(استخاره) در لغت به معنای (طلب خیر از خداوند کردن) است؛ خداوندی که جهان آفرینش در قبضه قدرت اوست، آفریدگاری که سرنوشت تمام موجودات جهان از او سرچشمه می گیرد و می تواند بنده خود را با نیکی ها رهبری نماید. معنای این نوع استخاره این است: هنگامی که انسان می خواهد کاری را انجام دهد لازم است با نهایت دقّت و توجّه، تمام مقدّمات کار را تا آن جا که ممکن است فراهم سازد و از آنچه موجب ضرر و زیان است بپرهیزد، سپس از صمیم قلب از خداوند بخواهد او را در این راه موفّق کند و نفع و خیر نصیب او سازد. خلاصه این که، وقتی انسان دست به یک کار بزرگ می زند و سرانجام کار روشن نیست، پس از انجام کارهای لازم که در پیشرفت او دخالت دارد، باید در این حال خدا را بخواند، و از او بطلبد که وی را در این کار از هر نظر پیروز گرداند و او را در رسیدن به مقصود رهنمون گردد. این همان استخاره به معنای (طلب خیر از خدا کردن) است که روایات صحیح و معتبری دارد. این نوع استخاره نه احتیاج به قرآن دارد و نه تسبیح، بلکه یک توجّه باطنی است که انسان می تواند هر روز دهها مرتبه آن را انجام دهد. در روایات می خوانیم: (مَا إسْتَخَار اللّهَ عَبْد مُؤْمِنُ الإخَار اللّهُ لَهْ؛ هیچ بنده باایمانی از خداوند طلب خیر نکرد، مگر این که خداوند خیر را برای او فراهم ساخت!) نتیجه این گونه استخاره این نیست که انسان تردید خود را به وسیله استخاره رفع کند، بلکه غرض از آن این است که پس از انجام تدابیر صحیح، از خداوند خیر و نفع بخواهد و ناگفته پیداست هیچ موحّدی نمی تواند تأثیر خواست و کمک خداوند را در هیچ امری انکار کند و در وسعت قدرت او شکّ و تردید نماید. این توجّه، به انسان باایمان نیرو و توان می بخشد که در برابر مشکلات کارها ایستادگی کند و با تکیه کردن به نیروی لایزال الهی پیش رود. البته لازم است پیش از استخاره جهات زیر در نظر گرفته شود: 1 استمداد از عقل و فکر: خداوند بر بندگان منّت گذارده و آنها را با نیروی عقل مجهّز ساخته است. عقل می تواند در بسیاری از موارد سرانجام کار را از نظر سود و زیان روشن سازد و تشخیص دهد کدام یک از انجام و ترک، مصلحت است; در این موارد هرگز استخاره به تسبیح و قرآن مورد ندارد. 2 مشورت با افراد مطّلع: اسلام بقدری به مسأله مشورت اهمّیّت داده که آن را از علائم ایمان دانسته است. قرآن مجید می فرماید: (وَ اَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ[شوری/38] و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست) و نیز خداوند به پیامبر خود دستور می دهد که در کارهای مهم با یاران خود مشورت کند: (وَ شاوِرْهُمْ فِی الاَمْرِ[ال عمران/159] (ای پیامبر) در امور با آنان مشورت نما!) در این صورت هرگاه نظر قاطعی از افراد با تجربه در کاری ابراز گردید، دیگر موردی برای استخاره باقی نمی ماند. امّا در صورتی که ابهام کار از طریق عقل خود انسان و از راه مشورت گشوده نشد و مطلب ابهام و پیچیدگی پیدا کرد، در این موقع انسان در حالت تحیّر و تردید فرو می رود و یک حال بلاتکلیفی، توأم با ناراحتی برای او پدید می آید. نخستین فایده استخاره با قرآن یا تسبیح در این موقع این است که آن حالت تحیّر را از بین می برد و انسان را از تردید و دو دلی رنج دهنده ای راحت می کند. دیگر این که، معنای استخاره در این هنگام این است که از خداوند می خواهد خیر و صلاح او را از این راه نشان دهد. اکنون که بنده اش تمام درها را به روی خود بسته دیده است از صمیم قلب و با خلوص تمام از پروردگار خود می خواهد او را از این راه به آنچه صلاح در آن است اعم از فعل و ترک راهنمایی بفرماید. مسلّماً توجّه به خدا توأم با خلوص نیّت در این حالت مؤثر است. چه مانعی دارد که خداوند از این راه خیر و صلاح او را نشان دهد؟ فرض کنیم این شخص متحیّر استخاره نکند آیا می تواند خود را از یکی از فعل و ترک باز دارد؟ بطور مسلّم نه، بالاخره در این موقع یا آن کار مورد نظر را انجام می دهد، یا انجام نمی دهد. چه بهتر که در این حالت، در انتخاب یکی از دو طرف، توجّهی قلبی به خدا پیدا کند و از او بخواهد که آنچه مصلحت است برای او از طریق استخاره معیّن فرماید. مسلّماً به هنگام انتخاب آن از این راه با قاطعیّت و اطمینان بیشتری به راه خود ادامه می دهد و آن نیز در پیروزی او مؤثر است. برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی دفتر ایت الله مکارم شیرازی با کمی ویرایش.
(استخاره) در لغت به معنای (طلب خیر از خداوند کردن) است؛ خداوندی که جهان آفرینش در قبضه قدرت اوست، آفریدگاری که سرنوشت تمام موجودات جهان از او سرچشمه می گیرد و می تواند بنده خود را با نیکی ها رهبری نماید.
معنای این نوع استخاره این است: هنگامی که انسان می خواهد کاری را انجام دهد لازم است با نهایت دقّت و توجّه، تمام مقدّمات کار را تا آن جا که ممکن است فراهم سازد و از آنچه موجب ضرر و زیان است بپرهیزد، سپس از صمیم قلب از خداوند بخواهد او را در این راه موفّق کند و نفع و خیر نصیب او سازد. خلاصه این که، وقتی انسان دست به یک کار بزرگ می زند و سرانجام کار روشن نیست، پس از انجام کارهای لازم که در پیشرفت او دخالت دارد، باید در این حال خدا را بخواند، و از او بطلبد که وی را در این کار از هر نظر پیروز گرداند و او را در رسیدن به مقصود رهنمون گردد.
این همان استخاره به معنای (طلب خیر از خدا کردن) است که روایات صحیح و معتبری دارد. این نوع استخاره نه احتیاج به قرآن دارد و نه تسبیح، بلکه یک توجّه باطنی است که انسان می تواند هر روز دهها مرتبه آن را انجام دهد.
در روایات می خوانیم: (مَا إسْتَخَار اللّهَ عَبْد مُؤْمِنُ الإخَار اللّهُ لَهْ؛ هیچ بنده باایمانی از خداوند طلب خیر نکرد، مگر این که خداوند خیر را برای او فراهم ساخت!)
نتیجه این گونه استخاره این نیست که انسان تردید خود را به وسیله استخاره رفع کند، بلکه غرض از آن این است که پس از انجام تدابیر صحیح، از خداوند خیر و نفع بخواهد و ناگفته پیداست هیچ موحّدی نمی تواند تأثیر خواست و کمک خداوند را در هیچ امری انکار کند و در وسعت قدرت او شکّ و تردید نماید. این توجّه، به انسان باایمان نیرو و توان می بخشد که در برابر مشکلات کارها ایستادگی کند و با تکیه کردن به نیروی لایزال الهی پیش رود.
البته لازم است پیش از استخاره جهات زیر در نظر گرفته شود:
1 استمداد از عقل و فکر: خداوند بر بندگان منّت گذارده و آنها را با نیروی عقل مجهّز ساخته است. عقل می تواند در بسیاری از موارد سرانجام کار را از نظر سود و زیان روشن سازد و تشخیص دهد کدام یک از انجام و ترک، مصلحت است; در این موارد هرگز استخاره به تسبیح و قرآن مورد ندارد.
2 مشورت با افراد مطّلع: اسلام بقدری به مسأله مشورت اهمّیّت داده که آن را از علائم ایمان دانسته است. قرآن مجید می فرماید: (وَ اَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ[شوری/38] و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست) و نیز خداوند به پیامبر خود دستور می دهد که در کارهای مهم با یاران خود مشورت کند: (وَ شاوِرْهُمْ فِی الاَمْرِ[ال عمران/159] (ای پیامبر) در امور با آنان مشورت نما!) در این صورت هرگاه نظر قاطعی از افراد با تجربه در کاری ابراز گردید، دیگر موردی برای استخاره باقی نمی ماند.
امّا در صورتی که ابهام کار از طریق عقل خود انسان و از راه مشورت گشوده نشد و مطلب ابهام و پیچیدگی پیدا کرد، در این موقع انسان در حالت تحیّر و تردید فرو می رود و یک حال بلاتکلیفی، توأم با ناراحتی برای او پدید می آید.
نخستین فایده استخاره با قرآن یا تسبیح در این موقع این است که آن حالت تحیّر را از بین می برد و انسان را از تردید و دو دلی رنج دهنده ای راحت می کند.
دیگر این که، معنای استخاره در این هنگام این است که از خداوند می خواهد خیر و صلاح او را از این راه نشان دهد. اکنون که بنده اش تمام درها را به روی خود بسته دیده است از صمیم قلب و با خلوص تمام از پروردگار خود می خواهد او را از این راه به آنچه صلاح در آن است اعم از فعل و ترک راهنمایی بفرماید.
مسلّماً توجّه به خدا توأم با خلوص نیّت در این حالت مؤثر است. چه مانعی دارد که خداوند از این راه خیر و صلاح او را نشان دهد؟
فرض کنیم این شخص متحیّر استخاره نکند آیا می تواند خود را از یکی از فعل و ترک باز دارد؟ بطور مسلّم نه، بالاخره در این موقع یا آن کار مورد نظر را انجام می دهد، یا انجام نمی دهد. چه بهتر که در این حالت، در انتخاب یکی از دو طرف، توجّهی قلبی به خدا پیدا کند و از او بخواهد که آنچه مصلحت است برای او از طریق استخاره معیّن فرماید. مسلّماً به هنگام انتخاب آن از این راه با قاطعیّت و اطمینان بیشتری به راه خود ادامه می دهد و آن نیز در پیروزی او مؤثر است.
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی دفتر ایت الله مکارم شیرازی با کمی ویرایش.
- [سایر] در اینجا منظور از استخاره کدام نوع استخاره است؟ از امام محمد باقر(ع) روایت شده است، ما استخاره را یاد میگرفتیم، آنگونه که سورههای قرآن را میآموختیم.
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا تکرار استخاره در موضوعی صحیح است، یعنی استخاره بد بیاید و انسان دوباره استخاره نماید و یا به عکس؟
- [سایر] آیا در هر هر کاری استخاره جایز است. در صورتی که استخاره گرفته شود و نتیجه کار عکس نتیجه استخاره باشد دلیل چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] استخاره نمودن زنان چه صورتی دارد، چه فاعل استخاره و چه مفعول باشند؟
- [سایر] در مورد جای استخاره کردن، فضیلت استخاره و... توضیح دهید. لطفا توضیح کامل بفرمایید.
- [سایر] آیا استخاره کردن در امر ازدواج صحیح است و جایگاه استخاره در ازدواج کجاست؟
- [سایر] در مورد جای استخاره کردن، فضیلت استخاره و... توضیح دهید. لطفا توضیح کامل بفرمایید.
- [سایر] استخاره در ازدواج چه جایگاهی دارد و زمان آن چه وقت است و آیا استخاره واجب است ؟
- [آیت الله علوی گرگانی] استخاره برای ازدواج چه مقدار حجّت شرعی دارد و انسان باید با چه نیّتی برای ازدواج استخاره نماید؟
- [سایر] چگونه باید با قرآن کریم استخاره کرد؟ به عبارت دیگر، چگونه باید مفهوم آیات را در زمان استخاره فهمید؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در یک زمین جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست بکارد چنان چه بر حسب معمول استفاده از هر دو جنس در موقع کشت منظور باشد مخارج به نسبت مداخل تقسیم می شود و اگر فایده یکی از آنها به قدری کم باشد که در موقع کشت منظور نباشد مخارج از چیزی محسوب می شود که منظور باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه غذایی را که در ظرف طلا یا نقره است به منظور پرهیز از حرام در ظرف دیگری بریزند این استعمال جایز است، ولی اگر به این منظور نباشد حرام است، اما به هر حال خوردن آن غذا از ظرف دوم که طلا و نقره نیست، اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نگاه کردن مرد به زنی که می خواهد با او ازدواج کند به منظور آگاه شدن از حسن و عیب او جایز است حتی اگر با یک بار نگاه کردن این منظور حاصل نشود می تواند چند بار در چند مجلس نگاه کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چند چیز است که سفر را قطع می کند و باید نماز را تمام خواند: اول رسیدن به (وطن) منظور از وطن چیست منظور از وطن محلی است که انسان آن را برای اقامت و زندگی خود انتخاب کرده، خواه در آنجا متولد شده باشد یا نه و خواه وطن پدر و مادرش باشد یا خودش آنجا را انتخاب کرده است.
- [آیت الله مظاهری] تزریق خون انسانی به انسان دیگر جایز است، خواه خون مسلمان باشد یا کافر، مرد باشد یا زن، و خرید و فروش خون برای این منظور مانعی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] منظور از عرق جنب از حرام عرقی است که در آن حال یا بعد از آن، پیش از آن که غسل کند از بدن او بیرون می آید.
- [آیت الله مظاهری] منظور از شراب هر مایع مست کنندهای است نظیر عرق و آبجو و مانند اینها و نوشیدن آن حتّی یک قطره و کمتر از آن نیز حرام است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نگاه کردن به زن نامحرم برای شناختن او به منظور شهادت دادن در دادگاه و امور مهم و لازمی از این قبیل جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] منظور از شراب هر مایع مست کننده ای است و آبجو نیز جزء مشروبات الکلی است، حتی نوشیدن یک قطره شراب و کمتر از آن نیز حرام است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن و نوشیدن از ظرف (طلا) و (نقره) و استعمال آنها حرام است، بلکه استفاده از آنها برای زینت اتاق و یا هر منظور دیگر نیز جایز نیست (بنابراحتیاط واجب).