چرا ارث مرد دو برابر ارث زن است؟ مگر در اسلام حقوق زن و مرد برابر نیست؟
قبل از پرداختن به پاسخ سؤال، لازم به تذکر است که قاعده دو برابر بودن سهم مرد نسبت به زن، یک قاعده کلی نیست، بلکه در شرع و قانون، مواردی وجود دارد که در ارث بردن، فرقی میان زن و مرد نیست؛ مانند پدر و مادر میت که هر دو به صورت مساوی ارث می‌برند و فرقی بین آنها وجود ندارد. از دیرباز، این سؤال مطرح بوده است که چرا ارث زن نصف ارث مرد است و آیا این نوعی تبعیض به نفع مردان نیست؟ در روایتی از امام صادق(ع) سؤال می‌شود که چرا زن که ضعیف‌تر است و احتیاج به حمایت بیشتری دارد، باید از ارث یک سهم داشته باشد و مرد که از حیث قوای بدنی و جسمانی قوی‌تر از اوست، باید دو سهم از میراث میت را تصاحب نماید؟ امام(ع) در پاسخ می‌فرماید: به دلیل این‌که مرد تکالیف بیشتری داشته و مسئولیت‌های سنگین‌تری بر دوش دارد. مرد باید به جهاد برود و مخارجی را در این زمینه متحمل شود، مرد باید علاوه بر مخارج خود، مخارج زندگی همسر خود را نیز تأمین نماید. مرد در ردیف عاقله است و باید در جنایت خطایی بستگان خود، با پرداخت مال، معاونت نماید در حالی که زن چنین وظایفی را ندارد.[1] در روایت دیگری از امام صادق(ع) بر این نکته تأکید شده که پرداخت مهریه از سوی مرد به زن، جبران نقصان ارث زن است.[2] آنچه در اسلام در باب ارث بیان شده، در واقع انقلابی به نفع زنان است. در جاهلیت، زن و دختران میت از ارث محروم بودند و تمامی میراث میت به پسران او انتقال می‌یافت، لکن اسلام قوانین جاهلی را باطل نمود[3] و زن را در زمره وراث میت قرار داده و به زن از همان ابتدا، در تملک و تصرف در اموال، استقلال اعطا نمود، امری که به تازگی و در دو قرن اخیر به تدریج وارد قوانین کشورهای اروپایی شد. با این‌که در ظاهر ارث مرد دو برابر ارث زن است، اما با دقت بیشتر روشن می‌شود که از یک نظر، ارث زنان دو برابر مردان است و این به خاطر حمایتی است که اسلام از حقوق زن کرده است. وظایفی که بر عهده مردان گذارده شده، موجب می‌شود در عمل، نیمی از در آمد آنان صرف زنان گردد. مرد باید هزینه زندگی همسر خود را طبق نیازمندی او از مسکن و پوشاک و خوراک و سایر لوازم بپردازد و هزینه زندگی خود و فرزندان نیز بر عهده اوست. حتی اگر شأن زن و موقعیت او اقتضا کند تا خدمتکاری را استخدام نماید و خودش هم توان مالی پرداخت مزد او را داشته باشد، باز هم پرداخت حقوق و مزد خدمتکار برعهده مرد است.[4] با این توضیحات، مشخص می‌شود که زیاد بودن ارث زن، لازمه توازن و تعادل میان ثروت زن و مرد است و در این میان اگر اعتراضی هست باید از سوی مردان باشد نه زنان.[5] در مقابل وظایفی که مرد برعهده دارد، زن از پرداخت هرگونه هزینه‌ای معاف است و حتی نسبت به تأمین مخارج خود از قبیل پوشاک، خوراک و... هیچ‌گونه مسئولیتی ندارد، لذا در عمل، این زن است که سهم بیشتری از اموال را در اختیار می‌گیرد. در تفسیر نمونه؛ مثالی بیان شده که برای روشن شدن موضوع مفید است و آن این‌که اگر فرض کنیم مجموع ثروت‌های موجود در دنیا 30 میلیارد تومان باشد که از طریق ارث، تدریجاً در میان زنان و مردان جهان (دختران و پسران) تقسیم گردد، از این مبلغ 20 میلیارد تومان سهم مردان و 10 میلیارد تومان سهم زنان است. زنان مطابق معمول ازدواج می‌کنند و هزینه زندگی آنان بر دوش مردان خواهد بود و به همین دلیل، زنان می‌توانند ده میلیارد تومان خود را پس‌انداز کنند و در بیست میلیارد سهم مردان عملاً شریک خواهند شد؛ زیرا سهم مرد، خرج زن و فرزندان می‌شود، پس در واقع، نیمی از سهم مردان که ده میلیارد تومان می‌شود، مصرف زنان خواهد شد. با اضافه کردن این مبلغ به ده میلیاردی که زنان پس‌انداز کرده بودند، در مجموع صاحب اختیار بیست میلیارد خواهند بود.[6] با توجه به مطالب ذکر شده می‌توان علل نصف بودن ارث زن را در سه بخش خلاصه نمود: الف. مهریه: هنگام انعقاد عقد ازدواج، مرد مکلف است مهریه‌ای مناسب برای زن در نظر بگیرد که هر وقت زن آن‌را مطالبه نمود، باید مهریه را در اختیار او قرار دهد. در غیر این ‌صورت زن هیچ وظیفه‌ای نسبت به تمکین در مقابل شوهر ندارد. پس، از ابتدای شروع زندگی، مرد شرعاً مکلف است مهریه‌ای برای زن مقرر دارد و این یکی از عللی است که در برخی سخنان اهل بیت‌(ع) به آن اشاره شده است.[7] ب. نفقه: در زندگی زناشویی، مرد مکلف است علاوه بر تأمین مخارج زندگی خود، مخارج زن و فرزندان را نیز به عهده بگیرد، تأمین خوراک، پوشاک و مسکن متناسب با شأن زن از جمله وظایف مرد است. زن حتی اگر ثروت کلانی هم داشته باشد، هیچ مسئولیتی در زمینه تأمین مخارج خود و فرزندانش ندارد. زن نه تنها هیچ بار مالی را در زندگی زناشویی بر دوش نمی‌کشد، بلکه در صورت تمایل حق دارد در قبال کارهای معمول خود در منزل از قبیل شیر دادن و پخت و پز و... از شوهر خود اجرت دریافت دارد. ج. وظایف ویژه مرد: مسئولیت‌های سنگینی برعهده مرد گذاشته شده است که زن از آن معاف است؛ مانند جهاد در راه خدا و... مرد باید با مال و جان خود جهاد کند. چنانچه در آیات قرآن جهاد با مال مقدم بر جهاد با جان است. مرد باید هزینه‌های مربوط به جهاد را خود پرداخت نماید.[8] در جنایاتی که خویشاوندان باید دیه را بپردازند، زن از پرداخت دیه و همیاری در این امر معاف شده است. ملاحظه می‌شود که اسلام نخواسته است به نفع زن و علیه مرد یا به نفع مرد و علیه زن قانونی وضع کند. اسلام نه جانبدار مرد است و نه جانبدار زن، اسلام در قوانین خود سعادت مرد و زن و فرزندانی که باید در دامن آنها پرورش یابند و نیز سعادت جامعه بشریت را در نظر گرفته است.[9] به هر حال، اسلام بر اساس وظایف و تعهدات اقتصادی و مالی که برای مرد در نظر گرفته است، اقدام به تقسیم ثروت در مواضع مختلف و از جمله ارث نموده و هیچ تبعیضی در این مقوله قابل ادعا نیست. از طرفی، مجموعه قواعد و مقرراتی که در مورد زن و مرد در اسلام وجود دارد، ایجاب می‌کند که قوانین آن در باب ارث و... به شکل خاصی باشد و این امر نمی‌تواند محل اشکال به قوانین مدنی اسلام باشد. در نهایت ممکن است گفته شود که اگر چنین است که مخارج زن برعهده مرد است، پس زن را چه حاجتی است به داشتن ثروت و اندوخته؟  در جواب می‌توان گفت: مهریه و ارث زن به عنوان پس اندازی است برای آینده‌اش که اگر احیاناً از همسر خود جدا شد و یا همسرش فوت کرد، برای اداره زندگی خود پس اندازی داشته باشد[10] و در کمال آرامش و عزت نفس ادامه زندگی دهد. اما این‌که نفقه زن بر عهده مرد است، برای آن است که زن بدون دل مشغولی و دغدغه خاطر، به پرورش فرزندانی برومند و کارآمد برای جامعه بپردازد و حرارت و گرمای کانون خانواده را که اصلی‌ترین هسته اجتماع می‌باشد، تأمین کند. در خاتمه توجه خواننده عزیز را به این نکته معطوف می‌دارد که هرگاه در اثر شرایط خاصی حمایت بیشتری از زن یا دختر، ضروری به نظر آید، در چنین مواقعی صاحب مال با اتخاذ تدابیری که در شرع مقدس آمده است، می‌تواند حمایت لازم را از فرد مذکور به عمل آورد؛ بدین معنا که اگر پدری احیاناً حمایت بیشتری از دختر خود را ضروری تشخیص دهد می‌تواند در ایام حیات خود، قسمتی از اموال خود را به او هبه نماید یا این‌که از محل ثلث اموال خود، مبلغی بیش از سهم الارث را از باب وصیت به دختر خود اختصاص دهد. /7482/ پی نوشت: [1]. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 26، ص 93، مؤسسه آل البیت؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 9، ص174 و 275، دار الکتب الاسلامیة؛ الکافی، ج 7، ص 85. [2]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 57، دار الکتب الاسلامیة، 1365ش. [3]. ابوالفتح رازی، تفسیر روض الجنان، ج 10، ص 268، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی. [4]. ساوجی، مریم، حقوق زن در اسلام و خانواده، ص 113، مجرد، چاپ دوم، 1371ش. [5]. فضل الله، محمد حسین، نقش و جایگاه زن در حقوق اسلامی، ترجمه: فقهی زاده، عبدالهادی، ص 23، نشر دادگستر. [6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 288، دار الکتب الاسلامیة. [7]. قمی مشهدی، محمد بن رضا، کنز الدقائق، ج 3، ص 343، چاپ وزارت ارشاد. [8]. قاضی طباطبایی، تحقیق در ارث زن از دارایی شوهر، ص 143، میهن، 1353ش. [9]. مطهری، مرتضی، نظام حقوقی زن در اسلام، ص 253، نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1353س. [10]. طالقانی سید محمود، پرتویی از قرآن، ج 6، ص 90، تهران، شرکت سهامی انتشار.
عنوان سوال:

