درباره این گونه تصور استاد مطهری می گوید: (خداوند متعال به هر موجودی همان وجود و همان اندازه از کمال و زیبایی را می دهد که می تواند بپذیرد. نقصانات از ناحیه ذات خود آنها است، نه از ناحیه فیض باری تعالی، نظیر خواص اَشکال هندسی که ذاتی موجودات است، مثلاً خاصیت مثلث این است که مجموعه زاویه هایش برابر با دو قائمه است و خاصیت مربع این است که مجموع زوایایش برابر با چهار قائمه است. معنایش این نیست که به آن، خاصیت دو قائمه و به این خاصیت چهار قائمه داشتن را اعطا کرده اند تا گفته شود چرا به مثلث ستم کرده اند. تفاوت موجودات جهان همین طور است. بوعلی سینا گفته است: خدا زردآلو را زردآلو نکرده بلکه زردآلو را ایجاد کرده است. زردآلو از باب مثال است، منظور همه موجودات است، خدا اشیا را آفریده وآنها ذاتاً اختلاف دارند. قرآن مجید این مطلب را با یک تمثیل بیان کرده و فرموده است: (خدا از آسمان آبی فرود آورد و هر رودخانهای به قدر ظرفیت خودش سیلان یافت).(1) یعنی رحمت فیض پروردگار هیچ موجود مستعدی را محروم نمیسازد و برای همه یکسان است، ولی استعداد و ظرفیت موجودات یکسان نیست. استعدادها مختلف است. هر ظرفی به قدری که گنجایش دارد، از رحمت خدا لبریز میگردد. پس هر موجودی، حق خود را که امکان داشته دریافت دارد، دریافت کرده است.)(2) نباید تصور کرد که خداوند یکی را که ممکن بود زیبا باشد، زشت قرار داد و دیگری را که ممکن بود زشت باشد، زیبا قرار داد و با قید قرعه و یا اراده تبعیض آمیز هر یک از آنها را انتخاب کرد، بلکه هر جزء از اجزای جهان تنها همین جور که هست، امکان وجود داشته و خدا همان آفرینش را به آن داده است. اگر بخواهیم از دیدگاه علمی سخن گوییم، این گونه نمی توان گفت که هر ماده با توجه به ویژگی و شرایط خود از وجود و کمالات وجود برخوردار می شود. تفاوت هایی که در جهان مادی و طبیعی وجود دارد، براساس تفاوت در عناصر مادی است، مثلاً کسی که از نظر زیبایی یا زشتی، شکل و وضعی خاص دارد، بر اثر تفاوت ژنتیکی و عوامل محیطی و مادی وراثت و... است که هزاران مورد شناخته شده و یا ناشناخته در طبیعت در آنها دخالت دارد و یا حتی امور غیر مادی مانند نحوه آمیزش یا مواد و غذاهایی که پدر و مادر قبل از آمیزش، یا مادر بعد از آن در دوران جنینی تغذیه می کنند یا مانند تأثیر الکل و مواد اعتیادزا در شکل و حالت و وضع و سلامت و بهره هوشی و استعداد کودک که امروزه بدون تردید شناخته شده است. طبق این سخن فیض الهی از ناحیه خدا تمام است و او در حق هیچ موجودی تبعیض روا نمیدارد، بلکه موجودات هستند که به فراخور شأن و جایگاه و مرتبه خود و قابلیت و استعداد و عوامل دیگر فیض الهی را میپذیرند و به اندازه استحقاق، در مرتبه ای از عالم هستی قرار میگیرند. در جهان خلقت آنچه که وجود دارد تبعیض نیست، بلکه تفاوت است، همان طور که ظرف یک لیتری نسبت به ظرف پنج لیتری مقدار کمتری آب در خود جای می دهد. آری هر موجودی در نظام هستی به میزان ظرفیت خود دریافت فیض می کند. در عین حال آنچه در پایان میتواند مکمل این پاسخ باشد و هرگونه اشکالی را برطرف کند، آن است که: نباید نگاهمان را فقط معطوف به دنیا و زندگی دنیا نماییم و همچنان این اشکال برای ما وجود داشته باشد که تفاوتها ربط به انسان ندارد. درست است که تفاوتهای ایجاد شده به سبب وراثت و محیط و... انسان نقشی در آنها ندارد، اما زندگی انسان که منحصر به این عالم نیست، بلکه این عالم تنها بخش کوچکی از حیات است و در مقابل حیات جاودانه و حقیقی بسیار ناچیز است. در این نگاه هر چه بیشتر از نعمتهای دنیا و کمالات هستی داده شده باشد، به همان اندازه دارای مسئولیت بیشتر باید باشد .در مقابل هر یک از نعمتهای الهی از او سؤال شود که آیا حق آن را به جا آورده است؟ اما آن که کمتر به او داده شده، سبکبارتر است. از طرف دیگر با توجه به روایات به دست میآید که خداوند بعضی از کاستیهای دنیا را در عالم دیگر جبران می نماید و به هیچ بنده ای ظلم روا نمی شود. پی نوشتها: 1 . رعد (13) آیه 17. 2 . مجموعه آثار، ج 1، ص 172 - 171. 3-نساء(4)،آیه30.
درباره این گونه تصور استاد مطهری می گوید: (خداوند متعال به هر موجودی همان وجود و همان اندازه از کمال و زیبایی را می دهد که می تواند بپذیرد. نقصانات از ناحیه ذات خود آنها است، نه از ناحیه فیض باری تعالی، نظیر خواص اَشکال هندسی که ذاتی موجودات است، مثلاً خاصیت مثلث این است که مجموعه زاویه هایش برابر با دو قائمه است و خاصیت مربع این است که مجموع زوایایش برابر با چهار قائمه است. معنایش این نیست که به آن، خاصیت دو قائمه و به این خاصیت چهار قائمه داشتن را اعطا کرده اند تا گفته شود چرا به مثلث ستم کرده اند. تفاوت موجودات جهان همین طور است.
بوعلی سینا گفته است: خدا زردآلو را زردآلو نکرده بلکه زردآلو را ایجاد کرده است. زردآلو از باب مثال است، منظور همه موجودات است، خدا اشیا را آفریده وآنها ذاتاً اختلاف دارند. قرآن مجید این مطلب را با یک تمثیل بیان کرده و فرموده است:
(خدا از آسمان آبی فرود آورد و هر رودخانهای به قدر ظرفیت خودش سیلان یافت).(1) یعنی رحمت فیض پروردگار هیچ موجود مستعدی را محروم نمیسازد و برای همه یکسان است، ولی استعداد و ظرفیت موجودات یکسان نیست. استعدادها مختلف است. هر ظرفی به قدری که گنجایش دارد، از رحمت خدا لبریز میگردد. پس هر موجودی، حق خود را که امکان داشته دریافت دارد، دریافت کرده است.)(2)
نباید تصور کرد که خداوند یکی را که ممکن بود زیبا باشد، زشت قرار داد و دیگری را که ممکن بود زشت باشد، زیبا قرار داد و با قید قرعه و یا اراده تبعیض آمیز هر یک از آنها را انتخاب کرد، بلکه هر جزء از اجزای جهان تنها همین جور که هست، امکان وجود داشته و خدا همان آفرینش را به آن داده است. اگر بخواهیم از دیدگاه علمی سخن گوییم، این گونه نمی توان گفت که هر ماده با توجه به ویژگی و شرایط خود از وجود و کمالات وجود برخوردار می شود. تفاوت هایی که در جهان مادی و طبیعی وجود دارد، براساس تفاوت در عناصر مادی است، مثلاً کسی که از نظر زیبایی یا زشتی، شکل و وضعی خاص دارد، بر اثر تفاوت ژنتیکی و عوامل محیطی و مادی وراثت و... است که هزاران مورد شناخته شده و یا ناشناخته در طبیعت در آنها دخالت دارد و یا حتی امور غیر مادی مانند نحوه آمیزش یا مواد و غذاهایی که پدر و مادر قبل از آمیزش، یا مادر بعد از آن در دوران جنینی تغذیه می کنند یا مانند تأثیر الکل و مواد اعتیادزا در شکل و حالت و وضع و سلامت و بهره هوشی و استعداد کودک که امروزه بدون تردید شناخته شده است.
طبق این سخن فیض الهی از ناحیه خدا تمام است و او در حق هیچ موجودی تبعیض روا نمیدارد، بلکه موجودات هستند که به فراخور شأن و جایگاه و مرتبه خود و قابلیت و استعداد و عوامل دیگر فیض الهی را میپذیرند و به اندازه استحقاق، در مرتبه ای از عالم هستی قرار میگیرند. در جهان خلقت آنچه که وجود دارد تبعیض نیست، بلکه تفاوت است، همان طور که ظرف یک لیتری نسبت به ظرف پنج لیتری مقدار کمتری آب در خود جای می دهد. آری هر موجودی در نظام هستی به میزان ظرفیت خود دریافت فیض می کند.
در عین حال آنچه در پایان میتواند مکمل این پاسخ باشد و هرگونه اشکالی را برطرف کند، آن است که: نباید نگاهمان را فقط معطوف به دنیا و زندگی دنیا نماییم و همچنان این اشکال برای ما وجود داشته باشد که تفاوتها ربط به انسان ندارد. درست است که تفاوتهای ایجاد شده به سبب وراثت و محیط و... انسان نقشی در آنها ندارد، اما زندگی انسان که منحصر به این عالم نیست، بلکه این عالم تنها بخش کوچکی از حیات است و در مقابل حیات جاودانه و حقیقی بسیار ناچیز است.
در این نگاه هر چه بیشتر از نعمتهای دنیا و کمالات هستی داده شده باشد، به همان اندازه دارای مسئولیت بیشتر باید باشد .در مقابل هر یک از نعمتهای الهی از او سؤال شود که آیا حق آن را به جا آورده است؟ اما آن که کمتر به او داده شده، سبکبارتر است. از طرف دیگر با توجه به روایات به دست میآید که خداوند بعضی از کاستیهای دنیا را در عالم دیگر جبران می نماید و به هیچ بنده ای ظلم روا نمی شود.
پی نوشتها:
1 . رعد (13) آیه 17.
2 . مجموعه آثار، ج 1، ص 172 - 171.
3-نساء(4)،آیه30.
- [سایر] وجود تفاوتها و تبعیض چگونه با عدالت پروردگار قابل توجیه است؟ همچنین وجود بلایا و مصایب چه ضرورتی دارد؟ چرا خداوند یکی را روزی میدهد، دیگری را نه، یکی را زیبا و دیگری را زشت خلق میکند. یکی را هدایت میکند و دیگری را رها مینماید؟
- [سایر] علم، قدرت، عدالت و حیات خداوند، چه فرقی با همین صفات در انسان دارد؟
- [سایر] علم، قدرت، عدالت و حیات خداوند، چه فرقی با همین صفات در انسان دارد؟
- [سایر] علم، قدرت، عدالت و حیات خداوند، چه فرقی با همین صفات در انسان دارد؟
- [سایر] عادل و حکیم بودن خداوند به چه معناست؟ داشتن این دو صفت برای خداوند چه ضرورتی دارد؟ آیا خداوند می تواند عادل و حکیم نباشد؟
- [سایر] عدالت خدا در بهشتی یا جهنمی کردن انسان ها، با توجه به تفاوت شرایط محیطی آنها چگونه است؟
- [سایر] با توجه به چه آیاتی میتوان فهمید که چهره زشت در بهشت، زیبا میشود؟
- [سایر] با توجه به چه آیاتی میتوان فهمید که چهره زشت در بهشت، زیبا میشود؟
- [سایر] با توجه به چه آیاتی میتوان فهمید که چهره زشت در بهشت، زیبا میشود؟
- [سایر] چرا عده ای زشت، عده ای زیبا آفریده شده اند؟ آیا این تبعیض نیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که سابقاً عادل بوده هرگاه شک شود که بر عدالت باقی مانده است یا نه باید گفت عادل است، مگر این که یقین به خلاف پیدا شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] موقعی انسان میتواند مشغول نماز شود که خودش یا نوع مردم اطمینان کنند که وقت داخل شده یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند و بنا بر احتیاط واجب خبر دادن یک نفر عادل کافی نیست.
- [آیت الله خوئی] اگر یک عادل یا شخص موثقی خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است، باید نماز را هم شکسته بخواند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر دو عادل یا شخص موثقی خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است؛ باید نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر یک عادل یا شخصی موثقی خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است ، باید نماز را شکسته بخواند .
- [آیت الله سیستانی] اگر یک عادل ، یا شخص موثّقی ، خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است ، و انسان به گفته او اطمینان پیدا کند ، باید نماز را شکسته بخواند .
- [آیت الله مظاهری] از مجتهدی باید تقلید کرد که اعلم باشد یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدهای زمان خود استادتر باشد، و همچنین باید مرد، بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلالزاده و عادل باشد؛ و همچنین باید حریص به دنیا نباشد. عادل کسی است که دارای ملکه عدالت و خداترسی باطنی باشد به صورتی که او را از گناهان باز دارد و نشانه آن این است که اگر از کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند تقوای او را تصدیق نمایند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] امامی را که عادل بوده، اگر شک کند که هنوز عادل است یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله مظاهری] امامی را که عادل میدانسته، اگر شک کند به عدالت خود باقی است یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر شک کند امامی که عادل میدانسته به عدالت خود باقی است یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.