اگر در فرض قبل، قاتل تصرف کرده و عین مال را فروخته باشد و بعد اولیای دم، از قصاص منصرف شوند; آیا می توانند عین مال را پس بگیرند، یا باید قیمت یا مثل آن را بگیرد؟

قصاص در لغت، به معنی هر نوع دنباله روی و پی جویی نمودن- کین کشی به مثل کشنده را کشتن- مجازات- عقاب- سزا- جبران- تلافی آمده است. [۱] [۲] [۳] [۴]قصاص از نظر اصطلاحی، به معنای تلافی و استیفای عینی جنایتی که در قتل عمدی، قطع عضو و جرح عمدی بر مجنی علیه وارد شده است می‌باشد به شکلی که اثر به جای مانده از جنایت عیناً روی جانی اجرا شده و به دست آید. [۵] قصاص در جنایت قتل عمدی را قصاص النفس می‌گویند و قصاص در جنایات قطع عضو و جرح را قصاص عضو گویند.

به هر کار ارادی در یک مال که داراى اثر شرعى است تصرف در آن مال گفته میشود.

مال همان سرمایه و ثروت انسان است که در آموزه‌های دینی از احکام ویژه‌ای برخوردار است.

 مالی كه وجود خارجی دارد.

حکم الزامی و طلب اکید متعلق به چیزی را وجوب گویند.

دَم به خون یا حیوان، جهت قربانی یا کفّاره در حج گفته می شود .

فروختن متاع و ملک دیگری بدون استرضای او را بیع فضولی گویند. [۱]

احکام شرعی، قوانین دینی هستند که خواست و اراده خداوند را نشان داده و وظیفه عملی انسان را مشخص می‌کنند.

فضولی به کسی گویند که ملک غیر را بدون اذن او بفروشد. [۱] [۲]

بیع، مبادله‌ی مال در برابر مال است. معنای یاد شده، معنای لغوی بیع است و در باب تجارت یا بیع- بنابر اختلاف تعبیر در کلمات فقها- به تفصیل از احکام، اقسام و شرایط آن سخن رفته است.