آیا در آستانه ی مرگ نیز شیطان در پی گمراه ساختن و فریب انسان هاست؟
شیطان در جریان آفرینش انسان، به سبب تکبّر، در برابر فرمان الهی سر تعظیم فرود نبرد و بر آدم سجده نکرد. او در مقام توجیه عمل خود دست به مغالطه ای زد که عبارت بود از: (قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نار وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِین)؛[1] من از او (آدم) بهترم که مرا از آتش و او را از گل آفریدی. همین عمل او باعث شد تا عبادات شش هزار ساله اش یکجا از بین برود[2] و رانده شده ی درگاه رحمت الهی گردد و به همین سبب نیز کینه ی آدم و فرزندانش را به دل گرفت. قرآن از دشمنی شیطان و کینه ی او نسبت به آدم و سعی او در فریب آدمیان چنین می فرماید: (قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ)؛[3] شیطان گفت به عزت و جلالت قسم، تمام خلق را گمراه خواهم کرد. (ثُمَّ لآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ)[4]؛ آن گاه از پیش روی و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان را درمی آیم (و هر یک از قوای عامله و ادراکی آنها را به میل باطل می کشم) تا بیشتر آنان شکر نعمتت به جای نیاورند. شیطان در کار خود بسیار مجّد و کوشاست و تمام تلاش او صرف این می شود تا آدمی به فلاح و رستگاری نرسد و مؤمن نگردد؛ لذا در تمام طول عمر انسان ها، لحظه به لحظه می کوشد با وسوسه های خود او را از صراط مستقیم دور کند و اگر کسی با نور ایمان و کسب تقوا توان مقابله با شیطان را داشت او را رها نمی کند، بلکه بر تلاش خود می افزاید تا بالاخره مؤمن را از راه حق منحرف کند.[5] بدین سبب آخرین لحظات عمر انسان برای شیطان بسیار بااهمیّت است و او در این لحظات مهم و حسّاس تمام همّت خود را صرف می کند تا بلکه نگذارد مؤمنی با حال ایمان از دنیا برود. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: هرگاه مرگ کسی فرا می رسد ابلیس از میان شیاطین دستیارش افرادی را برمی انگیزد تا او را به کفر فرمان دهند و در دینش به تردید اندازد تا زمانی که روحش از بدن جدا گردد و اگر کسی مؤمن بود آن شیاطین بر او چیره نتوانند شد... .[6] در روایت دیگری نیز می فرماید: هرگاه مرگ دوست داران ما فرا رسد شیطان از چپ و راست بر او حاضر می گردد تا این که او را از آنچه بر آن است بازدارد و خداوند مانع آن شود. این همان گفته ی خداست که (یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ فِی الاَْخِرَةِ).[7] البته در کتب روایی و ادعیه ی ما برای حفظ ایمان در آن لحظات آخرِ عمر دستورالعمل هایی بیان شده که می توان به کتب مربوطه مراجعه کرد.[8] پی نوشتها: [1]. سوره ی ص، آیه ی 76. [2]. به استناد بیان حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) که فرمودند: (و کان قد عَبَدَالله ستة الاف سنة)، نهج البلاغه، خطبه ی 192. [3]. سوره ی ص، آیه ی 82. [4]. سوره ی اعراف، آیه ی 17. [5]. ر.ک: عبدالله جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، ج 11، ص 53، 108 109، 157، 240 241 و 358 359، و حیات حقیقی انسان در قرآن، ج 15، ص 38 و 165. [6]. کلینی، فروع کافی، ج 3، ص 123، حدیث 6. [7]. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 12، ص 64، انسان از آغاز تا انجام، ص 74 75. [8]. ر.ک: علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 7، ص 198، و محدث قمی، مفاتیح الجنان، ص 179 (بعد از دعای عدیله). منبع: مرگ، واقعیت ناشناخته، محسن میرزاپور، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).
عنوان سوال:

آیا در آستانه ی مرگ نیز شیطان در پی گمراه ساختن و فریب انسان هاست؟


پاسخ:

شیطان در جریان آفرینش انسان، به سبب تکبّر، در برابر فرمان الهی سر تعظیم فرود نبرد و بر آدم سجده نکرد. او در مقام توجیه عمل خود دست به مغالطه ای زد که عبارت بود از:
(قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نار وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِین)؛[1] من از او (آدم) بهترم که مرا از آتش و او را از گل آفریدی.
همین عمل او باعث شد تا عبادات شش هزار ساله اش یکجا از بین برود[2] و رانده شده ی درگاه رحمت الهی گردد و به همین سبب نیز کینه ی آدم و فرزندانش را به دل گرفت. قرآن از دشمنی شیطان و کینه ی او نسبت به آدم و سعی او در فریب آدمیان چنین می فرماید:
(قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ)؛[3] شیطان گفت به عزت و جلالت قسم، تمام خلق را گمراه خواهم کرد.
(ثُمَّ لآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ)[4]؛ آن گاه از پیش روی و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان را درمی آیم (و هر یک از قوای عامله و ادراکی آنها را به میل باطل می کشم) تا بیشتر آنان شکر نعمتت به جای نیاورند.
شیطان در کار خود بسیار مجّد و کوشاست و تمام تلاش او صرف این می شود تا آدمی به فلاح و رستگاری نرسد و مؤمن نگردد؛ لذا در تمام طول عمر انسان ها، لحظه به لحظه می کوشد با وسوسه های خود او را از صراط مستقیم دور کند و اگر کسی با نور ایمان و کسب تقوا توان مقابله با شیطان را داشت او را رها نمی کند، بلکه بر تلاش خود می افزاید تا بالاخره مؤمن را از راه حق منحرف کند.[5] بدین سبب آخرین لحظات عمر انسان برای شیطان بسیار بااهمیّت است و او در این لحظات مهم و حسّاس تمام همّت خود را صرف می کند تا بلکه نگذارد مؤمنی با حال ایمان از دنیا برود.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
هرگاه مرگ کسی فرا می رسد ابلیس از میان شیاطین دستیارش افرادی را برمی انگیزد تا او را به کفر فرمان دهند و در دینش به تردید اندازد تا زمانی که روحش از بدن جدا گردد و اگر کسی مؤمن بود آن شیاطین بر او چیره نتوانند شد... .[6]
در روایت دیگری نیز می فرماید:
هرگاه مرگ دوست داران ما فرا رسد شیطان از چپ و راست بر او حاضر می گردد تا این که او را از آنچه بر آن است بازدارد و خداوند مانع آن شود. این همان گفته ی خداست که (یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ فِی الاَْخِرَةِ).[7]
البته در کتب روایی و ادعیه ی ما برای حفظ ایمان در آن لحظات آخرِ عمر دستورالعمل هایی بیان شده که می توان به کتب مربوطه مراجعه کرد.[8]
پی نوشتها:
[1]. سوره ی ص، آیه ی 76.
[2]. به استناد بیان حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) که فرمودند: (و کان قد عَبَدَالله ستة الاف سنة)، نهج البلاغه، خطبه ی 192.
[3]. سوره ی ص، آیه ی 82.
[4]. سوره ی اعراف، آیه ی 17.
[5]. ر.ک: عبدالله جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، ج 11، ص 53، 108 109، 157، 240 241 و 358 359، و حیات حقیقی انسان در قرآن، ج 15، ص 38 و 165.
[6]. کلینی، فروع کافی، ج 3، ص 123، حدیث 6.
[7]. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 12، ص 64، انسان از آغاز تا انجام، ص 74 75.
[8]. ر.ک: علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 7، ص 198، و محدث قمی، مفاتیح الجنان، ص 179 (بعد از دعای عدیله).
منبع: مرگ، واقعیت ناشناخته، محسن میرزاپور، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین