استاد شهید مطهری(ره) در موضوع شناخت قرآن معتقد است؛ شناخت قرآن چه برای عالمان و دانشمندان و چه برای هر انسان با ایمان، یک موضوع ضروری و واجب است. برای عالمان، شناخت قرآن از آن جهت ضروری است که این کتاب در تکوین سرنوشت جوامع اسلامی، بلکه در تکوین سرنوشت انسانیت مؤثر است؛ چراکه با نگاهی به تاریخ این نکته روشن میشود که عملاً هیچ کتابی به اندازه قرآن بر جوامع بشری و بر زندگی انسانها تأثیر گذار نبوده است. معنای این سخن این است که بررسی و تحقیق پیرامون تاریخ جهان در این چهارده قرن عموماً و شناختن جوامع اسلامی خصوصاً، بدون شناخت قرآن میسر نیست. اما ضروری بودن شناخت قرآن برای یک مؤمن مسلمان از آن جهت است که منبع اصلی و اساسی دین، ایمان و اندیشه یک مسلمان و آنچه که به زندگی او نشاط، معنا و روح میبخشد قرآن است. قرآن اصول معتقَدات، افکار و اندیشه‌هایی را که برای یک انسان به عنوان یک موجود (با ایمان) و صاحب عقیده لازم و ضروری است، همچنین اصول تربیت، اخلاق، نظامات اجتماعی و خانوادگی را بیان کرده و تنها توضیح و تفسیر و تشریح و احیاناً تطبیق اصول بر فروع را بر عهده سنت و یا بر عهده اجتهاد گذاشته است. این است که استفاده از هر منبع دیگر متوقف بر شناخت قبلی قرآن است. استاد مطهری میگوید؛ معتبرترین و مقدسترین منابع ما، بعد از قرآن، در حدیث، کتب اربعه است؛ یعنی‌ کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب، استبصار، و در خطبهها، نهج‌البلاغه‌ و در ادعیه‌ صحیفه سجادیه‌ است. اما همه اینها فرع بر قرآناند؛ یعنی حدیث‌ کافی‌ آنقدر می‌تواند معتبر باشد که با قرآن منطبق باشد و با تعلیمات آن جور درآید و اختلاف نداشته باشد.[1] پی نوشت: [1]. مجموعه ‌آثار استاد شهید مطهری، ج ‌26، ص 25- 32، صدرا، تهران، چاپ ششم، 1381ش. منبع: islamquest.net
استاد شهید مطهری(ره) در موضوع شناخت قرآن معتقد است؛ شناخت قرآن چه برای عالمان و دانشمندان و چه برای هر انسان با ایمان، یک موضوع ضروری و واجب است. برای عالمان، شناخت قرآن از آن جهت ضروری است که این کتاب در تکوین سرنوشت جوامع اسلامی، بلکه در تکوین سرنوشت انسانیت مؤثر است؛ چراکه با نگاهی به تاریخ این نکته روشن میشود که عملاً هیچ کتابی به اندازه قرآن بر جوامع بشری و بر زندگی انسانها تأثیر گذار نبوده است. معنای این سخن این است که بررسی و تحقیق پیرامون تاریخ جهان در این چهارده قرن عموماً و شناختن جوامع اسلامی خصوصاً، بدون شناخت قرآن میسر نیست.
اما ضروری بودن شناخت قرآن برای یک مؤمن مسلمان از آن جهت است که منبع اصلی و اساسی دین، ایمان و اندیشه یک مسلمان و آنچه که به زندگی او نشاط، معنا و روح میبخشد قرآن است.
قرآن اصول معتقَدات، افکار و اندیشههایی را که برای یک انسان به عنوان یک موجود (با ایمان) و صاحب عقیده لازم و ضروری است، همچنین اصول تربیت، اخلاق، نظامات اجتماعی و خانوادگی را بیان کرده و تنها توضیح و تفسیر و تشریح و احیاناً تطبیق اصول بر فروع را بر عهده سنت و یا بر عهده اجتهاد گذاشته است. این است که استفاده از هر منبع دیگر متوقف بر شناخت قبلی قرآن است.
استاد مطهری میگوید؛ معتبرترین و مقدسترین منابع ما، بعد از قرآن، در حدیث، کتب اربعه است؛ یعنی کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب، استبصار، و در خطبهها، نهجالبلاغه و در ادعیه صحیفه سجادیه است. اما همه اینها فرع بر قرآناند؛ یعنی حدیث کافی آنقدر میتواند معتبر باشد که با قرآن منطبق باشد و با تعلیمات آن جور درآید و اختلاف نداشته باشد.[1]
پی نوشت:
[1]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 26، ص 25- 32، صدرا، تهران، چاپ ششم، 1381ش.
منبع:
islamquest.net
- [سایر] شهید مطهری چه دیدگاهی را نسبت به ضرورت شناخت قرآن دارد؟
- [سایر] دیدگاه شهید مطهری نسبت به طول عمر امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] انقلاب از دیدگاه شهید مطهری چگونه است؟
- [سایر] مشخصات "حماسه مقدس" از دیدگاه شهید مطهری چیست؟
- [سایر] دیدگاه شهید علامه مرتضی مطهری درباره پلورالیسم چسیت؟
- [سایر] حکومت اسلامی از دیدگاه شهید مطهری چه ماهیتی دارد؟
- [سایر] از دیدگاه شهید مطهری چه آسیب هایی متوجه نظام اسلامی است؟
- [سایر] عرفان های نوظهور از دیدگاه شهید مطهری چه آسیب هایی دارد؟
- [سایر] آیا شهید مطهری داستان قرآن درباره حضرت آدم (ع) را سمبلیک می داند؟
- [سایر] کتاب های استاد مطهری را نام ببرید؟
- [آیت الله اردبیلی] یاد گرفتن سحر و عمل به آن حرام است، مگر این که به وسیله افراد متعهد و لایقی برای باطل کردن سحر و یا روشن کردن اذهان مردم نسبت به کسی که با توسّل به سحر، ادّعای نبوّت یا امامت و امثال آن را دارد، باشد که در حدّ ضرورت اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] مواجهه و روبهرو شدن زن و مرد نامحرم، اگر شهوتانگیز یا مفسدهآور باشد حرام است، و اگر چنین نباشد، روبهرو نشدن مگر به اندازه ضرورت بسیار خوب است و قرآن شریف عدم مواجهه، گرچه شهوتانگیز و موجب مفسده نباشد را برای پاکی دل زن و مرد بهتر میداند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] دیوانه و مُفَلَّس (یعنی کسی که به جهت مطالبه طلبکاران از طرف حاکم شرع از تصرّف در مال خود ممنوع است) و سفیه (یعنی کسی که توانایی شناخت وی نسبت به ارزش امور مالی کمتر از نوع مردم است)، نمیتوانند در مال خود تصرّف نمایند، ولی اگر سفیه با اذن یا اجازه ولیّ تصرّف مالی کند صحیح است، همچنین تصرّف مالی مفلّس با اذن یا اجازه طلبکاران صحیح میباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله مکارم شیرازی] جایز نیست نطفه مرد بیگانه را در رحم زنی وارد کنند، خواه با اجازه آن زن باشد یا نه و خواه شوهر داشته باشد یا نه و خواه شوهرش اجازه بدهد یا نه. و هرگاه چنین کنند و بچّه ای از آن متولد شود اگر این عمل بطور شبهه انجام شده مثل این که گمان می کرد زن خود اوست و زن نیز گمان می کرد نطفه شوهر اوست و بعد از آن معلوم شد چنین نبوده است، در این صورت بچّه متعلّق به آن مرد و زن است و تمام احکام فرزند را دارد، ولی اگر این کار از روی علم و عمد انجام گیرد بچّه ای که از آن متولّد می شود فرزند آنها حساب نمی شود و احکام ارث و مانند آن را ندارد؛ ولی احکام محرمیّت نسبت به صاحب نطفه، زن و بستگانشان جاری می شود. در ضمن پیوند تخمدان زن اجنبیّه به همسر در صورت ضرورت مانعی ندارد و استفاده از مادر جانشین در جایی که بخاطر ضرورت نطفه¬ی زن و شوهر در بیرون رحم با هم ترکیب شده، آن هم مانعی ندارد؛ ولی با توجّه به این که این کار معمولاً مستلزم نظر و لمس نا مشروع است تنها در حال ضرورت انجام گیرد.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان کبیره در اسلام تهمت است، و معنای آن این است که عیبی را به کسی نسبت دهد که آن عیب را نداشته باشد، بلکه اگر عیب هم نباشد ولی او راضی به آن نسبت نباشد، باز تهمت و حرام است، و اگر راضی باشد، گرچه تهمت نیست، ولی دروغ و حرام است، نظیر تملّقها و تعریفهای بیجا، و قرآن شریف تهمت را در حدّ کفر میداند: (انَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُون بایاتِ اللَّه)[1] (تنها کسانی دروغپردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند.)
- [آیت الله اردبیلی] در برخی موارد غیبت حرام نیست. در این رابطه فقها موارد زیر را از حرمت غیبت استثنا نمودهاند: اوّل: غیبت از شخصی که متظاهر به فِسْق باشد نسبت به همان فسقی که به آن تظاهر میکند. دوم: غیبت کردن مظلومی که در مقام استمداد و تظلّم است نسبت به کسی که به او ظلم کرده و در خصوص ظلمی که به او شده است. سوم: موردی که انسان برای دفع ظلم از خود، در صدد به دست آوردن راهی مشروع باشد. چهارم: آگاه نمودن مشورت کننده نسبت به عیوب شخص مورد مشورت. پنجم: جایی که انسان در صدد بازداشتن شخص مورد غیبت از گناه یا دفع ضرر از او و یا از بین بردن ریشه فساد باشد. ششم: بیان نقاط ضعف شهود نزد حاکم شرع. هفتم: جایی که عیبِ شخص، صفت معروف و مشهور او شده باشد و بدون قصد عیبجویی به قصد معرفی آن را بیان کند. هشتم: موردی که انسان در صدد ابطال و ردّ مطلب باطلی باشد و بدون ذکر نام صاحب آن مطلب، ردّ آن عملی نباشد. نهم: جایی که عیب شخص بین ناقل و شنونده معلوم و روشن باشد، مگر این که معلوم بودن عیب به خاطر غیبت قبلی باشد ولی احتیاط آن است در موردی که شخص متجاهر به فسق نباشد، از وی غیبت نکنند. دهم: موردی که در صدد ردّ کسی باشد که نسبت دروغی را به او یا شخص مؤمن دیگری وارد آورده است. لازم است در تشخیص مصادیق مواردی که بیان شد، دقّت و احتیاط لازم به عمل آید و به حدّاقل و ضرورت اکتفا شود.
- [آیت الله اردبیلی] گرفتن پول یا هر چیز دیگری در وقت اداری برای کسی که در نهاد یا مؤسّسهای موظّف است بدون گرفتن پول از مراجعین، کارهای آنان را انجام دهد، حرام است، بخصوص اگر به وسیله گرفتن رشوه یا هر عنوان دیگری، کار خلاف شرع یا قانون انجام دهد و یا حقوق دیگران را تضییع نماید؛ ولی برای رشوه دهنده، در صورتی که رسیدن به حقّ مشروعی یا دفع ظلم از مظلومی متوقّف بر آن باشد، به مقدار ضرورت اشکال ندارد. همچنین اعمال نفوذ اگر برای گرفتن حق یا دفع ظلمی باشد اشکال ندارد؛ مگر این که رشوه دادن و یا اعمال نفوذ در این صورت موجب فساد اجتماعی یا اداری و یا ضرر مهمتری نسبت به احقاق حق یا دفع ظلم مزبور گردد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] امر به معروف و نهی از منکر بر تمام افراد عاقل و بالغ با شرایط زیر واجب است: 1 کسی که می خواهد امر و نهی کند باید یقین داشته باشد که طرف مقابل مشغول انجام حرام یا ترک واجبی است. 2 احتمال دهد که امر و نهی او اثردارد، خواه اثر فوری داشته باشد یا غیر فوری، کامل یا ناقص، بنابراین اگر بداند هیچ اثر نمی کند واجب نیست. 3 در امر و نهی او مفسده و ضرری نباشد، پس اگر بداند یا خوف این باشد که امر یا نهی او، ضرر جانی یا عرضی و آبرویی یا مالی قابل توجه نسبت به او یا بعضی از مؤمنین می رساند واجب نیست، ولی اگر معروف و منکر از اموری باشد که شارع مقدس اسلام اهمیت زیادی به آن می دهد (مانند حفظ اسلام و قرآن و استقلال ممالک اسلامی، یا حفظ احکام ضروری اسلام)، باید اعتنا به ضرر نکند و با بذل جان و مال در حفظ آنها بکوشد.