دلیل معجزه بودن قرآن چیست؟
اعجاز عملی است که توان بشر برای انجام آن کافی نیست و اگر نیروی الهی در تحقق آن نقش نداشته باشد، محقق شدنش منتفی است و قرآن نیز از همین خصیصه برخوردار است، یعنی اگر نیروی الهی نباشد، هیچ بشری نمی تواند مثل آن را انجام دهد: (وَ إِنْ کُنْتُمْ فی‌ رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی‌ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ؛[بقره/23] و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده ‌ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را- غیر خدا- برای این کار، فرا خوانید اگر راست می ‌گویید!) (أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ؛[یونس/38] آیا آنها می‌ گویند: (او قرآن را بدروغ به خدا نسبت داده است)؟! بگو: (اگر راست می گویید، یک سوره همانند آن بیاورید و غیر از خدا، هر کس را می ‌توانید (به یاری) طلبید!) و اینکه انسان نمی تواند کتابی مانند قرآن بیاورد، به وجوه و ابعاد مختلف قرآن باز می گردد. که درک بعضی از آن ها ساده تر است و همگان آن را به سادگی درک می کنند. و وجوهی نیز وجود دارد که علما قادر به درک آن ها هستند و درک آن همگانی نیست. ما به چند مورد که درک آن ساده تر است، اشاره می کنیم: 1- اوج فصاحت و بلاغت قرآن: فصاحت و بلاغت قرآن آنچنان در اوج قرار دارد که تمام فصحای عرب با وجود تلاش فراوان، هرگز نتوانستند متنی نظیر قرآن بیان کنند. و طبق مطالب ثبت شده در تاریخ تمام تلاش های آن ها با شکست مواجه شد. و از سویی نیز تاثیر قرآن بر آنان چنان بود که آن را سحر نامیدند: (فَقالَ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ یُؤْثَرُ؛[مدثر/24] و سرانجام گفت: (این (قرآن) چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینیان نیست!) این در حالی است که آوردن نظیر یک متن ادبی بشری و بیان متنی همطراز آن از حیث ادبی، کاملا ممکن است. از همین روست که عده ای برای بهره مند شدن از پاداش یک سکه ای ارائه غزل حافظ، غزل های خود را به جای غزل حافظ مطرح کردند و آن غزل ها در کنار غزل های واقعی حافظ ثبت شده و در دیوان حافظ وجود دارد. 2- بیان اخبار غیبی: در قرآن خبرهای غیبی فراوانی وجود دارد، خبرهایی از گذشته یا از آینده که اهل کتاب(مسیحیان و یهودیان) از طریق اخبار غیبی مرتبط به گذشته ادعای رسول الله(ص) را بررسی می کردند، تا بنگرند که آیا واقعا او با خدای متعال رابطه دارد. و خبر غیبی مرتبط به آینده نظیر خبر پیش بینی پیروزی روم بر ایران در حالی که تحلیل شرایط و قرائن، به هیچ عنوان این پیش گویی را ثابت نمی کرد. و قرآن حدود سال رخداد پیروزی را نیز بیان کرده است.( با تعبیر بضع) (غُلِبَتِ الرُّومُ * فیِ أَدْنیَ الْأَرْضِ وَ هُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ؛[روم/2-3] رومیان مغلوب شدند! *  (و این شکست) در سرزمین نزدیکی رخ داد امّا آنان پس از (این) مغلوبیّت بزودی غلبه خواهند کرد ...) 3-  قرآن از جانب کسی بیان شد که قبل از بیان آن 40 سال در میان مردم زندگی می کرد و هیچ گونه نظیری از سخن قرآنی در قبل بیان ننموده بود. و بدون هیچ گونه تعلیم و تدریجی، به بیان آیات قرآن پرداخت: (وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ کَلِماتِهِ؛[اعراف/158] آن پیامبر درس نخوانده‌ای که به خدا و کلماتش ایمان دارد.) وجوه دیگری از اعجاز قرآن وجود دارد که برای متاملان و اهل خرد روشن است.
عنوان سوال:

دلیل معجزه بودن قرآن چیست؟


پاسخ:

اعجاز عملی است که توان بشر برای انجام آن کافی نیست و اگر نیروی الهی در تحقق آن نقش نداشته باشد، محقق شدنش منتفی است و قرآن نیز از همین خصیصه برخوردار است، یعنی اگر نیروی الهی نباشد، هیچ بشری نمی تواند مثل آن را انجام دهد:
(وَ إِنْ کُنْتُمْ فی‌ رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی‌ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ؛[بقره/23] و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده ‌ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را- غیر خدا- برای این کار، فرا خوانید اگر راست می ‌گویید!)
(أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ؛[یونس/38] آیا آنها می‌ گویند: (او قرآن را بدروغ به خدا نسبت داده است)؟! بگو: (اگر راست می گویید، یک سوره همانند آن بیاورید و غیر از خدا، هر کس را می ‌توانید (به یاری) طلبید!)

و اینکه انسان نمی تواند کتابی مانند قرآن بیاورد، به وجوه و ابعاد مختلف قرآن باز می گردد. که درک بعضی از آن ها ساده تر است و همگان آن را به سادگی درک می کنند. و وجوهی نیز وجود دارد که علما قادر به درک آن ها هستند و درک آن همگانی نیست. ما به چند مورد که درک آن ساده تر است، اشاره می کنیم:

1- اوج فصاحت و بلاغت قرآن: فصاحت و بلاغت قرآن آنچنان در اوج قرار دارد که تمام فصحای عرب با وجود تلاش فراوان، هرگز نتوانستند متنی نظیر قرآن بیان کنند. و طبق مطالب ثبت شده در تاریخ تمام تلاش های آن ها با شکست مواجه شد. و از سویی نیز تاثیر قرآن بر آنان چنان بود که آن را سحر نامیدند:
(فَقالَ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ یُؤْثَرُ؛[مدثر/24] و سرانجام گفت: (این (قرآن) چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینیان نیست!)

این در حالی است که آوردن نظیر یک متن ادبی بشری و بیان متنی همطراز آن از حیث ادبی، کاملا ممکن است. از همین روست که عده ای برای بهره مند شدن از پاداش یک سکه ای ارائه غزل حافظ، غزل های خود را به جای غزل حافظ مطرح کردند و آن غزل ها در کنار غزل های واقعی حافظ ثبت شده و در دیوان حافظ وجود دارد.

2- بیان اخبار غیبی: در قرآن خبرهای غیبی فراوانی وجود دارد، خبرهایی از گذشته یا از آینده که اهل کتاب(مسیحیان و یهودیان) از طریق اخبار غیبی مرتبط به گذشته ادعای رسول الله(ص) را بررسی می کردند، تا بنگرند که آیا واقعا او با خدای متعال رابطه دارد. و خبر غیبی مرتبط به آینده نظیر خبر پیش بینی پیروزی روم بر ایران در حالی که تحلیل شرایط و قرائن، به هیچ عنوان این پیش گویی را ثابت نمی کرد. و قرآن حدود سال رخداد پیروزی را نیز بیان کرده است.( با تعبیر بضع)

(غُلِبَتِ الرُّومُ * فیِ أَدْنیَ الْأَرْضِ وَ هُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ؛[روم/2-3] رومیان مغلوب شدند! *  (و این شکست) در سرزمین نزدیکی رخ داد امّا آنان پس از (این) مغلوبیّت بزودی غلبه خواهند کرد ...)

3-  قرآن از جانب کسی بیان شد که قبل از بیان آن 40 سال در میان مردم زندگی می کرد و هیچ گونه نظیری از سخن قرآنی در قبل بیان ننموده بود. و بدون هیچ گونه تعلیم و تدریجی، به بیان آیات قرآن پرداخت:
(وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ کَلِماتِهِ؛[اعراف/158] آن پیامبر درس نخوانده‌ای که به خدا و کلماتش ایمان دارد.)

وجوه دیگری از اعجاز قرآن وجود دارد که برای متاملان و اهل خرد روشن است.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین