اگر همه انسان ها، توسط شیطان درونشان فریب می خورند، کاربرد ابلیس چیست؟ گمراهی تنها متاثر از یک عامل نیست، بلکه عوامل مختلفی می توانند آن را به وجود آورند. که این عوامل را می توانیم در دو دسته جای دهیم. عوامل درونی – عوامل بیرونی عوامل درونی جنبه های حیوانی انسان است. مثلا کسی که تعقل را رها نماید، مرز خود با حیوانات را فراموش کرده و به حیوانیت پیوسته و در نتیجه، جهالت می تواند او را در بیراهه ها حیران کند. که تنها یکی از مصادیق آن تقلید از غلط های آباء و اجدادی است: (وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ[بقره/170] و هنگامی که به آنها گفته شود: (از آنچه خدا نازل کرده است، پیروی کنید!) می گویند: (نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می نماییم.) آیا اگر پدران آنها، چیزی نمی فهمیدند و هدایت نیافتند (باز از آنها پیروی خواهند کرد)؟!) و مصداق دیگری که جلوه های بسیار گوناگون دارد، تبیعت از هواهای نفسانی و شهوات است: (أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی عِلْمٍ[جاثیه/23] آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهی گمراه ساخته) عوامل بیرونی نیز شیطان نامیده شده اند که مصادیق بسیار متعددی دارد که ابلیس تنها یکی از آنهاست. هر چند ابلیس سرکردگی آنها را به عهده دارد. بعضی از شیاطین از انسان ها هستند و بعضی از آنها از طایفه جنیان می باشند: (شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ[انعام/112] شیاطینی از انس و جنّ) بنابر این عامل گمراهی تنها یک عامل نیست و برای هر کس عوامل متعددی وجود دارد که او را به گمراهی می کشاند. همان گونه که هدایت عوامل متعددی دارد. در هدایت عامل درونی فطریات و وجدان هستند. و عامل بیرونی انبیاء و اولیاء و اوصیاء که به کار ارشاد و هدایت دیگران می پردازند. پس عامل هدایت و گمراهی دو لشگر هستند. که در تعابیر دینی از آنها به جنود رحمانی و جنود شیطانی تعبیر می شود. و مساله منحصر به شیطان درون نیست. اما اینکه همیشه سخن از شیطان دورن نیز مطرح می شود به دلیل ارتباط عوامل مختلف با یکدیگر است. ارتباط عوامل بیرونی واضح تر است و همانگونه که بیان شد، این عوامل در یک لشگر به فرماندهی ابلیس قرار دارند. و ارتباط آن ها با عوامل درونی به این شکل است که عامل درونی راه را برای آن ها مهیا می کند. همان گونه که بیماری ها متاثر از میکروب ها و ویروس هایی بیرون از انسان هستند. اما تا زمانی که ضعف درونی و اختلال در سیستم حفاظتی بدن نباشد، عوامل بیرونی کار چندانی نمی توانند بکنند. قرآن ارتباط عوامل بیرونی و درونی را به این شکل بیان می کند: (هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلی مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیاطینُ * تَنَزَّلُ عَلی کُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ[شعراء/221-222] آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می شوند؟ آنها بر هر دروغگوی گنهکار نازل می گردند.)
اگر همه انسان ها، توسط شیطان درونشان فریب می خورند، کاربرد ابلیس چیست؟
گمراهی تنها متاثر از یک عامل نیست، بلکه عوامل مختلفی می توانند آن را به وجود آورند. که این عوامل را می توانیم در دو دسته جای دهیم. عوامل درونی – عوامل بیرونی
عوامل درونی جنبه های حیوانی انسان است. مثلا کسی که تعقل را رها نماید، مرز خود با حیوانات را فراموش کرده و به حیوانیت پیوسته و در نتیجه، جهالت می تواند او را در بیراهه ها حیران کند. که تنها یکی از مصادیق آن تقلید از غلط های آباء و اجدادی است:
(وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ[بقره/170] و هنگامی که به آنها گفته شود: (از آنچه خدا نازل کرده است، پیروی کنید!) می گویند: (نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می نماییم.) آیا اگر پدران آنها، چیزی نمی فهمیدند و هدایت نیافتند (باز از آنها پیروی خواهند کرد)؟!)
و مصداق دیگری که جلوه های بسیار گوناگون دارد، تبیعت از هواهای نفسانی و شهوات است:
(أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی عِلْمٍ[جاثیه/23] آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهی گمراه ساخته)
عوامل بیرونی نیز شیطان نامیده شده اند که مصادیق بسیار متعددی دارد که ابلیس تنها یکی از آنهاست. هر چند ابلیس سرکردگی آنها را به عهده دارد. بعضی از شیاطین از انسان ها هستند و بعضی از آنها از طایفه جنیان می باشند:
(شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ[انعام/112] شیاطینی از انس و جنّ)
بنابر این عامل گمراهی تنها یک عامل نیست و برای هر کس عوامل متعددی وجود دارد که او را به گمراهی می کشاند. همان گونه که هدایت عوامل متعددی دارد. در هدایت عامل درونی فطریات و وجدان هستند. و عامل بیرونی انبیاء و اولیاء و اوصیاء که به کار ارشاد و هدایت دیگران می پردازند.
پس عامل هدایت و گمراهی دو لشگر هستند. که در تعابیر دینی از آنها به جنود رحمانی و جنود شیطانی تعبیر می شود. و مساله منحصر به شیطان درون نیست.
اما اینکه همیشه سخن از شیطان دورن نیز مطرح می شود به دلیل ارتباط عوامل مختلف با یکدیگر است. ارتباط عوامل بیرونی واضح تر است و همانگونه که بیان شد، این عوامل در یک لشگر به فرماندهی ابلیس قرار دارند. و ارتباط آن ها با عوامل درونی به این شکل است که عامل درونی راه را برای آن ها مهیا می کند.
همان گونه که بیماری ها متاثر از میکروب ها و ویروس هایی بیرون از انسان هستند. اما تا زمانی که ضعف درونی و اختلال در سیستم حفاظتی بدن نباشد، عوامل بیرونی کار چندانی نمی توانند بکنند.
قرآن ارتباط عوامل بیرونی و درونی را به این شکل بیان می کند:
(هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلی مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیاطینُ * تَنَزَّلُ عَلی کُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ[شعراء/221-222] آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می شوند؟ آنها بر هر دروغگوی گنهکار نازل می گردند.)
- [سایر] آیا در آستانه ی مرگ نیز شیطان در پی گمراه ساختن و فریب انسان هاست؟
- [سایر] شیطان با ابلیس چه تفاوتی دارد ؟
- [سایر] آیا شیطان (ابلیس) از فرشتگان بود یا جن؟
- [سایر] چه نسبتی بین نفس ، شیطان و ابلیس وجود دارد ؟
- [سایر] چرا ابلیس (شیطان) از آتش آفریده شده است؟
- [آیت الله مظاهری] خنّاس و ابلیس و شیطان چه فرقی دارند؟
- [سایر] شیطان چه کسانی را میتواند فریب دهد و گمراه سازد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا شیطان و دیگر فرشتگان هم دارای نفس امّاره هستند؟ در غیر اینصورت چه کسی شیطان را فریب داد؟
- [سایر] آیا شیطان از خدا مهربان تر نیست؛ چرا که او برای فریب دادن همه انسان ها می کوشد، اما خدا بین بندگانش فرق می گذارد؟
- [سایر] آیا مس کردن کلماتی از قرآن مثل ابلیس ، شیطان ، ابولهب و ... بدون وضو جایز است ؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نباید سر سفره ای که در آن شراب می خورند (اگر انسان یکی از آنان حساب شود) نشست و چیز خوردن از آن سفره حرام است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نشستن سر سفره ای که در آن شراب می خورند؛ اگر انسان یکی از آنان حساب شود؛ حرام و چیز خوردن از آن سفره نیز حرام است.
- [آیت الله نوری همدانی] سر سفره ای که در آن شراب می خورند ، اگر انسان یکی از آنان حساب شود ، نباید نشست و از چیز خوردن از آن سفره هم باید اجتناب کرد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] سفره ای که بر سر آن شراب می خورند اگر انسان یکی از آنان حساب شود نشستن کنار آن و خوردن از آن سفره حرام است هرچند غذای حلال باشد.
- [آیت الله مظاهری] فرقی نیست در دروغ گفتن در اینکه با لفظ باشد و یا کتابت، با اشاره باشد و یا صراحت، و مانند اینها و همین مقدار که دیگران را فریب دهد و بداند که فریب است، جایز نیست و دروغ است. [1]. نحل، 105.
- [آیت الله اردبیلی] اگر زن شخصا با ظاهر سازی و تدلیس مردی را فریب دهد و به عقد او در آید و بعد از عقد معلوم شود که تدلیس کرده است، پس از آن که شوهر عقد را فسخ کرد، زن مهریه تعیین شده را طلبکار نیست، هرچند شوهر با او نزدیکی کرده باشد، ولی خوب است شوهر چیزی به او بدهد و اگر دیگری مرد را فریب داده باشد، در مواردی که مرد باید مهریه را به زن بپردازد، میتواند مقدار آن را از شخص فریب دهنده بگیرد.
- [آیت الله مظاهری] اگر انسان مقدار بدهی خود را بداند و طلبکار او نداند چنانچه طلبکار طلب خود را به کمتر از مقداری که هست صلح کند، مثلاً پنجاه تومان طلبکار باشد و طلب خود را به ده تومان صلح نماید، صلح صحیح است گرچه کار او حرام است چون او را فریب داده است.
- [آیت الله سبحانی] نجاست هر چیز از سه راه ثابت می شود: اول آنکه خود انسان یقین کند چیزی نجس است، و اگر گمان داشته باشد چیزی نجس است، لازم نیست از آن اجتناب نماید. بنابراین غذا خوردن در جاهایی که افراد لاابالی در آنها غذا می خورند، اگر انسان یقین نداشته باشد، غذایی را که برای او آورده اند; نجس است اشکال ندارد. دوم آنکه کسی که چیزی در اختیار او است بگوید آن چیز نجس است; مثلا همسر انسان یا خادم یا کلفت بگوید، ظرف یا چیز دیگری که در اختیار او است، نجس می باشد. سوم آن که مرد عادل یا فرد موثق بگوید چیزی نجس است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خرمایی که تازه آن را می خورند و اگر بماند خیلی کم می شود چنانچه مقداری باشد که وزن خشک آن به 288 من، 45 مثقال کم برسد، زکات آن واجب است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . خرمایی که تازه آن را می خورند و اگر بماند خیلی کم می شود یا بعد از خشک شدن به آن خرما نمی گویند، چنان چه مقداری باشد که خشک آن به حد نصاب برسد زکات آن واجب است.