برای درک صحیح این مطلب باید معنای سمبلیک را مد نظر قرار دهیم. اگر بیان سمبلیک به این معنا باشد که ظاهر مطلبی که نقل می شود، هیچ واقعیتی ندارد، و تنها معنای رمزی آن مد نظر است، شهید مطهری هرگز چنین مطلبی را نمی پذیرند. اما اگر معنای سمبلیک این باشد که مطلب بیان شده، علاوه بر ظاهری که نقل می کند، حقایقی را نیز تعلیم می دهد که فراتر از ظاهر هستند، این مطلبی صحیح است و نمونه های آن بسیار است. چون هستی دارای عوالم متفاوتی است که بعضی از آنها، مرتبه عالی تر و قوی تر عالم دیگر هستند. و اتفاق در یک عالم در عالم بالاتر، معنایی دیگر می یابد. مثل نماز که در عالم ماده، افعالی فیزیکی است و در عالم معنا، مشحون از رموز و اسرار است. شهید مطهری به صراحت کامل، ادعای اینکه داستان های قرآن، از جمله داستان خلقت آدم، خالی از بیان واقعی باشد، رد می کنند: ( بعضی ها راجع به برخی از قصص قرآن گفته اند که قرآن هدفش مقدس است؛ قصص را نقل می کند برای پند و عبرت گرفتن. قرآن که کتاب تاریخ نیست که بخواهد وقایع نگاری کند؛ وقایع را برای پندها ذکر می کند. وقتی که هدف پند است، دیگر فرق نمی کند که آن واقعه ای که نقل می کند واقعاً واقع شده باشد یا آن را به صورت یک داستان نقل کند که نتیجه بگیرد. مگر نیست که بسیاری از حکیمان دنیا پندهای بسیار بزرگ را از زبان حیوانات بیان کرده اند که همه مردم می دانند که اینها واقعیت ندارد؟ مثل داستانهای کلیله و دمنه که خرگوش چنین گفت، روباه چنین گفت، شیر چنین گفت، شیر آمد با روباه چنین سخن گفت، بعد خرگوش مأموریت پیدا کرد ... و وقتی می خواهد بگوید که انسان باید عاقل و فَطِن باشد و هیکل و زور نمی تواند با عقل و فکر و هوش برابری کند می گوید خرگوش به این کوچکی و کم قوّه ای، شیر به آن بزرگی و زورمندی را آخر در چاه معلّق می کند. این را برای پند و اندرز می گوید، و الّا داستانی واقع نشده که واقعاً شیری باشد و روباهی و خرگوشی و با همدیگر حرف زده باشند. بعضی خواسته اند چنین حرفی- العیاذباللَّه- بگویند که اصلًا ضرورتی ندارد ما در باب قصص قرآن، راجع به این جهتش فکر کنیم که آیا قصص قرآن تاریخ است یا تمثیل برای پند و اندرز. ولی این حرف، بسیار حرف مفتی است. محال است که انبیاء، در منطق نبوت، برای یک حقیقت- العیاذباللَّه- یک امر واقع نشده و یک دروغ را ولو به صورت تمثیل بیان کنند.)[1] و شهید مطهری در عین حال که تمثیلی بودن به این معنا را رد کرده اند، نوعی از سمبلیک بودن را پذیرفته اند: ( ما اگر مخصوصاً قرآن کریم را ملاک قرار دهیم می بینیم قرآن داستان آدم را به صورت به اصطلاح سمبولیک طرح کرده است. منظورم این نیست که (آدم) که در قرآن آمده نام شخص نیست، چون (سمبل) نوع انسان است- ابداً- قطعاً (آدم اوّل) یک فرد و یک شخص است و وجود عینی داشته است؛ منظورم این است که قرآن داستان آدم را از نظر سکونت در بهشت، اغوای شیطان، طمع، حسد، رانده شدن از بهشت، توبه و ... به صورت سمبولیک طرح کرده است. نتیجه ای که قرآن از این داستان می گیرد، از نظر خلقت حیرت انگیز آدم نیست و در باب خداشناسی از این داستان هیچ گونه نتیجهگیری نمی کند، بلکه قرآن تنها از نظر مقام معنوی انسان و از نظر یک سلسله مسائل اخلاقی، داستان آدم را طرح می کند.[2] [1]. مجموعه آثار استاد شهیدمطهری، ج16، ص 100. [2]. مجموعه آثار استاد شهیدمطهری، ج1، ص: 515.
