ولایت فقیه = سرپرستی کارشناس دینی حتما بحث های مفصلی راجع به معنای ولایت شنیده یا مطالعه کرده اید که در این جا به خاطر رعایت اختصار تنها آن را یادآوری می کنیم: (من کنت مولاه فهذا علی مولاه)(در خطبه غدیر) یا آیه (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)[مائده/55] از نمونه های کاربرد کلمه ولایت هستند. و معنای ولایت در ترکیب " ولایت فقیه" به همین معناست. و فقیه نیز به کسی گفته می شود که فهم عمیقی از دین دارد. در اندیشه ولایت فقیه به بیان این مطلب پرداخته می شود که: 1- حکومت امری الهی است و اختیار آن با خداوند متعال است و تنها اجازه او مشروعیت بخش است. 2- اجازه خداوند در دوران غیبت تنها در ولایت فقیه معنا می یابد و غیر این مدل از حکومت مشروعیت نخواهد داشت.
ولایت فقیه = سرپرستی کارشناس دینی
حتما بحث های مفصلی راجع به معنای ولایت شنیده یا مطالعه کرده اید که در این جا به خاطر رعایت اختصار تنها آن را یادآوری می کنیم:
(من کنت مولاه فهذا علی مولاه)(در خطبه غدیر)
یا آیه (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)[مائده/55]
از نمونه های کاربرد کلمه ولایت هستند. و معنای ولایت در ترکیب " ولایت فقیه" به همین معناست.
و فقیه نیز به کسی گفته می شود که فهم عمیقی از دین دارد.
در اندیشه ولایت فقیه به بیان این مطلب پرداخته می شود که:
1- حکومت امری الهی است و اختیار آن با خداوند متعال است و تنها اجازه او مشروعیت بخش است.
2- اجازه خداوند در دوران غیبت تنها در ولایت فقیه معنا می یابد و غیر این مدل از حکومت مشروعیت نخواهد داشت.
- [سایر] لطفا بفرمایید که ولایت فقیه یا ولایت مطلقه فقیه یک نظریه است یا یک اصل؟ و همچنین بفرمایید که نظر آیت الله اراکی در این مورد چه بوده؟ و نظر آیت الله سیستانی چیست؟ و بفرمایید که در علمای قبل از امام و ا
- [سایر] در باره ولایت فقیه، با توجه به بیانات امام خمینی به عنوان یک مرجع و نیز سیره بعضی فقهای مشهور در روند صدور فتاوی و نیز با توجه تعبدی بودن فروع دین، آیا می توان اصل ولایت فقیه را یک اصل تعبدی دانست یا خیر؟ (در صورت تعبدی بودن)، لطفا توضیحاتی را محبت بفرمایید.
- [سایر] می گویند که از لحاظ فقهی، ما حجت قطعی بر ولایت فقیه نداریم. اصل بر این است که هیج کس بر کسی دیگری ولایت ندارد مگر این که با حجت ثابت شود. حالا که با دلائل قطعی فقهی ثابت نشد پس بنا بر اصل عدم ولایت، فقیه بر دیگران ولایت ندارد.بنابرین، ولایت فقیه بدون پشتوانه محکم فقهی است؟
- [سایر] هدف از اضافه شدن کلمه مطلقه به ولایت فقیه (ولایت مطلقه فقیه در باز نگری قانون اساسی) چه بود و فرق این دو ولایت را بیان بفرمائید؟
- [سایر] دلیل مخالفت آیت الله وحید با مقام معظم رهبری چیست؟ آیا ایشان ولایت فقیه را قبول ندارند. لطفا نظرات ایشان را در مورد اصل ولایت فقیه ذکر کنید.
- [سایر] چگونه سال 1358 اصل ولایت فقیه به قانون اساسی راه یافت؟ چه مسائلی پیش و پس از انقلاب اسلامی باعث شد تا ولایت فقیه وارد قانون اساسی شود و موافق و مخالفان این اصل در آن دوره چه کسانی بودند؟
- [سایر] مساله ولایت فقیه در کجای قرآن ذکر شده است؟
- [آیت الله بهجت] آیا ولایت فقیه یک مسأله ی تقلیدی است یا اعتقادی؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا ولایت فقیه مساله تقلیدی است یا اعتقادی ؟
- [سایر] آیا ولایت فقیه، یک مسأله کلامی است یا مسأله فقهی و تقلیدی؟
- [آیت الله بروجردی] اگر مجتهدی که انسان از او تقلید میکند، از دنیا برود باید از مجتهد زنده تقلید کرد، ولی کسی که در مسألهای به فتوای مجتهدی عمل کرده، اگر بعد از مردن آن مجتهد در آن مسأله به فتوای مجتهد زنده رفتار نکرده باشد، میتواند در آن مسأله به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته باقی باشد، اگر چه احتیاط مستحب آن است که به فتوای مجتهد زنده رفتار نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] واجب است بر مکلف که در مسأله لزوم (تقلید از اعلم) یا (عدم لزوم) آن از یک مجتهد اعلم تقلید نماید.
- [آیت الله سبحانی] به دست آوردن فتوای مجتهد در مسأله چهار راه دارد: اوّل شنیدن از خود مجتهد. دوم شنیدن از فرد عادل که فتوای مجتهد را نقل کند. سوم شنیدن از کسی که مورد اطمینان و راستگوست. چهارم مراجعه به رساله مجتهد در صورتی که انسان به درستی آن رساله اطمینان داشته باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مجتهد اعلم در مساله ای فتوی دهد ، مقلد آن مجتهد ، یعنی کسی که از او تقلید میکند ، نمی تواند در آن مساله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند ، ولی اگر فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود ، مثلا بفرماید احتیاط آن است که در رکعت سوم و چهارم نماز سه مرتبه تسبیحات اربعه ، یعنی سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر بگویند ، مقلد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش می گویند عمل کند و سه مرتبه بگوید ، یا به فتوای مجتهد دیگری عمل کند و بنابر احتیاط واجب به فتوای مجتهدی که علم او از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهد های دیگر بیشتر است عمل نماید . پس اگر او یک مرتبه گفتن را کافی بداند ، می تواند یک مرتبه بگوید و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید مساله محل تامل یا محل اشکال است .
- [امام خمینی] اگر مجتهد اعلم بعد از آن که در مسأله فتوی داده احتیاط کند- مثلًا بفرماید ظرف نجس را که یک مرتبه در آب کر بشویند پاک میشود، اگر چه احتیاط آن است که سه مرتبه بشویند- مقلد او نمیتواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر رفتار کند، بلکه باید یا به فتوی عمل کند، یا به احتیاط بعد از فتوی که آن را احتیاط مستحب میگویند عمل نماید، مگر آن که فتوای آن مجتهد نزدیکتر به احتیاط باشد.
- [آیت الله خوئی] اگر مجتهد اعلم در مسألهای فتوی دهد، مقلد آن مجتهد یعنی کسی که از او تقلید میکند نمیتواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند ولی اگر فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود، مثلًا بفرماید احتیاط آن است که در رکعت اول و دوم نماز، بعد از سورة حمد یک سورة تمام بخواند مقلد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش میگویند عمل کند و یا به فتوای مجتهد دیگری که تقلیدش جائز است عمل نماید، پس اگر او فقط سورة حمد را کافی بداند میتواند سوره را ترک کند. و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید مسأله محل تأمل یا محل اشکال است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر در مسأله به فتوای مرجع تقلیدی عمل کرد و بعد از وفات وی در همان مسأله به فتوای مجتهد مطلق زنده رفتار نمود، دوباره نمیتواند آن را برابر فتوای مرجع متوفّا انجام دهد, مگر آنکه مجتهد مطلقِ زنده, در آنمسأله, فقط احتیاط کرده و مقلّد مدتی برابر آن عمل کرده باشد; در این حال, مقلّد میتواند دوباره به فتوای مرجع متوفّا رفتار کند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مجتهد اعلم بعد از آنکه در مساله ای فتوی داده ، احتیاط کند ، مثلا بفرماید ظرف نجس را که یک مرتبه در آب کُر بشویند پاک می شود ، اگر چه احتیاط آن است که سه مرتبه بشویند، مقلّد او نمیتواند درآن مساله به فتوای مجتهد دیگر رفتار کند ، بلکه باید یا به فتوی عمل کند ، یا به احتیاط بعد از فتوی ، که آن را احتیاط مستحبّ می گویند عمل نماید. مگر آنکه فتوای آن مجتهد نزدیک تر به احتیاط باشد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه دو مجتهد مساوی باشند، می توان بعضی از مسائل را از یکی و بعضی را از دیگری تقلید کرد؛ ولی هرگاه در مسأله¬ای یکی عمل کرد، عمل به فتوای دیگری در آن مسأله، جایز نیست.
- [آیت الله اردبیلی] تقلید از میّت ابتداءً جایز نیست ولی باقی ماندن بر تقلید میّت چنانچه مجتهد میّت اعلم از مجتهد زنده باشد، واجب است. و در صورت تساوی مجتهد زنده و میت در علم، بین بقاء بر تقلید میت و رجوع به زنده مخیر است؛ گرچه رجوع به مجتهد زنده بهتر و مطابق با احتیاط است. و چنانچه مجتهد زنده اعلم از مجتهد میّت باشد، رجوع به مجتهد زنده واجب است و بقاء بر تقلید میّت جایز نیست. و باید بقاء بر تقلید میّت به فتوای مجتهد زنده باشد. و اگر کسی در هنگام عمل التزام و تصمیم به عمل به فتوای مجتهد داشته است، برای بقاء در آن مسأله کافی است.