سوال شما مربوط به آیه دوم سوره والعصر می باشد.(إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ[عصر/2] همانا انسان در خسارت است.) واژه خسر دراین آیه به معنای خسران می باشد. "خسر" (بر وزن عسر) و" خسران" چنان که" راغب" در" مفردات" می گوید: به معنی کم شدن سرمایه است، گاه به انسان نسبت داده می شود و می گویند فلان کس زیان کرد، و گاه به خود عمل نسبت داده می شود و می گویند: تجارتش زیان کرد، این واژه غالبا در سرمایه های برونی مانند مال و مقام به کار می رود، و گاه در سرمایه های درونی مانند صحت و سلامت و عقل و ایمان و ثواب و این همان است که خداوند متعال به عنوان" خسران مبین" (زیان آشکار) از آن یاد فرموده آنجا که می گوید: (إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ[زمر/15] همانا زیانکاران (واقعی) کسانی هستند که سرمایه ی وجودی خویش و بستگانشان را در قیامت از کف داده باشند، آگاه باش، این همان زیان آشکار است) مطابق این آیه انسان، همانند کسی است که سرمایه عظیمی در اختیار داشته باشد، و بی آنکه بخواهد هر روز بخشی از آن سرمایه ها را از او بگیرند، این طبیعت زندگی دنیا است، طبیعت زیان کردن مداوم! یک قلب استعداد معینی برای ضربان دارد، وقتی آن استعداد و توان پایان گرفت قلب خود به خود می ایستد، بی آنکه عیب و علت و بیماری در کار باشد، و این در صورتی است که بر اثر بیماری قبلا از کار نیفتد همچنین سایر دستگاههای وجودی انسان و سرمایه های استعدادهای مختلف او. در واقع در این آیه خدواند متعال، اشاره به چیزی می کند که این سوگند مهم برای آن یاد شده است می فرماید:" به طور مسلم همه انسانها در زیانند" (إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ). سرمایه های وجودی خود را چه بخواهند یا نخواهند از دست می دهند، ساعات و ایام و ماهها و سالهای عمر به سرعت می گذرد، نیروهای معنوی و مادی تحلیل می رود، و توان و قدرت کاسته می شود. برخی از مفسرین در تفسیر این آیه سخنی نقل می کند که حاصلش چنین است: ( یکی از بزرگان پیشین می گوید: معنی این سوره را من از مرد یخ فروشی آموختم، فریاد می زد و می گفت: ارحموا من یذوب رأس ماله ارحموا من یذوب رأس ماله:" رحم کنید به کسی که سرمایه اش ذوب می شود، رحم کنید به کسی که سرمایه اش ذوب می شود! پیش خود گفتم این است معنی إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ؛ عصر و زمان بر او می گذرد و عمرش پایان می گیرد، و ثوابی کسب نمی کند و در این حال زیانکار است) به هر حال از نظر جهانبینی اسلام دنیا یک بازار تجارت است همانگونه که در حدیثی از امام هادی(ع) علی بن محمد النقی می خوانیم: (الدنیا سوق ربح فیها قوم و خسر آخرون؛[1] دنیا بازاری است که جمعی در آن سود می برند و جمع دیگری زیان) آیه مورد بحث می گوید همه در این بازار بزرگ زیان می کنند مگر یک گروهی که برنامه آنها در آیه بعد بیان شده است. برای مطالعه بیشتر به تفسیر نمونه ذیل آیه 2 سوره والعصر مراجعه نمائید. [1]. تحف العقول، ترجمه احمد جنتی، ص1064.
سوال شما مربوط به آیه دوم سوره والعصر می باشد.(إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ[عصر/2] همانا انسان در خسارت است.)
واژه خسر دراین آیه به معنای خسران می باشد. "خسر" (بر وزن عسر) و" خسران" چنان که" راغب" در" مفردات" می گوید: به معنی کم شدن سرمایه است، گاه به انسان نسبت داده می شود و می گویند فلان کس زیان کرد، و گاه به خود عمل نسبت داده می شود و می گویند: تجارتش زیان کرد، این واژه غالبا در سرمایه های برونی مانند مال و مقام به کار می رود، و گاه در سرمایه های درونی مانند صحت و سلامت و عقل و ایمان و ثواب و این همان است که خداوند متعال به عنوان" خسران مبین" (زیان آشکار) از آن یاد فرموده آنجا که می گوید: (إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ[زمر/15] همانا زیانکاران (واقعی) کسانی هستند که سرمایه ی وجودی خویش و بستگانشان را در قیامت از کف داده باشند، آگاه باش، این همان زیان آشکار است)
مطابق این آیه انسان، همانند کسی است که سرمایه عظیمی در اختیار داشته باشد، و بی آنکه بخواهد هر روز بخشی از آن سرمایه ها را از او بگیرند، این طبیعت زندگی دنیا است، طبیعت زیان کردن مداوم! یک قلب استعداد معینی برای ضربان دارد، وقتی آن استعداد و توان پایان گرفت قلب خود به خود می ایستد، بی آنکه عیب و علت و بیماری در کار باشد، و این در صورتی است که بر اثر بیماری قبلا از کار نیفتد همچنین سایر دستگاههای وجودی انسان و سرمایه های استعدادهای مختلف او. در واقع در این آیه خدواند متعال، اشاره به چیزی می کند که این سوگند مهم برای آن یاد شده است می فرماید:" به طور مسلم همه انسانها در زیانند" (إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ).
سرمایه های وجودی خود را چه بخواهند یا نخواهند از دست می دهند، ساعات و ایام و ماهها و سالهای عمر به سرعت می گذرد، نیروهای معنوی و مادی تحلیل می رود، و توان و قدرت کاسته می شود.
برخی از مفسرین در تفسیر این آیه سخنی نقل می کند که حاصلش چنین است:
( یکی از بزرگان پیشین می گوید: معنی این سوره را من از مرد یخ فروشی آموختم، فریاد می زد و می گفت: ارحموا من یذوب رأس ماله ارحموا من یذوب رأس ماله:" رحم کنید به کسی که سرمایه اش ذوب می شود، رحم کنید به کسی که سرمایه اش ذوب می شود! پیش خود گفتم این است معنی إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ؛ عصر و زمان بر او می گذرد و عمرش پایان می گیرد، و ثوابی کسب نمی کند و در این حال زیانکار است)
به هر حال از نظر جهانبینی اسلام دنیا یک بازار تجارت است همانگونه که در حدیثی از امام هادی(ع) علی بن محمد النقی می خوانیم:
(الدنیا سوق ربح فیها قوم و خسر آخرون؛[1] دنیا بازاری است که جمعی در آن سود می برند و جمع دیگری زیان)
آیه مورد بحث می گوید همه در این بازار بزرگ زیان می کنند مگر یک گروهی که برنامه آنها در آیه بعد بیان شده است.
برای مطالعه بیشتر به تفسیر نمونه ذیل آیه 2 سوره والعصر مراجعه نمائید.
[1]. تحف العقول، ترجمه احمد جنتی، ص1064.
- [سایر] به فرموده پیامبر آشکار کننده باطن و تفسیر قرآن کیست؟
- [سایر] به فرموده پیامبر آشکار کننده باطن و تفسیر قرآن کیست؟
- [سایر] خداوند درباره فایدههای قرآن چه فرموده است؟
- [سایر] امیرالمؤمنین علی علیه السلام درباره ی قرآن چه سفارش فرموده اند؟
- [سایر] قرآن در مسأله حفظ جان و مال و آبروی انسانها چه فرموده است؟
- [سایر] قرآن مجید در مورد زنان و مردان مفسد چه فرموده است؟
- [سایر] با سلام چرا در قران فرموده به قوم بنی اسراییل برتری دادم ؟؟؟
- [سایر] چرا خداوند برای انسان ها احکام دینی صادر فرموده است آیا خود انسان ها نمی توانند قانون اجتماعی وضع کنند؟
- [سایر] خداوند در قرآن فرموده که رسولان از دانش غیب بهرهمندند. چه دلیلی بر آگاهبودن امامان بر غیب وجود دارد؟
- [سایر] آیا این که قرآن فرموده است: "فصلناه علی علم"، این تفصیل در کجا آورده شده؟ اگر در قرآن است پس چرا قرآن تفسیر می شود؟ و چه تفصیلی مراد است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] جمعی از فقهاء اعلی الله مقامهم فرموده اند انسان می تواند از زکات زمینی را وقف کند یا قران یا کتاب دینی یا کتاب دعا بخرد و وقف نماید و می تواند تولیت وقف را برای خود یا اولاد خود قرار دهد ولی ولایت مالک بر وقف و تعیین متولی بدون مراجعه به حاکم شرع محل اشکال است
- [آیت الله سیستانی] برداشتن بخشی از بدن انسان زنده برای پیوند زدن در صورتی که قطع آن زیان مهمی داشته باشد مانند چشم و دست و امثال آنها جایز نیست، ولی اگر زیان مهمی نداشته باشد مانند قطعهای از پوست یا نخاع یا یک کلیه در صورت سالم بودن کلیه دیگر با فرض رضایت صاحبش جایز است اگر کودک یا دیوانه نباشد وگرنه به هیچوجه جایز نیست و هرگاه قطع آن جایز بود گرفتن پولی به ازای آن نیز جایز است.
- [آیت الله مظاهری] قطع رحم (یعنی بریدن از خویشان) یکی از گناهان کبیره در اسلام است و قرآن شریف کراراً قاطع رحم را لعن فرموده است: (اولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار)[1] (برای آنان لعنت و بدی سرای آخرت میباشد.)
- [آیت الله سبحانی] معمولاً تجارت با سود و زیان همراه است ضرر از سود کم می شود نه از سرمایه.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی بر اثر تجسّس بر رازی از رازهای زندگی داخلی مردم آگاه شود، نباید آن را افشا کند و اگر آن را افشا کند و موجب زیان مالی یا آبرویی به کسی شود، صرف نظر از گناهی که کرده، باید آن زیان را جبران نماید. =============================================================================== 1 وسائلالشیعة، چاپ آل البیت، باب 18 از (أبواب فعل المعروف)،ح2،ج16،ص336.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شریک ها هر کدام به نسبت سرمایه خود سود و زیان می برند، مگر این که شرط خاصی در قرارداد شرکت ذکر کنند، بنابراین کسی که سرمایه اش دوبرابر سرمایه دیگری است سهم او از سود و زیان نیز دوبرابر سهم دیگری خواهد بود اما اگر قرارداد کنند سهمشان مساوی باشد مانعی ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله مظاهری] دوستیابی زن با مرد نامحرم و مرد با زن نامحرم، حرام است، گرچه شهوتانگیز و دارای احتمال مفسده هم نباشد، و قرآن شریف از اینکه زن، مرد نامحرمی را و یا مرد، زن نامحرمی را به عنوان دوست بگیرد، نهی مؤکّد فرموده است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چنان که گفتیم عامل می تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولی اگر ناتمام گذاردن عمل سبب ضرر و زیان جاعل شود باید آن را تمام کند و در صورتی که تمام نکند ضامن است، مثلاً اگر به طبیب بگوید اگر چشم مرا عمل کنی فلان مقدار به تو می دهم و او جراحی را شروع کند، چنانچه ناتمام گذاردن آن باعث معیوب شدن چشم گردد حقی بر جاعل ندارد و ضامن ضرر و زیان او نیز هست.
- [آیت الله بهجت] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است، ولی تماس موی انسان با خط قرآن، بنابر اظهر مانعی ندارد، حتی اگر کوتاه باشد. و اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند، مس آن اشکال ندارد.