برای درک صحیح این مطلب باید معنای سمبلیک را مد نظر قرار دهیم. اگر بیان سمبلیک به این معنا باشد که ظاهر مطلبی که نقل می شود، هیچ واقعیتی ندارد، و تنها معنای رمزی آن مد نظر است، شهید مطهری هرگز چنین مطلبی را نمی پذیرند. اما اگر معنای سمبلیک این باشد که مطلب بیان شده، علاوه بر ظاهری که نقل می کند، حقایقی را نیز تعلیم می دهد که فراتر از ظاهر هستند، این مطلبی صحیح است و نمونه های آن بسیار است. چون هستی دارای عوالم متفاوتی است که بعضی از آنها، مرتبه عالی تر و قوی تر عالم دیگر هستند. و اتفاق در یک عالم در عالم بالاتر، معنایی دیگر می یابد. مثل نماز که در عالم ماده، افعالی فیزیکی است و در عالم معنا، مشحون از رموز و اسرار است.
شهید مطهری به صراحت کامل، ادعای اینکه داستان های قرآن، از جمله داستان خلقت آدم، خالی از بیان واقعی باشد، رد می کنند:
( بعضی ها راجع به برخی از قصص قرآن گفته اند که قرآن هدفش مقدس است؛ قصص را نقل می کند برای پند و عبرت گرفتن. قرآن که کتاب تاریخ نیست که بخواهد وقایع نگاری کند؛ وقایع را برای پندها ذکر می کند. وقتی که هدف پند است، دیگر فرق نمی کند که آن واقعه ای که نقل می کند واقعاً واقع شده باشد یا آن را به صورت یک داستان نقل کند که نتیجه بگیرد. مگر نیست که بسیاری از حکیمان دنیا پندهای بسیار بزرگ را از زبان حیوانات بیان کرده اند که همه مردم می دانند که اینها واقعیت ندارد؟ مثل داستانهای کلیله و دمنه که خرگوش چنین گفت، روباه چنین گفت، شیر چنین گفت، شیر آمد با روباه چنین سخن گفت، بعد خرگوش مأموریت پیدا کرد ... و وقتی می خواهد بگوید که انسان باید عاقل و فَطِن باشد و هیکل و زور نمی تواند با عقل و فکر و هوش برابری کند می گوید خرگوش به این کوچکی و کم قوّه ای، شیر به آن بزرگی و زورمندی را آخر در چاه معلّق می کند. این را برای پند و اندرز می گوید، و الّا داستانی واقع نشده که واقعاً شیری باشد و روباهی و خرگوشی و با همدیگر حرف زده باشند. بعضی خواسته اند چنین حرفی- العیاذباللَّه- بگویند که اصلًا ضرورتی ندارد ما در باب قصص قرآن، راجع به این جهتش فکر کنیم که آیا قصص قرآن تاریخ است یا تمثیل برای پند و اندرز.
ولی این حرف، بسیار حرف مفتی است. محال است که انبیاء، در منطق نبوت، برای یک حقیقت- العیاذباللَّه- یک امر واقع نشده و یک دروغ را ولو به صورت تمثیل بیان کنند.)[1]
و شهید مطهری در عین حال که تمثیلی بودن به این معنا را رد کرده اند، نوعی از سمبلیک بودن را پذیرفته اند: ( ما اگر مخصوصاً قرآن کریم را ملاک قرار دهیم می بینیم قرآن داستان آدم را به صورت به اصطلاح سمبولیک طرح کرده است. منظورم این نیست که (آدم) که در قرآن آمده نام شخص نیست، چون (سمبل) نوع انسان است- ابداً- قطعاً (آدم اوّل) یک فرد و یک شخص است و وجود عینی داشته است؛ منظورم این است که قرآن داستان آدم را از نظر سکونت در بهشت، اغوای شیطان، طمع، حسد، رانده شدن از بهشت، توبه و ... به صورت سمبولیک طرح کرده است. نتیجه ای که قرآن از این داستان می گیرد، از نظر خلقت حیرت انگیز آدم نیست و در باب خداشناسی از این داستان هیچ گونه نتیجهگیری نمی کند، بلکه قرآن تنها از نظر مقام معنوی انسان و از نظر یک سلسله مسائل اخلاقی، داستان آدم را طرح می کند.[2]
[1]. مجموعه آثار استاد شهیدمطهری، ج16، ص 100.
[2]. مجموعه آثار استاد شهیدمطهری، ج1، ص: 515.
- [سایر] آیا تفسیر سمبلیک از قرآن صحیح است ؟ و آیا می توان داستان حضرت آدم (ع ) و فرشتگان را سمبلیک دانست ؟
- [سایر] داستان حضرت آدم(ع) و شجره ممنوعه را توضیح دهید؟
- [سایر] نظر استاد مطهری درباره امام علی(ع) چیست؟
- [سایر] میشه اشکالات کتاب حسین وارث آدم شهید مطهری(ره) رو بگید؟
- [سایر] آیا خطای حضرت آدم (ع) ما را نیز گناهکار کرده است؟ چرا این قدر بر داستان آدم تاکید شده است؟
- [سایر] دیدگاه استاد مطهری نسبت به ضرورت شناخت قرآن چیست؟
- [سایر] امام حسن عسکری ع در کلام شهید مطهری ره چگونه مطرح شده است؟
- [سایر] شهید مطهری چه دیدگاهی را نسبت به ضرورت شناخت قرآن دارد؟
- [سایر] داستان آدم(ع)وخروج از بهشت را بیان کنید؟
- [سایر] کتاب های استاد مطهری را نام ببرید؟
- [آیت الله بروجردی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول) ع) مستحب است صلوات را هم بنویسد و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد میکند صلوات بفرستد.
- [آیت الله جوادی آملی] .سجده برای غیر خدا حرام است. سجده فرشتگان برای حضرت آدم نبود, زیرا وی به مثابه قبله بود, چنانکه سجده حضرت یعقوب(ع)و فرزندان او برای حضرت یوسف(ع) نبود, بلکه به منظور شکر خدا بود. آنچه برخی از زائران قبور امامان معصوم(ع)به صورت سجده انجام میدهند، اگر به منظور شکر نعمت توفیق به زیارت آنان باشند, اشکال ندارد و اگر مقصود خضوع در برابر آنها باشد, حرام است و برای پرهیز از توّهم برخی، سزاوار است که چنین کاری انجام نشود.
- [آیت الله بروجردی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول (ع) مانند محمّد و احمد، یا لقب و کُنیة آن جناب مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشهداء (ع) می باشد؛ بعد از آن خاک؛ بعد از خاک سنگ و بعد از سنگ گیاه است.
- [آیت الله جوادی آملی] .سیّدی که مستحقِ سهم سادات است , باید از طرف پدر به هاشم انتساب دا شته باشد و لازم نیست که از نسل حضرت پیامبر(ع) باشد؛ اما اگر کسی از طرف مادر انتساب به هاشم داشته باشد، کافی نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که وضو ندارد بنا بر احتیاط حرام است اسم خداوند متعال را به هر زبانی نوشته شده باشد؛ مس نماید. و بهتر آن است که اسم مبارک پیغمبر و امام و حضرت زهرا (ع) را هم مس ننماید.
- [آیت الله جوادی آملی] .سجده بر تربت حضرت سید الشهداء(ع) افضل از سجده بر سایر چیزهایی است که سجده بر آنها صحیح است. پس از آن, در فضیلت، خاک و سپس سنگ و پس از سنگ، گیاه است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است در شوهر دادن دختری که بالغه است یعنی مکلف شده؛ عجله کنند. از حضرت صادق (ع) روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر روزه دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا و پیغمبر(ص) و جانشینان آن حضرت (ع) عمداً نسبت دروغ بدهد . اگر چه فوراً بگوید دروغ گفتم یا توبه کند ،روزة او باطل است .و احتیاط .اجب آن است که حضرت زهراسلام الله علیها و سایر پیغمبران و جانشینان آنان هم در این حکم فرقی ندارند .
- [آیت الله بروجردی] در آشامیدن آب چند چیز مستحب است:اوّل:آب را به طور مکیدن بیاشامد.دوم:در روز ایستاده آب بخورد.سوم:پیش از آشامیدن آب (بسم الله) و بعد از آن (الحمد لله) بگوید.چهارم:به سه نفس آب بیاشامد.پنجم:از روی میل آب بیاشامد.ششم:بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبدالله (- ع) و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.