پیامبر عظیم الشأن اسلام در مقام انسانی کامل، خود را به عیب پوشی ازدیگران آراسته بود و پیروان خویش را نیز به این امر توصیه می فرمود. آن حضرت به سبب شرح صدر خویش، کسی را رسوا نمی کرد و تا آنجا که امکان داشت، عذرهای مردمان را می پذیرفت. این بزرگوار حتی پرده کفر منافقان را نیز نمی درید و با آنکه به خوبی از همه چیز آگاه بود، همواره پنهانشان می داشت تا آنان که شایسته تربیت و هدایتند، به راه هدایت آیند و اسرار مردم از پرده برون نیفتد.3 از آن حضرت روایت است که فرمود: مَنْ سَتَرَ اَخاهُ الْمُسْلِمَ فِی الدُّنْیا فَلَمْ یفْضَحْهُ سَتَرَهُ اللّهُ یوْم الْقِیامَه (جلال الدین سیوطی، جامع الصغیر، ج 2، ص 609.) هر که بر عیب برادر مسلمانش در دنیا پرده پوشد و او را رسوا نسازد، خداوند در قیامت، عیب او را بپوشاند. همچنین حضرت در کلامی دیگر خطاب به مسلمانان می فرماید: (اُسْتُرُوا عَلی اِخْوانِکمْ؛ عیوب برادران خود را بپوشانید).(وسائل الشیعه،، باب امر به معروف و نهی از منکر، باب 32، ح 7.) گروهی از انسان ها بی خبر از همه عیب هایی که خود گرفتار آنند، همواره به تجسس در لغزش ها و عیب های دیگران سرگرمند، در حالی که به فرموده حضرت علی علیه السلام: (بزرگ ترین عیب آن است که به عیب دیگران مشغول شوی، حال آنکه همان عیب در تو نیز وجود دارد).(نهج البلاغه، حکمت 353.) از بیهقی نقل است که گفت: می بینم که هر آدمی زادی، عیب دیگری را می بیند و از عیبی که خود بدان گرفتار است، نابینا می ماند و می بینم که هر مردی عیب هایش بر وی پوشیده است و عیبی که برادرش داراست، بر وی آشکار می شود.(ابوالفضل بیهقی، تاریخ بیهقی، ص 156.) امام باقر علیه السلام نیز در رهنمودی گهربار فرموده است: برای اثبات عیب اخلاقی یک انسان، همین کافی است که نقص دیگران را ببیند و همان را در خود مشاهده نکند یا اینکه مردم را به ترک کاری سرزنش کند که خود، قادر به ترک آن نیست.(اصول کافی، ج 3، ص 459.) گفتنی است، عیب پوشی، رفتاری کریمانه است که عواطف افراد را به سوی آدمی جلب می کند و مهر او را نیز در ژرفای وجودشان جای می دهد و آنها را به اصلاح و اجرای فضیلت ها مصمم می سازد. انسان های بزرگ و پارسا، به جای عیب جویی از دیگران، در جست وجوی عیب خویش و رفع آن هستند و تا زمانی که خود را از همه عیب ها پاکیزه نبینند، به خود جرئت عیب جویی از مردم را نمی دهند. از حضرت علی علیه السلام روایت است: (خوشا به حال آن کس که عیب خودش، او را از پرداختن به عیب های مردم باز دارد.) در جایی دیگر نیز می فرماید: (کسی که عیب جویی می کند، باید از خودش آغاز کند).( ابن تمیم آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح 8489.) سعدی در حکایتی آورده است: یکی از بزرگان، از پارسایی پرسید: نظر تو درباره فلان عابد چیست که مردم از او سخن ها می گویند و در غیاب او از او عیب جویی می کنند؟ پارسا گفت: در ظاهر او عیبی نمی بینم و از باطنش نیز آگاهی ندارم.(کلیات سعدی، به تصحیح: محمد علی فروغی، ص 63.) معنای ستار بودن خدا، آن است که اعمال انسان ها را از دیگر انسان ها می پوشاند تا آبروی آنان حفظ گردد. از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت شده است : ( کسی که توبه کند ، خدا توبه اش را می پذیرد و به اعضایش فرمان می رسد که گناهانش را بر او پوشیده دارند، و به قطعه های زمین امر می شود که گناهانش را بر او کتمان کنند، و آنچه را کاتبان عمل در پرونده اش نوشته اند از یاد آنان می برند ) .(بحارالانوار، ج 6 ، ص 28). خداوند توفیق مسلمانی در تمامی شئونات زندگی را به ما بدهد.
پیامبر عظیم الشأن اسلام در مقام انسانی کامل، خود را به عیب پوشی ازدیگران آراسته بود و پیروان خویش را نیز به این امر توصیه می فرمود. آن حضرت به سبب شرح صدر خویش، کسی را رسوا نمی کرد و تا آنجا که امکان داشت، عذرهای مردمان را می پذیرفت. این بزرگوار حتی پرده کفر منافقان را نیز نمی درید و با آنکه به خوبی از همه چیز آگاه بود، همواره پنهانشان می داشت تا آنان که شایسته تربیت و هدایتند، به راه هدایت آیند و اسرار مردم از پرده برون نیفتد.3 از آن حضرت روایت است که فرمود:
مَنْ سَتَرَ اَخاهُ الْمُسْلِمَ فِی الدُّنْیا فَلَمْ یفْضَحْهُ سَتَرَهُ اللّهُ یوْم الْقِیامَه (جلال الدین سیوطی، جامع الصغیر، ج 2، ص 609.)
هر که بر عیب برادر مسلمانش در دنیا پرده پوشد و او را رسوا نسازد، خداوند در قیامت، عیب او را بپوشاند.
همچنین حضرت در کلامی دیگر خطاب به مسلمانان می فرماید: (اُسْتُرُوا عَلی اِخْوانِکمْ؛ عیوب برادران خود را بپوشانید).(وسائل الشیعه،، باب امر به معروف و نهی از منکر، باب 32، ح 7.)
گروهی از انسان ها بی خبر از همه عیب هایی که خود گرفتار آنند، همواره به تجسس در لغزش ها و عیب های دیگران سرگرمند، در حالی که به فرموده حضرت علی علیه السلام: (بزرگ ترین عیب آن است که به عیب دیگران مشغول شوی، حال آنکه همان عیب در تو نیز وجود دارد).(نهج البلاغه، حکمت 353.)
از بیهقی نقل است که گفت: می بینم که هر آدمی زادی، عیب دیگری را می بیند و از عیبی که خود بدان گرفتار است، نابینا می ماند و می بینم که هر مردی عیب هایش بر وی پوشیده است و عیبی که برادرش داراست، بر وی آشکار می شود.(ابوالفضل بیهقی، تاریخ بیهقی، ص 156.)
امام باقر علیه السلام نیز در رهنمودی گهربار فرموده است: برای اثبات عیب اخلاقی یک انسان، همین کافی است که نقص دیگران را ببیند و همان را در خود مشاهده نکند یا اینکه مردم را به ترک کاری سرزنش کند که خود، قادر به ترک آن نیست.(اصول کافی، ج 3، ص 459.)
گفتنی است، عیب پوشی، رفتاری کریمانه است که عواطف افراد را به سوی آدمی جلب می کند و مهر او را نیز در ژرفای وجودشان جای می دهد و آنها را به اصلاح و اجرای فضیلت ها مصمم می سازد.
انسان های بزرگ و پارسا، به جای عیب جویی از دیگران، در جست وجوی عیب خویش و رفع آن هستند و تا زمانی که خود را از همه عیب ها پاکیزه نبینند، به خود جرئت عیب جویی از مردم را نمی دهند. از حضرت علی علیه السلام روایت است: (خوشا به حال آن کس که عیب خودش، او را از پرداختن به عیب های مردم باز دارد.) در جایی دیگر نیز می فرماید: (کسی که عیب جویی می کند، باید از خودش آغاز کند).( ابن تمیم آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح 8489.)
سعدی در حکایتی آورده است: یکی از بزرگان، از پارسایی پرسید: نظر تو درباره فلان عابد چیست که مردم از او سخن ها می گویند و در غیاب او از او عیب جویی می کنند؟ پارسا گفت: در ظاهر او عیبی نمی بینم و از باطنش نیز آگاهی ندارم.(کلیات سعدی، به تصحیح: محمد علی فروغی، ص 63.)
معنای ستار بودن خدا، آن است که اعمال انسان ها را از دیگر انسان ها می پوشاند تا آبروی آنان حفظ گردد. از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت شده است :
( کسی که توبه کند ، خدا توبه اش را می پذیرد و به اعضایش فرمان می رسد که گناهانش را بر او پوشیده دارند، و به قطعه های زمین امر می شود که گناهانش را بر او کتمان کنند، و آنچه را کاتبان عمل در پرونده اش نوشته اند از یاد آنان می برند ) .(بحارالانوار، ج 6 ، ص 28).
خداوند توفیق مسلمانی در تمامی شئونات زندگی را به ما بدهد.
- [سایر] احادیث وروایات در مورد دفاع، و دفاع از خود چه دستوراتی دارد؟
- [آیت الله سیستانی] بر سر گذاشتن کلاه گیس به نیت خوشگل تر شدن ومورد توجه بانوان قرار گرفتن در مجالس ویژه خانمها جهت پیدا شدن خواستگار، جایز است؟ و آیا چنین کاری عیب پوشی به حساب می آید؟
- [آیت الله سیستانی] بر سر گذاشتن کلاه گیس به نیت خوشگل تر شدن ومورد توجه بانوان قرار گرفتن در مجالس ویژه خانمها جهت پیدا شدن خواستگار، جایز است؟ و آیا چنان کاری عیب پوشی به حساب می آید؟
- [سایر] در مورد عیب جویی، تعدادی حدیث یا سایت مرتبط با آن معرفی کنید؟
- [آیت الله بهجت] مراد از اعمال و دستوراتی که ضروری دین است و تقلید در آن لازم نیست، چیست؟
- [سایر] آیه 53 سوره احزاب چه احکام و دستوراتی را بیان میکند؟
- [آیت الله سیستانی] آیا دوشیزه گان می توانند با آرایش خفیف و استفاده از پودرهای زیبایی برای جلب توجه بانوان در مجالس ویژه و یا برای زیبایی بیشتر، حاضر شوند و قصدشان آن باشد که خواستگار پیدا شود و آیا چنین کاری عیب پوشی به حساب می آید؟
- [آیت الله بهجت] در مراسم عزاداری اهل بیت علیهم السّلام سیاه پوشی چه حکمی دارد؟
- [سایر] تاریخچه سیاه پوشی در مصیبت و عزا به چه زمانی برمی گردد؟
- [سایر] آیا در اسلام تأکید خاصی بر انجام آمیزش در بستر شده است؟ اصولاً آیا در اسلام در مورد شکل و پوزیشن آمیزش دستوراتی وارد شده است؟ در صورت امکان علاوه بر نظر فقهاء روایات رسیده در این مورد را هم بیان کنید؟ (مرجع تقلید: سیستانی)
- [آیت الله سبحانی] در چهار صورت با وجود عیب نمی تواند معامله را فسخ کند یا تفاوت قیمت را بگیرد: 1 در صورتی که موقع خریدن عیب مال را بداند. 2 در صورتی که بعداً راضی شود. 3 فروشنده موقع معامله بگوید این مال را با هر عیبی که دارد می فروشم، ولی اگر عیب معیّنی را ذکر کند و بگوید با این عیب می فروشم بعد معلوم شود عیب دیگری دارد خریدار می تواند معامله را فسخ کند. 4 خریدار در موقع معامله بگوید اگر مال عیبی داشته باشد فسخ نمی کنم و تفاوت قیمت هم نمی گیرم.
- [آیت الله وحید خراسانی] ششم ان که در جنس یا عوض ان عیبی باشد و ان را خیار عیب گویند
- [آیت الله شبیری زنجانی] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد، نمیتواند معامله را به هم بزند، یا تفاوت قیمت بگیرد: اوّل: موقع خریدن عیب مال را بداند. دوم: به عیب مال راضی شود. سوم: در وقت معامله بگوید اگر مال عیبی داشته باشد، پس نمیدهم و تفاوت قیمت هم نمیگیرم. چهارم: فروشنده در وقت معامله بگوید این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم ولی اگر عیبی را معیّن کند و بگوید مال را با این عیب میفروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار میتواند برای عیبی که فروشنده معیّن نکرده مال را پس دهد و در صورت تغییر تفاوت قیمت بگیرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در چهار صورت اگر مال عیبی داشته باشد نمی توان معامله را بهم بزند، یا تفاوت قیمت بگیرد: اول: موقع خریدن، عیب مال را بداند. دوّم: به عیب مال راضی شود. سوم: در وقت معامله بگوید: اگر مال عیبی داشته باشد، پس نمی دهم و تفاوت قیمت هم نمی گیرم. چهارم: فروشنده در وقت معامله بگوید: این مال را با هر عیبی که دارد می فروشم ولی اگر عیبی را معیّن کند و بگوید مال را با این عیب می فروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار می تواند برای عیبی که فروشنده معین نکرده مال را پس دهد یا تفاوت بگیرد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در چهار صورت خریدار به واسطه عیبی که در مال است، نمیتواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت بگیرد: اول آنکه موقع خریدن عیب مال را بداند. دوم به عیب مال راضی شود. سوم در وقت معامله بگوید: اگر مال عیبی داشته باشد پس نمیدهم، و تفاوت قیمت هم نمیگیرم. چهارم فروشنده در وقت معامله بگوید: این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم، ولی اگر عیبی را معین کند و بگوید: مال را با این عیب میفروشم؛ و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار میتواند برای عیبی که فروشنده معین نکرده مال را پس دهد، و اگر پسدادن آن ممکن نیست، تفاوت قیمت بگیرد.
- [آیت الله مظاهری] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد نمیتواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت بگیرد: اوّل: موقع خریدن عیب مال را بداند. دوّم: به عیب مال راضی شود. سوّم: در وقت معامله بگوید اگر مال عیبی داشته باشد پس نمیدهم و تفاوت قیمت هم نمیگیرم. چهارم: فروشنده در وقت معامله بگوید این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم، ولی اگر عیبی را معیّن کند و بگوید مال را با این عیب میفروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد خریدار میتواند برای عیبی که فروشنده معیّن نکرده مال را پس دهد یا تفاوت بگیرد.
- [آیت الله اردبیلی] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد، نمیتواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت را بگیرد: اوّل:آن که هنگام خریدن، عیب مال را بداند. دوم:به عیب مال راضی شود. سوم:در وقت معامله بگوید: (اگر مال عیبی داشته باشد پس نمیدهم و تفاوت قیمت هم نمیگیرم). چهارم:فروشنده در وقت معامله بگوید: (این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم)؛ ولی اگر عیبی را معیّن کند و بگوید: (مال را با این عیب میفروشم) و معلوم شود عیب دیگری نیز دارد، خریدار میتواند برای عیبی که فروشنده معیّن نکرده، مال را پس بدهد یا تفاوت بگیرد.
- [آیت الله بروجردی] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد، نمیتواند معامله را به هم بزند، یا تفاوت قیمت بگیرد:اوّل:آن که موقع خریدن عیب مال را بداند.دوم:به عیب مال راضی شود.سوم:در وقت معامله بگوید:اگر مال عیبی داشته باشد، پس نمیدهم و تفاوت قیمت هم نمیگیرم.چهارم:فروشنده در وقت معامله بگوید:این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم، ولی اگر عیبی را معین کند و بگوید:مال را با این عیب میفروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار میتواند برای عیبی که فروشنده معین نکرده، مال را پس دهد، یا تفاوت قیمت بگیرد.
- [امام خمینی] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد نمی تواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت بگیرد: اول: آنکه موقع خریدن عیب مال را بداند. دوم: به عیب مال راضی شود. سوم: در وقت معامله بگوید اگر مال عیبی داشته باشد پس نمی دهم و تفاوت قیمت هم نمی گیرم. چهارم: فروشنده در وقت معامله بگوید این مال را با هر عیبی که دارد می فروشم، ولی اگر عیبی را معین کند و بگوید مال را با این عیب می فروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار می تواند برای عیبی که فروشنده معین نکرده مال را پس دهد یا تفاوت بگیرد.
- [آیت الله بهجت] در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد، نمیتواند معامله را بههم بزند، یا تفاوت قیمت بگیرد: 1 موقع خریدن، عیب مال را بداند؛ 2 به عیب مال راضی شود؛ 3 در وقت معامله بگوید، اگر مال عیبی داشته باشد، پس نمیدهم و تفاوت قیمت هم نمیگیرم؛ 4 فروشنده در وقت معامله بگوید، این مال را با هر عیبی که دارد میفروشم؛ ولی اگر عیبی را معین کند و بگوید مال را با این عیب میفروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار میتواند برای عیبی که فروشنده معین نکرده مال را پس دهد، یا تفاوت بگیرد.