اولا: زندگی‌اجتماعی بشر تا چندین قرن پیش اقتضای آن را داشته که نظام بردگی بر قرار باشد اسلام نیز بنا برمقتضیات زمان و عدم امکان‌لغو یکباره آن را امضا نموده ولی حقوقی را از نظر اخلاقی و قانونی برای آنان برقرار وزمینه‌های فراوانی را برای آزاد سازی‌تدریجی آنان فراهم آورد. (مانند کفارات احکام ام ولد مکاتبه تدبیر و...) اساساآزاد سازی برده یکی از اعمال شایسته و بسیاربافضیلت دانسته شده و اسلام همواره مردم را به آن ترغیب نموده است.و ما ادریک ماالعقبه فک رقبه (سوره بلد). از نظر حقوقی و اخلاقی نیز اسلام نظامی کامل را برای حمایت از آنهافراهم‌نموده و همواه در جهت حفظ حقوق آنان توصیه نموده است. از جمله برای روابط جنسی کنیزان با اربابان خودو یا دیگران‌قوانینی وضع نموده مثل اینکه مالک کنیز می‌تواند آن را برای مدتی به دیگری ببخشد ولی این کار شرایطیدارد از قبیل اینکه‌باید عده نگه دارد. ثانیا در این مدت اگر دارای فرزند شد آزاد می‌گردد و ...می بینیم که در مجموع برای قانونمند کردن روابط‌جنسی وجلوگیری از فساد و فحشا و برآورده کردن نیازهای جنسی قانون و ضوابط خاصی آورده است. نکته مهم در این جاآناست که نوعا کسانی که به اینگونه احکام اشکال می‌کنند طرفدار روابط آزاد جنسی (همانند غرب) هستند که هیچ حدومرزی را برای غریزه جنسی محترم نمی‌شمارند ولی نسبت به استمتاع جنسی قانونمند نقص و اشکال وارد می‌کنند.از طرف‌دیگر تساوی حقوق انسانی به معنای تشابه همه روبناها و مناسبات بشری نیست وگرنه همگان باید در تماممسایل فردی و اجتماعی حتی میزان دریافتی ماهیانه و ... برابر باشند در حالیکه‌چنین چیزی حتی در جوامعکمونیستی نیز قابل اجرا نیست. ثالثا: احکام مربوط به روابط برده‌داری جنبه مقابله به مثل دارد یعنی‌کفار در نبرد با مسلمین اسرای مسلمانان را کنیزو برده می‌ساختند و شنیع‌ترین اعمال ضد انسانی را در برابر آن اعمال‌می‌کردند اسلام نیز ناچار بود در این رابطه بهمقابله به مثل دست بزند ولی از نظر کیفیت رابطه با بردگان که اسرای کفار بودندشیوه‌های ظالمانه آنان را برانداخت وبرخی از اصول آن که منافی عدالت نیست را پذیرفت. جواز بخشش برده مبتنی بر این اصل‌حقوقی است که رقبهبردگان تحت ملکیت برده‌دار در آمده و لازمه آن جواز پیشکش کردن با شرایط خاصی است. مسئله برده‌برداری به طورگسترده‌ای در عصر ظهور اسلام شایع بوده به‌طوری که شاید کمتر خانه‌ای یافت می‌شد که صاحب آن تمکانی داشتهباشد ولی برده اعم از غلام یا کنیز نداشته باشد. شماملاحظه کنید با این وصف آیا امکان دارد که یک شبه آن رالغو نموده و برده‌داری را حرام اعلام کنند؟ در آن صورت هم زندگی‌مردم مختل می‌شد و هم خود بردگان نیز متحیر وسرگردان می‌بودند که چه کنند و به کجا پناه برند. ولی در عین حال اسلام باطرح و برنامهای که ارائه داد: اولا نشان دادکه برده‌داری را دوست ندارد و گرنه به جای تشویق بر آزادی بردگان تشویق به نگاهدای‌و تداوم برگدی آنها می‌کرد. ثانیابا این طرح چنان برنامه ریزی فرمود که در دراز مدت این مسئله ریشه کن شود لذا اصل آزاد کردن برده عمل بسیارپسندیده و ارزشمندی تلقی شد. و نبی‌اکرم(ع) و ائمه هدی(ع) اسوه‌ء آزاد کردن برده‌ها بودند و گاهی بادنی بهانهایآنها را آزاد می‌کردند. و نیز در کفاره‌ها ملاحظه‌می‌کنید که چگونه یکی از ابعاد آن آزادی غلام و برده قرار گرفته است. بهاین نکته نیز توجه داشته باشید که اگر می‌بینید ما دراحکام اسلامی شرح وظائفی نسبت به بردگان عبید و اماء داریم‌به خاطر این است که این مسئله آن روز مطرح بوده و برای رعایت‌حد و انصاف در حقوق آنها و نیز چگونگیمعاشرت اجتماعی با آنها به ناچار مردم باید تکلیف شرعی خود را می‌دانستند ولی‌دین تنافی با طرح براندازی آننداشت. eporsesh.com
اولا: زندگیاجتماعی بشر تا چندین قرن پیش اقتضای آن را داشته که نظام بردگی بر قرار باشد اسلام نیز بنا برمقتضیات زمان و عدم امکانلغو یکباره آن را امضا نموده ولی حقوقی را از نظر اخلاقی و قانونی برای آنان برقرار وزمینههای فراوانی را برای آزاد سازیتدریجی آنان فراهم آورد. (مانند کفارات احکام ام ولد مکاتبه تدبیر و...) اساساآزاد سازی برده یکی از اعمال شایسته و بسیاربافضیلت دانسته شده و اسلام همواره مردم را به آن ترغیب نموده است.و ما ادریک ماالعقبه فک رقبه (سوره بلد). از نظر حقوقی و اخلاقی نیز اسلام نظامی کامل را برای حمایت از آنهافراهمنموده و همواه در جهت حفظ حقوق آنان توصیه نموده است. از جمله برای روابط جنسی کنیزان با اربابان خودو یا دیگرانقوانینی وضع نموده مثل اینکه مالک کنیز میتواند آن را برای مدتی به دیگری ببخشد ولی این کار شرایطیدارد از قبیل اینکهباید عده نگه دارد.
ثانیا در این مدت اگر دارای فرزند شد آزاد میگردد و ...می بینیم که در مجموع برای قانونمند کردن روابطجنسی وجلوگیری از فساد و فحشا و برآورده کردن نیازهای جنسی قانون و ضوابط خاصی آورده است. نکته مهم در این جاآناست که نوعا کسانی که به اینگونه احکام اشکال میکنند طرفدار روابط آزاد جنسی (همانند غرب) هستند که هیچ حدومرزی را برای غریزه جنسی محترم نمیشمارند ولی نسبت به استمتاع جنسی قانونمند نقص و اشکال وارد میکنند.از طرفدیگر تساوی حقوق انسانی به معنای تشابه همه روبناها و مناسبات بشری نیست وگرنه همگان باید در تماممسایل فردی و اجتماعی حتی میزان دریافتی ماهیانه و ... برابر باشند در حالیکهچنین چیزی حتی در جوامعکمونیستی نیز قابل اجرا نیست.
ثالثا: احکام مربوط به روابط بردهداری جنبه مقابله به مثل دارد یعنیکفار در نبرد با مسلمین اسرای مسلمانان را کنیزو برده میساختند و شنیعترین اعمال ضد انسانی را در برابر آن اعمالمیکردند اسلام نیز ناچار بود در این رابطه بهمقابله به مثل دست بزند ولی از نظر کیفیت رابطه با بردگان که اسرای کفار بودندشیوههای ظالمانه آنان را برانداخت وبرخی از اصول آن که منافی عدالت نیست را پذیرفت. جواز بخشش برده مبتنی بر این اصلحقوقی است که رقبهبردگان تحت ملکیت بردهدار در آمده و لازمه آن جواز پیشکش کردن با شرایط خاصی است. مسئله بردهبرداری به طورگستردهای در عصر ظهور اسلام شایع بوده بهطوری که شاید کمتر خانهای یافت میشد که صاحب آن تمکانی داشتهباشد ولی برده اعم از غلام یا کنیز نداشته باشد. شماملاحظه کنید با این وصف آیا امکان دارد که یک شبه آن رالغو نموده و بردهداری را حرام اعلام کنند؟ در آن صورت هم زندگیمردم مختل میشد و هم خود بردگان نیز متحیر وسرگردان میبودند که چه کنند و به کجا پناه برند. ولی در عین حال اسلام باطرح و برنامهای که ارائه داد: اولا نشان دادکه بردهداری را دوست ندارد و گرنه به جای تشویق بر آزادی بردگان تشویق به نگاهدایو تداوم برگدی آنها میکرد. ثانیابا این طرح چنان برنامه ریزی فرمود که در دراز مدت این مسئله ریشه کن شود لذا اصل آزاد کردن برده عمل بسیارپسندیده و ارزشمندی تلقی شد. و نبیاکرم(ع) و ائمه هدی(ع) اسوهء آزاد کردن بردهها بودند و گاهی بادنی بهانهایآنها را آزاد میکردند. و نیز در کفارهها ملاحظهمیکنید که چگونه یکی از ابعاد آن آزادی غلام و برده قرار گرفته است. بهاین نکته نیز توجه داشته باشید که اگر میبینید ما دراحکام اسلامی شرح وظائفی نسبت به بردگان عبید و اماء داریمبه خاطر این است که این مسئله آن روز مطرح بوده و برای رعایتحد و انصاف در حقوق آنها و نیز چگونگیمعاشرت اجتماعی با آنها به ناچار مردم باید تکلیف شرعی خود را میدانستند ولیدین تنافی با طرح براندازی آننداشت.
eporsesh.com
- [سایر] شبهه: زنان در اسلام برده همسرانشان هستند که باید برای همسرانشان کار کنند.
- [سایر] حکم تنفیذ ریاست جمهوری توسط رهبر در نظام جمهوری چگونه و چرا انجام می شود آن را شرح دهید؟
- [سایر] حکم تنفیذ ریاست جمهوری توسط رهبر در نظام جمهوری چگونه و چرا انجام می شود آن را شرح دهید؟
- [سایر] در نظام ولایت فقیه، آیا مردم در حوزه امور عمومی، «محجور»هستند و هر گونه تصرف آنان، محتاج اجازه قبلی یا تنفیذ بعدی ولیّ فقیه است؟
- [سایر] شبهه: چرا در نظام اسلامی ما هنوز مثل 1400 سال پیش عمل میشود؟
- [سایر] شبهه دور رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران، چگونه قابل حل است؟
- [سایر] آیا نظام برده داری در زمان پیامبر(ص) هم بود و چرا تا زمان امامان ادامه داشت؟
- [سایر] شبهه: حضرت علی(ع) به آزادی و خودمختاری و کرامت انسان بیشتر اهمیت میداد تا حقوق نظام و حکومت.
- [سایر] حکم تنفیذ ریاست جمهوری توسط رهبر چیست؟ آیا این تنفیذ به معنای بی اثر بودن انتخاب و رأی ملت نیست؟
- [سایر] چرایی و چیستی حکم تنفیذ ریاست جمهوری؟ چرا تنفیذ حکم ریاست جمهوری از وظایف رهبری است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که بی اختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، بنابر احتیاط لازم، باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که بی اختیار خوابش برده اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از ان بنابر احتیاط واجب باید نمازش را دوباره بخواند
- [آیت الله خوئی] کسی که بیاختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که بیاختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که بی اختیار خوابش برده؛ اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن؛ باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله بروجردی] کسی که بیاختیار خوابش برده، اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که بیاختیار خوابش برده و نمیداند در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن، باید نماز را دوباره بخواند.
- [آیت الله بهجت] اگر زنی علم پیدا کرد که شوهرش مرده است و شوهر کرد و بعداً شوهر اولش پیدا شد، آن زن زوجه شوهر اول است و نسبت به دومی شبهه است و باید عدّه وطی به شبهه نگه دارد.
- [آیت الله مظاهری] هرگاه از شخصی که مال انسان را برده مالی نزد انسان باشد چنانچه از آمدن او مأیوس شد میتواند به قیمت مالی که از او برده از مال او تقاصّاً بردارد و بقیه آن حکم مجهول المالک را دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که بی اختیار خوابش برده (مثلاً در حال سجده خوابش برده) اما نمی داند در سجده نماز بوده یا بعد از آن، در سجده شکر، باید نماز را اعاده کند.