گفته های کلینی و بخاری و ... که حدیث خوانده می شود، به جهت نقل قول بودن محل توجه است. به همین دلیل بخش هایی که در کتابهای حدیثی به عنوان گفتار شخصی نویسنده و غیر از نقل قول است، از حیث اعتبار و درجه ارزش، با بخش هایی که به عنوان حدیث نقل شده بسیار متفاوت است. بنابراین این گونه تعابیر برای اشاره به حدیث یک نوع مغالطه یا شیطنت است. البته ممکن است مطالبی جعلی و غیر واقعی در لا به لای احادیث راه یافته باشد، اما اولا این احتمال درباره تمام احادیث معنا ندارد. چون بعضی از احادیث متواتر هستند. (گویندگان آنها بسیار زیاد هستند) و تمام مطالب تاریخی متواتر یقین آور هستند و تردید در مورد آنها منطقی نیست. ثانیا نمی توان به دلیل احتمال وجود بعضی از مطالب جعلی ، تمام آنها را یکجا رها کرد. که این کار پاک کردن صورت مساله به جای حل کردن آن است. احتمال وجود احادیث جعلی، سبب شده در بین مسلمانان علومی چون رجال و درایه ایجاد شود که در آنها با مشخص کردن شاخصه هایی به ارزیابی صحت و سقم احادیث می پردازند. چرا که مسلمانان هرگز از احادیث بی نیاز نیستند و حدیث یکی از مبانی دینی اسلام است. و هیچ کس نمی تواند ادعای ایمان به قرآن را داشته باشد و احادیث معتبر را رها کند. چون قرآن در دهها آیه در کنار دستور به اطاعت از خدای متعال، دستور به اطاعت از پیامبر (ص) داده است. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ (59 نساء)ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید پیامبر، و صاحبان امرتان را. و قطعا این دستور شامل حال تمام مسلمانان در تمام دوران ها می باشد. کما اینکه تلاش برای تفکیک بین اطاعت از خدا و اطاعت از رسول ص عمل کافران شمرده شده است: إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیُرِیدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذَٰلِکَ سَبِیلًا (150 نساء) همانا کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر می ورزند و می خواهند میان خدا وپیامبرانش جدایی بیندازند؛ ومی گویند: (به بعضی ایمان می آوریم ؛ وبعضی را انکار می کنیم ) ومی خواهند بین این (وآن) راهی (برای خود) برگزینند. و حتی مومنان حق ندارند، در مسائل زندگی شان نیز در مقابل خواست پیامبر ص ناراحتی قلبی داشته باشند: فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّیٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا (65 نساء) نه، سوگند به پروردگارت که آنها ایمان نمی آورند، مگر اینکه در اختلافات خویش تو را داور قرار دهند، و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم باشند. و این ها از آن روست که پیامبر ص هر چه می فرماید، به تعلیم الهی است وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَیٰ * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَی (ٰسورة النجم 3 - 4) واز روی هوای نفس سخن نمی گوید. این نیست جز آنچه به او وحی می شود (وبجز وحی چیزی نمی گوید) و پیامبر ص معلم وحی است: ارْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ (151بقره) چنانکه پیامبری از خودتان در میان شما فرستادیم، که آیات ما را بر شما می خواند، و شما را پاک می گرداند، و به شما کتاب (قرآن) و حکمت می آموزد، و آنچه نمی دانستید به شما یاد می دهد. که بدون تعلیم او حتی کیفیت اقامه نماز علیرغم اهمیت بسیار آن و تکرارش در قرآن دانسته نمی شود. و تنها تفاوتی که بین مسلمانان در امر احادیث وجود دارد، آن است که شیعه استمرار وجود معلمی معصوم را لازم می داند. ولی اهل سنت به سراغ امثال ابوحنیفه، مالک و ... می روند و در هر جایی که مطلب برایشان روشن نباشد به قیاس و استحسان و ... پناه می برند.
مسلمان ها موظفند به قرآن عمل کنند یا گفته های امثال کلینی و بخاری که حدیث نامیده می شود؟
گفته های کلینی و بخاری و ... که حدیث خوانده می شود، به جهت نقل قول بودن محل توجه است. به همین دلیل بخش هایی که در کتابهای حدیثی به عنوان گفتار شخصی نویسنده و غیر از نقل قول است، از حیث اعتبار و درجه ارزش، با بخش هایی که به عنوان حدیث نقل شده بسیار متفاوت است. بنابراین این گونه تعابیر برای اشاره به حدیث یک نوع مغالطه یا شیطنت است.
البته ممکن است مطالبی جعلی و غیر واقعی در لا به لای احادیث راه یافته باشد، اما
اولا این احتمال درباره تمام احادیث معنا ندارد. چون بعضی از احادیث متواتر هستند. (گویندگان آنها بسیار زیاد هستند) و تمام مطالب تاریخی متواتر یقین آور هستند و تردید در مورد آنها منطقی نیست.
ثانیا نمی توان به دلیل احتمال وجود بعضی از مطالب جعلی ، تمام آنها را یکجا رها کرد. که این کار پاک کردن صورت مساله به جای حل کردن آن است. احتمال وجود احادیث جعلی، سبب شده در بین مسلمانان علومی چون رجال و درایه ایجاد شود که در آنها با مشخص کردن شاخصه هایی به ارزیابی صحت و سقم احادیث می پردازند. چرا که مسلمانان هرگز از احادیث بی نیاز نیستند و حدیث یکی از مبانی دینی اسلام است.
و هیچ کس نمی تواند ادعای ایمان به قرآن را داشته باشد و احادیث معتبر را رها کند. چون قرآن در دهها آیه در کنار دستور به اطاعت از خدای متعال، دستور به اطاعت از پیامبر (ص) داده است.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ (59 نساء)ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید پیامبر، و صاحبان امرتان را.
و قطعا این دستور شامل حال تمام مسلمانان در تمام دوران ها می باشد.
کما اینکه تلاش برای تفکیک بین اطاعت از خدا و اطاعت از رسول ص عمل کافران شمرده شده است:
إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیُرِیدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذَٰلِکَ سَبِیلًا (150 نساء) همانا کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر می ورزند و می خواهند میان خدا وپیامبرانش جدایی بیندازند؛ ومی گویند: (به بعضی ایمان می آوریم ؛ وبعضی را انکار می کنیم ) ومی خواهند بین این (وآن) راهی (برای خود) برگزینند.
و حتی مومنان حق ندارند، در مسائل زندگی شان نیز در مقابل خواست پیامبر ص ناراحتی قلبی داشته باشند:
فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّیٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا (65 نساء) نه، سوگند به پروردگارت که آنها ایمان نمی آورند، مگر اینکه در اختلافات خویش تو را داور قرار دهند، و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم باشند.
و این ها از آن روست که پیامبر ص هر چه می فرماید، به تعلیم الهی است
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَیٰ * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَی (ٰسورة النجم 3 - 4) واز روی هوای نفس سخن نمی گوید. این نیست جز آنچه به او وحی می شود (وبجز وحی چیزی نمی گوید)
و پیامبر ص معلم وحی است:
ارْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ (151بقره) چنانکه پیامبری از خودتان در میان شما فرستادیم، که آیات ما را بر شما می خواند، و شما را پاک می گرداند، و به شما کتاب (قرآن) و حکمت می آموزد، و آنچه نمی دانستید به شما یاد می دهد.
که بدون تعلیم او حتی کیفیت اقامه نماز علیرغم اهمیت بسیار آن و تکرارش در قرآن دانسته نمی شود.
و تنها تفاوتی که بین مسلمانان در امر احادیث وجود دارد، آن است که شیعه استمرار وجود معلمی معصوم را لازم می داند. ولی اهل سنت به سراغ امثال ابوحنیفه، مالک و ... می روند و در هر جایی که مطلب برایشان روشن نباشد به قیاس و استحسان و ... پناه می برند.
- [سایر] منظور کلینی از حدیث 17هزار آیه قرآن چیست؟
- [سایر] با توجه به اینکه در کتاب کافی احادیث تحریف قرآن آمده آیا جناب کلینی معتقد به تحریف قرآن بوده اند؟
- [سایر] آیا شیخ کلینی معتقد به تحریف قرآن بود؟
- [سایر] «شیخ کلینی» که بود؟
- [سایر] آیا شیخ کلینی خودش احادیث کافی را تفسیر و توضیح داده است یا پس از او علمای دیگر اینکار را کردهاند؟
- [سایر] گفته شده که کلینی ملاکاتی برای حدیث صحیح بیان کرده است که بر آن اساس در کتاب کافی احادیث صحیح کمی وجود دارد؟ و شاهد این مطلب تدوین کتبی است که بعد از کلینی نوشته شده است، از این رو وحید بهبهانی (ره) می گوید \"ما در کتاب کافی شاهد روایاتی هستیم که قطع به عدم صدور آن از معصوم داریم\". آیا این نظریه درست است؟
- [سایر] چرا کلینی(ره) با توجه به اینکه کتابش کافی را در زمان نائب سوم امام زمان (عج) نوشت آن کتاب را به امام (ع) عرضه ننمود؟
- [سایر] آیا شیخ کلینی خودش احادیث کتاب الکافی را به ضعیف، موثق، صحیح، قوی، حسن تقسیم کرده است یا اینکار پس از او و توسط دیگر علماء انجام شده است؟
- [سایر] شیخ شیعه کلینی در کتاب خود "الروضه من الکافی" ج 8 ص 2103 نوشت: همانا ستارگان و فلکیات در سعادت و شقاوت انسان تأثیر دارند و تعیین کننده برای ورود کسی به بهشت یا جهنم است.
- [سایر] چرا بخاری و مسلم احادیث مهدویت را در صحاح خود ذکر نکرده اند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] کافر یعنی کسی که غیر معترف به خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیأ محمّد بن عبدا& را قبول ندارد، نجس است و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز وروزه مسلمانان جز دین اسلام میداند منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است نجس میباشد، و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله اردبیلی] کافر (یعنی کسی که منکر خدا است و یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارد و همچنین کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد) نجس است ولی بنابر اقوی اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک هستند؛ و کسی که ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند) را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز به انکار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، کافر ونجس میباشد و در غیر این صورت نجس نیست.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام عاقّ پدر و مادر است، و در روایات فراوانی از گناه کبیره شمرده است، و در بعضی از آیات و روایات، گناه آن را در حدّ کفر دانسته است و آن اقسامی دارد: الف) ناراحت کردن پدر و مادر در عدم پرداخت نفقه آنها، زیرا اداره پدر و مادر در معیشت به طور متعارف اگر فقیر باشند، بر اولاد واجب است و ترک آن، گناهش خیلی بزرگ است. ب) غصب مال پدر و مادر و ممنوع نمودن آنها از حقّ خودشان، و این قسم علاوه بر اینکه گناهش خیلی بزرگ است، حقّالنّاس نیز میباشد و گناه حقّالنّاس، بسیار سنگین است. ج) بردن آبروی پدر و مادر یا غیبت آنان، یا تهمت زدن به آنها، یا مکر و خدعه و یا دشمنی و امثال اینها با آنان، و این قسم علاوه بر اینکه گناه بزرگ عاقّ پدر و مادر را دارد، گناه آبروریزی و تهمت و غیبت و امثال اینها را نیز دارد. د) تندی و پرخاشگری و یا- العیاذ باللَّه- فحش به آنها، حتّی قهر و داد زدن بر سر آنها، و این قسم همان عاقّی است که در قرآن و روایات از گناهان کبیره شمرده شده است و حتّی قرآن شریف اظهار ناراحتی نسبت به آنها را منع فرموده است: (وَ لا تَقُلْ لَهُما افّ)[1] (پس به پدر و مادر (حتّی) افّ هم نگویید.)
- [آیت الله اردبیلی] صدقه دادن که یک اقدام خالصانه و صادقانه میباشد، مورد سفارش قرآن کریم و احادیث فراوان قرار گرفته و موجب خیر و برکت در زندگی، دفع بلا و مرگهای ناگهانی و شفای بیماران میشود و همان طور که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (کلّ معروف صدقه)(1) یعنی هر کار خیر و پسندیدهای، صدقه محسوب میشود و اقداماتی که موجب هدایت گمراهان، حمایت نیازمندان و عمران و آبادانی مادی و معنوی جامعه گردد، ماندگارتر و مفیدتر میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] طلاق در اسلام مورد نکوهش و مذمّت شدید واقع شده و در برخی روایات از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده است که: (هیچ چیزی نزد خداوند محبوبتر از خانهای نیست که با ازدواج آباد شود و هیچ چیزی در نزد خداوند مبغوضتر از خانهای نیست که با طلاق ویران گردد)(1) ولی اگر ادامه زندگی زناشویی به خاطر اختلافات شدید و غیر قابل اصلاح موجب سختی و حرج بشود، به گونهای که ترک زندگی زناشویی تنها راه خلاصی از مشقتها و اختلافات و فشارهای روانی بین زن و شوهر باشد، اسلام طلاق را راه نجاتی برای ادامه زندگی زن و شوهر دانسته است.
- [آیت الله وحید خراسانی] قرض دادن به مسلمان مخصوصا به مومنین از کارهای مستحب است و در قران مجید به ان امر شده و قرض دادن به مومن قرض دادن به خدا شمرده شده و وعده مغفرت به قرض دهنده داده شده و در اخبار راجع به ان سفارش شده است و از پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم روایت شده که کسی که به برادر مسلمان خود قرض بدهد برای او به هر درهمی که قرض داده به وزن کوه احد از کوههای رضوی و طور سیناء حسنات است و اگر با او در طلب قرض مدارا کند بر صراط مانند برق بدون حساب و عذاب می گذرد و کسی که برادر مسلمان به او شکایت کند و قرض ندهد خداوندعزوجل بهشت را بر او حرام می کند و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که اگر قرض بدهم برای من محبوب تر است از ان که به مانند ان صدقه بدهم
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام، تجسّس و تفحّص و شنود در کارها و گفتار مسلمانهاست، و در روایات فراوانی گناه آن را در حدّ کفر میداند و فرقی نیست که آن تفحّص و شنود در کارهای شخصی و یا خانوادگی باشد و یا در کارهای اجتماعی، و همین مقدار که کار یا گفته کسی را زیر نظر بگیرد، گناه بزرگی را مرتکب شده است، و همچنین است بازرسی از خانه و مغازه و ساک و کیف و مانند اینها، و فرقی نیست که آن تجسّس و شنود بهواسطه شخص باشد و یا تلفن و ضبط و امثال اینها، و همچنین فرقی نیست که آن تفحّص و شنود از گفتار یا کردار او باشد و یا از نامهها و کتابتها و ضبطها و امثال اینها، و فرقی نیست که آن تفحّص از افراد بیگانه باشد یا خودی نظیر زن و شوهر از همدیگر.
- [امام خمینی] احکام قرض - قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و اخبار راجع به آن زیاد سفارش شده است، از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.
- [آیت الله مظاهری] زنا دادن و زنا کردن از گناهان بزرگ در اسلام است و قرآن شریف میفرماید اگر بدون توبه از دنیا بروند، در حالی که سالها در جهنّم میباشند، لجام شده و خوار و ذلیل نیز هستند، و کیفر آنها در دنیا اگر نزد حاکم اسلامی اثبات شود، صد تازیانه در میان مردم است، و اگر زن زنا کار، شوهر داشته یا مرد زانی، زن داشته باشد و این عمل زشت را انجام دهد، علاوه بر اینکه حدّ او سنگسار است- که نظیر این کیفر در اسلام کمنظیر یا بینظیر است- اگر بدون توبه از دنیا برود، مطابق آنچه در روایات آمده، در جهنّم بوی بد عورتین او اهل جهنّم را آزرده میکند.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.