بلی معاد جسمانی است و ما معتقدیم انسان - که مجموعه‌ای از روح و جسم است - مجموعا محشور خواهد شد و این طور نیست که روح تنها محشور و مؤاخذ گردد و انسان در قیامت، روح بدون جسم باشد. همچنین درست است که حقیقت انسان روح و نفس او؛ یعنی،جنبه‌های تجردی او است و نه حیثیت مادی او؛ ولی در عین حال این نکته بسیار مهم را نباید فراموش کرد که انسان، در هر صورت، ترکیبی از جسم و روح است و ترکیب او هم، یک ترکیب اعتباری (مانند ترکیب نخود و لوبیا) نیست که هر یک وجود مستقلّی داشته باشند. ترکیب انسان از جسم و روح، یک ترکیب حقیقی است؛ ترکیبی که حقیقت واحدی را تشکیل می‌دهند. انسان، یک موجود واحد است که باطن او جنبه‌های تجردی و روحانی او و ظاهر او، همین بدن مادی و جسمانی او است. در واقع ترکیب روح و جسم در انسان، شبیه ترکیب اکسیژن و هیدروژن در آب است. آب نه هیدروژن است و نه اکسیژن. آب، آب است؛ ولی در عین حال از اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده است؛ منتهی وقتی این دو عنصر با هم ترکیب می‌شوند و وحدت می‌یابند، عنصر جدید دیگری ظهور می‌کند که (آب) نامیده می‌شود. این آب یک حقیقت واحد بیش نیست. ترکیب در انسان هم به همین صورت است؛ یعنی، انسان حقیقت واحدی است که از وحدت یافتن جسم و روح، تشکیل شده است. در قیامت هم همین انسان، مورد محاسبه و معاقبه واقع خواهد شد. ازاین‌رو نمی‌توان گفت که تنها روح او باید عذاب شود و یا جسم او.کسی هم که در دنیا زندگی کرده دستش به گناهی آلوده شده است، همین انسان است. هم چنین نمی‌توان گفت که روح او گناه کرده است و نه جسم او. اگر روح و جسم در انسان، تفکیک شود، دیگر حقیقتی به نام انسان - که صاحب اراده و اختیار و تکلیف و مسؤولیت باشد - وجود نخواهد داشت. انسان دارای جسم و روح و زندگی است که مختار، مکلف و مسؤول است و در آخرت مورد محاسبه و پاداش و جزا واقع خواهد شد. موضوع تمامی قضایایی که در قرآن کریم و روایات اسلامی وجود دارد و راجع به تکالیف شرعی انسان است و به او وعده بهشت یا وعده جهنم داده شده است، انسان است، نه روح تنها و یا جسم فقط. حال اگر گفته می‌شود: حقیقت انسان روح او است و نه جسم او؛ به این دلیل است که رابطه جسم و روح، رابطه ظاهر و باطن است. روح از این جهت که باطن انسان است، از وجود حقیقی‌تری نسبت به جسم - که ظاهر او است - برخوردار می‌باشد؛ مانند حق تعالی که رابطه‌اش با جهان مظهری، همان رابطه باطن و ظاهر است. از این رو گفته می‌شود که حقیقت هستی، او است و غیر او، هر چه هست همه مظاهر و افعال و آثار او می‌باشند. برای مطالعه بیشتر ر.ک: ترجمه تفسیر المیزان، ج 13، ص 291؛ تفسیر نمونه، ج 2، ص 307 eporsesh.com
اگر معاد جسمانی است با توجه به اینکه روح حقیقت وجودی انسان است چرا جسم انسان عذاب می شود؟
بلی معاد جسمانی است و ما معتقدیم انسان - که مجموعهای از روح و جسم است - مجموعا محشور خواهد شد و این طور نیست که روح تنها محشور و مؤاخذ گردد و انسان در قیامت، روح بدون جسم باشد. همچنین درست است که حقیقت انسان روح و نفس او؛ یعنی،جنبههای تجردی او است و نه حیثیت مادی او؛ ولی در عین حال این نکته بسیار مهم را نباید فراموش کرد که انسان، در هر صورت، ترکیبی از جسم و روح است و ترکیب او هم، یک ترکیب اعتباری (مانند ترکیب نخود و لوبیا) نیست که هر یک وجود مستقلّی داشته باشند. ترکیب انسان از جسم و روح، یک ترکیب حقیقی است؛ ترکیبی که حقیقت واحدی را تشکیل میدهند. انسان، یک موجود واحد است که باطن او جنبههای تجردی و روحانی او و ظاهر او، همین بدن مادی و جسمانی او است. در واقع ترکیب روح و جسم در انسان، شبیه ترکیب اکسیژن و هیدروژن در آب است. آب نه هیدروژن است و نه اکسیژن. آب، آب است؛ ولی در عین حال از اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده است؛ منتهی وقتی این دو عنصر با هم ترکیب میشوند و وحدت مییابند، عنصر جدید دیگری ظهور میکند که (آب) نامیده میشود. این آب یک حقیقت واحد بیش نیست. ترکیب در انسان هم به همین صورت است؛ یعنی، انسان حقیقت واحدی است که از وحدت یافتن جسم و روح، تشکیل شده است. در قیامت هم همین انسان، مورد محاسبه و معاقبه واقع خواهد شد. ازاینرو نمیتوان گفت که تنها روح او باید عذاب شود و یا جسم او.کسی هم که در دنیا زندگی کرده دستش به گناهی آلوده شده است، همین انسان است. هم چنین نمیتوان گفت که روح او گناه کرده است و نه جسم او. اگر روح و جسم در انسان، تفکیک شود، دیگر حقیقتی به نام انسان - که صاحب اراده و اختیار و تکلیف و مسؤولیت باشد - وجود نخواهد داشت. انسان دارای جسم و روح و زندگی است که مختار، مکلف و مسؤول است و در آخرت مورد محاسبه و پاداش و جزا واقع خواهد شد. موضوع تمامی قضایایی که در قرآن کریم و روایات اسلامی وجود دارد و راجع به تکالیف شرعی انسان است و به او وعده بهشت یا وعده جهنم داده شده است، انسان است، نه روح تنها و یا جسم فقط.
حال اگر گفته میشود: حقیقت انسان روح او است و نه جسم او؛ به این دلیل است که رابطه جسم و روح، رابطه ظاهر و باطن است. روح از این جهت که باطن انسان است، از وجود حقیقیتری نسبت به جسم - که ظاهر او است - برخوردار میباشد؛ مانند حق تعالی که رابطهاش با جهان مظهری، همان رابطه باطن و ظاهر است. از این رو گفته میشود که حقیقت هستی، او است و غیر او، هر چه هست همه مظاهر و افعال و آثار او میباشند.
برای مطالعه بیشتر ر.ک: ترجمه تفسیر المیزان، ج 13، ص 291؛ تفسیر نمونه، ج 2، ص 307
eporsesh.com
- [سایر] در روز قیامت با توجه به اینکه گفته می شود مردگان از گور برمی خیزند، آیا معاد جسمانی است؟ در دوزخ آیا انسان جسم هم دارد و جسم انسان عذاب می شود؟ با توجه به اینکه خداوند متعال جسم انسان را از گل آفرید و در بهشت قرار داد، آیا در بهشت انسان جسم هم دارد و اگر دارد مسائلی مانند خوردن و دفع کردن چگونه خواهد بود؟
- [سایر] معاد فقط برای انسان است یا همه موجودات؟ در قیامت، انسان فقط با روح خود محشور میشود، یا جسم و روح؛ و اگر جسم و روح است، پس چه فرقی با این دنیا دارد؟
- [سایر] اگر معاد جسمانی باشد چگونه جسم متحوّل و فرسوده نمی شود؟
- [سایر] آیا زمین به اندازه جسم تمام آدمیان که در آن زیسته اند برای معاد جسمانی خاک دارد؟
- [سایر] اگر اراده انسان بر خیر یا شر به واسطه فرمان روح است، پس چرا جسم او عذاب می شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] فشار قبر بر روی جسم است یا روح؟
- [سایر] با توجه به معاد جسمانی، دفع فضولات چگونه خواهد بود؟
- [سایر] چون اعتقاد به معاد جسمانی از اصول اعتقادات هست، آیا این جسم؛ جسم مثالی و برزخی است و یا همین جسم مادی؟ خواهشمند هستیم فی الجمله بفرمایید به کدام معتقد باشیم؟
- [سایر] فشار قبر، بر جسم است یا بر روح )با توجه به این که روح توسط عزرائیل قبض شده است( - آیا سؤال و جواب قبر، در همین قبر خاکی رخ میدهد؟
- [سایر] اگر معاد جسمانی است، چطور ملیاردها انسان در قیامت محشور می گردند؟
- [آیت الله جوادی آملی] .طلاکاری مسجد, مکروه است; نیز تصویر صورت های دارای روح, مانند انسان و حیوان, کراهت دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اجزایی را که روح دارد اگر از بدن انسان یا حیوان زنده جدا کنند نجس است، هرچند گوشت کمی باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] بنابر احتیاط واجب زینت کردن مسجد به طلا حرام و همچنین بنابر احتیاط واجب، نباید صورت چیزهایی که مثل انسان وحیوان روح دارد، در مسجد نقش کنند ونقاشی چیزهائی که روح ندارد مثل گل وبوته مکروه است.
- [آیت الله وحید خراسانی] زینت کردن مسجد به طلا و صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد بنابر احتیاط واجب جایز نیست و نقاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته مکروه است
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بنابر احتیاط واجب نباید مسجد را به طلا زینت کنند و همچنین نباید بنابر احتیاط صورت چیزهائی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند، ولی نقّاشی چیزهائی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله سبحانی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند. و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زینت کردن مسجد به طلا حرام است بنابر احتیاط واجب، و هم چنین است نقش کردن مسجد به صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله نوری همدانی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت یزهائی که مثل انسان و حیوان روح در مسجد نقش کنند و نقاشی چیزهائی که روح ندارد ، مثل گل و بوته مکروه است .
- [امام خمینی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند. و همچنین نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند، و نقاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته، مکروه است.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر احتیاط واجب نباید مسجد را با طلا زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزهایی را که مثل انسان و حیوان روح دارند، در مسجد نقش کنند و نقاشی چیزهایی که روح ندارند، مثل گُل و بوته مکروه است.