پیش از هر چیز، ذکر این نکته مناسب است که این گونه مطالب برای اهل ایمان چندان مهم نیست. چون آنها با فهم قطعی بودن اصول دین، مسیر ایمان را انتخاب کرده اند. و جذابیت این مسائل بیشتر برای کسانی است که دنبال طعنه زدن و خرده گیری می باشند. گذشته از این، آیا تاکنون پاهای هزار پا را شمرده اید؟ پس نکته اول این است که هفتاد در زبان عربی، عدد کثرت است. و این گونه محاسبه کردن و چرتکه انداختن، نشان دهنده عدم درک صحیح از مطلب ذکر شده است. نکته دوم اینکه در کتاب شهید دستغیب، هرگز گفته نشده که این همه حوری برای یک نفر است! عبارت ایشان چنین است: "قصری است در بهشت از لولو در آن قصر هفتاد خانه از یاقوت سرخ و در هر خانه هفتاد حجره از زمرد سبز و در هر حجره هفتاد تخت است و بر هر تختی هفتاد فرش از هر رنگی است و بر هر فرشی حور العینی می باشد." (صفحه 139کتاب معاد آیت الله دستغیب، چاپ 1357) نکته سوم آنکه هیچ دلیلی وجود ندارد که هر جا سخن از حور العین می شود، بحث رابطه جنسی در کار باشد. اگر چه ممکن است مقصود در بعضی از موارد همین مطلب باشد. علامه طباطبایی در این باره می فرمایند: " مراد از تزویج اهل بهشت با حوریان این است که قرین حوریان هستند، چون این تزویج به معنای ازدواج اصطلاحی نیست، بلکه از زوج به معنای قرین است، که معنای اصلی لغوی آن است." (ترجمه المیزان، ج18، ص: 228) نکته چهارم آنکه به فرض که مطابق پندار خرده گیران، میلیون ها حوری برای یک نفر در نظر گرفته شده باشد! آیا وقتی از عظمت کهکشان ها و تعداد ستارگان هم سخن گفته می شود، در مقابل عظمت و کثرت آنها هم زبان به طعنه و تمسخر گشوده می شود؟ وقتی مومن تا ابد در بهشت زندگی می کند. عدد این حوریان در مقابل بی نهایت، چه نسبتی خواهد داشت؟ آیا نسبت هر عددی در مقابل بی نهایت به صفر میل نمی کند؟ و آخر آنکه اگر غرض مذمت شهوترانی باشد، مومنانی که معتقدند باید جهاد اکبر انجام دهند و بدترین دشمن آنها نفس اماره شان است، مخاطب قرار نخواهند گرفت. بلکه فرهنگ ضد دینی و لذت محوری که جامعه بشری را به کمونیسم جنسی نزدیک کرده، و آمار تولیدات مستهجن آن سر به فلک می کشد و تمام زندگی بشر را به سمت این حیوانیات می کشاند، باید مذمت شوند و پیروان این فرهنگ منحط باید از این همه رسوایی شرمسار باشند. حال آنکه ظاهرا در نظرشان امر به عکس شده، و آنچه لایق جامعه بی دین است را سبب مذمت متدینان قرار داده اند.
پیش از هر چیز، ذکر این نکته مناسب است که این گونه مطالب برای اهل ایمان چندان مهم نیست. چون آنها با فهم قطعی بودن اصول دین، مسیر ایمان را انتخاب کرده اند. و جذابیت این مسائل بیشتر برای کسانی است که دنبال طعنه زدن و خرده گیری می باشند.
گذشته از این، آیا تاکنون پاهای هزار پا را شمرده اید؟ پس نکته اول این است که هفتاد در زبان عربی، عدد کثرت است. و این گونه محاسبه کردن و چرتکه انداختن، نشان دهنده عدم درک صحیح از مطلب ذکر شده است.
نکته دوم اینکه در کتاب شهید دستغیب، هرگز گفته نشده که این همه حوری برای یک نفر است! عبارت ایشان چنین است: "قصری است در بهشت از لولو در آن قصر هفتاد خانه از یاقوت سرخ و در هر خانه هفتاد حجره از زمرد سبز و در هر حجره هفتاد تخت است و بر هر تختی هفتاد فرش از هر رنگی است و بر هر فرشی حور العینی می باشد." (صفحه 139کتاب معاد آیت الله دستغیب، چاپ 1357)
نکته سوم آنکه هیچ دلیلی وجود ندارد که هر جا سخن از حور العین می شود، بحث رابطه جنسی در کار باشد. اگر چه ممکن است مقصود در بعضی از موارد همین مطلب باشد. علامه طباطبایی در این باره می فرمایند: " مراد از تزویج اهل بهشت با حوریان این است که قرین حوریان هستند، چون این تزویج به معنای ازدواج اصطلاحی نیست، بلکه از زوج به معنای قرین است، که معنای اصلی لغوی آن است." (ترجمه المیزان، ج18، ص: 228)
نکته چهارم آنکه به فرض که مطابق پندار خرده گیران، میلیون ها حوری برای یک نفر در نظر گرفته شده باشد! آیا وقتی از عظمت کهکشان ها و تعداد ستارگان هم سخن گفته می شود، در مقابل عظمت و کثرت آنها هم زبان به طعنه و تمسخر گشوده می شود؟ وقتی مومن تا ابد در بهشت زندگی می کند. عدد این حوریان در مقابل بی نهایت، چه نسبتی خواهد داشت؟ آیا نسبت هر عددی در مقابل بی نهایت به صفر میل نمی کند؟
و آخر آنکه اگر غرض مذمت شهوترانی باشد، مومنانی که معتقدند باید جهاد اکبر انجام دهند و بدترین دشمن آنها نفس اماره شان است، مخاطب قرار نخواهند گرفت. بلکه فرهنگ ضد دینی و لذت محوری که جامعه بشری را به کمونیسم جنسی نزدیک کرده، و آمار تولیدات مستهجن آن سر به فلک می کشد و تمام زندگی بشر را به سمت این حیوانیات می کشاند، باید مذمت شوند و پیروان این فرهنگ منحط باید از این همه رسوایی شرمسار باشند. حال آنکه ظاهرا در نظرشان امر به عکس شده، و آنچه لایق جامعه بی دین است را سبب مذمت متدینان قرار داده اند.
- [سایر] آیا کتاب های شهید دستغیب معتبر است؟ توضیح دهید.
- [سایر] آیا وجود میلیون ها حوری برای یک شهید در بهشت، از لحاظ عقلی امکان پذیر است.
- [سایر] آیا این مطلب درست است که پیامبر اسلام فرمودند: هر مومن که شهید می شود در بهشت قصری انتظارش را می کشد که در آن قصر 70 حجره است و هر حجره دارای 70 تخت است و بر هر تختی 70 فرش گسترانده اند و بر هر فرشی 70 حوری نشسته و انتظار آن شهید کشته شده در راه اسلام را می کشند. با بررسی این سخن و با یک ضرب ساده ریاضی می توان به این نتیجه رسید که بر طبق سخنی که از رسول خدا نقل شده، 70 به توان 4 حوری یعنی رقمی حدود 24 میلیون حوری بهشتی فقط در انتظار یک شهید اسلامی می باشد. با فرض این که هر کدام از فرشها 6 متر مربع باشد مساحت کل فرش ها می شود 2,058,000 مترمربع با در نظر گرفتن 20% راهرو ها و راه پله و فضاهای بدون فرش، مساحت کاخ 2,469,600 متر مربع به دست می آید. که می شود عمارتی با زیر بنای 200 متر در 200 متر و 62 طبقه به ارتفاع 186 متر پر از حوری فقط برای یک شهید اسلامی. نکته: با فرض این که شهید مورد نظر تنها یک ساعت در کنار هر حوری باشد، بعد از 2,740 سال نوبت به آخرین حوری می رسد!
- [سایر] مطابق مطالب امام خمینی درباره وضوء، ما به خاطر گناه آدم آلوده شده ایم؟
- [سایر] لطفا به غیر از کتب شهیدان مطهری(ره) و دستغیب، در تمام حوزه های دین (کلام، فلسفه، اخلاق، تاریخ و سیره و …) کتبی را معرفی فرماییدکه با رجوع به آنها، پاسخ تمام سؤالات مذهبی ام را بیابم و توانسته باشم مطالعه مذهبی کاملی داشته باشم؟ (تحصیلات فوق لیسانس)
- [سایر] انسان فقط میتواند بنده خدا باشد. خدای متعال میفرماید: (فقط خدا را بندگی کن). پس چرا شیعیان اسمهای خودشان را عبدالحسین (بنده حسین) و عبدالعلی (بنده علی)، و عبدالزهرا و عبدالامام میگذراند؟! چرا ائمه فرزندانش را عبدالعلی و عبدالزهرا نامگذاری نکردند؟ آیا درست است که بعد از آنکه امام حسین(ع) به شهادت رسید، بگوییم عبدالحسین؛ یعنی خادم حسین(ع)؟ خادم کسی است که آب و غذا را تهیه میکند و خدمت مینماید، آیا معقول است که کسی آب و غذا برای حسین(ع) ببرد و در قبرش آب وضویش را آماده کند، تا بگوییم که خادم حسین(ع) است؟!
- [سایر] فدائیان اسلام که به رهبری شهید نواب صفوی دست به ترورهای انقلابی می زدند فتوای این کار را چگونه می گرفتند و حکم این عمل امروز چیست؟
- [سایر] فدائیان اسلام که به رهبری شهید نواب صفوی دست به ترورهای انقلابی می زدند فتوای این کار را چگونه می گرفتند و حکم این عمل امروز چیست؟
- [سایر] در مورد (توسل) در کتاب تفسیر نمونه (تألیف آیت الله مکارم شیرازی) در تفسیر سوره المائده آیه 35 آمده است که ما نمی توانیم به طور مستقیم از اهل بیت (ع) درخواستی بکنیم، بلکه می بایست از آنها به عنوان وسیله نام برد. زیرا در غیر این صورت شرک خواهد بود. اما آیت الله شهید دستغیب (شهید محراب) در کتاب های وقایع عبرت انگیز، گناهان کبیره و قلب سلیم در مبحث چگونه امام علی (ع) و دیگر امامان می توانند در طول زندگیمان و بعد از مرگ به ما کمک کنند همچنین موارد زیادی را از زندگی آیت الله گلپایگانی، آیت الله نراقی، دختر آیت الله اراکی (فاطمه)، آیت الله طباطبایی و ... نقل نموده که چطور امامان به آنها در هر جنبه از زندگیشان کمک نموده است. 1. آیا می توانیم بگوییم (یا علی مدد) با این نیت که خداوند این قدرت و عنایت را به آنها مرحمت فرموده و از طرف او به ما کمک می کند؟ و آیا می توانیم این کمک را حتی بعد فوت و شهادت آنها یافت؟ 2. می توانیم بگوییم که اهل البیت (ع) روزی دهنده اند؟ (منظور از نظر روحی، معنوی و امورات زندگی، که از طرف خداوند به آنها عطا شده تا به ما کمک کنند) 3. آیا اهل البیت (ع) می توانند در زندگی روزمره به ما کمک کنند؟ 4. آیت الله دستغیب شهید محراب در کتاب (قلب سلیم) خود به طور واضح دارد که ما می توانیم درخواست کرده و بگوییم که اهل بیت (ع) روزی دهنده اند (از نظر معیشت و معنویت با درنظر گرفتن عنایت خداوند).
- [آیت الله علوی گرگانی] مرحوم صاحب عروه در بحث تقلید مسئله 52 میفرمایند: (اذا بقی علی تقلید المیّت من دون أن یقلد الحیّ فی هذه المسأله کان کمن عمل من دون تقلید) از طرفی حضرتعالی در رساله مسئله 14 فرمودهاید اگر مکلّف مدّتی... حال در همین مسئله 52 عروه نظرتان با صاحب عروه مطابق است پس اگر این مقلّد طبق بیّنه یعنی دو عالم عادل بگوید از فلانی میشود تقلید کرد و یا جایز التقلید است از همین آقا تقلید کند و اعمال گذشته او مطابق فتوای این مرجع انتخاب شده باشد آیا اعمال او صحیح است یا خیر؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مکلف مدتی بدون تقلید عمل کند در صورتی صحیح است که مطابق با واقع انجام شده باشد، واگر عبادی بوده به قصد قربت آن را به جا آورده باشد، و راه به دست آوردن مطابق شدن آن با واقع این است که یا بعد علم پیدا کند که مطابق با واقع بوده یا آن که مطابق فتوای مجتهدی که فعلا وظیفه اش تقلید از اوست واقع شده باشد.
- [آیت الله بهجت] لازم نیست صیغه وقف را به عربی بخوانند، بلکه اگر مثلاً بگوید، خانه خود را وقف کردم، وقف صحیح است و در وقف قبول کردن مطابق احتیاط است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی مدّتی اعمال خود را بدون تقلید انجام داده، سپس تقلید کند، اگر اعمال سابق، مطابق فتوای این مجتهد باشد صحیح است و گرنه نظر مرجع خود را درباره¬ی آن سؤال کرده و مطابق آن عمل می¬کند، همچنین است اگر بدون تحقیق کافی از مجتهدی تقلید نموده باشد.
- [آیت الله سبحانی] اگر در عقد دائمی، مهر را معین نکنند عقد صحیح است و چنانچه مرد با زن نزدیکی کند، باید مهر او را مطابق مهر زنهائی که مثل او هستند، بدهد.
- [آیت الله سبحانی] اگر در عقد دائمی، مهر را معین نکنند عقد صحیح است و چنانچه مرد با زن نزدیکی کند، باید مهر او را مطابق مهر زنهائی که مثل او هستند، بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در عقد دائم، مهر را معین نکنند، عقد صحیح است، و چنانچه مرد با زن نزدیکی کند، باید مهر او را مطابق مهر زنانی که مثل او هستند بدهد.
- [آیت الله مظاهری] اگر در عقد مهر را معیّن نکنند و یا چیز حرامی را مهر قرار دهند نظیر آلات قمار عقد صحیح است و باید مهر او مطابق مهر زنهایی که مثل او هستند داده شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر در عقد دایم مهررا معین نکنند عقد صحیح است و چنانچه مرد با زن نزدیکی کند باید مهر اورا مطابق مهر زنهایی که مثل او هستند بدهد ولی در متعه چنانچه مهررا معین نکنند عقد باطل است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر در عقد دائمی مهر را معین نکنند؛ عقد صحیح است و چنانچه مرد با زن نزدیکی کند؛ باید مهر او را مطابق مهر زنهائی که مثل او هستند بدهد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در عقد دائمی مهر را معیّن نکنند ، عقد صحیح است و چنانچه مرد با زن نزدیکی کند ، باید مهر او را مطابق مهر زنهائی که مثل او هستند بدهد .