تلاش انسان برای کسب ما یحتاج خود، بخش عمده ای از زندگی اش را در بر می گیرد. به گونه ای که دغدغه بسیاری در خوراک، پوشاک و مسکن خلاصه می شود! بگذریم از آنکه عده ای چون مجانین [1] فارغ از نیازهایشان صرفا به دنبال جمع آوری هر چه بیشتر مال هستند. کشاورز، چندین ماه تلاش می کند، تا خوشه گندم را به ثمر برساند و پس از آن باید با مشقات فراوان گندم را به آرد تبدیل کرد و سپس با زحمتی دیگر، آن را به نان تبدیل کرد. تا بتوانیم شکمی سیر کنیم! پشم گوسفندان با زحمت چیده می شود و در فرآیندی سخت به نخ تبدیل شده و با زحمتی دیگر، نخ به پوشاک تبدیل می شود تا بتوانیم تن مان را بپوشانیم! و ... حال آنکه خدای متعال می توانست ما را بی نیاز از این زحمات بیافریند! همان گونه که در ابتدای امر، پدر و مادرمان (آدم و حوا) چنین زندگی کرده اند. إِنَّ لَکَ أَلاَّ تَجُوعَ فیها وَ لا تَعْری [ طه/118] در حقیقت برای تو در آنجا این [امتیاز] است که نه گرسنه می شوی و نه برهنه می مانی. حتی بعد از هبوط انسان نیز، گروههایی بوده اند که نیازی به تلاش فراوان جهت تامین غذا نداشته اند! وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوی کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ [بقره/57] بر شما (بنی اسرائیل) (گزانگبین) و (بلدرچین) فرو فرستادیم [و گفتیم:] (از خوراکیهای پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم، بخورید.) با این حال چرخه عمومی زندگی انسان، نیاز شدید و ضروری به کسب و تلاش، برای تامین این مایحتاج است. و برای فهم حکمت این امر ابتدا به مثالی اشاره می کنیم: در کلاس سی نفره، ممکن است پنج نفر نمره یکسانی از یک امتحان کسب کنند که این نمره به خوبی گویای توانایی های آنان و تفاوت آن پنج نفر با یکدیگر نیست! حال اگر معیار سنجش در کنکوری که بیش از یک میلیون نفر در آن شرکت می کنند، چنین باشد، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ اینجاست که نیاز به پیچیدگی محک ها بیشتر شده، تا تفاوت افراد به خوبی روشن شود. و عیار هر کس، مشخص گردد. شاید یکی از حکمت های وابسته کردن انسان به تلاش در دنیای مادی، همین امر باشد! وقتی انسان ناچار می شود توجه خود را به مسائل مادی معطوف کند و در عین حال از او خواسته می شود از عالم معنا باز نماند، عیار مدعیان ایمان محک می خورد. و مشخص می گردد که هر کس چه رتبه ای در ایمان دارد. در حالی که اگر بنا بود یکسره از دنیا کناره بگیریم، کار بسیار آسان تر بود. از همین رو در مدح مومنان گفته شده است: رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ [ نور/37] مردانی که نه تجارت و نه داد و ستدی، آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات، به خود مشغول نمی دارد، و از روزی که دلها و دیده ها در آن زیر و رو می شود می هراسند. و همین می تواند معنای احادیث متعدد را روشن کند که چرا فرموده اند: امام صادق علیه السّلام فرمود: کسی که برای اهل خانواده خویش کوشش می کند و از راه حلال معیشت آنان را ترتیب می دهد اجرش مطابق مجاهد فی سبیل اللَّه است. [2] پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمود: عبادت هفتاد جزء دارد، و از همه بهتر تلاش جهت بدست آوردن روزی حلال است. [3] و همین گردنه سخت است، که بهترین دام شکار شیطان شده است: امام صادق علیه السّلام فرمود: که ابلیس میگوید در باره آدمیزاده اگر درمانده شوم در سه چیز کامروا می شوم، مال ناروائی بدست آوردن، حق مال حلال را ندادن، و آن را در ناروا صرف کردن.[4] [1]: رک: ترجمه المیزان، ج2، ص 629 [2]:من لا یحضره الفقیه، ج3، ص168 [3]: معانی الأخبار، ص367 [4]: بحار الأنوار، ج60، ص 223
تلاش انسان برای کسب ما یحتاج خود، بخش عمده ای از زندگی اش را در بر می گیرد. به گونه ای که دغدغه بسیاری در خوراک، پوشاک و مسکن خلاصه می شود! بگذریم از آنکه عده ای چون مجانین [1] فارغ از نیازهایشان صرفا به دنبال جمع آوری هر چه بیشتر مال هستند.
کشاورز، چندین ماه تلاش می کند، تا خوشه گندم را به ثمر برساند و پس از آن باید با مشقات فراوان گندم را به آرد تبدیل کرد و سپس با زحمتی دیگر، آن را به نان تبدیل کرد. تا بتوانیم شکمی سیر کنیم!
پشم گوسفندان با زحمت چیده می شود و در فرآیندی سخت به نخ تبدیل شده و با زحمتی دیگر، نخ به پوشاک تبدیل می شود تا بتوانیم تن مان را بپوشانیم!
و ...
حال آنکه خدای متعال می توانست ما را بی نیاز از این زحمات بیافریند! همان گونه که در ابتدای امر، پدر و مادرمان (آدم و حوا) چنین زندگی کرده اند.
إِنَّ لَکَ أَلاَّ تَجُوعَ فیها وَ لا تَعْری [ طه/118] در حقیقت برای تو در آنجا این [امتیاز] است که نه گرسنه می شوی و نه برهنه می مانی.
حتی بعد از هبوط انسان نیز، گروههایی بوده اند که نیازی به تلاش فراوان جهت تامین غذا نداشته اند!
وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوی کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ [بقره/57] بر شما (بنی اسرائیل) (گزانگبین) و (بلدرچین) فرو فرستادیم [و گفتیم:] (از خوراکیهای پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم، بخورید.)
با این حال چرخه عمومی زندگی انسان، نیاز شدید و ضروری به کسب و تلاش، برای تامین این مایحتاج است. و برای فهم حکمت این امر ابتدا به مثالی اشاره می کنیم:
در کلاس سی نفره، ممکن است پنج نفر نمره یکسانی از یک امتحان کسب کنند که این نمره به خوبی گویای توانایی های آنان و تفاوت آن پنج نفر با یکدیگر نیست! حال اگر معیار سنجش در کنکوری که بیش از یک میلیون نفر در آن شرکت می کنند، چنین باشد، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ اینجاست که نیاز به پیچیدگی محک ها بیشتر شده، تا تفاوت افراد به خوبی روشن شود. و عیار هر کس، مشخص گردد.
شاید یکی از حکمت های وابسته کردن انسان به تلاش در دنیای مادی، همین امر باشد! وقتی انسان ناچار می شود توجه خود را به مسائل مادی معطوف کند و در عین حال از او خواسته می شود از عالم معنا باز نماند، عیار مدعیان ایمان محک می خورد. و مشخص می گردد که هر کس چه رتبه ای در ایمان دارد. در حالی که اگر بنا بود یکسره از دنیا کناره بگیریم، کار بسیار آسان تر بود. از همین رو در مدح مومنان گفته شده است:
رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ [ نور/37] مردانی که نه تجارت و نه داد و ستدی، آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات، به خود مشغول نمی دارد، و از روزی که دلها و دیده ها در آن زیر و رو می شود می هراسند.
و همین می تواند معنای احادیث متعدد را روشن کند که چرا فرموده اند:
امام صادق علیه السّلام فرمود: کسی که برای اهل خانواده خویش کوشش می کند و از راه حلال معیشت آنان را ترتیب می دهد اجرش مطابق مجاهد فی سبیل اللَّه است. [2]
پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمود: عبادت هفتاد جزء دارد، و از همه بهتر تلاش جهت بدست آوردن روزی حلال است. [3]
و همین گردنه سخت است، که بهترین دام شکار شیطان شده است:
امام صادق علیه السّلام فرمود: که ابلیس میگوید در باره آدمیزاده اگر درمانده شوم در سه چیز کامروا می شوم، مال ناروائی بدست آوردن، حق مال حلال را ندادن، و آن را در ناروا صرف کردن.[4]
[1]: رک: ترجمه المیزان، ج2، ص 629
[2]:من لا یحضره الفقیه، ج3، ص168
[3]: معانی الأخبار، ص367
[4]: بحار الأنوار، ج60، ص 223
- [سایر] خداوند خلق میکند انسان هم این کار را میکند! فرق بین این دو خلق چیست؟
- [سایر] خداوند انسان را با چه هدفی خلق کرد؟
- [سایر] چرا تعابیر قرآن درباره ماده اولیه خلق انسان متفاوت است؟
- [سایر] اگر انسان آزاد خلق شده، چرا دین انسان رو محدود می کند؟
- [سایر] چرا خدا دنیا را به گونه ای خلق نکرد که جنگ و فقر و بی اخلاقی و ستم و ... در آن نباشد؟
- [سایر] آیا خداوند انسان یا ماده را بدون واسطه خلق کرده است؟ نقش واسطه فیض در خلقت انسان چیست؟
- [سایر] منظور از اینکه خداوند سیر تکاملی انسان را در هفت روز یا مرحله خلق کرد چیست؟
- [سایر] به نام خدا، سلام. آیا روح هر انسان پیش از بدن جسمانی خلق شده یا برعکس؟
- [سایر] چرا خدا شیطان را از آتش خلق کرد و انسان را از خاک آفرید ؟
- [سایر] خداوند که می دانست ابلیس انسان ها را گمراه می کند , چرا او را خلق کرد ؟
- [آیت الله وحید خراسانی] بیمه انواع و اقسام متعددی دارد مانند بیمه حیات و بیمه سلامت و بیمه مال و چون حکم انها یکی است نیازی به بیان اقسام و انواع ان نیست
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مالی به ارث به انسان برسد و بداند کسی که این مال از او به ارث رسیده خمس آن را نداده، باید خمس آن را بدهد؛ و نیز اگر در خود آن مال خمس نباشد ولی وارث بداند کسی که آن مال از او به ارث رسیده، خمس بدهکار است، باید به گونهای بدهکاری او را برطرف سازد، خواه از مال میّت بدهد یا از مال خود خمس را داده و بعد، از مال میّت بردارد، یا از مال خود به گونه مجّانی بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر دشمن بر سرزمین مسلمانان و سرحدّات آن هجوم نماید، بر همه مسلمانان واجب است به هر وسیله ممکن و نثار جان و مال از آن دفاع کنند و در دفاع، به اجازه حاکم شرع نیازی نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر خمس مال حلال مخلوط به حرام را صدقه دهد، یا مالی که صاحبش را نمیشناسد صدقه بدهد، چنانچه صاحبش پیدا شود، باید به مقدار مالش به او بدهد و اگر مقدار مال مشخّص نبوده باید مقدار قطعی مال وی را با نصف مقدار مشکوک به او بدهد، البتّه هر مقدار از صدقه را که صاحب مال به آن راضی شود، نیازی نیست به وی بدهد.
- [آیت الله سبحانی] اگر دو نفر بخواهند با هم شرکت کنند، چنانچه هر کدام مقداری از مال خود را با مال دیگری به طوری مخلوط کند که از یکدیگر تشخیص داده نشود شرکت حاصل می شود و نیازی به صیغه عربی و غیره نیست ولی برای تعیین حدود کار و شرائط، باید به طور زبانی و یا کتبی تعیین شود.
- [آیت الله سبحانی] اگر شریک، چیزی را نسیه برای خود بخرد، نفع و ضررش مال خود اوست ولی اگر برای شرکت بخرد در صورتی که معامله نسیه خلاف متعارف نباشد معامله صحیح و نیازی به اجازه شریک دیگر ندارد، نفع و ضررش مال هر دوی آنان است.
- [آیت الله سبحانی] اگر دو نفر بخواهند با هم شرکت کنند، چنانچه هر کدام مقداری از مال خود را با مال دیگری به طوری مخلوط کند که از یکدیگر تشخیص داده نشود شرکت حاصل می شود و نیازی به صیغه عربی و غیره نیست ولی برای تعیین حدود کار و شرائط، باید به طور زبانی و یا کتبی تعیین شود.
- [آیت الله سبحانی] اگر شریک، چیزی را نسیه برای خود بخرد، نفع و ضررش مال خود اوست ولی اگر برای شرکت بخرد در صورتی که معامله نسیه خلاف متعارف نباشد معامله صحیح و نیازی به اجازه شریک دیگر ندارد، نفع و ضررش مال هر دوی آنان است.
- [آیت الله علوی گرگانی] انسان اگرچه مخارج عائله خود را از مال حرام بدهد، باید فطره آنان را از مال حلال بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] انسان اگر چه مخارج عیالاتش را از مال حرام بدهد باید فطره انان را از مال حلال بدهد