را اراده کند که بر خلاف ظاهر لفظ است ، و نشانهای برای مقصود خود اقامه ننماید مثلاً اگر ظالمی بخواهد کسی را اذیت کند و از انسان بپرسد که او را دیدهای ؟ و انسان یک ساعت قبل او را دیده باشد ، بگوید او را ندیدهام و قصد کند که از پنج دقیقه پیش ندیدهام .
اگر مکلف با هواپیما سفر کند، و بخواهد در آن نماز بخواند، در صورتی که بتواند به هنگام نماز رو به قبله بودن و استقرار داشتن و دیگر شرایط را رعایت کند، نمازش صحیح است، وگرنه در صورتی که وقت داشته باشد و بتواند پس از خروج از هواپیما نماز واجد شرایط را بجای آورد، بنا بر احتیاط نمازش در هواپیما صحیح نیست. لکن اگر وقت تنگ باشد، واجب است نماز را درون هواپیما بجای آورد و در آن صورت اگر جهت قبله را بداند، باید بدان جهت نماز بخواند و نمازش بدون رعایت قبله جز در حال ضرورت صحیح نیست، و در این حال باید هرگاه هواپیما از سمت قبله منحرف شد، بدان سو رو کند، و در هنگام انحراف از قبله، از قراءت و ذکر دست بکشد، و اگر نتواند به عین قبله توجه کند، باید سعی کند بیش از (نود) درجه از قبله منحرف نشود، و اگر جهت قبله را نداند، باید بکوشد آن را مشخص کند و طبق ظنّ خود عمل نماید، و اگر نتواند ظن بدست آورد کافی است نماز را به هر جهتی که احتمال میدهد قبله در آن باشد، بجای آورد. گر چه احتیاط مستحب آن است که نماز را به چهار جهت بجای آورد. این در جایی است که بتواند با شناخت قبله رو به قبله باشد و اگر جز در تکبیرة الاحرام نتواند، بدان اکتفا کند و اگر اصلاً نتواند، شرط استقبال ساقط میشود. و جایز است انسان قبل از وقت نماز اختیاراً با هواپیما مسافرت کند، هرچند بداند در هواپیما ناچار به نماز فاقد شرط استقبال و استقرار خواهد شد.
در وجوب أمر به معروف و نهی از منکر باید شرائط زیر وجود داشته باشد : 1 شناخت معروف و منکر ولو به طور اجمال . بنابراین کسی که معروف و منکر را نمیشناسد ، و آنها را از همدیگر تشخیص نمیدهد ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست ، بلی گاهی برای امر به معروف و نهی از منکر کردن یاد گرفتن و شناختن معروف و منکر ، واجب میشود . 2 احتمال تأثیر در شخص خلافکار . بنابراین اگر کسی میداند که سخن و گفته او أثر ندارد ، مشهور بین فقهاء آن است که در این صورت وظیفه ندارد ، و امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست ، ولی احتیاط واجب آن است که کراهت و ناراحتی خود را از کارهای ناشایسته خلافکار بهر طوری که ممکن است اظهار نماید ، هر چند بداند که در او اثر نخواهد داشت . 3 قصد ادامه کارهای ناشایسته و خلاف از شخص خلافکار . بنابراین شخص خلافکار چنانچه نخواهد کارهای خلاف خود را تکرار کند و دوباره مرتکب شود ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست . 4 معذور نبودن شخص خلافکار در کارهای زشت و خلاف خود ، با اعتقاد اینکه کار زشتی که انجام داده حرام نبوده ، بلکه مباح بوده ، و یا کار خوبی که ترک کرده واجب نبوده است . بلی اگر منکر از کارهائی باشد که شارع مقدّس هرگز بوقوع آن راضی نیست مثل قتل نفس محرّم جلوگیری از آن واجب است ، هر چند انجام دهنده معذور باشد ، و حتّی مکلّف هم نباشد . 5 ضرر جانی یا آبروئی و یا مالی بمقدار قابل توجّه شخص امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر را تحدید نکند ، و مشقّت و دشواری غیر قابل تحمل وجود نداشته باشد ، مگر اینکه کار معروف خوب و منکر بد بقدری نزد شارع مقدّس مهم باشد که باید در راه آن ضررها و دشواریها را تحمّل نمود . اگر بخود امر به معروف و نهی از منکر کننده ضرر متوجّه نشود ، ولی بر کسان دیگر از مسلمین ضرر جانی ، یا آبروئی ، و یا مالی معتنا به متوجّه گردد ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نمیشود ، که در اینصورت أهمّیّت ضرر و آن کار مقایسه میگردد که گاهی در صورت ضرر هم امر به معروف ، و نهی از منکر ساقط نمیشود .
سفتهها دو گونه است: 1 آنچه گویای بدهی واقعی است، به این صورت که امضاکننده آن بدهکار کسی است که سفته به نام او صادر شده است. 2 آنچه گویای بدهی واقعی نیست. در مورد اوّل، جایز است که طلبکار طلب مدتدار خود را که در ذمه بدهکار ثابت است، نقداً به مبلغی کمتر بفروشد، مانند آن که طلبش صد تومان باشد، و آن را به نود تومان نقداً بفروشد (البته، فروش مدتدار آن جایز نیست، زیرا فروش دین به دین است) و پس از آن بانک یا دیگری میتواند از بدهکار (امضاکننده سفته) در زمان استحقاق، قیمت آن را مطالبه نماید. اما در مورد دوّم، برای طلبکار صوری، فروش سفته جایز نیست، زیرا واقعاً دَینی وجود ندارد و ذمه امضاکننده آن مشغول نیست و صرفاً برای تنزیل صادر شده است. لذا به سفته دوستانه معروف است. با این حال، میتوان تنزیل آن را به شکل دیگری مشروع دانست، به این صورت که امضاکننده سفته، استفادهکننده را وکیل میکند تا مقدار سفته را در ذمه امضاکننده بفروشد به پولی دیگر و به قیمتی کمتر از ارزش آن. مثلاً اگر سفته (50) دینار عراقی باشد و ارزش واقعی آن (1100) تومان باشد استفادهکننده به وکالت از امضاکننده (50) دینار در ذمه او میفروشد به (1000) تومان. پس از این معامله، ذمه امضاکننده سفته به (50) دینار مشغول میشود و استفادهکننده هزار تومانی که ملک امضاء کننده است دریافت میکند. سپس استفادهکننده هزار تومان را به وکالت از امضاکننده به خودش میفروشد در مقابل 50 دینار در ذمه خودش، در نتیجه ذمه او برای امضاکننده به مقدار همان پنجاه دینار که امضاکننده بدهکار بانک است بدهکار میشود. لکن این راه فایده کمی دارد، چون فقط در جایی مفید است که تنزیل با پول خارجی صورت بگیرد، اما در مورد پول رایج کشور، اثری ندارد، زیرا تصحیح آن با بیع با توجه به اشکالی که در بیع معدود با تفاضل گذشت ممکن نیست. اما تنزیل قیمت سفته صوری نزد بانک به نحو قرض، به این صورت که قرض گیرنده و استفادهکننده از سفته مبلغی کمتر از قیمت اسمی سفته از بانک قرض کند و بانک را به امضاکننده سفته که بدهکار نیست، برای وصول تمام قیمت آن حواله دهد، ربا و حرام است؛ زیرا شرط بانک کاستن مقداری از مبلغ سفته را در حقیقت شرط دریافت مازاد و حرام است، اگرچه این مازاد به ازای مهلت دادن نباشد، بلکه به عنوان انجام پارهای عملیات بانکی، مانند ثبت بدهی و تحصیل آن باشد، چونکه قرض دهنده حق ندارد بر قرض گیرنده شرطی بگذارد که در آن نفع مالی برای او داشته باشد. حکم فوق در مورد بانکهای خصوصی است، اما در مورد بانکهای دولتی یا مشترک، میتوان برای رهایی از مشکل ربا، بدین گونه عمل کرد که استفادهکننده، در تنزیل سفته قصد فروش و قرض نداشته باشد، بلکه مقصودش دستیابی به مال مجهولالمالک باشد. در این صورت میتوان با اجازه حاکم شرع آن را گرفت و سپس در آن تصرف کرد و هرگاه در پایان مدت، بانک به امضاکننده سفته رجوع کرد و او را به پرداخت قیمت آن وادار نمود، امضاکننده نیز میتواند برای دریافت بَدَل آنچه پرداخته است به استفادهکننده رجوع نماید، اگر به خواست او آن را امضا کرده باشد. 1. گاه ادّعا میشود که بیع با قرض از جهت دیگری نیز اختلاف دارد، به این صورت که در بیع باید میان عوض و معوّض اختلافی باشد، و بدون آن بیع تحقق پیدا نمیکند، حال آنکه در قرض چنین اختلافی لازم نیست. در نتیجه اگر کسی صد دینار را به صد و ده دینار در ذمه مشتری بفروشد، باید میان آن دو اختلافی باشد، به این صورت که فرضاً یکی دینار عراقی و دیگری دینار اردنی باشد، و اگر هر دو دینار عراقی از یک نوع و یک چاپ باشند، قرضی است به صورت بیع؛ زیرا عوض و معوض اختلافی ندارند، و چون یک طرف زیادتی دارد ربا و حرام است. لکن این گفته روشن نیست، زیرا برای تحقق اختلاف میان عوضین کافی است در ظرف انشاء بیع، این دو متفاوت باشند، مثلاً معوّض عین شخصی، و عوض کلّی در ذمه باشد، مضافاً بر آن، لازمه این نظر صحت بیع بیست کیلو گندم، به معادل آن به صورت نسیه است، با این ادّعا که قرض غیر ربوی است، گر چه به صورت بیع است. حال آنکه همانطور که خود گوینده نیز بدان معترف است این مورد از قبیل بیع یکی از مثلین با مازاد حکمی است که ربا و حرام است.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر بره و بزغاله پیش از آنکه علفخوار شوند بمیرند؛ پنیر مایه ای که در شیردان آنها می باشد پاک است ولی ظاهر آن را باید آب کشید.
[آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر بره و بزغاله پیش از آن که علفخوار شوند بمیرند، پنیر مایه ای که در شیردان آنها می باشد، پاک است ولی ظاهر آن را باید آب کشید.
[آیت الله وحید خراسانی] اگر بره و بزغاله پیش از ان که علفخوار شوند بمیرند پنیر مایه ای که در شیردان انها می باشد پاک است ولی ظاهر ان را بنابر احتیاط باید اب کشید
[آیت الله نوری همدانی] اگر بره و بزغاله ، پیش از آنکه علفخوار شوند بمیرند ، پنیر مایه ای که در شیر دان آنها می باشد پاک است ، ولی ظاهر آن را باید آب کشید .
[امام خمینی] اگر بره و بزغاله پیش از آن که علف خوار شوند بمیرند، پنیر مایه ای که در شیردان آنها می باشد پاک است، ولی ظاهر آن را باید آب کشید.
[آیت الله بهجت] اگر برّه و بزغاله پیش از آن که علف خوار شوند بمیرند، پنیر مایه ای که در شیردان آنها می باشد پاک است، ولی ظاهر آن را باید آب کشید.
[آیت الله مکارم شیرازی] اگر بره و بزغاله پیش از آن که علفخوار شود بمیرد، پنیر مایه ای که در شیردان آنهاست پاک است، ولی بیرون آن را بنابر احتیاط واجب باید آب بکشند.
[آیت الله مکارم شیرازی] پوشیدن لباسی که مایه هتک و بی آبرویی انسان یا منشأ فساد می شود اشکال دارد.
[آیت الله شبیری زنجانی] اگر بره و بزغاله پیش از آن که علفخوار شوند بمیرند، پنیر مایهای که در شیردان آنها میباشد پاک است ولی ظاهر آن را باید آب کشید.
[آیت الله خوئی] اگر بره و بزغاله پیش از آن که علفخوار شوند بمیرند، پنیر مایهای کهدر شیردان آنها میباشد پاک است، ولی ظاهر آن را باید آب کشید.
پنیر
پنیر یکی از فرآوردههای لبنی است و در بابهایی همچون طهارت و اطعمه و اشربه از آن سخن رفته است.
پنیر
پنیر یکی از فرآوردههای لبنی است و در بابهایی همچون طهارت و اطعمه و اشربه از آن سخن رفته است.
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*