ادعای حل نشدن این مساله، با وجود میلیون ها مومن که ایمان در اعماق جان آن ها نفوذ کرده و بالاترین یقین را در این زمینه از خود نشان داده اند، ادعایی واضح البطلان است. و مشخص است که این مساله برای بسیاری حل شده است. البته تفاوت هایی بین مساله خدا، با بعضی مسائلمثل قوانین علوم تجربی و ... وجود دارد. مساله خدا، از مسائلی است که هر کس باید مستقلا و از نقطه صفر آن را بررسی کند و خودش در آن به نتیجه برسد و هر گونه تقلید را در آن کنار بگذارد. بر خلاف بعضی مسائل علوم تجربی که صرفا به صورت تقلیدی پذیرفته می شوند. مثلا میلیون ها دانش آموز و دانشجو، قوانین فیزیک و ریاضی و ... را می آموزند و نحوه استفاده از آن را تمرین می کنند. بدون آنکه درباره چرایی آن قانون سوالی مطرح کنند. و شاید در طی دهها سال تنها یک نفر پیدا شود که خود قانون را مورد بازنگری قرار دهد و در آن تردید کند. همان طور که دهها سال بعد از قانون نیوتن، قانون نسبیت جایگزین آن شد. و تنها اتفاقی که در بین توده دانشجویان و ... رخ داد این بود که تا دیروز از فرمول نیوتن استفاده می کردند و از روزی به آنها می گویند آن فرمول را کنار بگذارند و این فرمول را جایگزینش کنند!! فرق دیگر در اهمیت مساله خدا است. مسائل فلسفی عموما این گونه است که هرگز نمی توان به سخنان پیشینیان اکتفا کرد و هر کس باید در آن از صفر بررسی را شروع کند. مثلا اگر کسی بخواهد مختار بودن یا مجبور بودن انسان را بررسی کند، باید همه چیز را با عقل خود بسنجد. اما بسیاری وارد بررسی این مساله نمی شوند و احساس می کنند که بررسی این مساله تفاوت چندانی در زندگی آنها ایجاد نمی کند. حال آنکه مساله خدا، تاثیر گسترده ای بر زندگی انسان می گذارد. بنابراین هرگز حجم مباحث مربوط به خدای متعال با مسائل مربوط به سایر مباحث فلسفی نیز یکسان نیست. از همین نکته می توان تفاوت سوم را مد نظر قرار داد که به دلیل تاثیر گسترده مساله خدا و دین در زندگی انسان، انگیزه ها نقشی بسیار جدی در این مساله دارند.و بسیاری عقل خود را در پس انگیزه هایشان قرار داده و اجازه نمی دهند عقل واقعیت را ببیند. مثلا وقتی کسانی اسلام را مانع شهوات خود می بینند، به هر دری می زنند تا به نوعی راه را برای شهوت رانی خود باز نگاه دارند و عقل خود را هم تنها در راه توجیه شهوت رانی خود به کار می گیرند. همان طور که فرعون علیرغم دیدن معجزات موسی، همچنان بر نفهمیدن مساله خدا اصرار داشت تا آن جا که با دیدن معجزه موسی در شکافتن نیل، هنوز به دنبال کشتن موسی بود!! لذا خدای متعال می فرماید: بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ (5 قیامت) (انسان شک در معاد ندارد) بلکه او می خواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت) در تمام عمر گناه کند. حال با فرض دشوار بودن حل مساله خدا، و تغافل از اینکه اگر کسی بخواهد با چشمانی باز بنگرد، مساله خدا بسیار بسیار واضح است و آیات الهی در تمام هستی به وفور دیده می شود، دو نکته را هم می توان مد نظر قرار داد: اول آنکه حتی اگر مساله خدا، نیازمند سالها بحث و بررسی باشد، با توجه به آنکه رسیدن به جواب در آن بسیار باارزش است، نباید از بررسی آن سر باز زد. به قولی حتی اگر احتمال رسیدن به جواب کم باشد، ارزش محتمل آن قدر بالاست، که تلاش بسیار برای آن کاملا منطقی و معقول است. کما اینکه برای اکتشاف طلا، هزینه های کلان صرف می شود. هر چند مقایسه طلا با عمری به اندازه ابدیت، مقایسه دقیقی نیست. اما در این دنیا باارزش تر از طلا نداریم. و نکته دوم آنکه اگر انسان این مساله را حل نشده بداند، دو راه در پیش روی دارد. اول آنکه زندگی اش را بر فرض وجود خدا بگذارد. و مطابق تعلیمات دین زندگی کند و دوم آنکه زندگی اش را بر فرض عدم وجود خدا بگذارد. و بر خلاف دین عمل کند. که در این صورت در زندگی مادی، فرق چندانی بین این دو وجود ندارد. و مشاهده می کنیم که زندگی مومن و کافر در بسیاری از امور شبیه هم است. اما پس از زندگی مادی، از فرق عظیمی سخن گفته می شود. زندگی ای به اندازه ابدیت که تفاوت مومن و کافر در آن بسیار گسترده است. که حتی اگر یک درصد زندگی پس از مرگ وجود داشته باشد، هیچ عاقلی بر فرض بی دینی زندگی نمی کند.
چرا پس از هزاران سال هنوز مساله خدا حل نشده است؟ آیا می توان امیدی به حل این مساله داشت؟
ادعای حل نشدن این مساله، با وجود میلیون ها مومن که ایمان در اعماق جان آن ها نفوذ کرده و بالاترین یقین را در این زمینه از خود نشان داده اند، ادعایی واضح البطلان است. و مشخص است که این مساله برای بسیاری حل شده است. البته تفاوت هایی بین مساله خدا، با بعضی مسائلمثل قوانین علوم تجربی و ... وجود دارد.
مساله خدا، از مسائلی است که هر کس باید مستقلا و از نقطه صفر آن را بررسی کند و خودش در آن به نتیجه برسد و هر گونه تقلید را در آن کنار بگذارد. بر خلاف بعضی مسائل علوم تجربی که صرفا به صورت تقلیدی پذیرفته می شوند. مثلا میلیون ها دانش آموز و دانشجو، قوانین فیزیک و ریاضی و ... را می آموزند و نحوه استفاده از آن را تمرین می کنند. بدون آنکه درباره چرایی آن قانون سوالی مطرح کنند. و شاید در طی دهها سال تنها یک نفر پیدا شود که خود قانون را مورد بازنگری قرار دهد و در آن تردید کند. همان طور که دهها سال بعد از قانون نیوتن، قانون نسبیت جایگزین آن شد. و تنها اتفاقی که در بین توده دانشجویان و ... رخ داد این بود که تا دیروز از فرمول نیوتن استفاده می کردند و از روزی به آنها می گویند آن فرمول را کنار بگذارند و این فرمول را جایگزینش کنند!!
فرق دیگر در اهمیت مساله خدا است. مسائل فلسفی عموما این گونه است که هرگز نمی توان به سخنان پیشینیان اکتفا کرد و هر کس باید در آن از صفر بررسی را شروع کند. مثلا اگر کسی بخواهد مختار بودن یا مجبور بودن انسان را بررسی کند، باید همه چیز را با عقل خود بسنجد. اما بسیاری وارد بررسی این مساله نمی شوند و احساس می کنند که بررسی این مساله تفاوت چندانی در زندگی آنها ایجاد نمی کند. حال آنکه مساله خدا، تاثیر گسترده ای بر زندگی انسان می گذارد. بنابراین هرگز حجم مباحث مربوط به خدای متعال با مسائل مربوط به سایر مباحث فلسفی نیز یکسان نیست.
از همین نکته می توان تفاوت سوم را مد نظر قرار داد که به دلیل تاثیر گسترده مساله خدا و دین در زندگی انسان، انگیزه ها نقشی بسیار جدی در این مساله دارند.و بسیاری عقل خود را در پس انگیزه هایشان قرار داده و اجازه نمی دهند عقل واقعیت را ببیند. مثلا وقتی کسانی اسلام را مانع شهوات خود می بینند، به هر دری می زنند تا به نوعی راه را برای شهوت رانی خود باز نگاه دارند و عقل خود را هم تنها در راه توجیه شهوت رانی خود به کار می گیرند. همان طور که فرعون علیرغم دیدن معجزات موسی، همچنان بر نفهمیدن مساله خدا اصرار داشت تا آن جا که با دیدن معجزه موسی در شکافتن نیل، هنوز به دنبال کشتن موسی بود!! لذا خدای متعال می فرماید:
بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ (5 قیامت) (انسان شک در معاد ندارد) بلکه او می خواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت) در تمام عمر گناه کند.
حال با فرض دشوار بودن حل مساله خدا، و تغافل از اینکه اگر کسی بخواهد با چشمانی باز بنگرد، مساله خدا بسیار بسیار واضح است و آیات الهی در تمام هستی به وفور دیده می شود، دو نکته را هم می توان مد نظر قرار داد:
اول آنکه حتی اگر مساله خدا، نیازمند سالها بحث و بررسی باشد، با توجه به آنکه رسیدن به جواب در آن بسیار باارزش است، نباید از بررسی آن سر باز زد. به قولی حتی اگر احتمال رسیدن به جواب کم باشد، ارزش محتمل آن قدر بالاست، که تلاش بسیار برای آن کاملا منطقی و معقول است. کما اینکه برای اکتشاف طلا، هزینه های کلان صرف می شود. هر چند مقایسه طلا با عمری به اندازه ابدیت، مقایسه دقیقی نیست. اما در این دنیا باارزش تر از طلا نداریم.
و نکته دوم آنکه اگر انسان این مساله را حل نشده بداند، دو راه در پیش روی دارد. اول آنکه زندگی اش را بر فرض وجود خدا بگذارد. و مطابق تعلیمات دین زندگی کند و دوم آنکه زندگی اش را بر فرض عدم وجود خدا بگذارد. و بر خلاف دین عمل کند. که در این صورت در زندگی مادی، فرق چندانی بین این دو وجود ندارد. و مشاهده می کنیم که زندگی مومن و کافر در بسیاری از امور شبیه هم است. اما پس از زندگی مادی، از فرق عظیمی سخن گفته می شود. زندگی ای به اندازه ابدیت که تفاوت مومن و کافر در آن بسیار گسترده است. که حتی اگر یک درصد زندگی پس از مرگ وجود داشته باشد، هیچ عاقلی بر فرض بی دینی زندگی نمی کند.
- [سایر] با توجه به هزاران سال عبادت شیطان؛ آیا استحقاق نداشت که خداوند او را یاری کند؟
- [سایر] با توجه به هزاران سال عبادت شیطان آیا استحقاق نداشت که خداوند او را یاری کند؟
- [سایر] آیا بر اساس سازوکارهای توافق جامع هستهای برای حل و فصل اختلافها، امیدی به دستیابی ایران به حقوق بدیهیای وجود دارد؟
- [سایر] درمان نا امیدی شدید از بخشش خداوند و بد بینی به خویش چیست؟
- [سایر] با این که 12 سال از عمر پسرم میگذرد، هنوز مسأله شب ادراری او حل نشده است. این مشکل تا چه سنی ادامه خواهد داشت؟
- [سایر] آیا در تلاش چند صدساله ی حکمای الهی، مسأله ی عقلی معاد جسمانی حل گردیده است؟
- [سایر] با توجه به مشکلات اقتصادی ازدواج چگونه می توان مشکلات مالی را حل کرد؟
- [سایر] باسلام./پیگیری/ عیدتان مبارک و همیشه در کنار خانواده محترم سلامت و شاد و در پناه خدا باشید. امشب برنامه صندلی داغ را نگاه کردم و شاید جرقه ای برایم بود البته اگر خدا بخواهد،مساله ای در زندگی من هست و نمی دانم این مساله چیست ولی پیامها را همه می خوانند و این چون بین من وشخص دیگری است شاید او نخواهد همه بدانند، حال تکلیف من چیست؟ در ضمن می توانم عامیانه ولی مودبانه سخن بگویم،کتابی حرف زدن سخت است.چون این مساله من از برخورد با کسی شروع شد و به خوابی مربوط و فکر میکنم هنوز ادامه دارد.چون شخصی است دوست ندارم کسی بداند البته سو تعبیر نشود مساله نامتعارفی نیست ولی دوست ندارم کسی بداند.حال ایا می توانم شرح حال را بگویم ولی با این شرط که کسی نداند و نخواند .شما و خدا و من بنده. البته من بارها خواستم بفهمم و نشد و شاید نباید میشد و یا حتی شاید من این مساله را بزرگ کردم به هر حال بعد از خدا از شما به عنوان بنده خدا کمک می خواهم و اگر این دغدغه من را حل کنید به امید خدا همیشه اگر در ذهنم باشید دعایتان خواهم کرد.البته این مساله طولانی است و ماجرای زیادی دارد فقط از حوصله شما خارج نباشد.اگر اجازه بدهید و باشرط مخفی بودن قضیه چون پای کس دیگری هم وسط است بگویم.باز می گویم مساله نامتعارفی نیست فقط برای من عجیب است. متشکرم /حتی این پیام هم اگر مخفی باشد بهتر است. فقط از شما به عنوان بنده خدا کمک می خواهم ملاقات حضوری که ندارید پس به امید خدا مرا در حل این مساله یاری کنید، شاید که خدا خواست وبه دست شما حل شود. آمین.
- [آیت الله مظاهری] آیا میتوانیم در روزهایی که معتکف هستیم، درسهای خود را مطالعه و یا مسأله درسی حل کنیم؟
- [سایر] چنانچه فردی دچار مرگ مغزی شود (در کما و بیهوشی باشد ولی دکترها بگویند که امیدی به بازگشت او نیست) آیا می توان اعضای بدن او را اهدا کرد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که بدهکار است و نمیتواند فعلاً بدهی خود را بدهد اگر چه فقیر نباشد، انسان میتواند طلبی را که از او دارد بابت زکات حساب کند و در مسأله 1941 گفته شد که اگر امیدی به پرداخت زکات از سوی بدهکار در آینده هم نباشد، نمیتواند طلبش را بابت زکات حساب کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه دو مجتهد مساوی باشند، می توان بعضی از مسائل را از یکی و بعضی را از دیگری تقلید کرد؛ ولی هرگاه در مسأله¬ای یکی عمل کرد، عمل به فتوای دیگری در آن مسأله، جایز نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چهارم: نجس کردن مسجد حرام است و پاک کردن آن واجب است و شرح این مسأله در بحث احکام مسجد در مکان نمازگزار به خواست خدا خواهد آمد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در سال اوّل منفعتی نبرد و از سرمایه خرج کند ، و پیش از تمام شدن سال منفعتی بدستش آید ، می توان مقداری را که از سرمایه برداشته از منافع کسر نماید .
- [آیت الله جوادی آملی] .در محاسبه و پرداخت خمس، تأخیر از سال مالی جایز نیست؛ ولی زودتر از پایان سال مالی می توان، درآمد و هزینه ها را محاسبه و خمس آن را پرداخت کرد. استثنای هزینه ها
- [آیت الله اردبیلی] اگر درخت خرما یا انگور در یک سال دو مرتبه میوه بدهد، حکم آن مانند مسأله قبل است که ذکر شد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله نسبت دهد بنابر احتیاط کفاره جمع که تفصیل آن در مسأله پیش گفته شد بر او لازم می شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و ایمه معصومین علیهم السلام عمدا نسبت دهد بنابر احتیاط کفاره جمع که تفصیل ان در مساله پیش گذشت بر او واجب می شود
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر (ص) عمدا نسبت دهد؛ بنا بر احتیاط؛ کفاره جمع که تفصیل آن در مسأله پیش گفته شد بر او واجب می شود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر روزهدار دروغی را به خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و یا جانشینان آن حضرت علیهمالسلام نسبت دهد، بنابر احتیاط کفاره جمع، به تفصیلی که در مسأله پیش گفته شد، بر او واجب میشود.