قرآن درباره چگونگی آفرینش انسان بیان های گوناگونی دارد. چون خلق انسان نخستین (آدم و حوا) با خلق فرزندان او متفاوت بوده است و از سویی نیز هر کدام از این دو در چندین مرحله خلق شده اند که بیانات قرآنی با تعابیر مختلف این مراحل را نیز نشان می دهد: آیات ذیل تفاوت خلقت انسان های اولیه با فرزندان آن را بیان می کند: (بَدَأَ خَلْقَ الْانسَانِ مِن طِینٍ * ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلالَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِینٍ؛[سجده/8و7] آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد، سپس نسل او را از چکیده ای از آبی پست مقرر داشت.) (فَإِنَّا خَلَقْنَاکمُ مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ؛[حج/5] ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه) (رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنهْا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنهْمَا رِجَالا کَثِیرًا وَ نِسَاءً؛[نساء/1] خداوندگاری که شما را از یک شخص آفرید و جفتش را از او آفرید و از آن رو، مردان و زنان بسیاری رادر زمین پراکند.) آفرینش حضرت آدم و حوا از خاک بوده و همین خاک مراحل مختلفی را طی کرده است: (هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الارْضِ وَ اسْتَعْمَرَکمُْ فِیهَا؛[هود/61] اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادی آن را به شما واگذاشت) (إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَّازِبِ؛[صافات/11] ما آنان را از گل چسبندهای آفریدیم!) (لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ؛[حجر/26] ما انسان را از گِل خشکیده ای (همچون سفال) که از گِل بد بوی (تیره رنگی) گرفته شده بود آفریدیم!) (خَلَقَ الْانسَانَ مِن صَلْصَلٍ کاَلْفَخَّارِ؛[رحمان/14] انسان را از گِل خشکیدهای همچون سفال آفرید.) سید بن طاووس به نقل از صحف ادریس مراحل خلقت آدم را این گونه بیان کرده است: خدا جل جلاله زمین را معرفی کرد که از آن خلقی آفریند، ... عزرائیل را مأمور کرد ...و (عزرائیل) مشتی از خاک طبق فرمان خدا برگرفت، ... و خدا فرشتهای را فرمود تا گل آدم را خمیر کرد و بهم زد و خدا آن را چهل سال در خمیر نگهداشت، سپس آن را چسبنده نمود سپس سیاه و بدبو کرد تا چهل سال سپس آن را خشکیده و چون گل کوزه کرد تا چهل سال سپس از صد و بیست سال که گل آدم را خمیر کرده بود به فرشتهها فرمود: راستی من آفریننده آدمی هستم از گل، و چون او را ساختم و از روح خود در آن دمیدم همه برایش بسجده افتید.[1] البته در برخی از روایات نیز تعبیر بیانات قرآن درباره ماده اولیه خلق، به مراحل مختلف مرتبط نشده، بلکه به افراد مختلف و دسته های انسان ها مرتبط شده است. امام سجاد (ع) فرمودند: (الطِّینَاتُ ثَلَاثٌ طِینَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُؤْمِنُ مِنْ تِلْکَ الطِّینَةِ إِلَّا أَنَّ الْأَنْبِیَاءَ هُمْ مِنْ صَفْوَتِهَا هُمُ الْأَصْلُ وَ لَهُمْ فَضْلُهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ الْفَرْعُ مِنْ طِینٍ لازِبٍ کَذَلِکَ لَا یُفَرِّقُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ شِیعَتِهِمْ وَ قَالَ طِینَةُ النَّاصِبِ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ وَ أَمَّا الْمُسْتَضْعَفُونَ فَ مِنْ تُرابٍ؛[2] سرشت سه است: سرشت پیمبران، و مؤمن از همان سرشت است جز که پیمبران از سر آمد آنند و پایه آنند و برتری دارند و مؤمنها شاخه آنند از گلی چسبان چنین است که خدا عز و جل جدائی نیندازد میان آنها و پیروانشان، و فرمود: سرشت ناصب (دشمن اهل بیت) از لجنی است سالخورده و بد بو و اما مستضعفان از خاکند.) آفرینش اولاد آدم: اولاد آدم (ع) نیز با واسطه به همان مواد اولیه خلقت آدم، مرتبط می شوند. یعنی اگر چه ماده اولیه آن ها نطفه است، اما این نطفه به انسانی (در انتهای سلسله) باز می گردد که از خاک است. بنابراین تعابیری که درباره خلقت حضرت آدم (ع) مطرح بود، به سایر انسان ها نیز مرتبط است. و خلقت انسان ها از نطفه مطلب پوشیده ای نیست. تنها مطلبی که در این مورد می تواند مطرح باشد، مراحل جنین شناسی است که به خوبی در قرآن بیان شده و می تواند جنبه ای از اعجاز قرآن باشد. (أَ لَمْ نخَلُقکمُّ مِّن مَّاءٍ مَّهِینٍ؛[مرسلات/20] آیا شما را از آبی پست و ناچیز نیافریدیم) (خَلَقَ الْانسَنَ مِن نُّطْفَةٍ؛[نحل/4] انسان را از نطفه بیارزشی آفرید) (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الانسَنَ مِن سُلالَةٍ مِّن طِینٍ * ثمَُّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فیِ قَرَارٍ مَّکِینٍ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَمًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لحَمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الخْالِقِینَ؛[مومنون/12-14] و ما انسان را از عصارهای از گِل آفریدیم * سپس او را نطفهای در قرارگاه مطمئن [رحم] قرار دادیم * سپس نطفه را بصورت علقه [خون بسته]، و علقه را بصورت مضغه [چیزی شبیه گوشت جویده شده]، و مضغه را بصورت استخوانهایی درآوردیم و بر استخوانها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینش تازهای دادیم پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است.) [1]. بحار الأنوار ، ج54، ص: 102. [2]. بحار الأنوار ، ج64، ص: 82.
قرآن درباره چگونگی آفرینش انسان بیان های گوناگونی دارد. چون خلق انسان نخستین (آدم و حوا) با خلق فرزندان او متفاوت بوده است و از سویی نیز هر کدام از این دو در چندین مرحله خلق شده اند که بیانات قرآنی با تعابیر مختلف این مراحل را نیز نشان می دهد:
آیات ذیل تفاوت خلقت انسان های اولیه با فرزندان آن را بیان می کند:
(بَدَأَ خَلْقَ الْانسَانِ مِن طِینٍ * ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلالَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِینٍ؛[سجده/8و7] آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد، سپس نسل او را از چکیده ای از آبی پست مقرر داشت.)
(فَإِنَّا خَلَقْنَاکمُ مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ؛[حج/5] ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه)
(رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنهْا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنهْمَا رِجَالا کَثِیرًا وَ نِسَاءً؛[نساء/1] خداوندگاری که شما را از یک شخص آفرید و جفتش را از او آفرید و از آن رو، مردان و زنان بسیاری رادر زمین پراکند.)
آفرینش حضرت آدم و حوا از خاک بوده و همین خاک مراحل مختلفی را طی کرده است:
(هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الارْضِ وَ اسْتَعْمَرَکمُْ فِیهَا؛[هود/61] اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادی آن را به شما واگذاشت)
(إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَّازِبِ؛[صافات/11] ما آنان را از گل چسبندهای آفریدیم!)
(لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ؛[حجر/26] ما انسان را از گِل خشکیده ای (همچون سفال) که از گِل بد بوی (تیره رنگی) گرفته شده بود آفریدیم!)
(خَلَقَ الْانسَانَ مِن صَلْصَلٍ کاَلْفَخَّارِ؛[رحمان/14] انسان را از گِل خشکیدهای همچون سفال آفرید.)
سید بن طاووس به نقل از صحف ادریس مراحل خلقت آدم را این گونه بیان کرده است: خدا جل جلاله زمین را معرفی کرد که از آن خلقی آفریند، ... عزرائیل را مأمور کرد ...و (عزرائیل) مشتی از خاک طبق فرمان خدا برگرفت، ... و خدا فرشتهای را فرمود تا گل آدم را خمیر کرد و بهم زد و خدا آن را چهل سال در خمیر نگهداشت، سپس آن را چسبنده نمود سپس سیاه و بدبو کرد تا چهل سال سپس آن را خشکیده و چون گل کوزه کرد تا چهل سال سپس از صد و بیست سال که گل آدم را خمیر کرده بود به فرشتهها فرمود: راستی من آفریننده آدمی هستم از گل، و چون او را ساختم و از روح خود در آن دمیدم همه برایش بسجده افتید.[1]
البته در برخی از روایات نیز تعبیر بیانات قرآن درباره ماده اولیه خلق، به مراحل مختلف مرتبط نشده، بلکه به افراد مختلف و دسته های انسان ها مرتبط شده است.
امام سجاد (ع) فرمودند: (الطِّینَاتُ ثَلَاثٌ طِینَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُؤْمِنُ مِنْ تِلْکَ الطِّینَةِ إِلَّا أَنَّ الْأَنْبِیَاءَ هُمْ مِنْ صَفْوَتِهَا هُمُ الْأَصْلُ وَ لَهُمْ فَضْلُهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ الْفَرْعُ مِنْ طِینٍ لازِبٍ کَذَلِکَ لَا یُفَرِّقُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ شِیعَتِهِمْ وَ قَالَ طِینَةُ النَّاصِبِ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ وَ أَمَّا الْمُسْتَضْعَفُونَ فَ مِنْ تُرابٍ؛[2] سرشت سه است: سرشت پیمبران، و مؤمن از همان سرشت است جز که پیمبران از سر آمد آنند و پایه آنند و برتری دارند و مؤمنها شاخه آنند از گلی چسبان چنین است که خدا عز و جل جدائی نیندازد میان آنها و پیروانشان، و فرمود: سرشت ناصب (دشمن اهل بیت) از لجنی است سالخورده و بد بو و اما مستضعفان از خاکند.)
آفرینش اولاد آدم:
اولاد آدم (ع) نیز با واسطه به همان مواد اولیه خلقت آدم، مرتبط می شوند. یعنی اگر چه ماده اولیه آن ها نطفه است، اما این نطفه به انسانی (در انتهای سلسله) باز می گردد که از خاک است. بنابراین تعابیری که درباره خلقت حضرت آدم (ع) مطرح بود، به سایر انسان ها نیز مرتبط است. و خلقت انسان ها از نطفه مطلب پوشیده ای نیست. تنها مطلبی که در این مورد می تواند مطرح باشد، مراحل جنین شناسی است که به خوبی در قرآن بیان شده و می تواند جنبه ای از اعجاز قرآن باشد.
(أَ لَمْ نخَلُقکمُّ مِّن مَّاءٍ مَّهِینٍ؛[مرسلات/20] آیا شما را از آبی پست و ناچیز نیافریدیم)
(خَلَقَ الْانسَنَ مِن نُّطْفَةٍ؛[نحل/4] انسان را از نطفه بیارزشی آفرید)
(وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الانسَنَ مِن سُلالَةٍ مِّن طِینٍ * ثمَُّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فیِ قَرَارٍ مَّکِینٍ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَمًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لحَمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الخْالِقِینَ؛[مومنون/12-14] و ما انسان را از عصارهای از گِل آفریدیم * سپس او را نطفهای در قرارگاه مطمئن [رحم] قرار دادیم * سپس نطفه را بصورت علقه [خون بسته]، و علقه را بصورت مضغه [چیزی شبیه گوشت جویده شده]، و مضغه را بصورت استخوانهایی درآوردیم و بر استخوانها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینش تازهای دادیم پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است.)
[1]. بحار الأنوار ، ج54، ص: 102.
[2]. بحار الأنوار ، ج64، ص: 82.
- [سایر] آتش جهنم چه رابطه ای با ماده اولیه خلق شیطان دارد؟
- [سایر] ماده اولیه انسان چیست؟
- [سایر] ماده اوّلیه تشکیل دهنده عالم چیست؟ نظر قرآن و روایات در اینباره چیست؟
- [سایر] آیا خداوند انسان یا ماده را بدون واسطه خلق کرده است؟ نقش واسطه فیض در خلقت انسان چیست؟
- [سایر] ماده ی اوّلیه ی تشکیل دهنده ی عالم چیست، نظر قرآن و روایات در این باره چیست؟
- [سایر] با وجود بعضی از تعابیر در قرآن مثل (لَا رَیبَ فِیهِ)؛ چرا بعضی از انسان ها در قرآن شکّ می کنند؟
- [سایر] با وجود بعضی از تعابیر در قرآن مثل «لَا رَیبَ فِیهِ»؛ چرا بعضی از انسان ها در قرآن شکّ می کنند؟
- [سایر] در آیه "جعل الظلمات و النور"، چنانچه ظلمات به معنای تاریکی تفسیر شود که در کتب تفسیری به معنای عدم نور آمده است، آیا عدم، جعل پذیر است؟ اگر این آیه دلالت به جعل دو اصل اولیه خلقت دارد یعنی نور و ماده اولیه ای که به صورت پودر سیاه بدون خاصیت است، آیا این معجزه قرآن نیست؟ خصوصا این که به صورت جمع، ظلمات بکار رفته که ماده قابل شماره است؟
- [سایر] خلقت ماده اولیه توسط خداوند چگونه می باشد؟ آیا چیزی غیر از خدا و در عرض خدا وجود داشته است.
- [سایر] چرا آیات قرآن در مورد جواب قوم حضرت لوط(ع) به حضرتشان، تعابیر متفاوتی را نقل کردهاند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس، و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف یعنی آیه اِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ... و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله بهجت] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است، ولی تماس موی انسان با خط قرآن، بنابر اظهر مانعی ندارد، حتی اگر کوتاه باشد. و اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند، مس آن اشکال ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] تشریفات منزل و زندگی و هزینه اِیاب و ذهاب و میهمانیهای انسان و خانواده او، اگر از حدّ متعارف و شأن او بیشتر نباشند، خُمس ندارند و اگر از حدّ متعارف و شأن او بیشتر باشند، باید خُمس زاید بر متعارف را بپردازد و شأن افراد به حسب زمانها و شهرها و اوضاع معیشت عمومی مردم متفاوت میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] هنگام تلاوت قرآن شایسته است انسان به آن گوش دهد و از صحبت کردن پرهیز کند؛ بلکه در صورتی که بیاحترامی و هتک به قرآن باشد صحبت کردن جایز نیست، ولی اگر کسی چیزی بپرسد میتواند جواب او را بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر انسان از بچه غیر ممیز که خوب و بد را نمی فهمد یا از کسی که قصد خواندن قران ندارد یا مثلا از گرامافون یا نوار ضبط صوت ایه سجده را استماع کند سجده واجب نیست ولی اگر شخصی در ایستگاه رادیو ایه سجده را به قصد این که از قران است بخواند و انسان به وسیله رادیو گوش دهد سجده واجب است
- [آیت الله خوئی] اگر انسان از گرامافون یا ضبط صوت یا از بچة غیر ممیز که خوب و بد را نمیفهمد، یا از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد، آیه سجده را بشنود، یا گوش دهد سجده واجب نیست و همچنین است رادیو اگر به طور نوار و ضبط صوت باشد، ولی اگر شخصی ایستگاه رادیو آیة سجده را به قصد از قرآن است بخواند و انسان به واسطة رادیو گوش دهدسجده واجب است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر انسان از گرامافون یا از بچه غیر ممیز که خوب و بد را نمی فهمد؛ یا از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد؛ آیه سجده را بشنود یا گوش دهد؛ سجده واجب نیست و همچنین است رادیو اگر به طور نوار و ضبط صوت باشد؛ ولی اگر شخصی در ایستگاه رادیو آیه سجده را به قصد اینکه از قرآن است بخواند و انسان به وسیله رادیو گوش دهد؛ سجده واجب است.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است انسان برای این امور وضو بگیرد: 1 - نماز میّت. 2 - زیارت اهل قبور. 3 - رفتن به مسجد. 4 - رفتن به حرم امامانعلیهم السلام . 5 - همراه داشتن قرآن. 6 - خواندن و نوشتن قرآن. 7 - مسّ حاشیه قرآن. 8 - خوابیدن. همچنین مستحب است انسان همیشه با وضو باشد بلکه مستحب است کسی که وضو دارد دوباره وضو بگیرد، و اگر برای یکی از جهاتی که گفته شد وضو بگیرد، هر کاری را که باید با وضو انجام داد، میتواند به جا آورد مثلاً میتواند با آن وضو نماز بخواند.
- [آیت الله بهجت] اگر آیه سجده را از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد، بشنود، یا از ضبط صوت بشنود، لازم نیست سجده نماید، ولی اگر از وسیلهای که مثل بلندگو صدای خود انسان را میرساند بشنود، واجب است سجده کند.