قرآن کریم و عترت طاهره دو یادگار گرانبهای رسول خاتم(ص) است، که انفکاک ناپذیری این دو کراراً در بیانات آن حضرت مورد تأکید قرار گرفته است: (إنّی تارک فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی أهل بیتی فإنّهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض؛[1] در میان شما دو چیز گرانبهائی خواهم گذاشت که اگر از آنها دست بر ندارید گمراه نخواهید شد. یکی از آن دو کتاب خداوند است و دوم عترت و اهل بیت من میباشند این دو از هم جدا نمیشوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند،) این دو گوهر گرانسنگ معادل و مساوی یکدیگرند و در هیچ مرحله ای از یکدیگر جدا نمی شوند، نه تمسّک به قرآنِ تنها و دل خوش داشتن به شعار (حسبنا کتاب الله) مایه نجات است و نه تولّی ائمه طاهرین(ع) و امیدواری به شفاعت آنان بدون تمسک به قرآن راهگشاست. امام، قرآن ناطق است و قرآن، امام صامت در خصوصیات و ویژگیها نیز مانند یکدیگرند. خدای سبحان در وصف کتاب خویش می فرماید: ( لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ؛[حشر/ 21] اگر این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم، می دیدی که در برابر آن خاشع می شود و از خوف خدا می شکافد!) امیرالمؤمنین علی (ع) نیز در وصف خویش می فرماید: (لو أَحَبَّنی جَبَل لتهافت؛[2] اگر کوهی متحمل دوستی من میشد، درهم می ریخت.) هر یک از این دو ریسمانِ آویخته الهی که یک طرف آن به دست خداست و طرف دیگر آن به دست مردم. این ها عهده دار تعلیم، تربیت و تزکیه همه انسانها هستند و برای همه افراد بشر برنامه هدایتی دارند. آیات قرآن کریم، که خود را هدایتگر برای مردم می داند (هدی للنّاس)[بقره/185] طوری تنظیم شده است که هر کس می تواند به مقدار سطح فکر خود از خرمن معارف و مآثر آن خوشه ای برگیرد. هم برای عارفان، حکیمان، متکلمان و سایر اندیشوران برنامه هدایتی دارد، هم برای توده مردم و اعراب بیابانگرد چادرنشینی که جز چند رأس شتر و گوسفند و اشیای ساده دیگر چیزی نمی شناسند. عمیقترین مسایل اعتقادی، هم به زبان علمی ارائه شد تا عقده فکری دانش پیشگان را بگشاید و هم به شکل ساده و در زبان مَثَل تبیین شد تا محرومان از دانش و بینش گسترده را منفعت بخشد. هر چند آیاتی در قرآن وجود دارد که جز خواص، آن را نمیفهمند، لیکن مطلبی وجود ندارد که کسی آن را نفهمد. همان طور که قرآن کریم برای اقشار مختلف جامعه برنامه دارد، روایات و سنّت عترت طاهره(ع) نیز این گونه است احادیث ائمه اطهار(ع) با آن که صعب و مستصعب است و فهمیدن بعضی از آنها اختصاص به قشر خاصی دارد و هر کسی توان فهمیدن و درک کردن آن معارف عمیق را ندارد، در عین حال (مطلب غیر قابل فهم) در آنها وجود ندارد و مطالب و معارف هدایتی آن اختصاص به قشر خاصی ندارد. (آیة الله جوادی آملی، حماسه و عرفان - به نقل از تبیان) [1]. بحار 23/ 133. [2]. نهجالبلاغه، حکمت 111 و 112.
قرآن کریم و عترت طاهره دو یادگار گرانبهای رسول خاتم(ص) است، که انفکاک ناپذیری این دو کراراً در بیانات آن حضرت مورد تأکید قرار گرفته است:
(إنّی تارک فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی أهل بیتی فإنّهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض؛[1] در میان شما دو چیز گرانبهائی خواهم گذاشت که اگر از آنها دست بر ندارید گمراه نخواهید شد. یکی از آن دو کتاب خداوند است و دوم عترت و اهل بیت من میباشند این دو از هم جدا نمیشوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند،)
این دو گوهر گرانسنگ معادل و مساوی یکدیگرند و در هیچ مرحله ای از یکدیگر جدا نمی شوند، نه تمسّک به قرآنِ تنها و دل خوش داشتن به شعار (حسبنا کتاب الله) مایه نجات است و نه تولّی ائمه طاهرین(ع) و امیدواری به شفاعت آنان بدون تمسک به قرآن راهگشاست. امام، قرآن ناطق است و قرآن، امام صامت در خصوصیات و ویژگیها نیز مانند یکدیگرند.
خدای سبحان در وصف کتاب خویش می فرماید:
( لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ؛[حشر/ 21] اگر این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم، می دیدی که در برابر آن خاشع می شود و از خوف خدا می شکافد!)
امیرالمؤمنین علی (ع) نیز در وصف خویش می فرماید: (لو أَحَبَّنی جَبَل لتهافت؛[2] اگر کوهی متحمل دوستی من میشد، درهم می ریخت.)
هر یک از این دو ریسمانِ آویخته الهی که یک طرف آن به دست خداست و طرف دیگر آن به دست مردم. این ها عهده دار تعلیم، تربیت و تزکیه همه انسانها هستند و برای همه افراد بشر برنامه هدایتی دارند. آیات قرآن کریم، که خود را هدایتگر برای مردم می داند (هدی للنّاس)[بقره/185] طوری تنظیم شده است که هر کس می تواند به مقدار سطح فکر خود از خرمن معارف و مآثر آن خوشه ای برگیرد.
هم برای عارفان، حکیمان، متکلمان و سایر اندیشوران برنامه هدایتی دارد، هم برای توده مردم و اعراب بیابانگرد چادرنشینی که جز چند رأس شتر و گوسفند و اشیای ساده دیگر چیزی نمی شناسند. عمیقترین مسایل اعتقادی، هم به زبان علمی ارائه شد تا عقده فکری دانش پیشگان را بگشاید و هم به شکل ساده و در زبان مَثَل تبیین شد تا محرومان از دانش و بینش گسترده را منفعت بخشد. هر چند آیاتی در قرآن وجود دارد که جز خواص، آن را نمیفهمند، لیکن مطلبی وجود ندارد که کسی آن را نفهمد.
همان طور که قرآن کریم برای اقشار مختلف جامعه برنامه دارد، روایات و سنّت عترت طاهره(ع) نیز این گونه است احادیث ائمه اطهار(ع) با آن که صعب و مستصعب است و فهمیدن بعضی از آنها اختصاص به قشر خاصی دارد و هر کسی توان فهمیدن و درک کردن آن معارف عمیق را ندارد، در عین حال (مطلب غیر قابل فهم) در آنها وجود ندارد و مطالب و معارف هدایتی آن اختصاص به قشر خاصی ندارد.
(آیة الله جوادی آملی، حماسه و عرفان - به نقل از تبیان)
[1]. بحار 23/ 133.
[2]. نهجالبلاغه، حکمت 111 و 112.
- [سایر] جایگاه قرآن کریم و عترت علیهم السلام در مذهب تشیع چیست؟
- [سایر] آیا اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن از شیوه تفسیر قرآن به قرآن بهره میگرفتند؟
- [سایر] چگونه میتوان محب اهلبیت(ع) شد؟ کسی که هیچ محبتی از کودکی نسبت به اهلبیت نداشته، حالا چگونه میتواند محبت آنها را در دل احساس کند؟
- [سایر] روایاتی درباره اینکه علم قرآن نزد اهل بیت علیهم السلام است بفرمایید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] درباره اهمیت قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) احادیث بسیار زیادی را مطالعه کرده ایم اما این سوال برای ما پیش آمده که قرآن مقدم تر است یا اهل بیت(ع)؟
- [سایر] آیا اسامی اهلبیت علیهمالسّلام به صورت صریح در قرآن آمده؟
- [سایر] چگونه قرآن و عترت از ذلت مسلمانان جلوگیری میکند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ذاکر اهل بیت می تواند برای ذکر فضائل و مصائب اهل بیت(علیهم السلام)اجرت طی کند؟
- [سایر] مأموریت اهل البیت (علیهم السلام) چیست؟
- [سایر] شرایط محبت اهل بیت علیهم السلام چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله وحید خراسانی] دراشامیدن اب چند چیز مستحب است اول اب رابه طور مکیدن بیاشامد دوم در روز ایستاده اب بیاشامد سوم پیش از اشامیدن اب بسم الله وبعداز ان الحمدالله بگوید چهارم به سه نفس اب بیاشامد پنجم از روی میل اب بیاشامد ششم بعداز اشامیدن اب حضرت ابی عبدالله علیه السلام و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان ان حضرت را لعنت نماید
- [آیت الله مظاهری] زن باید تمام بدن خود را از نامحرم بپوشاند، ولی نپوشانیدن صورت و کف دستها و روی آنها تا نرسیده به مچ، اگر شهوتانگیز یا فتنهانگیز و یا جالب نباشد، جائز است، گرچه پوشانیدن آنها برای یک زن با عفّت بسیار خوب است و بهخوبی از قرآن و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) و سیره آن بزرگواران استفاده میشود که روگرفتن زن، یک شعار اسلامی است و باید همه ما به شعارهای اسلامی و مذهبی اهمیّت خاصّی بدهیم.
- [آیت الله بروجردی] در آشامیدن آب چند چیز مستحب است:اوّل:آب را به طور مکیدن بیاشامد.دوم:در روز ایستاده آب بخورد.سوم:پیش از آشامیدن آب (بسم الله) و بعد از آن (الحمد لله) بگوید.چهارم:به سه نفس آب بیاشامد.پنجم:از روی میل آب بیاشامد.ششم:بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبدالله (- ع) و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله اردبیلی] چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است که از آن جملهاند: پوشیدن لباس سیاه مگر برای عزای اهل بیت علیهمالسلام و همچنین لباس چرک و تنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمیکند و پوشیدن لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن دکمههای لباس و به دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد.
- [آیت الله اردبیلی] در آشامیدن آب چند چیز مستحب است: اوّل:آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم:در روز ایستاده آب بخورد.سوم:پیش از آشامیدن آب (بسم اللّه) و بعد از آن (الحمداللّه) بگوید.چهارم: به سه نفس آب بیاشامد. پنجم:از روی میل آب بیاشامد.ششم:بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبداللّه علیهالسلام و اهل بیت و یاران ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام کوتاهی در حقوق فرزند است، زیرا همانطور که پدر و مادر در اسلام حقوقی دارند فرزندان نیز چنین هستند، و اگر پدر و مادر آن حقوق را مراعات نکنند، از نظر قرآن موجب خسران در قیامت است. حقوقی که فرزندان بر پدر و مادر دارند چند چیز است: الف) تربیت صحیح اسلامی (آشنا نمودن فرزند با احکام اسلام از اصول و فروع و اخلاق و مقیّد نمودن او به ظواهر شرع از اهمیّت دادن به واجبات و اجتناب از گناهان خصوصاً گناهان بزرگ) و اگر کوتاهی کنند، شریک در جرایم فرزند میباشند. ب) تربیت فرزند به آداب و رسوم اجتماعی و به عبارت دیگر به او ادب آموختن. ج) آموختن دانش در حدّ خوب خواندن و خوب نوشتن. د) فراهم نمودن راهی برای زندگی متوسّط و پرهیزدادن او از تنبلی و بیکاری. ه) فراهم کردن مقدّمات ازدواج برای فرزند خصوصاً اگر دختر باشد که در روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای ازدواج دختر بیشتر سفارش و تأکید شده است. و) گذاشتن اسم اسلامی که سفارش در نامهای پیامبر گرامی و اهلبیت او(سلاماللهعلیهم) زیاد شده است، و شیعه باید از انتخاب نامهای غیر اسلامی برای فرزندان خود پرهیز کند و سزاوار نیست که با وجود اسمهای اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای فرزند خود نام دیگری را انتخاب کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر روزه دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا و پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و ایمه معصومین علیهم السلام عمدا خبری را به دروغ نسبت بدهد اگر چه فورا بگوید دروغ گفتم یا توبه کند روزه او باطل است و نسبت دادن به دروغ به سایر پیغمبران و اوصیای انان علی نبینا و اله و علیهم السلام بنابر احتیاط واجب روزه را باطل می کند مگر این که ان نسبت برگردد به خداوند متعال که در این صورت روزه اش باطل است و همچنین است نسبت دادن به دروغ به حضرت زهراء علیها السلام مگر این که ان نسبت برگردد به خداوند متعال و حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم و ایمه علیهم السلام که در این صورت روزه اش باطل است
- [آیت الله مظاهری] شش کار در آشامیدن آب مستحب است: اوّل: آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوّم: در روز ایستاده آب بخورد. سوّم: پیش از آشامیدن آب بسم اللَّه و بعد از آن الحمدللَّه بگوید. چهارم: به سه نفس آب بیاشامد. پنجم: از روی میل آب بیاشامد. ششم: بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبداللَّهعلیه السلام و اهلبیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.