چرا ارث مرد دو برابر ارث زن است؟ مگر در اسلام حقوق زن و مرد برابر نیست؟


پاسخ:

قبل از پرداختن به پاسخ سؤال، لازم به تذکر است که قاعده دو برابر بودن سهم مرد نسبت به زن، یک قاعده کلی نیست، بلکه در شرع و قانون، مواردی وجود دارد که در ارث بردن، فرقی میان زن و مرد نیست؛ مانند پدر و مادر میت که هر دو به صورت مساوی ارث می‌برند و فرقی بین آنها وجود ندارد.
از دیرباز، این سؤال مطرح بوده است که چرا ارث زن نصف ارث مرد است و آیا این نوعی تبعیض به نفع مردان نیست؟

در روایتی از امام صادق(ع) سؤال می‌شود که چرا زن که ضعیف‌تر است و احتیاج به حمایت بیشتری دارد، باید از ارث یک سهم داشته باشد و مرد که از حیث قوای بدنی و جسمانی قوی‌تر از اوست، باید دو سهم از میراث میت را تصاحب نماید؟ امام(ع) در پاسخ می‌فرماید: به دلیل این‌که مرد تکالیف بیشتری داشته و مسئولیت‌های سنگین‌تری بر دوش دارد. مرد باید به جهاد برود و مخارجی را در این زمینه متحمل شود، مرد باید علاوه بر مخارج خود، مخارج زندگی همسر خود را نیز تأمین نماید. مرد در ردیف عاقله است و باید در جنایت خطایی بستگان خود، با پرداخت مال، معاونت نماید در حالی که زن چنین وظایفی را ندارد.[1]
در روایت دیگری از امام صادق(ع) بر این نکته تأکید شده که پرداخت مهریه از سوی مرد به زن، جبران نقصان ارث زن است.[2]

آنچه در اسلام در باب ارث بیان شده، در واقع انقلابی به نفع زنان است. در جاهلیت، زن و دختران میت از ارث محروم بودند و تمامی میراث میت به پسران او انتقال می‌یافت، لکن اسلام قوانین جاهلی را باطل نمود[3] و زن را در زمره وراث میت قرار داده و به زن از همان ابتدا، در تملک و تصرف در اموال، استقلال اعطا نمود، امری که به تازگی و در دو قرن اخیر به تدریج وارد قوانین کشورهای اروپایی شد.
با این‌که در ظاهر ارث مرد دو برابر ارث زن است، اما با دقت بیشتر روشن می‌شود که از یک نظر، ارث زنان دو برابر مردان است و این به خاطر حمایتی است که اسلام از حقوق زن کرده است.
وظایفی که بر عهده مردان گذارده شده، موجب می‌شود در عمل، نیمی از در آمد آنان صرف زنان گردد. مرد باید هزینه زندگی همسر خود را طبق نیازمندی او از مسکن و پوشاک و خوراک و سایر لوازم بپردازد و هزینه زندگی خود و فرزندان نیز بر عهده اوست. حتی اگر شأن زن و موقعیت او اقتضا کند تا خدمتکاری را استخدام نماید و خودش هم توان مالی پرداخت مزد او را داشته باشد، باز هم پرداخت حقوق و مزد خدمتکار برعهده مرد است.[4]

با این توضیحات، مشخص می‌شود که زیاد بودن ارث زن، لازمه توازن و تعادل میان ثروت زن و مرد است و در این میان اگر اعتراضی هست باید از سوی مردان باشد نه زنان.[5]
در مقابل وظایفی که مرد برعهده دارد، زن از پرداخت هرگونه هزینه‌ای معاف است و حتی نسبت به تأمین مخارج خود از قبیل پوشاک، خوراک و... هیچ‌گونه مسئولیتی ندارد، لذا در عمل، این زن است که سهم بیشتری از اموال را در اختیار می‌گیرد. در تفسیر نمونه؛ مثالی بیان شده که برای روشن شدن موضوع مفید است و آن این‌که اگر فرض کنیم مجموع ثروت‌های موجود در دنیا 30 میلیارد تومان باشد که از طریق ارث، تدریجاً در میان زنان و مردان جهان (دختران و پسران) تقسیم گردد، از این مبلغ 20 میلیارد تومان سهم مردان و 10 میلیارد تومان سهم زنان است. زنان مطابق معمول ازدواج می‌کنند و هزینه زندگی آنان بر دوش مردان خواهد بود و به همین دلیل، زنان می‌توانند ده میلیارد تومان خود را پس‌انداز کنند و در بیست میلیارد سهم مردان عملاً شریک خواهند شد؛ زیرا سهم مرد، خرج زن و فرزندان می‌شود، پس در واقع، نیمی از سهم مردان که ده میلیارد تومان می‌شود، مصرف زنان خواهد شد. با اضافه کردن این مبلغ به ده میلیاردی که زنان پس‌انداز کرده بودند، در مجموع صاحب اختیار بیست میلیارد خواهند بود.[6]

با توجه به مطالب ذکر شده می‌توان علل نصف بودن ارث زن را در سه بخش خلاصه نمود:

الف. مهریه: هنگام انعقاد عقد ازدواج، مرد مکلف است مهریه‌ای مناسب برای زن در نظر بگیرد که هر وقت زن آن‌را مطالبه نمود، باید مهریه را در اختیار او قرار دهد. در غیر این ‌صورت زن هیچ وظیفه‌ای نسبت به تمکین در مقابل شوهر ندارد. پس، از ابتدای شروع زندگی، مرد شرعاً مکلف است مهریه‌ای برای زن مقرر دارد و این یکی از عللی است که در برخی سخنان اهل بیت‌(ع) به آن اشاره شده است.[7]

ب. نفقه: در زندگی زناشویی، مرد مکلف است علاوه بر تأمین مخارج زندگی خود، مخارج زن و فرزندان را نیز به عهده بگیرد، تأمین خوراک، پوشاک و مسکن متناسب با شأن زن از جمله وظایف مرد است. زن حتی اگر ثروت کلانی هم داشته باشد، هیچ مسئولیتی در زمینه تأمین مخارج خود و فرزندانش ندارد. زن نه تنها هیچ بار مالی را در زندگی زناشویی بر دوش نمی‌کشد، بلکه در صورت تمایل حق دارد در قبال کارهای معمول خود در منزل از قبیل شیر دادن و پخت و پز و... از شوهر خود اجرت دریافت دارد.

ج. وظایف ویژه مرد: مسئولیت‌های سنگینی برعهده مرد گذاشته شده است که زن از آن معاف است؛ مانند جهاد در راه خدا و... مرد باید با مال و جان خود جهاد کند. چنانچه در آیات قرآن جهاد با مال مقدم بر جهاد با جان است. مرد باید هزینه‌های مربوط به جهاد را خود پرداخت نماید.[8] در جنایاتی که خویشاوندان باید دیه را بپردازند، زن از پرداخت دیه و همیاری در این امر معاف شده است.
ملاحظه می‌شود که اسلام نخواسته است به نفع زن و علیه مرد یا به نفع مرد و علیه زن قانونی وضع کند. اسلام نه جانبدار مرد است و نه جانبدار زن، اسلام در قوانین خود سعادت مرد و زن و فرزندانی که باید در دامن آنها پرورش یابند و نیز سعادت جامعه بشریت را در نظر گرفته است.[9] به هر حال، اسلام بر اساس وظایف و تعهدات اقتصادی و مالی که برای مرد در نظر گرفته است، اقدام به تقسیم ثروت در مواضع مختلف و از جمله ارث نموده و هیچ تبعیضی در این مقوله قابل ادعا نیست. از طرفی، مجموعه قواعد و مقرراتی که در مورد زن و مرد در اسلام وجود دارد، ایجاب می‌کند که قوانین آن در باب ارث و... به شکل خاصی باشد و این امر نمی‌تواند محل اشکال به قوانین مدنی اسلام باشد.

در نهایت ممکن است گفته شود که اگر چنین است که مخارج زن برعهده مرد است، پس زن را چه حاجتی است به داشتن ثروت و اندوخته؟
 در جواب می‌توان گفت: مهریه و ارث زن به عنوان پس اندازی است برای آینده‌اش که اگر احیاناً از همسر خود جدا شد و یا همسرش فوت کرد، برای اداره زندگی خود پس اندازی داشته باشد[10] و در کمال آرامش و عزت نفس ادامه زندگی دهد.
اما این‌که نفقه زن بر عهده مرد است، برای آن است که زن بدون دل مشغولی و دغدغه خاطر، به پرورش فرزندانی برومند و کارآمد برای جامعه بپردازد و حرارت و گرمای کانون خانواده را که اصلی‌ترین هسته اجتماع می‌باشد، تأمین کند.

در خاتمه توجه خواننده عزیز را به این نکته معطوف می‌دارد که هرگاه در اثر شرایط خاصی حمایت بیشتری از زن یا دختر، ضروری به نظر آید، در چنین مواقعی صاحب مال با اتخاذ تدابیری که در شرع مقدس آمده است، می‌تواند حمایت لازم را از فرد مذکور به عمل آورد؛ بدین معنا که اگر پدری احیاناً حمایت بیشتری از دختر خود را ضروری تشخیص دهد می‌تواند در ایام حیات خود، قسمتی از اموال خود را به او هبه نماید یا این‌که از محل ثلث اموال خود، مبلغی بیش از سهم الارث را از باب وصیت به دختر خود اختصاص دهد.
/7482/

پی نوشت:
[1]. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 26، ص 93، مؤسسه آل البیت؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 9، ص174 و 275، دار الکتب الاسلامیة؛ الکافی، ج 7، ص 85.
[2]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 57، دار الکتب الاسلامیة، 1365ش.
[3]. ابوالفتح رازی، تفسیر روض الجنان، ج 10، ص 268، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی.
[4]. ساوجی، مریم، حقوق زن در اسلام و خانواده، ص 113، مجرد، چاپ دوم، 1371ش.
[5]. فضل الله، محمد حسین، نقش و جایگاه زن در حقوق اسلامی، ترجمه: فقهی زاده، عبدالهادی، ص 23، نشر دادگستر.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 288، دار الکتب الاسلامیة.
[7]. قمی مشهدی، محمد بن رضا، کنز الدقائق، ج 3، ص 343، چاپ وزارت ارشاد.
[8]. قاضی طباطبایی، تحقیق در ارث زن از دارایی شوهر، ص 143، میهن، 1353ش.
[9]. مطهری، مرتضی، نظام حقوقی زن در اسلام، ص 253، نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1353س.
[10]. طالقانی سید محمود، پرتویی از قرآن، ج 6، ص 90، تهران، شرکت سهامی انتشار.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین