از کجا بدانیم کدام دین الهی و کدام دین غیر الهی است؟ الهی بودن یک دین از راههای زیر قابل بررسی است: 1. آموزههای دین؛ با مراجعه به آموزههایی که هر دینی برای خود دارد چه این آموزهها در قالب کتاب مقدس باشد یا گفتارهای پیامبر آن دین میتوان پی برد که آیا یک دین، واقعاً دین حق الهی است یا خیر؟ در اینجا معقول و منطقی بودن، داشتن هماهنگی و انسجام، پاسخگویی به نیازهای ابدی و اساسی انسان، وجود نظام اعتقادی، ارزشی و عبادی، هدفمندی و مطابقت با سیر و سرشت جوهری انسان، بهترین شاخصهایی است که میتواند ما را به حق بودن یک دین رهنمون شود. 2. تأیید دین قبلی یا بعدی؛ از آنجا که ادیان آسمانی، با یکدیگر پیوند عمیقی دارند و هر دینی مؤید و تکمیل کننده دین قبلی است، میتوان با مراجعه به نصوص معتبر رسیده از پیامبری که حق بودن دینش برای ما به اثبات رسیده است، کشف کرد که آیا ادیان دیگر، به تأیید این دین رسیده اند یا نه. این روش از جایگاه ویژهای برخوردار است که کمتر بدان توجه شده است. از طریق این روش عدم حقانیت همه ادیانِ ادعاییِ پس از پیامبر خاتم نیز اثبات میشود. 3. اعجاز؛ معجزه پیامبر یکی از دلایل اثبات صدق نبی و بنیاد الهی دین اوست. معجزه پیامبر باید به طور قطعی اثبات شود. بنابراین کسی که در حقانیت دینی تحقیق میکند باید خود آن معجزه را مشاهده کند و یا از طریق نقلی که صدق آن قطعی و غیرقابل تردید است با آن آشنا شود. مورد نخست تنها در مورد حاضرین در محضر پیامبر امکانپذیر است و غایبان از آن بی بهره اند، جز در مورد قرآن که معجزه زنده و ابدی است و همگان میتوانند با این سند رسالت ارتباط مستقیم برقرار کنند و اعجاز آن را تجربه کنند. 4. روش تاریخی؛ با رجوع به گزارشهای مستند، معتبر و کافی تاریخی، میتوان فهمید که آیا دین خاصی دارای ویژگیها و خصایصی که بیان شد هست یا خیر؟ تاریخ در این باره، یکی از منابع شناخت ما در ادیان مطابق با واقع است. این چهار روش در عین مجزّا بودن از یکدیگر، در پاره ای موارد میتوانند مکمل یکدیگر در اثبات حقانیت یک دین باشند. 5. ادعای خود دین؛ ادعای خود دین نسبت به بنیاد الهی به سه صورت قابل تصور است: یا دینی ادعای الهی و وحیانی بودن دارد. یا دینی ادعا دارد که از سوی خدای هستی نازل نشده. یا دینی نسبت به این مسئله ساکت است. در مورد اول باید صدق مدعا را از طریق راههای پیشین آزمود. اما اگر دینی ادعای الهی بودن نداشته یا عکس آن را داشته باشد، مانند ادیان ابتدایی و قدیم همچون آنیمیسم، فتیشیسم، میترانیسم، هندوئیسم، برهمنیسم، جنیسیم، و ادیان ترکیبی مانند سیکیسم و یا ادیان فلسفی چون بودیسم و کنفوسیونیسم و بسیاری از ادیان قدیم آمیخته به شرک مثل تثلیث بابلی، تثلیث رومی، تثلیث هندی و... کاملاً از مجرای بحث خارج میشوند و حوزه تحقیقات، منحصر به ادیان مدعی الهی بودن چون اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتیگری میشود.
از کجا بدانیم کدام دین الهی و کدام دین غیر الهی است؟
الهی بودن یک دین از راههای زیر قابل بررسی است: 1. آموزههای دین؛ با مراجعه به آموزههایی که هر دینی برای خود دارد چه این آموزهها در قالب کتاب مقدس باشد یا گفتارهای پیامبر آن دین میتوان پی برد که آیا یک دین، واقعاً دین حق الهی است یا خیر؟ در اینجا معقول و منطقی بودن، داشتن هماهنگی و انسجام، پاسخگویی به نیازهای ابدی و اساسی انسان، وجود نظام اعتقادی، ارزشی و عبادی، هدفمندی و مطابقت با سیر و سرشت جوهری انسان، بهترین شاخصهایی است که میتواند ما را به حق بودن یک دین رهنمون شود. 2. تأیید دین قبلی یا بعدی؛ از آنجا که ادیان آسمانی، با یکدیگر پیوند عمیقی دارند و هر دینی مؤید و تکمیل کننده دین قبلی است، میتوان با مراجعه به نصوص معتبر رسیده از پیامبری که حق بودن دینش برای ما به اثبات رسیده است، کشف کرد که آیا ادیان دیگر، به تأیید این دین رسیده اند یا نه. این روش از جایگاه ویژهای برخوردار است که کمتر بدان توجه شده است. از طریق این روش عدم حقانیت همه ادیانِ ادعاییِ پس از پیامبر خاتم نیز اثبات میشود. 3. اعجاز؛ معجزه پیامبر یکی از دلایل اثبات صدق نبی و بنیاد الهی دین اوست. معجزه پیامبر باید به طور قطعی اثبات شود. بنابراین کسی که در حقانیت دینی تحقیق میکند باید خود آن معجزه را مشاهده کند و یا از طریق نقلی که صدق آن قطعی و غیرقابل تردید است با آن آشنا شود. مورد نخست تنها در مورد حاضرین در محضر پیامبر امکانپذیر است و غایبان از آن بی بهره اند، جز در مورد قرآن که معجزه زنده و ابدی است و همگان میتوانند با این سند رسالت ارتباط مستقیم برقرار کنند و اعجاز آن را تجربه کنند. 4. روش تاریخی؛ با رجوع به گزارشهای مستند، معتبر و کافی تاریخی، میتوان فهمید که آیا دین خاصی دارای ویژگیها و خصایصی که بیان شد هست یا خیر؟ تاریخ در این باره، یکی از منابع شناخت ما در ادیان مطابق با واقع است. این چهار روش در عین مجزّا بودن از یکدیگر، در پاره ای موارد میتوانند مکمل یکدیگر در اثبات حقانیت یک دین باشند. 5. ادعای خود دین؛ ادعای خود دین نسبت به بنیاد الهی به سه صورت قابل تصور است: یا دینی ادعای الهی و وحیانی بودن دارد. یا دینی ادعا دارد که از سوی خدای هستی نازل نشده. یا دینی نسبت به این مسئله ساکت است. در مورد اول باید صدق مدعا را از طریق راههای پیشین آزمود. اما اگر دینی ادعای الهی بودن نداشته یا عکس آن را داشته باشد، مانند ادیان ابتدایی و قدیم همچون آنیمیسم، فتیشیسم، میترانیسم، هندوئیسم، برهمنیسم، جنیسیم، و ادیان ترکیبی مانند سیکیسم و یا ادیان فلسفی چون بودیسم و کنفوسیونیسم و بسیاری از ادیان قدیم آمیخته به شرک مثل تثلیث بابلی، تثلیث رومی، تثلیث هندی و... کاملاً از مجرای بحث خارج میشوند و حوزه تحقیقات، منحصر به ادیان مدعی الهی بودن چون اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتیگری میشود.
- [سایر] آیا دین زرتشتی دین الهی است؟
- [سایر] از کجا بدانیم دین از سیاست جدا نیست؟
- [سایر] آیا دین زرتشت، دین الهی و توحیدی بوده است؟
- [سایر] آیا دین زرتشت، دین الهی و توحیدی بوده است؟
- [سایر] مانی که بود؟ آیا او پیامبر الهی بوده است؟ آیا مانویت دین الهی است؟
- [سایر] آیا دین غیر الهی وجود دارد؟
- [سایر] چگونه دین را منطقی بدانیم با اینکه احکامی مثل تفاوت دیه و ارث قابل پذیرش نیست؟
- [سایر] آیا آیین زرتشت دین الهی بوده است؟
- [سایر] آیا زرتشت دین الهی بوده است؟
- [سایر] آیا همة واجبات الهی در قرآن ذکر شده است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی نمی تواند برای یاد دادن واجبات نماز، مزد بگیرد (بنابراحتیاط واجب) اما برای مستحبات مانعی ندارد، مگر این که از شعائر دین باشد یا حفظ احکام الهی منوط به تعلیم آن گردد.
- [آیت الله مظاهری] از اقسام ظلم، ظلم به نفس است که قرآن شریف مکرراً به آن تذکّر داده است: (وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ)[1] (و هر کس از حدود الهی تجاوز کند، پس به تحقیق بر خویشتن ظلم کرده است.) و مراد از آن، مخالفت پروردگار عالم است در ترک واجبات و یا ارتکاب محرّمات که شقاوت را برای خود تهیه میکند، بلکه در ترک مستحبّات که خود را محروم از فیوضات الهی میکند. [1]. طلاق، 1.
- [آیت الله مظاهری] گوشتها، مرغها و ماهیهایی که در بازار مسلمانها موجود است اگر شک کنیم که حلال است یا نه، محکوم به حلّیّت است و اگر بدانیم از بلاد کفر آوردهاند و احتمال بدهیم که بررسی کردهاند نیز محکوم به حلّیّت است، اگر بدانیم بررسی نکردهاند پاک است ولی خوردن آن حرام است، و چنانچه بدانیم ذبح شرعی نشده است علاوه بر اینکه خوردن آن حرام است نجس هم میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] واجبات مالی الهی، مانند حجّی که بر میّت واجب است و بدهکاری و حقوقی که مثل خمس و زکات و مظالم، ادا کردن آنها واجب میباشد و همچنین بدهیها و حقوق مردم را، باید از اصل مال میّت بدهند، اگرچه میّت برای آنها وصیّت نکرده باشد.
- [آیت الله بهجت] با پوست سنجاب و خز نماز خواندن بنابر اظهر اشکال ندارد، بعد از اینکه بدانیم به دستور شرع تذکیه شده است؛ ولی احتیاط، اجتناب از سنجاب است.
- [آیت الله مظاهری] گوشت، پیه و چرمی که در بازار مسلمانان فروخته شود پاک است، همچنین اگر یکی از اینها در دست مسلمان باشد و بدانیم آن مسلمان از کافر گرفته و احتمال بدهیم آن مسلمان رسیدگی کرده است باز هم پاک است، امّا اگر بدانیم رسیدگی نکرده و یقین به مردار بودن آن هم نداشته باشیم پاک است ولی خوردن آن و نماز خواندن با آن جایز نیست. 5 - خون:
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اعانت ظلمه و کسانی که با دین و احکام دین، ضدیت و معاندت دارند، تجاوز به حریم دین و حرام است.
- [آیت الله سبحانی] گوشت ها یا مرغ های سر بریده که از بلاد کفر می آورند، اگر بدانیم که خود به خود نمرده است پاک ولی گوشت آن حرام است. چیزهائی که موقع سر بریدن حیوانات مستحب است:
- [آیت الله مظاهری] معامله با بچّه غیر رشید باطل است گرچه پدر یا جدّ آن بچّه به او اجازه داده باشند که معامله کند، ولی اگر بدانیم چیزی را که میگیرد یا میدهد مورد رضایت ولیّ اوست تصرّف در آن چیز مانعی ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اعانت ظلمه و کسانی که با دین و احکام دین، ضدیت و معاندت دارند و همراهی نمودن با آنها در ظلم و ستم، تجاوز به حریم دین و حرام است.