قبل از پرداختن به پاسخ سؤال، لازم به تذکر است که قاعده دو برابر بودن سهم مرد نسبت به زن، یک قاعده کلی نیست، بلکه در شرع و قانون، مواردی وجود دارد که در ارث بردن، فرقی میان زن و مرد نیست؛ مانند پدر و مادر میت که هر دو به صورت مساوی ارث میبرند و فرقی بین آنها وجود ندارد. از دیرباز، این سؤال مطرح بوده است که چرا ارث زن نصف ارث مرد است و آیا این نوعی تبعیض به نفع مردان نیست؟ در روایتی از امام صادق(ع) سؤال میشود که چرا زن که ضعیفتر است و احتیاج به حمایت بیشتری دارد، باید از ارث یک سهم داشته باشد و مرد که از حیث قوای بدنی و جسمانی قویتر از اوست، باید دو سهم از میراث میت را تصاحب نماید؟ امام(ع) در پاسخ میفرماید: به دلیل اینکه مرد تکالیف بیشتری داشته و مسئولیتهای سنگینتری بر دوش دارد. مرد باید به جهاد برود و مخارجی را در این زمینه متحمل شود، مرد باید علاوه بر مخارج خود، مخارج زندگی همسر خود را نیز تأمین نماید. مرد در ردیف عاقله است و باید در جنایت خطایی بستگان خود، با پرداخت مال، معاونت نماید در حالی که زن چنین وظایفی را ندارد.[1] در روایت دیگری از امام صادق(ع) بر این نکته تأکید شده که پرداخت مهریه از سوی مرد به زن، جبران نقصان ارث زن است.[2] آنچه در اسلام در باب ارث بیان شده، در واقع انقلابی به نفع زنان است. در جاهلیت، زن و دختران میت از ارث محروم بودند و تمامی میراث میت به پسران او انتقال مییافت، لکن اسلام قوانین جاهلی را باطل نمود[3] و زن را در زمره وراث میت قرار داده و به زن از همان ابتدا، در تملک و تصرف در اموال، استقلال اعطا نمود، امری که به تازگی و در دو قرن اخیر به تدریج وارد قوانین کشورهای اروپایی شد. با اینکه در ظاهر ارث مرد دو برابر ارث زن است، اما با دقت بیشتر روشن میشود که از یک نظر، ارث زنان دو برابر مردان است و این به خاطر حمایتی است که اسلام از حقوق زن کرده است. وظایفی که بر عهده مردان گذارده شده، موجب میشود در عمل، نیمی از در آمد آنان صرف زنان گردد. مرد باید هزینه زندگی همسر خود را طبق نیازمندی او از مسکن و پوشاک و خوراک و سایر لوازم بپردازد و هزینه زندگی خود و فرزندان نیز بر عهده اوست. حتی اگر شأن زن و موقعیت او اقتضا کند تا خدمتکاری را استخدام نماید و خودش هم توان مالی پرداخت مزد او را داشته باشد، باز هم پرداخت حقوق و مزد خدمتکار برعهده مرد است.[4] با این توضیحات، مشخص میشود که زیاد بودن ارث زن، لازمه توازن و تعادل میان ثروت زن و مرد است و در این میان اگر اعتراضی هست باید از سوی مردان باشد نه زنان.[5] در مقابل وظایفی که مرد برعهده دارد، زن از پرداخت هرگونه هزینهای معاف است و حتی نسبت به تأمین مخارج خود از قبیل پوشاک، خوراک و... هیچگونه مسئولیتی ندارد، لذا در عمل، این زن است که سهم بیشتری از اموال را در اختیار میگیرد. در تفسیر نمونه؛ مثالی بیان شده که برای روشن شدن موضوع مفید است و آن اینکه اگر فرض کنیم مجموع ثروتهای موجود در دنیا 30 میلیارد تومان باشد که از طریق ارث، تدریجاً در میان زنان و مردان جهان (دختران و پسران) تقسیم گردد، از این مبلغ 20 میلیارد تومان سهم مردان و 10 میلیارد تومان سهم زنان است. زنان مطابق معمول ازدواج میکنند و هزینه زندگی آنان بر دوش مردان خواهد بود و به همین دلیل، زنان میتوانند ده میلیارد تومان خود را پسانداز کنند و در بیست میلیارد سهم مردان عملاً شریک خواهند شد؛ زیرا سهم مرد، خرج زن و فرزندان میشود، پس در واقع، نیمی از سهم مردان که ده میلیارد تومان میشود، مصرف زنان خواهد شد. با اضافه کردن این مبلغ به ده میلیاردی که زنان پسانداز کرده بودند، در مجموع صاحب اختیار بیست میلیارد خواهند بود.[6] با توجه به مطالب ذکر شده میتوان علل نصف بودن ارث زن را در سه بخش خلاصه نمود: الف. مهریه: هنگام انعقاد عقد ازدواج، مرد مکلف است مهریهای مناسب برای زن در نظر بگیرد که هر وقت زن آنرا مطالبه نمود، باید مهریه را در اختیار او قرار دهد. در غیر این صورت زن هیچ وظیفهای نسبت به تمکین در مقابل شوهر ندارد. پس، از ابتدای شروع زندگی، مرد شرعاً مکلف است مهریهای برای زن مقرر دارد و این یکی از عللی است که در برخی سخنان اهل بیت(ع) به آن اشاره شده است.[7] ب. نفقه: در زندگی زناشویی، مرد مکلف است علاوه بر تأمین مخارج زندگی خود، مخارج زن و فرزندان را نیز به عهده بگیرد، تأمین خوراک، پوشاک و مسکن متناسب با شأن زن از جمله وظایف مرد است. زن حتی اگر ثروت کلانی هم داشته باشد، هیچ مسئولیتی در زمینه تأمین مخارج خود و فرزندانش ندارد. زن نه تنها هیچ بار مالی را در زندگی زناشویی بر دوش نمیکشد، بلکه در صورت تمایل حق دارد در قبال کارهای معمول خود در منزل از قبیل شیر دادن و پخت و پز و... از شوهر خود اجرت دریافت دارد. ج. وظایف ویژه مرد: مسئولیتهای سنگینی برعهده مرد گذاشته شده است که زن از آن معاف است؛ مانند جهاد در راه خدا و... مرد باید با مال و جان خود جهاد کند. چنانچه در آیات قرآن جهاد با مال مقدم بر جهاد با جان است. مرد باید هزینههای مربوط به جهاد را خود پرداخت نماید.[8] در جنایاتی که خویشاوندان باید دیه را بپردازند، زن از پرداخت دیه و همیاری در این امر معاف شده است. ملاحظه میشود که اسلام نخواسته است به نفع زن و علیه مرد یا به نفع مرد و علیه زن قانونی وضع کند. اسلام نه جانبدار مرد است و نه جانبدار زن، اسلام در قوانین خود سعادت مرد و زن و فرزندانی که باید در دامن آنها پرورش یابند و نیز سعادت جامعه بشریت را در نظر گرفته است.[9] به هر حال، اسلام بر اساس وظایف و تعهدات اقتصادی و مالی که برای مرد در نظر گرفته است، اقدام به تقسیم ثروت در مواضع مختلف و از جمله ارث نموده و هیچ تبعیضی در این مقوله قابل ادعا نیست. از طرفی، مجموعه قواعد و مقرراتی که در مورد زن و مرد در اسلام وجود دارد، ایجاب میکند که قوانین آن در باب ارث و... به شکل خاصی باشد و این امر نمیتواند محل اشکال به قوانین مدنی اسلام باشد. در نهایت ممکن است گفته شود که اگر چنین است که مخارج زن برعهده مرد است، پس زن را چه حاجتی است به داشتن ثروت و اندوخته؟ در جواب میتوان گفت: مهریه و ارث زن به عنوان پس اندازی است برای آیندهاش که اگر احیاناً از همسر خود جدا شد و یا همسرش فوت کرد، برای اداره زندگی خود پس اندازی داشته باشد[10] و در کمال آرامش و عزت نفس ادامه زندگی دهد. اما اینکه نفقه زن بر عهده مرد است، برای آن است که زن بدون دل مشغولی و دغدغه خاطر، به پرورش فرزندانی برومند و کارآمد برای جامعه بپردازد و حرارت و گرمای کانون خانواده را که اصلیترین هسته اجتماع میباشد، تأمین کند. در خاتمه توجه خواننده عزیز را به این نکته معطوف میدارد که هرگاه در اثر شرایط خاصی حمایت بیشتری از زن یا دختر، ضروری به نظر آید، در چنین مواقعی صاحب مال با اتخاذ تدابیری که در شرع مقدس آمده است، میتواند حمایت لازم را از فرد مذکور به عمل آورد؛ بدین معنا که اگر پدری احیاناً حمایت بیشتری از دختر خود را ضروری تشخیص دهد میتواند در ایام حیات خود، قسمتی از اموال خود را به او هبه نماید یا اینکه از محل ثلث اموال خود، مبلغی بیش از سهم الارث را از باب وصیت به دختر خود اختصاص دهد. /7482/ پی نوشت: [1]. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 26، ص 93، مؤسسه آل البیت؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 9، ص174 و 275، دار الکتب الاسلامیة؛ الکافی، ج 7، ص 85. [2]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 57، دار الکتب الاسلامیة، 1365ش. [3]. ابوالفتح رازی، تفسیر روض الجنان، ج 10، ص 268، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی. [4]. ساوجی، مریم، حقوق زن در اسلام و خانواده، ص 113، مجرد، چاپ دوم، 1371ش. [5]. فضل الله، محمد حسین، نقش و جایگاه زن در حقوق اسلامی، ترجمه: فقهی زاده، عبدالهادی، ص 23، نشر دادگستر. [6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 288، دار الکتب الاسلامیة. [7]. قمی مشهدی، محمد بن رضا، کنز الدقائق، ج 3، ص 343، چاپ وزارت ارشاد. [8]. قاضی طباطبایی، تحقیق در ارث زن از دارایی شوهر، ص 143، میهن، 1353ش. [9]. مطهری، مرتضی، نظام حقوقی زن در اسلام، ص 253، نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1353س. [10]. طالقانی سید محمود، پرتویی از قرآن، ج 6، ص 90، تهران، شرکت سهامی انتشار.
قبل از پرداختن به پاسخ سؤال، لازم به تذکر است که قاعده دو برابر بودن سهم مرد نسبت به زن، یک قاعده کلی نیست، بلکه در شرع و قانون، مواردی وجود دارد که در ارث بردن، فرقی میان زن و مرد نیست؛ مانند پدر و مادر میت که هر دو به صورت مساوی ارث میبرند و فرقی بین آنها وجود ندارد.
از دیرباز، این سؤال مطرح بوده است که چرا ارث زن نصف ارث مرد است و آیا این نوعی تبعیض به نفع مردان نیست؟
در روایتی از امام صادق(ع) سؤال میشود که چرا زن که ضعیفتر است و احتیاج به حمایت بیشتری دارد، باید از ارث یک سهم داشته باشد و مرد که از حیث قوای بدنی و جسمانی قویتر از اوست، باید دو سهم از میراث میت را تصاحب نماید؟ امام(ع) در پاسخ میفرماید: به دلیل اینکه مرد تکالیف بیشتری داشته و مسئولیتهای سنگینتری بر دوش دارد. مرد باید به جهاد برود و مخارجی را در این زمینه متحمل شود، مرد باید علاوه بر مخارج خود، مخارج زندگی همسر خود را نیز تأمین نماید. مرد در ردیف عاقله است و باید در جنایت خطایی بستگان خود، با پرداخت مال، معاونت نماید در حالی که زن چنین وظایفی را ندارد.[1]
در روایت دیگری از امام صادق(ع) بر این نکته تأکید شده که پرداخت مهریه از سوی مرد به زن، جبران نقصان ارث زن است.[2]
آنچه در اسلام در باب ارث بیان شده، در واقع انقلابی به نفع زنان است. در جاهلیت، زن و دختران میت از ارث محروم بودند و تمامی میراث میت به پسران او انتقال مییافت، لکن اسلام قوانین جاهلی را باطل نمود[3] و زن را در زمره وراث میت قرار داده و به زن از همان ابتدا، در تملک و تصرف در اموال، استقلال اعطا نمود، امری که به تازگی و در دو قرن اخیر به تدریج وارد قوانین کشورهای اروپایی شد.
با اینکه در ظاهر ارث مرد دو برابر ارث زن است، اما با دقت بیشتر روشن میشود که از یک نظر، ارث زنان دو برابر مردان است و این به خاطر حمایتی است که اسلام از حقوق زن کرده است.
وظایفی که بر عهده مردان گذارده شده، موجب میشود در عمل، نیمی از در آمد آنان صرف زنان گردد. مرد باید هزینه زندگی همسر خود را طبق نیازمندی او از مسکن و پوشاک و خوراک و سایر لوازم بپردازد و هزینه زندگی خود و فرزندان نیز بر عهده اوست. حتی اگر شأن زن و موقعیت او اقتضا کند تا خدمتکاری را استخدام نماید و خودش هم توان مالی پرداخت مزد او را داشته باشد، باز هم پرداخت حقوق و مزد خدمتکار برعهده مرد است.[4]
با این توضیحات، مشخص میشود که زیاد بودن ارث زن، لازمه توازن و تعادل میان ثروت زن و مرد است و در این میان اگر اعتراضی هست باید از سوی مردان باشد نه زنان.[5]
در مقابل وظایفی که مرد برعهده دارد، زن از پرداخت هرگونه هزینهای معاف است و حتی نسبت به تأمین مخارج خود از قبیل پوشاک، خوراک و... هیچگونه مسئولیتی ندارد، لذا در عمل، این زن است که سهم بیشتری از اموال را در اختیار میگیرد. در تفسیر نمونه؛ مثالی بیان شده که برای روشن شدن موضوع مفید است و آن اینکه اگر فرض کنیم مجموع ثروتهای موجود در دنیا 30 میلیارد تومان باشد که از طریق ارث، تدریجاً در میان زنان و مردان جهان (دختران و پسران) تقسیم گردد، از این مبلغ 20 میلیارد تومان سهم مردان و 10 میلیارد تومان سهم زنان است. زنان مطابق معمول ازدواج میکنند و هزینه زندگی آنان بر دوش مردان خواهد بود و به همین دلیل، زنان میتوانند ده میلیارد تومان خود را پسانداز کنند و در بیست میلیارد سهم مردان عملاً شریک خواهند شد؛ زیرا سهم مرد، خرج زن و فرزندان میشود، پس در واقع، نیمی از سهم مردان که ده میلیارد تومان میشود، مصرف زنان خواهد شد. با اضافه کردن این مبلغ به ده میلیاردی که زنان پسانداز کرده بودند، در مجموع صاحب اختیار بیست میلیارد خواهند بود.[6]
با توجه به مطالب ذکر شده میتوان علل نصف بودن ارث زن را در سه بخش خلاصه نمود:
الف. مهریه: هنگام انعقاد عقد ازدواج، مرد مکلف است مهریهای مناسب برای زن در نظر بگیرد که هر وقت زن آنرا مطالبه نمود، باید مهریه را در اختیار او قرار دهد. در غیر این صورت زن هیچ وظیفهای نسبت به تمکین در مقابل شوهر ندارد. پس، از ابتدای شروع زندگی، مرد شرعاً مکلف است مهریهای برای زن مقرر دارد و این یکی از عللی است که در برخی سخنان اهل بیت(ع) به آن اشاره شده است.[7]
ب. نفقه: در زندگی زناشویی، مرد مکلف است علاوه بر تأمین مخارج زندگی خود، مخارج زن و فرزندان را نیز به عهده بگیرد، تأمین خوراک، پوشاک و مسکن متناسب با شأن زن از جمله وظایف مرد است. زن حتی اگر ثروت کلانی هم داشته باشد، هیچ مسئولیتی در زمینه تأمین مخارج خود و فرزندانش ندارد. زن نه تنها هیچ بار مالی را در زندگی زناشویی بر دوش نمیکشد، بلکه در صورت تمایل حق دارد در قبال کارهای معمول خود در منزل از قبیل شیر دادن و پخت و پز و... از شوهر خود اجرت دریافت دارد.
ج. وظایف ویژه مرد: مسئولیتهای سنگینی برعهده مرد گذاشته شده است که زن از آن معاف است؛ مانند جهاد در راه خدا و... مرد باید با مال و جان خود جهاد کند. چنانچه در آیات قرآن جهاد با مال مقدم بر جهاد با جان است. مرد باید هزینههای مربوط به جهاد را خود پرداخت نماید.[8] در جنایاتی که خویشاوندان باید دیه را بپردازند، زن از پرداخت دیه و همیاری در این امر معاف شده است.
ملاحظه میشود که اسلام نخواسته است به نفع زن و علیه مرد یا به نفع مرد و علیه زن قانونی وضع کند. اسلام نه جانبدار مرد است و نه جانبدار زن، اسلام در قوانین خود سعادت مرد و زن و فرزندانی که باید در دامن آنها پرورش یابند و نیز سعادت جامعه بشریت را در نظر گرفته است.[9] به هر حال، اسلام بر اساس وظایف و تعهدات اقتصادی و مالی که برای مرد در نظر گرفته است، اقدام به تقسیم ثروت در مواضع مختلف و از جمله ارث نموده و هیچ تبعیضی در این مقوله قابل ادعا نیست. از طرفی، مجموعه قواعد و مقرراتی که در مورد زن و مرد در اسلام وجود دارد، ایجاب میکند که قوانین آن در باب ارث و... به شکل خاصی باشد و این امر نمیتواند محل اشکال به قوانین مدنی اسلام باشد.
در نهایت ممکن است گفته شود که اگر چنین است که مخارج زن برعهده مرد است، پس زن را چه حاجتی است به داشتن ثروت و اندوخته؟
در جواب میتوان گفت: مهریه و ارث زن به عنوان پس اندازی است برای آیندهاش که اگر احیاناً از همسر خود جدا شد و یا همسرش فوت کرد، برای اداره زندگی خود پس اندازی داشته باشد[10] و در کمال آرامش و عزت نفس ادامه زندگی دهد.
اما اینکه نفقه زن بر عهده مرد است، برای آن است که زن بدون دل مشغولی و دغدغه خاطر، به پرورش فرزندانی برومند و کارآمد برای جامعه بپردازد و حرارت و گرمای کانون خانواده را که اصلیترین هسته اجتماع میباشد، تأمین کند.
در خاتمه توجه خواننده عزیز را به این نکته معطوف میدارد که هرگاه در اثر شرایط خاصی حمایت بیشتری از زن یا دختر، ضروری به نظر آید، در چنین مواقعی صاحب مال با اتخاذ تدابیری که در شرع مقدس آمده است، میتواند حمایت لازم را از فرد مذکور به عمل آورد؛ بدین معنا که اگر پدری احیاناً حمایت بیشتری از دختر خود را ضروری تشخیص دهد میتواند در ایام حیات خود، قسمتی از اموال خود را به او هبه نماید یا اینکه از محل ثلث اموال خود، مبلغی بیش از سهم الارث را از باب وصیت به دختر خود اختصاص دهد.
/7482/
پی نوشت:
[1]. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 26، ص 93، مؤسسه آل البیت؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 9، ص174 و 275، دار الکتب الاسلامیة؛ الکافی، ج 7، ص 85.
[2]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 57، دار الکتب الاسلامیة، 1365ش.
[3]. ابوالفتح رازی، تفسیر روض الجنان، ج 10، ص 268، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.
[4]. ساوجی، مریم، حقوق زن در اسلام و خانواده، ص 113، مجرد، چاپ دوم، 1371ش.
[5]. فضل الله، محمد حسین، نقش و جایگاه زن در حقوق اسلامی، ترجمه: فقهی زاده، عبدالهادی، ص 23، نشر دادگستر.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 288، دار الکتب الاسلامیة.
[7]. قمی مشهدی، محمد بن رضا، کنز الدقائق، ج 3، ص 343، چاپ وزارت ارشاد.
[8]. قاضی طباطبایی، تحقیق در ارث زن از دارایی شوهر، ص 143، میهن، 1353ش.
[9]. مطهری، مرتضی، نظام حقوقی زن در اسلام، ص 253، نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1353س.
[10]. طالقانی سید محمود، پرتویی از قرآن، ج 6، ص 90، تهران، شرکت سهامی انتشار.
- [سایر] شبهه: زن و مرد از جهت انسان بودن و مسلمان بودن برابرند، ولی در اسلام حقوق زن نصف حقوق مرد است.
- [سایر] با توجه به اینکه زن و مرد از جهت انسان بودن و مسلمان بودن برابرند، چرا در اسلام حقوق زن نصف حقوق مرد است؟
- [سایر] علت تفاوت حقوق زن و مرد - از جمله در مسئله ارث و حق طلاق - چیست؟
- [سایر] علت تفاوت حقوق زن و مرد از جمله در مسأله ارث و حق طلاق چیست؟
- [سایر] علت تفاوت حقوق زن و مرد- از جمله در مسئله ارث و حق طلاق- چیست؟
- [سایر] چرا در اسلام سهم ارث زن نصف سهم مرد است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مورد تفاوتهای زن و مرد از لحاظ ارث، که چرا اسلام سهم مرد را دو برابر سهم زن قرار داده است، توضیح بفرمایید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مورد تفاوتهای زن و مرد از لحاظ ارث، که چرا اسلام سهم مرد را دو برابر سهم زن قرار داده است، توضیح بفرمایید?
- [سایر] چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟
- [سایر] چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟
- [آیت الله مظاهری] هرگاه مرد حقوقی را که زن بر او دارد ترک نماید، رعایت حقوق شوهر بر زن لازم نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زن طلاق خلع بگیرد یا مرد بر اثر دیگری غیر از بیماری مذکور بمیرد زن از او ارث نمیبرد. مسائل متفرقه ارث
- [آیت الله اردبیلی] اگر وارث، خُنْثای مشکل باشد به گونهای که با هیچ یک از نشانههای تعیین شده، مرد یا زن بودن او مشخّص نشود نصف ارث یک مرد و نصف ارث یک زن را به او میدهند.
- [آیت الله مظاهری] فرزندی که از راه نامشروع منعقد شده باشد (ولدالزنا) جایز نیست او را سقط کنند و فرزند آن زن و مرد حساب میشود ولی از آنها ارث نمیبرد و مسلمان است و میتواند زن مسلمان بگیرد و اگر زن بگیرد و بچهای پیدا کند، آن بچّه حلالزاده است.
- [آیت الله اردبیلی] زنی که متعه شده حقّ همخوابی ندارد و از شوهر ارث نمیبرد و شوهر هم از او ارث نمیبرد، مگر این که هنگام عقد شرط شده باشد که از یکدیگر ارث ببرند و یا این که شرط شده باشد که فقط مرد از زن و یا فقط زن از مرد ارث ببرد.
- [آیت الله مظاهری] مسلمان از کافر ارث میبرد ولی کافر از مسلمان ارث نمیبرد ولی اگر کافر بمیرد و وارث مسلمان نداشته باشد کافر از او ارث میبرد و اگر همه ورّاث مسلمان کافر باشند ارث او مال حاکم شرع است.
- [آیت الله بهجت] مرد و زن زناکار و خویشان آنها از فرزندی که از زنا بهدنیا آمده ارث نمیبرند، ولی اولاد چنین فرزندی و شوهر یا زن او، از او ارث میبرند.
- [آیت الله نوری همدانی] لباسی که مرد برای پوشیدن زن خود گرفته اگر چه زن آن را پوشیده باشد ، بعد از مردن شوهر ، جزء مال شوهر است. مسائل متفرقه ارث
- [آیت الله سبحانی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر درآید ولی مرد مسلمان می تواند با زن های کافر به طور موقت ازدواج کند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مردی بمیرد و فرزند نداشته باشد، یک چهارم مال او را زن و بقیّه را ورثه دیگر میبرند و اگر از آن زن یا از زن دیگر فرزند داشته باشد، یک هشتم مال را زن و بقیّه را ورثه دیگر میبرند و اگرچه بعید نیست گفته شود که: (زن از همه اموال ارث میبرد، ولی زنی که از لحاظ سنی و داشتن یا نداشتن اولاد و جهات دیگر، مظنّه ماندن او در خانه مرد کم است، از زمین خانهای که محل زندگی مرد و خانواده او بوده و قیمت آن زمین ارث نمیبرد و نیز از خود هوایی آن، مثل بنا و درخت ارث نمیبرد و فقط از قیمت هوایی ارث میبرد و همچنین از زمینها و خانههای دیگر مرد که به عنوان سرمایه او محسوب میشدند و نه محل زندگی خانوادهاش، ارث میبرد)؛ ولی احتیاط واجب آن است که بقیه ورثه با زن در مورد زمینها و خانههایی که متعلّق به مرد و خانوادهاش بوده، مصالحه نمایند.