نکته بسیار اساسی که باید بدان توجه کنیم، این است که عموما ما تصویری از برده داری در ذهن داریم که مطابق آن درباره برده داری قضاوت می کنیم. عده ای ظالم و تجاوزکار، با سوء استفاده از قدرت، انسان های بی گناهی را به بند کشیده و هر گونه بد رفتاری با آنها را روا داشته و از تمامی حقوق خود محروم می کنند. اگر منظور از برده داری مجاز شمرده شده در اسلام این است، همان ابتدای سخن باید بگوییم هرگز در اسلام چنین چیزی پذیرفته نشده و نمی شود. تمام رسالت انبیاء الهی بر پا داشتن عدل و قسط و مقابله با این گونه ستم هاست: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (25 حدید) به راستی که پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم, وبا آنها کتاب (آسمانی) ومیزان (عدالت) نازل کردیم. تا مردم به عدالت قیام کنند. پس جا دارد، تصور اولیه خود را کنار گذاشته و با نظری دقیق بنگریم منظور اسلام از جواز برده داری چیست؟ اسلام بر خلاف بعضی از مکاتب همه انسان ها را از اصل واحدی می داند: یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ (13 حجرات) ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است! حال آنکه بعضی مکاتب مدعی پست تر بودن بعضی از نژادها بوده و معتقد بوده اند که آنها برای نوکری دیگر انسان ها آفریده شده اند. همچنین اسلام با هر گونه خوی استکباری و استعماری مخالفت کرده و نه تنها به پیروان خود اجازه استکبار نمی دهد، با نهی از ظلم پذیری، مانع کامیابی مستکبران نیز می شود. اما باید توجه کرد که انسان ها به طور طبیعی و اولیه از حقوقی مساوی برخوردار هستند. ولی رفتار و عملکردشان می تواند در این حقوق اثرگذار باشد و آن را تغییر دهد. مثلا همه انسان ها، حق آزادی دارند، اما کسی که جرمی مرتکب شده و مرتکب دزدی شده، با دستان خود، این حق را سلب نموده و نمی تواند نسبت به زندانی شدن اعتراض کند. ماجرای برده گیری مجاز در اسلام نیز از همین سنخ است. عده ای سلاح در دست گرفته و علیه مال و جان مسلمانان اقدام کرده اند. که بنابر منطق و عقل، مقابله با آنها لازم است و کشتن آنها نیز مجاز می شود. با این حال اسلام با رافت و رحمت، اجازه کشتن بی حساب دشمن در جنگ را نداده است. و تنها به قدری که ضروری است، و سبب فروکش کردن شعله جنگ می شود، می توان کفار حربی را کشت. اما پس از تضعیف دشمن، باقی اسیر می شوند: فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّی إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّی تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا (4 محمد) و هنگامی که با کافران (جنایت پیشه) در میدان جنگ رو به رو شدید گردنهایشان را بزنید، تا به اندازه کافی دشمن را در هم بکوبید در این هنگام اسیران را محکم ببندید سپس یا بر آنان منّت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی از آنان فدیه [غرامت] بگیرید (و این وضع باید هم چنان ادامه یابد) تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد. بنابراین: اولا اسلام با ظلم کسی را اسیر نمی کند. بلکه افرادی که با رفتارشان مستحق مجازات شده اند، آزادی شان سلب می شود. ثانیا اسلام نوع رفتار با برده ها را بسیار تغییر داد. و برای آن یک نوع زندگی عادی را ایجاد کرد. از حق خوراک و پوشاک در حد مالک خود، تا حق ازدواج و معامله و حضور در جامعه (در حالی که حتی در حال حاضر نیز اسرای جنگی را به دور از جامعه و در مکان هایی شبه زندان نگاه می دارند.) ثالثا اسلام علاوه بر تشویق به آزادی بردگان، کفار برخی گناهان را آزاد کردن برده قرار داده و حتی این قانون را قرار داده که یک برده بتواند با مالک خود قراردادی تنظیم کند و طبق آن خود را آزاد کند. از همین رو، به طور معمول دوران بردگی، یک دوره جدید از زندگی برای فاصله گرفتن از خلق و خوی مسلمان ستیزی است و شخص بعد از آنکه سر جنگ با مسلمانان داشته، با زندگی در کنار آنها، دیدگاهایش تغییر می کند و سپس آزاد می شود. جالب است توجه کنیم تا صد سال قبل برده داری به شکل رسمی انجام می شده و هنوز نیز در اشکال مختلفی وجود دارد. بنابراین بهتر است به جای آنکه ذهن مان اسیر الفاظ شود، به حقایق بنگریم و توجه کنیم که اسلام بهترین شیوه را برای محدود سازی بردگی، و تامین حقوق بردگان ایجاد کرده است. و باید دریافت اصل و اساس این مسائل، خوی استکباری در بعضی از انسان هاست؛ و اگر آن به صورت ریشه ای از بین نرود، تنها ظواهر امر تغییر می کند. و عده ای در قالب های جدید از استعمار و ... به طراحی نظام نوین بردگی می پردازند.
نکته بسیار اساسی که باید بدان توجه کنیم، این است که عموما ما تصویری از برده داری در ذهن داریم که مطابق آن درباره برده داری قضاوت می کنیم. عده ای ظالم و تجاوزکار، با سوء استفاده از قدرت، انسان های بی گناهی را به بند کشیده و هر گونه بد رفتاری با آنها را روا داشته و از تمامی حقوق خود محروم می کنند. اگر منظور از برده داری مجاز شمرده شده در اسلام این است، همان ابتدای سخن باید بگوییم هرگز در اسلام چنین چیزی پذیرفته نشده و نمی شود.
تمام رسالت انبیاء الهی بر پا داشتن عدل و قسط و مقابله با این گونه ستم هاست:
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (25 حدید) به راستی که پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم, وبا آنها کتاب (آسمانی) ومیزان (عدالت) نازل کردیم. تا مردم به عدالت قیام کنند.
پس جا دارد، تصور اولیه خود را کنار گذاشته و با نظری دقیق بنگریم منظور اسلام از جواز برده داری چیست؟
اسلام بر خلاف بعضی از مکاتب همه انسان ها را از اصل واحدی می داند:
یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ (13 حجرات) ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!
حال آنکه بعضی مکاتب مدعی پست تر بودن بعضی از نژادها بوده و معتقد بوده اند که آنها برای نوکری دیگر انسان ها آفریده شده اند. همچنین اسلام با هر گونه خوی استکباری و استعماری مخالفت کرده و نه تنها به پیروان خود اجازه استکبار نمی دهد، با نهی از ظلم پذیری، مانع کامیابی مستکبران نیز می شود.
اما باید توجه کرد که انسان ها به طور طبیعی و اولیه از حقوقی مساوی برخوردار هستند. ولی رفتار و عملکردشان می تواند در این حقوق اثرگذار باشد و آن را تغییر دهد. مثلا همه انسان ها، حق آزادی دارند، اما کسی که جرمی مرتکب شده و مرتکب دزدی شده، با دستان خود، این حق را سلب نموده و نمی تواند نسبت به زندانی شدن اعتراض کند.
ماجرای برده گیری مجاز در اسلام نیز از همین سنخ است. عده ای سلاح در دست گرفته و علیه مال و جان مسلمانان اقدام کرده اند. که بنابر منطق و عقل، مقابله با آنها لازم است و کشتن آنها نیز مجاز می شود. با این حال اسلام با رافت و رحمت، اجازه کشتن بی حساب دشمن در جنگ را نداده است. و تنها به قدری که ضروری است، و سبب فروکش کردن شعله جنگ می شود، می توان کفار حربی را کشت. اما پس از تضعیف دشمن، باقی اسیر می شوند:
فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّی إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّی تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا (4 محمد) و هنگامی که با کافران (جنایت پیشه) در میدان جنگ رو به رو شدید گردنهایشان را بزنید، تا به اندازه کافی دشمن را در هم بکوبید در این هنگام اسیران را محکم ببندید سپس یا بر آنان منّت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی از آنان فدیه [غرامت] بگیرید (و این وضع باید هم چنان ادامه یابد) تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد.
بنابراین:
اولا اسلام با ظلم کسی را اسیر نمی کند. بلکه افرادی که با رفتارشان مستحق مجازات شده اند، آزادی شان سلب می شود.
ثانیا اسلام نوع رفتار با برده ها را بسیار تغییر داد. و برای آن یک نوع زندگی عادی را ایجاد کرد. از حق خوراک و پوشاک در حد مالک خود، تا حق ازدواج و معامله و حضور در جامعه (در حالی که حتی در حال حاضر نیز اسرای جنگی را به دور از جامعه و در مکان هایی شبه زندان نگاه می دارند.)
ثالثا اسلام علاوه بر تشویق به آزادی بردگان، کفار برخی گناهان را آزاد کردن برده قرار داده و حتی این قانون را قرار داده که یک برده بتواند با مالک خود قراردادی تنظیم کند و طبق آن خود را آزاد کند.
از همین رو، به طور معمول دوران بردگی، یک دوره جدید از زندگی برای فاصله گرفتن از خلق و خوی مسلمان ستیزی است و شخص بعد از آنکه سر جنگ با مسلمانان داشته، با زندگی در کنار آنها، دیدگاهایش تغییر می کند و سپس آزاد می شود.
جالب است توجه کنیم تا صد سال قبل برده داری به شکل رسمی انجام می شده و هنوز نیز در اشکال مختلفی وجود دارد. بنابراین بهتر است به جای آنکه ذهن مان اسیر الفاظ شود، به حقایق بنگریم و توجه کنیم که اسلام بهترین شیوه را برای محدود سازی بردگی، و تامین حقوق بردگان ایجاد کرده است. و باید دریافت اصل و اساس این مسائل، خوی استکباری در بعضی از انسان هاست؛ و اگر آن به صورت ریشه ای از بین نرود، تنها ظواهر امر تغییر می کند. و عده ای در قالب های جدید از استعمار و ... به طراحی نظام نوین بردگی می پردازند.
- [آیت الله نوری همدانی] پیوند عضو مسلمان به غیر مسلمان مجاز است یا خیر؟
- [سایر] چرا ازدواج مردان مسلمان با زنان اهل کتاب مجاز است ولی بالعکس مجاز نیست؟
- [سایر] چرا ازدواج مردان مسلمان با زنان اهل کتاب مجاز است ولی بالعکس مجاز نیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چرا در مبحث دیه جنین به جز دینار نامی از اعیان سته دیگر برده نشده است و دیه جنین را فقط دینار دانسته اند حال آنکه در دیه نفس و یا اعضا از همه اعیان سته نام برده شده است؟
- [سایر] چرا اسلام اجازه برده داری را داد؟
- [سایر] فلسفه برده داری خصوصا در اسلام چیست؟
- [سایر] شبهه: چرا اسلام نظام برده داری را تنفیذ کرد؟
- [سایر] آیا داشتن کنیز و برده در اسلام تأیید شده است؟
- [سایر] چرا در اسلام برده داری و کنیزداری ممنوع نشد؟
- [سایر] برده داری در اسلام مورد تایید بوده است یا نه؟
- [امام خمینی] اگر بدانند که میت ترتیب قضا شدن را نمی دانسته یا ندانند که می دانسته، لازم نیست به ترتیب برای او قضا بجا بیاورند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . ازدواج مسلم یا مسلمه با بهایی جایز نیست و اگر عقد بین آنها واقع شود باطل است، چه زن باشد و چه مرد، و جدا شدن آنها واجب است و بر مسلمانان لازم است آنها را جدا کنند و محتاج به طلاق نیست، لکن اگر زن نمی دانسته که مرد بهایی است یا مسأله را نمی دانسته که نباید به بهایی شوهر کند، بعد از جدایی از او باید عدّه وطی به شبهه که عدّه طلاق است نگهدارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که بیاختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که بی اختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، بنابر احتیاط لازم، باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که بی اختیار خوابش برده اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از ان بنابر احتیاط واجب باید نمازش را دوباره بخواند
- [آیت الله خوئی] کسی که بیاختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که بیاختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که بی اختیار خوابش برده؛ اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن؛ باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله بروجردی] کسی که بیاختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که بیاختیار خوابش برده و نمیداند در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، باید نماز را دوباره بخواند.