با سلام. گفته می شود: سن انسانها در بهشت محاسبه نمی شود و بهشتیان در هر سنی از دنیا بروند جوان می مانند. اما در جایی دیگر نقل است: وقتی پیامبر به معراج رفتند پیرمردی را دیدند زیر سایه درخت که فرزندان مومنین گرداگرد او بودند واین پیرمرد کسی نبود جز حضرت ابراهیم. این تناقض چه توجیهی دارد؟ سلام علیکم، تغییر شکل و شمایل انسان ها با تغییر سن و سال از موضوعات مربوط به این دنیا است، اما جهان آخرت به ویژه بهشت این گونه قابل تصویر نیست که انسان ها شکل و قیافه های مختلف مثلاً گروهی کودک، عده ای میان سال، برخی پیر و... باشند. حتی اگر معتقد باشیم که جهان آخرت نیز مادی است، اما در هر حال سن و سال با آن تصوری که اکنون از آن داریم برای بهشتیان وجود ندارد. آنچه از روایات برمی آید، این است که مؤمنانی که وارد بهشت می شوند به صورت انسان های جوان و زیبا هستند: "یدخلون الجنة شبابا منورین و قال إن أهل الجنة جرد مرد مکحلون"[1]؛ بهشتیان مانند جوانانی زیبا و نورانی وارد بهشت می شوند. به عبارت دیگر، آنان دائما در بهترین شکل و حالت هستند که گذر زمان در این شادابی تأثیری نخواهد داشت. در قرآن کریم آن جا که از همسران پاک بهشتی سخن به میان آمده، می گوید: نزد بهشتیان همسرانی است که فقط چشم به شوهرانشان دوخته اند، همگی جوان و با شوهران خود هم سن و سال اند: "وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ"[2]. "اتراب" به معنای "م سن و سال"، یکی از توصیفات برای زنان بهشتی نسبت به همسرانشان است؛ چرا که توافق سنی جاذبه را میان دو همسر افزون می کند، و یا توصیفی است برای خود آن زنان که همه آنها هم سن و سال و جوانند. به بیان دیگر؛ هیچ یک در معرض اختلاف جوانی، پیری و فرسودگی قرار نخواهند گرفت، نه کودک اند و نه پیر و فرسوده. نکته پایانی این که شهود معراجی رسول الله نسبت به ابراهیم مربوط به مرتبه عالم برزخ بوده که در حکم تتمه و تکمیل عالم دنیاست و بیانگر این است که حضرت ابراهیم سلام الله علیه در برزخ اطفال مومنین را تربیت می کنند. لذا با روایات مربوط با بهشت هیچ تعارضی ندارند. /7544/ پی نوشت: [1] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 148، مؤسسه انتشارات علامه، قم، 1379ق. [2] سوره ص ، 52.
با سلام. گفته می شود: سن انسانها در بهشت محاسبه نمی شود و بهشتیان در هر سنی از دنیا بروند جوان می مانند. اما در جایی دیگر نقل است: وقتی پیامبر به معراج رفتند پیرمردی را دیدند زیر سایه درخت که فرزندان مومنین گرداگرد او بودند واین پیرمرد کسی نبود جز حضرت ابراهیم. این تناقض چه توجیهی دارد؟
سلام علیکم، تغییر شکل و شمایل انسان ها با تغییر سن و سال از موضوعات مربوط به این دنیا است، اما جهان آخرت به ویژه بهشت این گونه قابل تصویر نیست که انسان ها شکل و قیافه های مختلف مثلاً گروهی کودک، عده ای میان سال، برخی پیر و... باشند. حتی اگر معتقد باشیم که جهان آخرت نیز مادی است، اما در هر حال سن و سال با آن تصوری که اکنون از آن داریم برای بهشتیان وجود ندارد. آنچه از روایات برمی آید، این است که مؤمنانی که وارد بهشت می شوند به صورت انسان های جوان و زیبا هستند: "یدخلون الجنة شبابا منورین و قال إن أهل الجنة جرد مرد مکحلون"[1]؛ بهشتیان مانند جوانانی زیبا و نورانی وارد بهشت می شوند. به عبارت دیگر، آنان دائما در بهترین شکل و حالت هستند که گذر زمان در این شادابی تأثیری نخواهد داشت.
در قرآن کریم آن جا که از همسران پاک بهشتی سخن به میان آمده، می گوید: نزد بهشتیان همسرانی است که فقط چشم به شوهرانشان دوخته اند، همگی جوان و با شوهران خود هم سن و سال اند: "وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ"[2].
"اتراب" به معنای "م سن و سال"، یکی از توصیفات برای زنان بهشتی نسبت به همسرانشان است؛ چرا که توافق سنی جاذبه را میان دو همسر افزون می کند، و یا توصیفی است برای خود آن زنان که همه آنها هم سن و سال و جوانند. به بیان دیگر؛ هیچ یک در معرض اختلاف جوانی، پیری و فرسودگی قرار نخواهند گرفت، نه کودک اند و نه پیر و فرسوده.
نکته پایانی این که شهود معراجی رسول الله نسبت به ابراهیم مربوط به مرتبه عالم برزخ بوده که در حکم تتمه و تکمیل عالم دنیاست و بیانگر این است که حضرت ابراهیم سلام الله علیه در برزخ اطفال مومنین را تربیت می کنند. لذا با روایات مربوط با بهشت هیچ تعارضی ندارند.
/7544/
پی نوشت:
[1] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 148، مؤسسه انتشارات علامه، قم، 1379ق.
[2] سوره ص ، 52.
- [سایر] سن افراد در جهنم و بهشت چقدر خواهد بود؟
- [سایر] سن افراد در جهنم و بهشت چقدر خواهد بود؟
- [سایر] سن افراد در جهنم و بهشت چقدر خواهد بود؟
- [سایر] تفاوتهای دنیا با بهشت وجهنم چیست؟
- [سایر] آیا زنان دنیا در بهشت برتری بر حوریان بهشتی دارند؟
- [سایر] آیا در بهشت تجدید نسل و زاد و ولد مثل این دنیا وجود خواهد داشت؟
- [سایر] مزیت بهشت براین دنیا چیست با اینکه خداوند از درختان و نهرهای زیرآن صحبت می کند.
- [سایر] چگونه ممکن است که از بهشت برای حضرت مریم (س) غذا و میوه فرستاده شود ؟ آیا ساکنان بهشت هم قادر ند به دنیا برگردند؟
- [سایر] زنی که در دنیا ازدواج مجدد داشته، در بهشت همسر کدامیک از همسران خود خواهد بود؟
- [سایر] اگر دنیا دار مکافات است، پس بهشت و جهنم چرا وجود دارد؟
- [آیت الله مظاهری] انسان باید از مجتهد زنده تقلید کند و اگر مجتهدی که انسان از او تقلید میکند از دنیا برود، میتوان در همه مسائل بر تقلید او باقی بود، گرچه به هیچ یک از فتواهای او عمل نکرده باشد.
- [آیت الله مظاهری] اگر مجتهدی که انسان از او تقلید میکند از دنیا برود، بقاء بر تقلید از او جایز است نه واجب. گرچه مجتهدِ میّت، اعلم از مجتهدینِ زنده باشد.
- [آیت الله سبحانی] انسان می تواند اعتکاف را از جانب خود و یا از جانب افراد از دنیا رفته انجام دهد، ولی از طرف فرد زنده جایز نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .در محاسبه و پرداخت خمس، تأخیر از سال مالی جایز نیست؛ ولی زودتر از پایان سال مالی می توان، درآمد و هزینه ها را محاسبه و خمس آن را پرداخت کرد. استثنای هزینه ها
- [امام خمینی] اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامدهاند وقف کند درست نیست ولی وقف برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمدهاند صحیح و آنها که به دنیا نیامدهاند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک میشوند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر انسان به خیال این که کسی از مصارف زکات فطره مثلاً فقیر است به او فطره بدهد و بعد بفهمد که از مصارف زکات فطره نبوده، مثلاً فقیر نبوده، حکم مسأله همانند حکمیست که در مسأله 1944 درباره زکات اموال گفته شد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اشاره افراد گنگ, به منزله صیغه لفظی آن هاست و تحویل و تحوّل خارجی آنان, همانند دیگران داد و ستد معاطاتی است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر خمس را به کسی بدهد که از طرف مجتهد جامع الشّرائط وکیل است، همانند آن است که خمس را به خود مجتهد جامع الشّرایط داده باشد.
- [آیت الله اردبیلی] هرگاه انسان کسی را وصیّ کند و بگوید که: (اگر آن فرد از دنیا رفت، فلانی وصی باشد)، بعد از آن که وصیّ اوّل مُرد، وصیّ دوم باید کارهای میّت را انجام دهد.
- [آیت الله مظاهری] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.