اگر باران رحمت خداوند است، پس چرا مسلمانان در نواحی خشک و کفار در مناطق پرباران هستند؟
اولا رحمت خدای متعال مخصوص مومنان نیست. بلکه در این دنیا، رحمت خدای متعال مومن و کافر را شامل می شود که به آن رحمانیت می گویند. رحمتی که مختص مومنان و بندگان خدای متعال است، برای عالم دیگر و پس از اتمام دنیاست. که به آن رحیمیت می گویند. و خواست الهی این است که در دنیا ظاهر زندگی مومن و کافر تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته باشد، چرا که این اقتضای میدان امتحان است. از همین رو در کنار کفار ثروتمند، کافران فقیر دیده می شود و در کنار مومنان فقیر، مومنان ثروتمند وجود دارند. هر چند معمولا ثروتمندان کم شمارترند. کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً (20اسراء) هر دو [دسته:] اینان و آنان را از عطای پروردگارت مدد می‌ بخشیم، و عطای پروردگارت [از کسی‌] منع نشده است. ثانیا این تصور که همه مومنان در نواحی خشک و همه کفار در نواحی پرباران هستند، تصور غلطی است. در ایران مناطقی چون گیلان و مازندران را داریم. در عراق رودهای پرآبی چون دجله و فرات را داریم و همین طور در سایر کشورهای مسلمان که مناطق پرآبی دارند. کما اینکه در کشورهای کافر نیز مناطق خشک و بیابانی را داریم. ثالثا نعمت و رحمت خدای متعال، منحصر در باران نیست. بلکه مواهب الهی بسیار متعدد و متنوع است. به گونه ای که برخی از اندیشمندان در کشور ما به شدت با ایجاد مسیر آبی بین دریای خزر و خلیج فارس مخالفت می کنند. چرا که این کار سبب تغییر اقلیم می شود و کشور از مزایای اقلیم مناطق خشک محروم می شود. کما اینکه باران نیز در هر شکل و نوعی رحمت محسوب نمی شود. علاوه بر اینکه باران زیاد، به معنای سیل است که خود یک بلا محسوب می شود، هوای ابری زیاد نیز سبب افسردگی می شود و در بعضی از کشورهای پرباران شاعران در مذمت باران می سرایند. رابعا این تصور که ما بندگان خاص خدا هستیم و باقی همه مغضوب درگاه الهی هستند، تصور چندان دقیقی نیست. اگر چه ما دارای دین حق هستیم، اما عمل به این حقیقت فراگیر نیست. و بندگان گناهکار و متمردی نیز در بین خود می بینیم، کما اینکه در جوامع غربی نیز حق جویی و عمل صالح وجود دارد. خامسا رحمت اصلی آن است که زندگی اصلی و حقیقی انسان را دربر بگیرد. وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (64عنکبوت) این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازیچه نیست، و زندگی حقیقی همانا [در] سرای آخرت است ای کاش می‌ دانستند. از همین رو قرآن می فرماید: أَ یحَْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَ بَنِینَ * نُسَارِعُ لهَُمْ فیِ الخَْیرَْاتِ  بَل لَّا یَشْعُرُونَ(56 و 55 مومنون) آنها گمان می‌کنند اموال و فرزندانی که بعنوان کمک به آنان می‌ دهیم ... برای این است که درهای خیرات را با شتاب به روی آنها بگشاییم!! (چنین نیست) بلکه آنها نمی ‌فهمند (که این وسیله امتحانشان است). از این رو، بلاها و کمبودهایی که سبب توجه بیشتر به درگاه الهی می شود، رحمت الهی، و نعمت هایی که سبب غفلت از خدای متعال می شود، نقمت الهی هستند. بنابراین نباید با نگاه سطحی و ابتدایی، به دنبال کشف رحمت و نقمت بود.
عنوان سوال:

اگر باران رحمت خداوند است، پس چرا مسلمانان در نواحی خشک و کفار در مناطق پرباران هستند؟


پاسخ:

اولا رحمت خدای متعال مخصوص مومنان نیست. بلکه در این دنیا، رحمت خدای متعال مومن و کافر را شامل می شود که به آن رحمانیت می گویند. رحمتی که مختص مومنان و بندگان خدای متعال است، برای عالم دیگر و پس از اتمام دنیاست. که به آن رحیمیت می گویند. و خواست الهی این است که در دنیا ظاهر زندگی مومن و کافر تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته باشد، چرا که این اقتضای میدان امتحان است. از همین رو در کنار کفار ثروتمند، کافران فقیر دیده می شود و در کنار مومنان فقیر، مومنان ثروتمند وجود دارند. هر چند معمولا ثروتمندان کم شمارترند.

کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً (20اسراء) هر دو [دسته:] اینان و آنان را از عطای پروردگارت مدد می‌ بخشیم، و عطای پروردگارت [از کسی‌] منع نشده است.

ثانیا این تصور که همه مومنان در نواحی خشک و همه کفار در نواحی پرباران هستند، تصور غلطی است. در ایران مناطقی چون گیلان و مازندران را داریم. در عراق رودهای پرآبی چون دجله و فرات را داریم و همین طور در سایر کشورهای مسلمان که مناطق پرآبی دارند. کما اینکه در کشورهای کافر نیز مناطق خشک و بیابانی را داریم.

ثالثا نعمت و رحمت خدای متعال، منحصر در باران نیست. بلکه مواهب الهی بسیار متعدد و متنوع است. به گونه ای که برخی از اندیشمندان در کشور ما به شدت با ایجاد مسیر آبی بین دریای خزر و خلیج فارس مخالفت می کنند. چرا که این کار سبب تغییر اقلیم می شود و کشور از مزایای اقلیم مناطق خشک محروم می شود. کما اینکه باران نیز در هر شکل و نوعی رحمت محسوب نمی شود. علاوه بر اینکه باران زیاد، به معنای سیل است که خود یک بلا محسوب می شود، هوای ابری زیاد نیز سبب افسردگی می شود و در بعضی از کشورهای پرباران شاعران در مذمت باران می سرایند.

رابعا این تصور که ما بندگان خاص خدا هستیم و باقی همه مغضوب درگاه الهی هستند، تصور چندان دقیقی نیست. اگر چه ما دارای دین حق هستیم، اما عمل به این حقیقت فراگیر نیست. و بندگان گناهکار و متمردی نیز در بین خود می بینیم، کما اینکه در جوامع غربی نیز حق جویی و عمل صالح وجود دارد.

خامسا رحمت اصلی آن است که زندگی اصلی و حقیقی انسان را دربر بگیرد.

وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (64عنکبوت) این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازیچه نیست، و زندگی حقیقی همانا [در] سرای آخرت است ای کاش می‌ دانستند.

از همین رو قرآن می فرماید:

أَ یحَْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَ بَنِینَ * نُسَارِعُ لهَُمْ فیِ الخَْیرَْاتِ  بَل لَّا یَشْعُرُونَ(56 و 55 مومنون) آنها گمان می‌کنند اموال و فرزندانی که بعنوان کمک به آنان می‌ دهیم ... برای این است که درهای خیرات را با شتاب به روی آنها بگشاییم!! (چنین نیست) بلکه آنها نمی ‌فهمند (که این وسیله امتحانشان است).

از این رو، بلاها و کمبودهایی که سبب توجه بیشتر به درگاه الهی می شود، رحمت الهی، و نعمت هایی که سبب غفلت از خدای متعال می شود، نقمت الهی هستند. بنابراین نباید با نگاه سطحی و ابتدایی، به دنبال کشف رحمت و نقمت بود.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین