بطور کلی تأخیر اجرای حدّ پس از ثبوت جایز نیست، مگر در موارد ذیل: 1 اگر زن حامل ولو حمل او زنا باشد، مستحق رجم باشد. تا وضع حمل و چند روزی که آغوز در پستان دارد و به بچه می دهد رجم تأخیر می افتد و اگر حیات بچه متوقف به شیر دادن باشد و کسی نباشد که او را شیر بدهد. در این صورت نیز حدّ جاری نمی شود. تا خوف تلف بچه برطرف شود. پس از آن وی را رجم می کنند. 2 اگر زن حامل استحقاق حدّ غیررجمی دارد و خوف تلف حمل او باشد حدّ جاری نمی شود تا وضع حمل کند پس از آن حد جاری می شود. 3 اگر بر مرتد ملّی بعد از ارتداد و قبل از توبه جنون عارض شد، حدّ قتل جاری نمی شود. 4 بر زن مستحاضه حد جلدی جاری نمی شود. مگر پس از قطع خون و تمام شدن استحاضه. 5 زن نفساء که استحقاق جلد دارد، احتیاط واجب این است که در صورت خوف بر او از جهت نفاس یا از جهت بچه وی، جلد تا رفع خوف تأخیر افتد. 6 بر کسی که مریض است و حدّ جلدی اگر بر او جاری شود خوف آن می رود که فوت کند، لذا اجرای حد تا حصول بهبودی به تأخیر می افتد. و در صورت یأس از بهبودی و سلامت مانند سرطانیها. شاخه هایی یا شلاقهایی به مقدار عدد شلاقهایی که باید به او بزنند، کنار هم می گذارند و یک مرتبه به او می زنند. 7 اگر شخص مجنون یا مغمی علیه در حال جنون یا اغما مرتکب عملی شود که با قطع نظر از جنون، حدّ لازم می شد. حدّ بر او جاری نمی شود. 8 در گرمای شدید یا سرمای سخت، چنانچه خوف فوت باشد یا خوف ضرر زاید بر ضرری که لازمه حدّ است باشد. تا رفع خوف اجرای حدّ به تأخیر می افتد. 9 در سرزمین کفر حد جاری نمی شود. 10 اگر مسلمانی خارج از حرم مرتکب عملی شد که موجب حدّ است و وارد حرم مکه معظمه شد حدّ اجرا نمی شود تا از حرم خارج شود.در غیر این موارد تأخیر اجرای حدّ جایز نیست مگر اینکه حاکم شرع مصلحت بداند. ضمناً ورود کفار (اعم از کتابی و غیره) به حرم مکه جایز نیست. و بنابر مشهور بین فقها رضوان الله تعالی علیهم بر عموم مسلمانان است که آنها را از حرم بیرون کنند. بنابراین اگر کافری خارج از حرم استحقاق حد پیدا کرد و داخل حرم شد او را اخراج و حد بر او جاری می کنند.
در فرض اینکه مجرمی بیمار است، آیا حاکم شرع می تواند در حال بیماری حکم حدّ وی را اجرا کند؟ یا باید تا بهبودی کامل وی آن را به تأخیر بیندازد؟
بطور کلی تأخیر اجرای حدّ پس از ثبوت جایز نیست، مگر در موارد ذیل: 1 اگر زن حامل ولو حمل او زنا باشد، مستحق رجم باشد. تا وضع حمل و چند روزی که آغوز در پستان دارد و به بچه می دهد رجم تأخیر می افتد و اگر حیات بچه متوقف به شیر دادن باشد و کسی نباشد که او را شیر بدهد. در این صورت نیز حدّ جاری نمی شود. تا خوف تلف بچه برطرف شود. پس از آن وی را رجم می کنند. 2 اگر زن حامل استحقاق حدّ غیررجمی دارد و خوف تلف حمل او باشد حدّ جاری نمی شود تا وضع حمل کند پس از آن حد جاری می شود. 3 اگر بر مرتد ملّی بعد از ارتداد و قبل از توبه جنون عارض شد، حدّ قتل جاری نمی شود. 4 بر زن مستحاضه حد جلدی جاری نمی شود. مگر پس از قطع خون و تمام شدن استحاضه. 5 زن نفساء که استحقاق جلد دارد، احتیاط واجب این است که در صورت خوف بر او از جهت نفاس یا از جهت بچه وی، جلد تا رفع خوف تأخیر افتد. 6 بر کسی که مریض است و حدّ جلدی اگر بر او جاری شود خوف آن می رود که فوت کند، لذا اجرای حد تا حصول بهبودی به تأخیر می افتد. و در صورت یأس از بهبودی و سلامت مانند سرطانیها. شاخه هایی یا شلاقهایی به مقدار عدد شلاقهایی که باید به او بزنند، کنار هم می گذارند و یک مرتبه به او می زنند. 7 اگر شخص مجنون یا مغمی علیه در حال جنون یا اغما مرتکب عملی شود که با قطع نظر از جنون، حدّ لازم می شد. حدّ بر او جاری نمی شود. 8 در گرمای شدید یا سرمای سخت، چنانچه خوف فوت باشد یا خوف ضرر زاید بر ضرری که لازمه حدّ است باشد. تا رفع خوف اجرای حدّ به تأخیر می افتد. 9 در سرزمین کفر حد جاری نمی شود. 10 اگر مسلمانی خارج از حرم مرتکب عملی شد که موجب حدّ است و وارد حرم مکه معظمه شد حدّ اجرا نمی شود تا از حرم خارج شود.در غیر این موارد تأخیر اجرای حدّ جایز نیست مگر اینکه حاکم شرع مصلحت بداند. ضمناً ورود کفار (اعم از کتابی و غیره) به حرم مکه جایز نیست. و بنابر مشهور بین فقها رضوان الله تعالی علیهم بر عموم مسلمانان است که آنها را از حرم بیرون کنند. بنابراین اگر کافری خارج از حرم استحقاق حد پیدا کرد و داخل حرم شد او را اخراج و حد بر او جاری می کنند.
- آیا حیض در حکم بیماری است که بتوان حدّ حائض را تأخیر انداخت؟
- آیا حاکم شرع در باب حد زنا می تواند به علم خود عمل کند و اجرای حد کند؟
- گاهی اوقات مطمئن هستیم که نوعی بیماری، بیمار را به زودی خواهد کشت; از طرفی می دانیم که یک عمل درمانی (مثل جراحی) ممکن است یکی از دو حالت بهبودی و افزایش عمر بیمار، یا تسریع در مرگ وی گردد. وظیفه ما در چنین حالتی چیست؟
- در فرض قبل، اگر جان بیمار در خطر نباشد; بلکه یک بیماری خفیف یا متوسط وجود داشته باشد; آیا بیمار خانم حتماً باید به پزشک خانم در شهر مراجعه کند و یا در همان جا پزشکِ مرد مجاز است با انجام معاینات ضروری، اقدام به تشخیص و درمان کند؟
- همانطور که مستحضر می باشید تخصصهای علوم پزشکی بسیار زیاد است و متخصصین خانم در هر رشته معمولا (در حال حاضر در ایران بجز در برخی رشته ها) یا نادر یا کم می باشند، لذا در شهرهای کوچک و بزرگ نیز یا بخاطر تعداد زیاد بیماران و تعداد کم پزشک و یا تحمیل هزینه گزاف، (همانطور که بسیار شایع است) خانمهای بیمار به پزشک مرد مراجعه می کنند، در این صورت وظیفه پزشکِ مورد مراجعه چیست؟ اگر بتواند و یا احتمال دهد که می تواند با معاینات مختلف و ضروری بیماری را تشخیص و درمان کند، آیا مکلّف است چنین کاری را انجام دهد؟ یا باید وی را به یک پزشک خانم ارجاع دهد؟ (در شرایطی که خیلی از بیماران، به دلایل فوق قادر به این کار نیستند) و در صورت ارجاع و تأخیر در تشخیص و درمانِ بیماری، آیا این پزشک مسؤول نیست؟
- با توجه به اینکه اگر بخواهیم طبابت پزشک را با توجه به مشکلات فوق، و در صورت مواجهه، با این مشکلات، تنها در صورتی مجاز بدانیم که وی در این زمینه ها دارای تخصص و تجربه کافی باشد; عملا مسائل درمان با اختلال کامل روبرو خواهد شد. زیرا اولا: هر پزشکی تا رسیدن به این تخصص و تجربه کافی; باید همان مراحل اولیه را طی کند (که همان دوران بدون تجربه و تخصص است) و ثانیاً: به علت جمعیت زیاد، امکانات کم، فرصتهای ناکافی و دهها علل دیگر (حداقل در کشور ایران) نمی توان انتظار داشت; پزشکانی که از ابتدا کاملا مسلط باشند به طبابت بپردازند. با توجه به مقدمه فوق و موضوعات مطرح شده در کلیه سؤالهای قبل، مسائل مهم ذیل مطرح می شود: الف در مواردی که پزشک داروی مؤثر بر بیماری یا عوارض خطرناک آن را فراموش کرده، و فرصت و امکانات کافی جهت دسترسی به اطلاعات کافی یا پزشک متخصص دیگری نیز ندارد. ب مطمئن است که داروی خاصی برای بیماری مفید است، و همچنین مطمئن است و یا احتمال می دهد که در صورت تجویز آن دارو عوارضی خفیف و یا شدیدتر از خود بیماری و حتی مرگ در اثر این دارو، گریبانگیر این بیمار خواهد شد. (که البته موارد الف و ب شامل مسائل تشخیصی نیز می باشد). آیا پزشک در این حالات می تواند مریض را به حال خود بگذارد و چنین فرض کند که: گویا پزشکی موجود نبوده و قضا و قدر الهی هرچه باشد بر او جاری خواهد شد. و بدین ترتیب خود را در معرض خطر مؤاخذه مادی و معنوی حاصل از عوارض احتمالی و هزینه های نابجای آن قرار ندهد، و کار وی را به خداوند واگذارد که یا خود بهبودی نسبی یابد و فرصت تحقیقات بعدی فراهم گردد، و یا به تدریج دچار عوارض شدید و مرگ گردد؟ اصولا در چنین مواردی که پزشک واقعاً نمی داند که برای نجات جان یا رفع و تسکین آلام یک بیمار چه کاری انجام دهد; وظیفه او چیست؟ درمانهای بدون اطمینان و غیر قابل اعتماد؟ (که ممکن است خود آنها باعث مرگ یا عوارض شدیدتر شوند) و یا عدم هرگونه اقدام درمانی؟ آیا اگر پزشک با اقدام به درمان نامطمئن، موجب خسارت و مرگ مریض گردد; مسؤول است؟ آیا اگر اقدام به هیچ درمانی نکند (با توجه به علل و توضیحات فوق)، مسؤولیتی متوجه اوست؟ این موضوع با توجه به این نکته که گاهی، فرصت هیچ گونه مشورت یا ارجاع بیمار به پزشکان متخصص و آگاه دیگری وجود ندارد، مطرح است. (در خاتمه جهت روشن شدن موضوع، مثالی ذکر می شود: گاهی پزشکی که دارای تجربه کافی نیست با بیماری در حالت بیهوشی، مواجه می شود که نمی داند این بیمار در اثر کمبود یا ازدیاد قند بدنش، دچار بیهوشی شده است، در این حالت طبیعی است که درمان کاملا متناقض است و باعث اشتباه پزشک می شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] بر فرض لزوم تأخیر اجرای حکم تا کسب بهبودی مجرم بفرمائید مراد از بیماری مانع از اجرای حکم از نظر شرعی چیست؟ آیا همان متفاهم عرفی است و یا آنچه پزشکان آن را بیماری مینامند یا امر دیگری است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مورد زن 75 ساله ای حد قذف صادر شده است، ولی به گواهی پزشکی قانونی، زن بیمار است و شلاّق برای او خطرناک است، آیا مسأله ضغث یا صبر نمودن تا بهبودی ایشان در حدّ قذف هم مطرح است؟ و اگر بیماری هیچ گاه علاج نشود تکلیف چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مجرمی در حال اجراء جلد بر وی بی هوش شد آیا باید باقیمانده تازیانهها را زد یا اجراء حد یا تعزیر را تا بهوش آمدن او به تأخیر انداخت؟
- [آیت الله علوی گرگانی] درباره لزوم تأخیر اجرای حدّ یا قصاص زن شیرده بفرمائید : الف - آیا این حکم، مادر رضاعی را شامل میشود؟ ب - در فرض شمول بین امکان و عدم امکان جایگزینی دایهای دیگر (یا شیر خشک یا شیر حیوان) تفاوتی وجود دارد؟ ج - در صورت امکان جایگزینی یافتن دایه وظیفه حاکم شرع است یا ولیّ طفل؟
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه پس از قطع ید دو سرقت دیگر از او ثابت گردد که قبل از اجرای حدّ مرتکب شده است بر فرض وجوب اجرای حدّ در این مورد آیا یک حدّ اجرا میشود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخصی در دور پنجم سعی عمره مفرده بیمار شده، و نتوانسته اعمال عمره را به پایان برساند. بیماری اش شدّت یافته، و به ایران منتقل می شود، و پس از بهبودی نتوانسته به مکّه بازگردد، وظیفه او چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخصی در دور پنجم سعی عمره مفرده بیمار شده، و نتوانسته اعمال عمره را به پایان برساند. بیماری اش شدّت یافته، و به ایران منتقل می شود، و پس از بهبودی نتوانسته به مکّه بازگردد، وظیفه او چیست؟
- [آیت الله سبحانی] اگر زانی قبل از علم قاضی توبه کند آیا حاکم شرع می تواند بر او حد جاری کند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر پزشکی خطرناک بودن بیماری بیمار و نا امید بودنش را از حیات بیمار به وی بگوید، اسباب نگرانی شدید روحی بیمار و کسان وی را فراهم می نماید. ولی از طرف دیگر برای گرفتن اذن از بیمار و کسان وی در صورت نیاز به عمل جرّاحی گفتن آن لازم است. و چه بسا موجب می شود بیمار وصیّت نماید، یا امانات مردم را به آنان بازگردانده، و از آنها کسب حلّیّت کند، و خود پزشک هم مورد اعتراض بعدی بازماندگان بیمار نسبت به عدم اخبار به آنان در مورد خطرناک بودن بیماری قرار نگیرد. و چنانچه خطرناک بودن بیماری را اطّلاع ندهد، صدمه روحی و فکری به بیمار وارد نمی شود هرچند تأثیری هم در جهت بهبودی مریض ندارد اگر راه منحصر در گفتن صریح خطرناک بودن بیماری و یا نگفتن باشد، طبیب چه بکند؟
- [سایر] اگر مردی نامحرمی را با پوشش و حجاب در آغوش بگیرد و دست او را لمس کند چه حکمی برای هر دو، دختر و مرد اجرا می شود ؟ آیا این دختر مرتکب عملی شبیه به زنا شده ؟ آیا حدی برای او مقرر شده ؟ چه حدی ؟ اگر کسی شاهد این ماجرا نبوده آیا این دو موظفند خود را به حاکم شرع معرفی کنند تا حد در مورد آنها اجرا شود؟
- [آیت الله علوی گرگانی] انسان میتواند در بین سال هر وقت منفعتی به دستش آمد خمس آن را بدهد بعد از این که اطمینان پیدا کند که از مصارف سالش زیاد میآید و جائز است دادن خمس را تا آخر سال تأخیر بیندازد، و اگر برای دادن خمس، سال شمسی قرار دهد با مصالحه با حاکم شرع یا وکیل او مانعی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هنگامی که حاکم شرع مبسوط الید است یعنی می تواند احکام اسلام را اجرا نماید احتیاط واجب آن است که زکات را به او دهند، یا به اجازه او مصرف کنند و اقدام اشخاص به تقسیم آن بدون اذن حاکم شرع در این صورت اشکال دارد.
- [آیت الله مظاهری] اجرای حدود الهی وظیفه حاکم شرع است و دیگران حقّ دخالت ندارند. و در باب حدود به اندک شبهه، باید از اجرای حدّ خودداری شود.
- [آیت الله اردبیلی] مرد حق ندارد به مجرّد احتمال یا گمان و یا شایعههای بیاساس، به زن خود نسبت زنا بدهد و یا فرزندی را که از زن او متولّد شده و ممکن است از او باشد، از خود نفی کند و اگر شوهر به زن نسبت زنا داد، حدّ قذف بر او جاری میشود، مگر این که چهار شاهد عادل نزد حاکم شرع بر آن اقامه کند و یا نزد حاکم شرع (لِعان) کند که در این صورت بر زن حدّ زنا جاری میشود، ولی اگر در مقابلِ لعان مرد، زن نیز نزد حاکم شرع لعان کند، حدّ از او نیز برطرف میشود.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که باید با وضو یا غسل جبیرهای نماز بخواند، میتواند در اوّل وقت نماز بخواند، هرچند احتمال بدهد که تا آخر وقت عذر او برطرف شود، ولی در این فرض بهتر است نماز را به تأخیر بیندازد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی چند وصیّ برای خود معیّن کند، چنانچه اجازه داده باشد که هر کدام به تنهایی به وصیّت عمل کنند، لازم نیست در انجام وصیّت از یکدیگر اجازه بگیرند و اگر اجازه نداده باشد، چه گفته باشد که همه با هم به وصیّت عمل کنند، یا نگفته باشد، باید با نظر یکدیگر به وصیّت عمل نمایند و اگر حاضر نشوند که با یکدیگر به وصیّت عمل کنند، حاکم شرع آنها را مجبور میکند و اگر اطاعت نکنند، حاکم شرع به طریقی که نزدیکترین راه به نظر موصّی میداند وصیّت را اجرا میکند، مثلاً به جای همه یا یکی از آنان شخص یا اشخاص دیگری معیّن نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] 11 تغییر جنسیت و ظاهر ساختن جنسیت واقعی ذاتاً خلاف شرع نیست; ولی باید از مقدمات مشروع استفاده شود یعنی نظر و لمس حرام در آن نباشد، مگر اینکه به حد ضرورت همچون ضرورت مراجعه بیمار به طبیب، رسیده باشد که جایز است.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که خُمس بدهکار است، میتواند آن را به ذمّه بگیرد و در تمام مال تصرّف کند و به ذمّه گرفتن یعنی این که خود را بدهکار اهل خُمس بداند و تصمیم جدی داشته باشد که خمس را پرداخت نماید؛ ولی برای تأخیر در پرداخت خمس، باید از حاکم شرع اجازه بگیرد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کافر ذمّ ی، یک پنجم زمینی را که از مسلمان خریده بود، به ولیّ خمس (ولی فقیه یا حاکم شرع ) به عنوان خمس تحویل دهد ; سپس همان مقدار زمینی را که خمس بوده, دوباره بخرد، باز هم باید خمس این مقدار زمینی را که دوباره خریده است بپردازد. خمس زمین مبادله شده در فرض اسلام ذمّی
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مرد عاقل بالغ بدون عذر شرعی (همچون نادانی و اجبار) لواط کند، چنانچه دارای همسر دائمی باشد که با او نزدیکی کرده و هر وقت بخواهد میتواند نزدیکی کند سنگسار میگردد و اگر چنین نباشد، صد تازیانه به او زده میشود و لواط دهنده اگر بدون عذر چنین کاری کرده کشته میشود، کیفیت قتل، وابسته به نظر حاکم شرع است که وی آن را به شیوهای که در بازداشتن جامعه از گناه مؤثر است، اجرا میکند.