انسان موجودی مختار است و می تواند مدام انتخاب کند. در هر گامی، دو راهی ای دارد که می تواند یکی را برگزیند. این چیزی است که همگان، آن را تجربه کرده اند. و حتی طفلی دو ساله هم، توان انتخاب را می فهمد. برای همین اگر او را از داغی چیزی بترسانیم، به آن نزدیک نمی شود. با این حال جالب است بدانیم که متفکرانی، اختیار بشر را انکار کرده و قائل به جبر شده اند. با این تفکر و نظر آنها موافق نیستیم، اما بد نیست چرایی طرح چنین سخنانی از جانب آنها را بفهمیم، چرا که این گونه افراد بی دلیل سخن نمی گویند، هر چند به اشتباه رفته باشند و واقعیت را غلط تحلیل کرده باشند. واقعیتی که آنها یافته اند، این بوده که انسان ها، در پس انتخاب هایشان، تحت تاثیر عوامل مختلفی هستند. از تاثیر روشن آموزش های خانواده و جامعه تا تاثیرهای مخفی تری که انسان از ژنتیک و والدین خود دارد. تا جایی که عصبانیت از پدری، به پسری می رسد. حتی غذایی که انسان می خورد، هم در انتخاب ها و فضای اختیارش اثر می گذارد. اما این دسته از متفکران اشتباه کرده اند، چون تنها یک گام از نگاه بسیط اولیه فراتر رفته اند، و واقعیتی که دیده اند، را درست تحلیل نکرده اند. به همین خاطر با دو سوال ساده، می توان تمام تحلیل هایشان را نقش آب کرد. که پس چرا دو دوقلوی همسان این قدر متفاوت عمل می کنند؟ چرا دو فرزند خانواده با والدین و تربیت مشترک، راهی متضاد برمی گزینند؟ و چرا انسانی بر خلاف محیط و اجتماع خود، راهی جدید می پوید و حتی می تواند یک تنه مسیر اجتماع را عوض کند؟ بله انسان، تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد، اماعوامل زمینه ساز انتخاب او هستند، نه آنکه او را مجبور کنند، چون همه این عوامل به یک سو نمی کشانند، بلکه هر عاملی به یک سمت می خواند. و همین تضادهای عوامل، انسان را بر سر دو راهی ها و چند راهی ها قرار می دهد که در نهایت خودش انتخاب می کند. خانواده، برای انتخاب گزینه ای تعلیم داده اند، اما دوست به سمت دیگر می خواند. رسانه های رسمی گزینه ای را درست می دانند، اما رسانه های غیر رسمی گزینه متضاد را مطلوب نشان می دهند. و در این میان انسانی که انتخاب های خود را هوشمندانه تر کند، و کمتر به سمت عامل قوی تر برود، از قوه اختیار خود بیشتر بهره برده است. با این توضیح معلوم می شود که نمی توان دینداری را تحت جبر محیطی دانست، خصوصا که بسیاری خلاف محیط عمل می کنند. در ضمن امروزه با تمدن غربی و رسانه های آن، افرادی که غیر هوشمندانه تر عمل می کنند، عموما تحت القائات آنان، به سمت بی دینی می روند. و می توان به وضوح تقلیدی بودن گفتارهایشان را هم دریافت. چه برسد به انتخاب هایی که حتی در مدل مو و لباس و سبک زندگی، تقلیدی بودن ان بسیار واضح تر است.
انسان موجودی مختار است و می تواند مدام انتخاب کند. در هر گامی، دو راهی ای دارد که می تواند یکی را برگزیند. این چیزی است که همگان، آن را تجربه کرده اند. و حتی طفلی دو ساله هم، توان انتخاب را می فهمد. برای همین اگر او را از داغی چیزی بترسانیم، به آن نزدیک نمی شود.
با این حال جالب است بدانیم که متفکرانی، اختیار بشر را انکار کرده و قائل به جبر شده اند.
با این تفکر و نظر آنها موافق نیستیم، اما بد نیست چرایی طرح چنین سخنانی از جانب آنها را بفهمیم، چرا که این گونه افراد بی دلیل سخن نمی گویند، هر چند به اشتباه رفته باشند و واقعیت را غلط تحلیل کرده باشند.
واقعیتی که آنها یافته اند، این بوده که انسان ها، در پس انتخاب هایشان، تحت تاثیر عوامل مختلفی هستند.
از تاثیر روشن آموزش های خانواده و جامعه تا تاثیرهای مخفی تری که انسان از ژنتیک و والدین خود دارد. تا جایی که عصبانیت از پدری، به پسری می رسد.
حتی غذایی که انسان می خورد، هم در انتخاب ها و فضای اختیارش اثر می گذارد.
اما این دسته از متفکران اشتباه کرده اند، چون تنها یک گام از نگاه بسیط اولیه فراتر رفته اند، و واقعیتی که دیده اند، را درست تحلیل نکرده اند.
به همین خاطر با دو سوال ساده، می توان تمام تحلیل هایشان را نقش آب کرد.
که پس چرا دو دوقلوی همسان این قدر متفاوت عمل می کنند؟
چرا دو فرزند خانواده با والدین و تربیت مشترک، راهی متضاد برمی گزینند؟
و چرا انسانی بر خلاف محیط و اجتماع خود، راهی جدید می پوید و حتی می تواند یک تنه مسیر اجتماع را عوض کند؟
بله انسان، تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد، اماعوامل زمینه ساز انتخاب او هستند، نه آنکه او را مجبور کنند، چون همه این عوامل به یک سو نمی کشانند، بلکه هر عاملی به یک سمت می خواند.
و همین تضادهای عوامل، انسان را بر سر دو راهی ها و چند راهی ها قرار می دهد که در نهایت خودش انتخاب می کند.
خانواده، برای انتخاب گزینه ای تعلیم داده اند، اما دوست به سمت دیگر می خواند.
رسانه های رسمی گزینه ای را درست می دانند، اما رسانه های غیر رسمی گزینه متضاد را مطلوب نشان می دهند.
و در این میان انسانی که انتخاب های خود را هوشمندانه تر کند، و کمتر به سمت عامل قوی تر برود، از قوه اختیار خود بیشتر بهره برده است.
با این توضیح معلوم می شود که نمی توان دینداری را تحت جبر محیطی دانست، خصوصا که بسیاری خلاف محیط عمل می کنند.
در ضمن امروزه با تمدن غربی و رسانه های آن، افرادی که غیر هوشمندانه تر عمل می کنند، عموما تحت القائات آنان، به سمت بی دینی می روند. و می توان به وضوح تقلیدی بودن گفتارهایشان را هم دریافت. چه برسد به انتخاب هایی که حتی در مدل مو و لباس و سبک زندگی، تقلیدی بودن ان بسیار واضح تر است.
- [سایر] فرق بین مذهب ارتدکس و کاتولیک در دین مسیح چیست؟ آیا در دین مسیح (ع) مذهب دیگری وجود دارد؟
- [سایر] تعریف دین ، مذهب ، ملت و شریعت چیست؟
- [سایر] قاعده وهن دین و یا وهن مذهب را توضیح دهید.
- [سایر] چرا باید به جای دین، به مذهب ملتزم شویم؟
- [سایر] دین و نژاد و اساس تغییر مذهب یهودی چگونه است؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا انکار ضروری دین یا ضروری مذهب، به جهت این که ضروری دین یا ضروری مذهب است، موجب ارتداد میشود یا به جهت این که موجب تکذیب پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله است؟
- [سایر] کلمه مذهب یعنی چه و برای تداوم دین خود باید چه کرد؟
- [سایر] اصول دین با اصول مذهب چه تفاوتی دارد و ترتیب صحیح آن کدام است؟
- [سایر] دین، شرع، مذهب چه تفاوتی به لحاظ لغت و اصطلاح دارند؟
- [سایر] نقش ژنتیک ، جغرافیا ، غذا و اراده در تقلید آگاهانه و تقلید کورکورانه چیست؟
- [امام خمینی] مرتبه سوم توسل به زور و جبر است، پس اگر بداند یا اطمینان داشته باشد که ترک منکر نمیکند یا واجب را به جا نمیآورد مگر با اعمال زور و جبر، واجب است لکن باید تجاوز از قدر لازم نکند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر میت خواهر و برادر نداشته باشد سهم ارث انان را به اولادشان می دهند و سهم برادر زاده و خواهر زاده مادری به طور مساوی بین انان قسمت می شود و از سهمی که به برادر زاده و خواهر زاده پدری یا پدر و مادری می رسد هر پسری دو برابر دختر می برد هرچند احوط رجوع به صلح است
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زن بفهمد شوهرش برادر زاده و خواهر زادة او را عقد کرده و حرفی نزند ؛ چنانچه بعداً رضایت ندهد عقد آنان باطل است .
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر زن بفهمد شوهرش برادر زاده یا خواهر زاده او را عقد کرده وحرفی نزند چنانچه بعداً رضایت ندهد، عقد آنان باطل است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مرتبه سوم توسل به زور و جبر است، پس اگر بداند یا اطمینان داشته باشد که ترک منکر نمی کند یا واجب را بجا نمی آورد مگر با اعمال زور و جبر، واجب است لکن باید تجاوز از قدر لازم نکند.
- [آیت الله سیستانی] بنا بر مذهب شافعی، کسی که چیزی میخرد و سپس آن را میبیند، میتواند از خیار رؤیت استفاده کند، گرچه مبیع طبق اوصاف مذکور باشد، در صورتی که از نظر مذهب امامیه، مشتری نمیتواند در این فرض از خیار رؤیت استفاده کند. حال اگر مذهب شافعی بر امامیه نافذ باشد به گونهای که مشتری شافعی مذهب، در اینگونه موارد از این خیار در مورد فروشنده امامی مذهب استفاده میکند، مشتری امامی نیز میتواند مقابلهبهمثل کند و طبق قاعده مقاصّه نوعی، در مورد فروشنده شافعی مذهب، از این قاعده استفاده کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر زن از شیر مربوط به شوهر خود کسانی را که در زیر گفته می شود شیر دهد شوهرش بر او حرام نمی شود، ولی بهتر است این کار را نکند: 1 برادر و خواهر خودش را. 2 عمو و عمه و دایی و خاله خودش را. 3 عمو زاده و دایی زاده خود را. 4 برادر زاده خود را. 5 برادر شوهر یا خواهر شوهر خود را. 6 خواهر زاده خود، یا خواهر زاده شوهرش را. 7 عمو و عمه و دایی و خاله شوهرش را. 8 نوه زن دیگر شوهر را.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر میّت خواهر وبرادر نداشته باشد، سهم ارث آنان را به اولادشان میدهند وسهم برادر زاده وخواهر زاده مادری بطور مساوی بین آنان قسمت میشود و از سهمی که به برادر زاده وخواهر پدری یا پدری ومادریمی رسد، هر پسری دو برابر دختر میبرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زن بفهمد شوهرش برادر زاده یا خواهر زاده او را عقد کرده و حرفی نزند، چنانچه بعداً رضایت ندهد عقد آنان باطل است، بلکه اگر از حرف نزدنش معلوم باشد که باطناً راضی بوده احتیاط واجب آن است که شوهرش از برادر زاده او جدا شود مگر آنکه اجازه دهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر زن بفهمد شوهرش برادر زاده یا خواهر زاده اورا عقد کرده و حرفی نزند و حرف نزدنش کاشف از رضایت او نباشد چنانچه بعد رضایت ندهد عقد انان باطل است