اولا این مطلب که اسلام یک حرکت اصلاحی در زمان خود بوده و بر خلاف جو رایج؛ جهت گیری کرده، جای اندک شک و شبهه ای ندارد. و همین جهت گیری بر خلاف جو رایج، سبب مقاومت های جدی و مقابله با آن شد. و این مقابله با وضعیت موجود را در سطوح مختلف می توانیم مشاهده کنیم. از بیان شعار توحید و خدای واحد در جامعه ای که به تعداد روزهای سال برای خود خدا ساخته بود، تا مقابله با تعصبات قومی و قبیله ای و ... اسلام در جامعه ای که به پوشاندن عورت خود هم اعتنایی نداشت، عفت و حیا را حاکم کرد، در جامعه ای که سواد در آن ارزش نداشت، موج تعلیم و آموزش خواندن و نوشتن ایجاد کرد، در جامعه ای که زندگی اش را از راه راهزنی اداره می کرد، شهرنشینی و مدنیت ایجاد کرد. و ... ثانیا قطعا قرار نیست در حرکت های اصلاحی همه چیز را تغییر داد. و بعضی مسائل ثابت خواهند ماند. چرا که انحراف کمتری در آن ها ایجاد می شود. تجارت، کشت و زرع، تشکیل خانواده، خوردن و ... اموری بوده است که اسلام در آنها فقط بعضی از خطوط قرمز را ترسیم کرده است و باقی بخش های آن را تائید کرده است که به آن احکام امضایی می گویند. مثلا خرید و فروش، با خط قرمزی به نام ربا، محدود شد. اما در اصل آن تغییری داده نشد. خوردن با حرام شدن بعضی از خوراکی ها مثل گوشت خوک و ... محدود شد، اما نیازی نبوده که همه آن عوض شود. ثالثا باید دقت کنیم که دین آسمانی از روز اول استقرار بشر بر روی کره خاکی، وجود داشته، نه آنکه پس از دهها قرن ایجاد شود. بنابراین رسالت پیامبران، زدودن غبار تحریف و بدعت از دین آسمانی بوده است. و در نتیجه قطعا می توان شباهت هایی با گذشته را مشاهده نمود. طواف و حج، آئین جدیدی نبوده است و از سابق نیز وجود داشته، اما طواف برهنه یا سوت و کف زدن هنگام طواف و قرار دادن بت در کعبه و ... تحریف هایی بوده است که اسلام آن را کنار زده است. یا روزه و نماز و قربانی و انفاق و ... همه از سابق نیز بوده است. اما تحریفات و بدعت هایی در آنها ایجاد شده بوده که اسلام آنها را کنار زده یا آنکه کیفیت خاصی از همین اعمال و مناسک را برای امت آخر الزمان بیان کرده است. حتی بسیاری از احکام قضایی نیز در آئین های قبلی بوده است. مثل حکم قصاص که قرآن اشاره می کند این مطلب در تورات هم آمده است. و .... بنابراین آئین الهی بودن به معنای بیان چیزی تازه و بدون سابقه نیست. بلکه کنار زدن افکار انحرافی و باطل است. و الا داستان نوح و موسی و ... یک بار و به یک شکل اتفاق افتاده است و نمی توان یک نوع جدیدی از آن بیان کرد. فطرت انسان ثابت است و احکام رساننده به سعادت برای او در اکثر موارد ثابت خواهد ماند. مثل لزوم رعایت ضوابط در خواسته های بدن مادی و ... اعتقادات صحیح یک چیز است و خدا همیشه واحد خواهد بود و بهشت و جهنم و معاد و ... تغییر نخواهد کرد. پس قبل از آنکه بخواهیم به الهی و آسمانی بودن دین برسیم، باید بنگریم معیار ما برای این بررسی چیست. و قطعا کسانی که با معیارهای غلط به دنبال ارزیابی می روند، هرگز به نتیجه نخواهند رسید.
با توجه به اینکه بسیاری از تعالیم اسلام، از قبل بوده، چگونه می توانیم این دین را آسمانی بدانیم؟
اولا این مطلب که اسلام یک حرکت اصلاحی در زمان خود بوده و بر خلاف جو رایج؛ جهت گیری کرده، جای اندک شک و شبهه ای ندارد. و همین جهت گیری بر خلاف جو رایج، سبب مقاومت های جدی و مقابله با آن شد. و این مقابله با وضعیت موجود را در سطوح مختلف می توانیم مشاهده کنیم. از بیان شعار توحید و خدای واحد در جامعه ای که به تعداد روزهای سال برای خود خدا ساخته بود، تا مقابله با تعصبات قومی و قبیله ای و ... اسلام در جامعه ای که به پوشاندن عورت خود هم اعتنایی نداشت، عفت و حیا را حاکم کرد، در جامعه ای که سواد در آن ارزش نداشت، موج تعلیم و آموزش خواندن و نوشتن ایجاد کرد، در جامعه ای که زندگی اش را از راه راهزنی اداره می کرد، شهرنشینی و مدنیت ایجاد کرد. و ...
ثانیا قطعا قرار نیست در حرکت های اصلاحی همه چیز را تغییر داد. و بعضی مسائل ثابت خواهند ماند. چرا که انحراف کمتری در آن ها ایجاد می شود. تجارت، کشت و زرع، تشکیل خانواده، خوردن و ... اموری بوده است که اسلام در آنها فقط بعضی از خطوط قرمز را ترسیم کرده است و باقی بخش های آن را تائید کرده است که به آن احکام امضایی می گویند. مثلا خرید و فروش، با خط قرمزی به نام ربا، محدود شد. اما در اصل آن تغییری داده نشد. خوردن با حرام شدن بعضی از خوراکی ها مثل گوشت خوک و ... محدود شد، اما نیازی نبوده که همه آن عوض شود.
ثالثا باید دقت کنیم که دین آسمانی از روز اول استقرار بشر بر روی کره خاکی، وجود داشته، نه آنکه پس از دهها قرن ایجاد شود. بنابراین رسالت پیامبران، زدودن غبار تحریف و بدعت از دین آسمانی بوده است. و در نتیجه قطعا می توان شباهت هایی با گذشته را مشاهده نمود. طواف و حج، آئین جدیدی نبوده است و از سابق نیز وجود داشته، اما طواف برهنه یا سوت و کف زدن هنگام طواف و قرار دادن بت در کعبه و ... تحریف هایی بوده است که اسلام آن را کنار زده است. یا روزه و نماز و قربانی و انفاق و ... همه از سابق نیز بوده است. اما تحریفات و بدعت هایی در آنها ایجاد شده بوده که اسلام آنها را کنار زده یا آنکه کیفیت خاصی از همین اعمال و مناسک را برای امت آخر الزمان بیان کرده است. حتی بسیاری از احکام قضایی نیز در آئین های قبلی بوده است. مثل حکم قصاص که قرآن اشاره می کند این مطلب در تورات هم آمده است. و ....
بنابراین آئین الهی بودن به معنای بیان چیزی تازه و بدون سابقه نیست. بلکه کنار زدن افکار انحرافی و باطل است. و الا داستان نوح و موسی و ... یک بار و به یک شکل اتفاق افتاده است و نمی توان یک نوع جدیدی از آن بیان کرد. فطرت انسان ثابت است و احکام رساننده به سعادت برای او در اکثر موارد ثابت خواهد ماند. مثل لزوم رعایت ضوابط در خواسته های بدن مادی و ... اعتقادات صحیح یک چیز است و خدا همیشه واحد خواهد بود و بهشت و جهنم و معاد و ... تغییر نخواهد کرد.
پس قبل از آنکه بخواهیم به الهی و آسمانی بودن دین برسیم، باید بنگریم معیار ما برای این بررسی چیست. و قطعا کسانی که با معیارهای غلط به دنبال ارزیابی می روند، هرگز به نتیجه نخواهند رسید.
- [سایر] دین مبین اسلام ، کتاب آسمانی قرآن و روایت نقل شده از ائمه، گناه را چگونه تعریف می کند؟
- [سایر] تعالیم مذهبی و اصول اخلاقی دین کنفوسیوس چست توضیح دهید؟
- [سایر] دین سامری چه دینی است و آیا منشعب از دین یهود و از ادیان آسمانی میباشد؟
- [سایر] هجرت و مهاجران در تعالیم اسلام چه جایگاهی دارند؟
- [سایر] چرا حکم مرتد اعدام است و آیا این حکم با روح تعالیم دین سازگار است؟
- [سایر] از کجا بدانیم کدام دین الهی و کدام دین غیر الهی است؟
- [سایر] از کجا بدانیم دین از سیاست جدا نیست؟
- [سایر] چرا به کتاب آسمانی اسلام، قرآن گفته می شود؟
- [آیت الله مظاهری] آیا بهشت فقط مخصوص شیعیان است یا اگر یکی از اهل تسنن یا حتی غیر مسلمانان به تعالیم دین یا مذهب خود به درستی عمل نماید هم می تواند وارد بهشت شود؟
- [سایر] با توجه به تشریع جهاد در اسلام، آیا اسلام دین جنگ و شمشیر است یا آیین صلح؟
- [آیت الله مظاهری] گوشت، پیه و چرمی که در بازار مسلمانان فروخته شود پاک است، همچنین اگر یکی از اینها در دست مسلمان باشد و بدانیم آن مسلمان از کافر گرفته و احتمال بدهیم آن مسلمان رسیدگی کرده است باز هم پاک است، امّا اگر بدانیم رسیدگی نکرده و یقین به مردار بودن آن هم نداشته باشیم پاک است ولی خوردن آن و نماز خواندن با آن جایز نیست. 5 - خون:
- [آیت الله مظاهری] اگر کافر به هر لغتی شهادتین بگوید مسلمان میشود و بعد از مسلمان شدن احکام اسلام بر او بار میشود گرچه ندانیم قلباً مسلمان شده یا نه، ولی اگر بدانیم قلباً مسلمان نشده است مسلمان نیست و احکام اسلام را ندارد و همچنین است هرگاه شهادتین نگوید ولی قلباً به معنای او ایمان داشته باشد. 8 - تبعیّت
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تحصیل اعتقاد به اصول دین و مبانی اسلام بر هر مسلمان، واجب است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . گوشت و پیه و چرمی که در بازار اسلام از دست مسلمانان گرفته شود پاک است و اگر از دست کافر گرفته شود بنابر احتیاط واجب باید از آن اجتناب شود مگر آن که بدانیم از دست مسلمان گرفته و اگر در بازار کفار از دست کفار بگیرند نجس است مگر آن که بدانیم از بلاد اسلام بوده و اگر یکی از اینها در بازار کفار در دست مسلمان باشد احتیاط واجب اجتناب از آن است مگرآن که مسلمان با آن معامله طهارت کند و احتمال داده شود که طهارت آن را به دست آورده که در این صورت پاک است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر مسلمانی باید سعی کند روش و رفتار و اخلاق او، طبق تعالیم اخلاقی و فقهی اسلام باشد تا هم خودش سعادتمند گردد و هم بر آبروی جامعه اسلامی بیفزاید.
- [آیت الله علوی گرگانی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود یا حکم ضروری دین یعنیحکمی را که مسلمانان جز دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز وروزه را انکار کند در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتدّ میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثلاً واجببودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله بروجردی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانی منکر خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم شود یا حکم ضروری دین یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که انکار آن حکم به انکار خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم برگردد و با توجه به این موضع آن را انکار کند، (مرتدّ) است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چون اقتصاد و تجارت جامعه مسلمانان در اثر غفلت هایی که شده و وابسته به بانک ها گردیده است، تا بانک ها وضع خود را با تعالیم اقتصادی اسلامی تطبیق نکرده اند، مسلمانان متمکن با همکاری یکدیگر مؤسسات قرض الحسنه اسلامی تأسیس کنند و این مخالفت علنی با احکام خدا را به اطاعت احکام او مبدل سازند.