نظر دین درباره شادی و شاد بودن چیست؟
شادی امری مطلوب و بلکه لازم برای زندگی تمام انسان هاست. امام علی علیه السلام می فرمایند: شادی ، انبساط روح می آورد و نشاط انگیز است. غم، گرفتگی روح می آورد و انبساط را در هم می پیچد.[1] این امر به قدری در زندگی لازم است که حضرت در کلامی دیگر می فرمایند: کسی که شادی اش کم باشد ، آسایش او در مردن است.[2] به همین جهت، اسلام این امر را مورد توجه قرار داده و به اشکال مختلف بدان پرداخته است. به عنوان مثال یکی از عبادات بسیار بزرگ، شاد کردن دل مومن است که به چند نمونه از روایات متعدد در این زمینه اشاره می کنیم. امام علی علیه السلام می فرمایند : سوگند به آن که همه آواها را می شنود ، هیچ کس دلی را شادمان نسازد ، مگر آن که خداوند از آن شادمانی لطفی بیافریند و بدان گاه که گرفتاری و مصیبتی بدو رسد آن لطف ، همچون آبی که در نشیب روان گردد ، به سوی آن مصیبت و گرفتاری سرازیر شود و آن را از او دور گرداند.[3] امام صادق علیه السلام می فرمایند: هیچ یک از شما فکر نکند که اگر مؤمنی را شاد کرد فقط او را شادمان ساخته ، بلکه به خدا قسم ما را شاد کرده ، بلکه به خدا قسم رسول خدا را شاد کرده است.[4] پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: هر که اندوهی از اندوههای دنیا را از برادر مؤمن خود بزداید ، خداوند هفتاد اندوه از اندوههای آخرت را از او بزداید.[5] یا از موارد دیگر این است که هر مومنی در برنامه خود، ساعاتی برای بهره مند شدن از لذت های حلال اختصاص دهد. که این امر نیز نوعی شادی در پی دارد و سبب انبساط خاطر می شود: امام کاظم (ع) می فرمایند: سعی کنید شبانه‌روز خود را به چهار قسمت نمائید. یک قسمت برای مناجات با خدا و یک قسمت برای امر معاش و یک قسمت برای معاشرت با برادران و دوستان مورد اعتمادی که عیبهای شما را گوشزد شما میکنند و در باطن به شما علاقه دارند. و یک قسمت برای لذت و بهره‌برداریهای غیر حرام با این قسمت شما قدرت بر سه قسمت دیگر پیدا میکنید.[6] مواردی نظیر این که ریشه شادی است، در آموزه های دینی زیاد دیده می شود. اموری مثل مستحب بودن توسعه امکانات برای اهل و عیال، مهربانی با همسر و فرزندان، تلاش برای آشتی دادن کسانی که بینشان کدورت پیش آمده، و ... اما نکته ای که باید بدان توجه کرد این که، هر شادی ای نیز مطلوب نیست. شاید کسانی با تمسخر و استهزای دیگران شاد شوند، شاید کسانی با سرمستی و غفلت از حق شادکام باشند، و ... قطعا اسلام با چنین شادی هایی موافق نیست. و هر عاقلی می تواند بیابد که این نوع شادی ها، شادی هایی هستند که تلخ کامی های بسیار در پی دارند. و کسی که حقیقتا جویای شاد کامی است، شادی را در چنین امور پوچ و بیهوده نمی جوید. به همین جهت حضرت علی (ع) می فرمایند: شادی تو بیشتر به خاطر کار خیری باشد که انجام داده ای و اندوهت بیشتر برای کار خیری باشد که از دست داده ای.[7] و مطلبی که آن نیز شایان توجه است، اینکه دنیا برای یک مومن، منزلگاهی موقت است. با چنین نگاهی، شادی یک وسیله است. نه آن که هدف و مطلوب نهایی باشد. مومنی که زندگی حقیقی و ابدی را در پیش روی خود می بیند، از شادی و انبساط روحی خود استفاده می کند، تا آخرت خویش را آباد کند. به همین جهت حضرت علی (ع) می فرمایند: اوقات شادی ، غنیمت است.[8] در واقع دین در صدد تامین شادی حقیقی و پایدار است. نه لغویات و بیهودگی هایی که از غفلت ناشی شده اند و تبعات سنگین در پی دارند.   [1]. غرر الحکم: 2023 و 2024. [2]. بحار الأنوار:78/12/70. [3]. نهج البلاغة: الحکمة 257. [4]. الکافی: 2/189/6. [5]. بحار الأنوار : 74/312/69. [6]. بحار الأنوار، ج‌75، ص 321. [7]. غرر الحکم: 2345. [8]. غرر الحکم: 1084.
عنوان سوال:

نظر دین درباره شادی و شاد بودن چیست؟


پاسخ:

شادی امری مطلوب و بلکه لازم برای زندگی تمام انسان هاست.

امام علی علیه السلام می فرمایند: شادی ، انبساط روح می آورد و نشاط انگیز است. غم، گرفتگی روح می آورد و انبساط را در هم می پیچد.[1]

این امر به قدری در زندگی لازم است که حضرت در کلامی دیگر می فرمایند: کسی که شادی اش کم باشد ، آسایش او در مردن است.[2]

به همین جهت، اسلام این امر را مورد توجه قرار داده و به اشکال مختلف بدان پرداخته است. به عنوان مثال یکی از عبادات بسیار بزرگ، شاد کردن دل مومن است که به چند نمونه از روایات متعدد در این زمینه اشاره می کنیم.

امام علی علیه السلام می فرمایند : سوگند به آن که همه آواها را می شنود ، هیچ کس دلی را شادمان نسازد ، مگر آن که خداوند از آن شادمانی لطفی بیافریند و بدان گاه که گرفتاری و مصیبتی بدو رسد آن لطف ، همچون آبی که در نشیب روان گردد ، به سوی آن مصیبت و گرفتاری سرازیر شود و آن را از او دور گرداند.[3]

امام صادق علیه السلام می فرمایند: هیچ یک از شما فکر نکند که اگر مؤمنی را شاد کرد فقط او را شادمان ساخته ، بلکه به خدا قسم ما را شاد کرده ، بلکه به خدا قسم رسول خدا را شاد کرده است.[4]

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: هر که اندوهی از اندوههای دنیا را از برادر مؤمن خود بزداید ، خداوند هفتاد اندوه از اندوههای آخرت را از او بزداید.[5]

یا از موارد دیگر این است که هر مومنی در برنامه خود، ساعاتی برای بهره مند شدن از لذت های حلال اختصاص دهد. که این امر نیز نوعی شادی در پی دارد و سبب انبساط خاطر می شود: امام کاظم (ع) می فرمایند: سعی کنید شبانه‌روز خود را به چهار قسمت نمائید. یک قسمت برای مناجات با خدا و یک قسمت برای امر معاش و یک قسمت برای معاشرت با برادران و دوستان مورد اعتمادی که عیبهای شما را گوشزد شما میکنند و در باطن به شما علاقه دارند. و یک قسمت برای لذت و بهره‌برداریهای غیر حرام با این قسمت شما قدرت بر سه قسمت دیگر پیدا میکنید.[6]

مواردی نظیر این که ریشه شادی است، در آموزه های دینی زیاد دیده می شود. اموری مثل مستحب بودن توسعه امکانات برای اهل و عیال، مهربانی با همسر و فرزندان، تلاش برای آشتی دادن کسانی که بینشان کدورت پیش آمده، و ...

اما نکته ای که باید بدان توجه کرد این که، هر شادی ای نیز مطلوب نیست. شاید کسانی با تمسخر و استهزای دیگران شاد شوند، شاید کسانی با سرمستی و غفلت از حق شادکام باشند، و ... قطعا اسلام با چنین شادی هایی موافق نیست. و هر عاقلی می تواند بیابد که این نوع شادی ها، شادی هایی هستند که تلخ کامی های بسیار در پی دارند. و کسی که حقیقتا جویای شاد کامی است، شادی را در چنین امور پوچ و بیهوده نمی جوید. به همین جهت حضرت علی (ع) می فرمایند: شادی تو بیشتر به خاطر کار خیری باشد که انجام داده ای و اندوهت بیشتر برای کار خیری باشد که از دست داده ای.[7]

و مطلبی که آن نیز شایان توجه است، اینکه دنیا برای یک مومن، منزلگاهی موقت است. با چنین نگاهی، شادی یک وسیله است. نه آن که هدف و مطلوب نهایی باشد. مومنی که زندگی حقیقی و ابدی را در پیش روی خود می بیند، از شادی و انبساط روحی خود استفاده می کند، تا آخرت خویش را آباد کند. به همین جهت حضرت علی (ع) می فرمایند: اوقات شادی ، غنیمت است.[8]

در واقع دین در صدد تامین شادی حقیقی و پایدار است. نه لغویات و بیهودگی هایی که از غفلت ناشی شده اند و تبعات سنگین در پی دارند.
 
[1]. غرر الحکم: 2023 و 2024.
[2]. بحار الأنوار:78/12/70.
[3]. نهج البلاغة: الحکمة 257.
[4]. الکافی: 2/189/6.
[5]. بحار الأنوار : 74/312/69.
[6]. بحار الأنوار، ج‌75، ص 321.
[7]. غرر الحکم: 2345.
[8]. غرر الحکم: 1084.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین