چرا در بعضی موارد در سجده اسم ائمه برده می شود؟ آیا این سجده برای ائمه محسوب نمی شود؟
در بیان مشروعیت این عمل داستان حضرت یوسف به خوبی گویاست. حضرت یوسف (ع) در رویای خویش می بیند که: (إِذْ قالَ یُوسُفُ لِأَبیهِ یا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لی‌ ساجِدینَ[یوسف/4] (به خاطر بیاور) هنگامی را که یوسف به پدرش گفت: (پدرم! من در خواب دیدم که یازده ستاره، و خورشید و ماه در برابرم سجده می ‌کنند!)   و بعد از سالهای رویای او این گونه تعبیر می شود که: (وَ رَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَی الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً وَ قالَ یا أَبَتِ هذا تَأْویلُ رُءْیایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّی حَقًّا[یوسف/100] و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همگی بخاطر او به سجده افتادند و گفت: پدر! این تعبیر خوابی است که قبلًا دیدم پروردگارم آن را حقّ قرار داد!) چنین سجده ای برای پرستش شخصی که به سمت او سجده می شود، نیست. همان گونه که سجده به سمت کعبه، برای پرستش کعبه نیست. بلکه این سجده به سمت یک نشانه الهی و برای عبادت خدای متعال است. در تفسیر نمونه در این باره می نویسد: سجده به معنی پرستش و عبادت مخصوص خدا است، و برای هیچکس در هیچ مذهبی پرستش جایز نیست، و توحید عبادت که بخش مهمی از مساله توحید است که همه پیامبران به آن دعوت نمودند، مفهومش همین است. بنا بر این، نه یوسف که پیامبر خدا بود، اجازه می‌ داد که برای او سجده و عبادت کنند و نه پیامبر بزرگی همچون یعقوب اقدام به چنین کاری می‌ کرد، و نه قرآن به عنوان یک عمل شایسته یا حد اقل مجاز از آن یاد می‌ نمود.[1] علامه طباطبایی نیز در توضیح سجده در مقابل یوسف  می فرمایند: این سجده برای عبادت یوسف نبوده، بدلیل اینکه در میان سجده کنندگان در داستان یوسف شخصی بوده که در توحید، مخلَص بوده، و چیزی را شریک خدا نمی ‌گرفته، و او یعقوب (ع) است، دلیل دیگر اینکه اگر این سجده، سجده عبادت یوسف نبوده، " مسجود له" که یوسف است و به نص قرآن همان کسی است که به رفیق زندانیش گفت:" ما را نمی ‌رسد که چیزی را شریک خدا بگیریم" قطعا ایشان را از این عمل نهی می‌کرد، و نمی ‌گذاشت چنین کاری بکنند، ولی می ‌بینیم نهی نکرده، پس می‌ فهمیم سجده، عبادت او نبوده. و قطعا جز این منظوری نداشته ‌اند که یوسف را آیتی از آیات خدا دانسته و او را قبله در سجده و عبادت خود گرفتند، هم چنان که ما خدا را عبادت می‌ کنیم و کعبه را قبله خود می‌ گیریم و نماز و عبادت را بدان سو می ‌گذاریم، پس با کعبه، خدا عبادت می ‌شود نه کعبه و معلوم است که آیت خدا از آن نظر که آیه و نشانه است خودش اصلا نفسیت و استقلالی ندارد، پس اگر سجده شود جز صاحب نشانه یعنی خدا عبادت نشده، و کلام در این باره در چند جای این کتاب گذشت.[2]   [1]. تفسیر نمونه، ج‌10، ص: 82. [2]. ترجمه المیزان، ج‌11، ص: 338.
عنوان سوال:

چرا در بعضی موارد در سجده اسم ائمه برده می شود؟ آیا این سجده برای ائمه محسوب نمی شود؟


پاسخ:

در بیان مشروعیت این عمل داستان حضرت یوسف به خوبی گویاست.

حضرت یوسف (ع) در رویای خویش می بیند که:

(إِذْ قالَ یُوسُفُ لِأَبیهِ یا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لی‌ ساجِدینَ[یوسف/4] (به خاطر بیاور) هنگامی را که یوسف به پدرش گفت: (پدرم! من در خواب دیدم که یازده ستاره، و خورشید و ماه در برابرم سجده می ‌کنند!)
 
و بعد از سالهای رویای او این گونه تعبیر می شود که:

(وَ رَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَی الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً وَ قالَ یا أَبَتِ هذا تَأْویلُ رُءْیایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّی حَقًّا[یوسف/100] و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همگی بخاطر او به سجده افتادند و گفت: پدر! این تعبیر خوابی است که قبلًا دیدم پروردگارم آن را حقّ قرار داد!)

چنین سجده ای برای پرستش شخصی که به سمت او سجده می شود، نیست. همان گونه که سجده به سمت کعبه، برای پرستش کعبه نیست. بلکه این سجده به سمت یک نشانه الهی و برای عبادت خدای متعال است.

در تفسیر نمونه در این باره می نویسد: سجده به معنی پرستش و عبادت مخصوص خدا است، و برای هیچکس در هیچ مذهبی پرستش جایز نیست، و توحید عبادت که بخش مهمی از مساله توحید است که همه پیامبران به آن دعوت نمودند، مفهومش همین است. بنا بر این، نه یوسف که پیامبر خدا بود، اجازه می‌ داد که برای او سجده و عبادت کنند و نه پیامبر بزرگی همچون یعقوب اقدام به چنین کاری می‌ کرد، و نه قرآن به عنوان یک عمل شایسته یا حد اقل مجاز از آن یاد می‌ نمود.[1]

علامه طباطبایی نیز در توضیح سجده در مقابل یوسف  می فرمایند: این سجده برای عبادت یوسف نبوده، بدلیل اینکه در میان سجده کنندگان در داستان یوسف شخصی بوده که در توحید، مخلَص بوده، و چیزی را شریک خدا نمی ‌گرفته، و او یعقوب (ع) است، دلیل دیگر اینکه اگر این سجده، سجده عبادت یوسف نبوده، " مسجود له" که یوسف است و به نص قرآن همان کسی است که به رفیق زندانیش گفت:" ما را نمی ‌رسد که چیزی را شریک خدا بگیریم" قطعا ایشان را از این عمل نهی می‌کرد، و نمی ‌گذاشت چنین کاری بکنند، ولی می ‌بینیم نهی نکرده، پس می‌ فهمیم سجده، عبادت او نبوده.

و قطعا جز این منظوری نداشته ‌اند که یوسف را آیتی از آیات خدا دانسته و او را قبله در سجده و عبادت خود گرفتند، هم چنان که ما خدا را عبادت می‌ کنیم و کعبه را قبله خود می‌ گیریم و نماز و عبادت را بدان سو می ‌گذاریم، پس با کعبه، خدا عبادت می ‌شود نه کعبه و معلوم است که آیت خدا از آن نظر که آیه و نشانه است خودش اصلا نفسیت و استقلالی ندارد، پس اگر سجده شود جز صاحب نشانه یعنی خدا عبادت نشده، و کلام در این باره در چند جای این کتاب گذشت.[2]
 
[1]. تفسیر نمونه، ج‌10، ص: 82.
[2]. ترجمه المیزان، ج‌11، ص: 338.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین