ظرفیت دنیا آن قدر محدود و حقیر است که در مقابل بهشت، جز صفر نخواهد بود. هر غذایی هر چند لذیذ، کمی بیش از حد معمول خورده شود، غیر از بیماریهای عجیب و غریب آینده، دل درد فوری را در پی خواهد داشت. و لذتش نیز پس از چند دقیقه (زمان خوردن) تمام خواهد شدو جز خیالی باقی نخواهد ماند که از سنخ عالم ماده نیست و ارتباط قطعی ای با ماده غذایی ندارد. هر منظره ای هر چند بسیار زیبا و جذاب، پس از زمان کوتاه، عادی خواهد شد. هر تفریحی پس از زمان کوتاه به خستگی منجر خواهد شد. و به همین دلیل است که افراد مرفه، و دارای امکانات هر گونه عیاشی، غالبا به مواد مخدر و انواع اعتیادها روی می آورند. و در واقع کاری می کنند که به قول خودشان به عالم هپروت و بی خبری بروند. و حتی اگر آمیختگی آنی لذت ها، با ناملایمات را نبینیم، یک سوال ساده، لذت را فرو می پاشاند و چیزی از آن باقی نخواهد گذاشت: أَتُتْرَکُونَ فِی مَا هَاهُنَا آمِنِینَ [سورة الشعراء 146] آیا (می پندارید که) شما در (نعمتهایی) اینجا ایمن رها می کنند ؟! و این خاصیت دنیاست که غم زمستان، عیش بهار را مکدر می کند. و انسانی که مرگ و مرض و بلا را می بیند، عیش آنی او نیز مکدر خواهد شد. حال چگونه چنین دنیای حقیری را می توان با بهشت مقایسه کرد؟ بهشتی که از حیث زمانی بی انتهاست. مرض و از دست دادن موهبت ها در آن بی معناست. لذت های جسمی در افق عالی عقلی گنجانده شده اند و علیرغم تنوع بسیار و عدم تکرار و عدم تکدر همراه لذت و عدم محدودیت و ... انسان خود را در دل لذات ، دچار حیوانیت نمی بیند و هر لذتش از افقی انسانی و با ملاحظه رضایت ربوبی است. و اینجاست که باید گفت: لِمِثْلِ هَٰذَا فَلْیَعْمَلِ الْعَامِلُونَ [سورة الصافات 61] (آری) عمل کنندگان باید برای چنین (پاداشی) عمل کنند. وَهُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ (102 انبیاء) و در آنچه دلشان بخواهد جاودانه (متنعم) هستند. و البته این همه جز آن است که دین را با انگیزه هایی عالی تر می توان تبلیغ کرد که لزوم سپاسگذاری، عالی بودن بندگی، ضمانت انسانیت، ارتقای اخلاقیات و ... بخشی از آن است.
برای کسانی که بهشتی در دنیا برای خود ساخته اند، چگونه می توان با وعده بهشت، آنها را جذب دین کرد؟
ظرفیت دنیا آن قدر محدود و حقیر است که در مقابل بهشت، جز صفر نخواهد بود.
هر غذایی هر چند لذیذ، کمی بیش از حد معمول خورده شود، غیر از بیماریهای عجیب و غریب آینده، دل درد فوری را در پی خواهد داشت. و لذتش نیز پس از چند دقیقه (زمان خوردن) تمام خواهد شدو جز خیالی باقی نخواهد ماند که از سنخ عالم ماده نیست و ارتباط قطعی ای با ماده غذایی ندارد.
هر منظره ای هر چند بسیار زیبا و جذاب، پس از زمان کوتاه، عادی خواهد شد.
هر تفریحی پس از زمان کوتاه به خستگی منجر خواهد شد. و به همین دلیل است که افراد مرفه، و دارای امکانات هر گونه عیاشی، غالبا به مواد مخدر و انواع اعتیادها روی می آورند. و در واقع کاری می کنند که به قول خودشان به عالم هپروت و بی خبری بروند.
و حتی اگر آمیختگی آنی لذت ها، با ناملایمات را نبینیم، یک سوال ساده، لذت را فرو می پاشاند و چیزی از آن باقی نخواهد گذاشت:
أَتُتْرَکُونَ فِی مَا هَاهُنَا آمِنِینَ [سورة الشعراء 146] آیا (می پندارید که) شما در (نعمتهایی) اینجا ایمن رها می کنند ؟!
و این خاصیت دنیاست که غم زمستان، عیش بهار را مکدر می کند. و انسانی که مرگ و مرض و بلا را می بیند، عیش آنی او نیز مکدر خواهد شد. حال چگونه چنین دنیای حقیری را می توان با بهشت مقایسه کرد؟
بهشتی که از حیث زمانی بی انتهاست. مرض و از دست دادن موهبت ها در آن بی معناست. لذت های جسمی در افق عالی عقلی گنجانده شده اند و علیرغم تنوع بسیار و عدم تکرار و عدم تکدر همراه لذت و عدم محدودیت و ... انسان خود را در دل لذات ، دچار حیوانیت نمی بیند و هر لذتش از افقی انسانی و با ملاحظه رضایت ربوبی است.
و اینجاست که باید گفت:
لِمِثْلِ هَٰذَا فَلْیَعْمَلِ الْعَامِلُونَ [سورة الصافات 61] (آری) عمل کنندگان باید برای چنین (پاداشی) عمل کنند.
وَهُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ (102 انبیاء) و در آنچه دلشان بخواهد جاودانه (متنعم) هستند.
و البته این همه جز آن است که دین را با انگیزه هایی عالی تر می توان تبلیغ کرد که لزوم سپاسگذاری، عالی بودن بندگی، ضمانت انسانیت، ارتقای اخلاقیات و ... بخشی از آن است.
- [سایر] آیا زنان دنیا در بهشت برتری بر حوریان بهشتی دارند؟
- [سایر] بهشت « عدن » چگونه بهشتی است؟
- [سایر] چگونه می توان دین و دنیا یا دنیا و آخرت را با هم داشت؟
- [سایر] برای چه اعمالی وعده بهشت داده شده است؟
- [سایر] آیا دین شهید بهشتی مدرن بود؟
- [سایر] شبهه: ابدی بودن بهشت و جهنم را مشکل می توان باور کرد چون تناسبی با اعمال محدود این دنیا ندارد.
- [سایر] ابدی بودن بهشت و جهنم را مشکل می توان باور کرد چون تناسبی با اعمال محدود این دنیا ندارد ؟
- [سایر] آیا بهشتی که حضرت آدم از آن رانده شد، همان بهشت موعود بود؟
- [سایر] بهشتی که آدم (ع) در آن سکونت داشت کدام بهشت است؟
- [سایر] چرا قرآن با طرح مسائل شهوانی انسان در بهشت، انسان ها را جذب می کند؟
- [آیت الله خوئی] سفتههای وعدهای که به بانکها یا غیر بانکها فروخته میشود معمولًا در مقابل وجه نقد فروخته میشود و باید هم در مقابل وجه نقد فروخته شود زیرا اگر در مقابل وجه نسیه و وعده فروخته شود بیع دین بدین شده و معامله محل اشکال خواهد بود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بیمار در مرضی که با آن از دنیا میرود، بخواهد واجبات مالی خود نظیر خمس، زکات و کفّارات را بپردازد هرچند از یک سوم دارایی او بیشتر باشد نیازی به رضایت ورثه ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] جهاد از واجبات دین و دری از درهای بهشت است که خداوند آن را برای اولیای خود گشوده است(1) و در جهت حفظ کیان اسلام و امنیت مسلمانان و دفاع در مقابل هجوم کافران و ناپاکان و یاری مستضعفان، مورد تأکید قرآن و معصومان علیهمالسلام قرار گرفته است. امّتی که از جهاد روی گردانند، جامه ذلّت و خواری و ردای بلا و گرفتاری بپوشند و با حقارت و پستی از انصاف و عدالت محروم شوند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی از دنیا برود در حالی که زکات واجب بر ذمه اوست و هم بدهی به مردم دارد، اول باید تمام زکات را از مالی که زکات آن واجب شده بدهند بعد دین او را ادا کنند و این در صورتی است که مالی که زکات به آن تعلق گرفته موجود باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که زکات بر ذمه دارد و از فقیری طلبکار است، می تواند طلب خود را از باب زکات حساب کند، حتی اگر فقیر بدهکار از دنیا برود می تواند بدهی او را از زکات محسوب دارد، اما اگر چیزی از خود گذاشته که به اندازه بدهی اوست بنابر احتیاط واجب نمی توان بدهی او را از زکات حساب کرد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی دوست داشته باشد که واجبی از واجبات بیارزش یا متروک شود و یا حرامی از محرّمات با ارزش و یا جایی در جامعه باز کند، گرچه در این امر قبیح خود عامل نباشد و تبلیغ نیز برای آن نکند، از نظر قرآن شریف کیفر بزرگی در دنیا و عذاب بزرگی در آخرت دارد، مثلاً کسی که دوست دارد در جامعه اسلامی، چادر جای خود را به بدحجابی و قرضالحسنه جای خود را به قرض ربوی بدهد، و قطعاً اگر توبه نکند، عذاب دردناکی در دنیا و آخرت به سراغ او خواهد آمد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] تقلید در احکام; عمل نمودن به دستور مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید کرد که: مرد بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلال زاده، زنده و عادل باشد و مقصود از عدالت آن است که قدرت نفسانیه ای بر انجام واجبات و ترک گناهان کبیره داشته باشد. و احتیاط واجب آن است که مرجع تقلید حریص به دنیا نباشد و لازم است از مجتهدین دیگر اعلم باشد یعنی در فهمیدن حکم خدا از همه مجتهدین عصر خودش عالمتر باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه شخص اجیر پیش از تمام کردن نماز و روزه ای که اجیر شده بود از دنیا برود درحالیکه اجرت همه آنها را گرفته، اگر شرط کرده باشند تمام نمازها را خودش به جا آورد باید اجرت مقداری را که نخوانده از مال او برگردانند و اگر چنین شرطی نکرده اند باید ورثه از مال او کسی را اجیر کنند تا باقیمانده را بجا آورد و اگر مالی ندارد چیزی بر ورثه واجب نیست، ولی بهتر است دین میت را ادا کنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] قرض دادن به مسلمان مخصوصا به مومنین از کارهای مستحب است و در قران مجید به ان امر شده و قرض دادن به مومن قرض دادن به خدا شمرده شده و وعده مغفرت به قرض دهنده داده شده و در اخبار راجع به ان سفارش شده است و از پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم روایت شده که کسی که به برادر مسلمان خود قرض بدهد برای او به هر درهمی که قرض داده به وزن کوه احد از کوههای رضوی و طور سیناء حسنات است و اگر با او در طلب قرض مدارا کند بر صراط مانند برق بدون حساب و عذاب می گذرد و کسی که برادر مسلمان به او شکایت کند و قرض ندهد خداوندعزوجل بهشت را بر او حرام می کند و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که اگر قرض بدهم برای من محبوب تر است از ان که به مانند ان صدقه بدهم
- [آیت الله اردبیلی] ازدواج سنّت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از محبوبترین نهادها در نزد پروردگار و موجب رحمت و کثرت رزق و طرد بیبندوباری و فحشا از جامعه است(1) و خداوند متعال جامعه اسلامی را به ایجاد عُلقه ازدواج بین زنان و مردان مجرّد امر فرموده و وعده فضل و گشایش بر آنان داده است.(2) علاقه به خانواده و همسر، از اخلاق انبیاء و نشانه کثرت ایمان است به گونهای که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم علاقه به همسر را در ردیف علاقه به نماز و شمیم عطر قرار داده است(3). در روایات آمده است: آنگاه که خداوند متعال اراده میکند خیر دنیا و آخرت را به مسلمانی ارزانی دارد، به وی قلبی خاشع و زبانی ذاکر و جسمی صابر و همسری مؤمن عطا میکند که به هنگام نظر به او مسرور شود و در غیاب شوهرش از خود و اموال او پاسداری کند(4) و نیز در روایت آمده است: اگر مردی به خواستگاری آمده که دین، اخلاق و امانتداری او را میپسندید، خواستگاری او را بپذیرید در غیر این صورت فتنه و فساد عظیمی زمین را فرا خواهد گرفت.(5)