یکی ازمسائل تاریخی که شاید بتوان گفت، قطعی می باشد این است که حضرت عیسی (ع) ازدواج نکرده اند. و مورخان دلایلی برای این امرذکرکرده اند، که ما به یکی ازآنها اشاره می کنیم: حضرت عیسی(ع) چون در زمانی بود که یهودیها بیش از اندازه اهل دنیا و دنیا پرستی شده بودند، حضرت عیسی برای مبارزه با افزون طلبیها و دنیا زدگیها، به سیر و سیاحت و هدایت مردم پرداخت و فرصت پیدا نکرد ازدواج کند.[1] در منابع تاریخی اشاره ای به همسر یا فرزندان حضرت عیسی نشده است، با اینکه غالب منابع تاریخی وقتی به بیان زندگی هر یک از پیامبران و بزرگان پرداخته اند، یکی از مواردی که به آن اشاره می کنند، نام همسر و فرزندان آن پیامبر می باشد، با این حال در رابطه با پیامبر بزرگی مثل حضرت عیسی(ع) هیچ اشاره ای به این موضوع نشده است، و اگر آن حضرت زن و فرزندی داشتند، قطعا در این منابع ذکر می شد. علاوه بر این افرادی که ماجرای ازدواج آنحضرت با زنی بنام مریم مجدلیه، را مطرح می کنند، اولا دلیل مناسبی ارائه نکردهاند، ثانیا گزارشاتی که درمورد این زن داده اند ضد و نقیض است، گاهی وی را زنی بدکاره معرفی می کنند و گاهی وی را از بزرگان و زنان با ایمان معرفی می کنند. علاوه براین موارد ما درمنابع مواردی داریم که به صراحت به ازدواج نکردن حضرت عیسی اشاره شده است. بعنوان نمونه درخطبه 160 نهج البلاغه امام علی (ع) به این امر اشاره کرده اند: (وَ لَمْ تَکُنْ لَهُ زَوْجَةٌ تَفْتِنُهُ وَ لَا وَلَدٌ یَحْزُنُهُ وَ لَا مَالٌ یَلْفِتُهُ؛ زنی نداشت که او را فریفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگین سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند.) نکته دیگر این که ازدواج نکردن حضرت عیسی(ع) تابع شرایط تاریخی زندگی آن حضرت و قرار داشتن در حصار شدید و زندگی بسیار کوتاه دنیوی بوده است، و غیر از آن حضرت همه پیامبران ازدواج نموده اند. به ویژه آن که در تفکر دینی ازدواج یک اصل اساسی و زیربنای یک جامعه سالم است. [1]. عماد زاده، تاریخ انبیا، ص 716 به بعد.
یکی ازمسائل تاریخی که شاید بتوان گفت، قطعی می باشد این است که حضرت عیسی (ع) ازدواج نکرده اند. و مورخان دلایلی برای این امرذکرکرده اند، که ما به یکی ازآنها اشاره می کنیم:
حضرت عیسی(ع) چون در زمانی بود که یهودیها بیش از اندازه اهل دنیا و دنیا پرستی شده بودند، حضرت عیسی برای مبارزه با افزون طلبیها و دنیا زدگیها، به سیر و سیاحت و هدایت مردم پرداخت و فرصت پیدا نکرد ازدواج کند.[1]
در منابع تاریخی اشاره ای به همسر یا فرزندان حضرت عیسی نشده است، با اینکه غالب منابع تاریخی وقتی به بیان زندگی هر یک از پیامبران و بزرگان پرداخته اند، یکی از مواردی که به آن اشاره می کنند، نام همسر و فرزندان آن پیامبر می باشد، با این حال در رابطه با پیامبر بزرگی مثل حضرت عیسی(ع) هیچ اشاره ای به این موضوع نشده است، و اگر آن حضرت زن و فرزندی داشتند، قطعا در این منابع ذکر می شد. علاوه بر این افرادی که ماجرای ازدواج آنحضرت با زنی بنام مریم مجدلیه، را مطرح می کنند، اولا دلیل مناسبی ارائه نکردهاند، ثانیا گزارشاتی که درمورد این زن داده اند ضد و نقیض است، گاهی وی را زنی بدکاره معرفی می کنند و گاهی وی را از بزرگان و زنان با ایمان معرفی می کنند.
علاوه براین موارد ما درمنابع مواردی داریم که به صراحت به ازدواج نکردن حضرت عیسی اشاره شده است. بعنوان نمونه درخطبه 160 نهج البلاغه امام علی (ع) به این امر اشاره کرده اند:
(وَ لَمْ تَکُنْ لَهُ زَوْجَةٌ تَفْتِنُهُ وَ لَا وَلَدٌ یَحْزُنُهُ وَ لَا مَالٌ یَلْفِتُهُ؛ زنی نداشت که او را فریفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگین سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند.)
نکته دیگر این که ازدواج نکردن حضرت عیسی(ع) تابع شرایط تاریخی زندگی آن حضرت و قرار داشتن در حصار شدید و زندگی بسیار کوتاه دنیوی بوده است، و غیر از آن حضرت همه پیامبران ازدواج نموده اند. به ویژه آن که در تفکر دینی ازدواج یک اصل اساسی و زیربنای یک جامعه سالم است.
[1]. عماد زاده، تاریخ انبیا، ص 716 به بعد.
- [سایر] مریم مجدلیه که بود؟ آیا در نزد مسیحیان مقام او بالاتر از مریم مادر عیسی(ع) است؟
- [سایر] آیا حضرت مریم بعد از تولد حضرت عیسی ازدواج کرد؟
- [سایر] سلام طبق تفسیر قران آیت الله مکارم حضرت یحیی دستور داشتند که ازدواج نکنند علت آن چیست؟ آیا این درست است که حضرت عیسی با مریم مجدلیه ازدواج کرده و فرزندی به نام سارا داشته اند؟ با تشکر
- [سایر] چگونه حضرت عیسی پسر خداست؟ در حالی که در اناجیل امروزی میگویند: مریم با یوسف نجار ازدواج کرد، چگونه مریم را باکره میدانند؟
- [سایر] مسیحیان در مورد حضرت عیسی و مریم چه عتقادی دارند؟
- [سایر] حضرت مریم بعد از اینکه جبرئیل بر او نازل شد آبستن شدند پس می توان گفت حضرت عیسی بن مریم علیه السلام پسر جبرئیل است یانه ؟
- [سایر] آیا مهدی موعود (عج) همان عیسی بن مریم است؟
- [سایر] نسبت عمران پدر موسی و عمران پدر مریم چگونه است و آیا مریم مادر عیسی علیه السّلام از نسل بنی اسرائیل است؟
- [سایر] دلیل اینکه حضرت عیسی و حضرت مریم هیچ وقت ازدواج نکرده بوده اند چه بوده است؟ و چرا در بین مسیحیان در ارتباط با خوبی و بدی ازدواج اعتقادات مختلفی است؟
- [سایر] آیا حضرت مریم ازدواج کرده بودند؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا نبوت است و یا معترف به آن نیست و یا برای خدا شریک قرار می دهد و همچنین غلاه (یعنی آنهائی که یکی از ائمه (ع) را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه اطهار (ع) دشمنی می نمایند) نجسند و اما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری و مجوس) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه (ص) را قبول ندارند؛ نیز بنا بر مشهور نجس می باشند و این قول موافق احتیاط است و لکن بنا بر اظهر این طوایف پاکند و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود؛ چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است نجس می باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .قبله اسلام, مکانی است که کعبه در آن واقع است حِجر اسماعیل جزء قبله نیست و امتداد این مکان از دو طرف عمق و ارتفاع تا آنچه فرض دارد, قبله است . هر عملی در اسلام که مراعات قبله در آن لازم است ; مانند نماز، سر بریدن حیوان و ... باید با توجه به این مکان خاص انجا م شود, چون این مکان مخصوص قبله است . هنگام بازسازی کعبه بر اثر زلزله، سیل یا حوادث دیگر , قبله محفوظ است, هر چند کعبه ویران شده, در دست عمران جدید باشد.
- [آیت الله اردبیلی] طلاق در اسلام مورد نکوهش و مذمّت شدید واقع شده و در برخی روایات از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده است که: (هیچ چیزی نزد خداوند محبوبتر از خانهای نیست که با ازدواج آباد شود و هیچ چیزی در نزد خداوند مبغوضتر از خانهای نیست که با طلاق ویران گردد)(1) ولی اگر ادامه زندگی زناشویی به خاطر اختلافات شدید و غیر قابل اصلاح موجب سختی و حرج بشود، به گونهای که ترک زندگی زناشویی تنها راه خلاصی از مشقتها و اختلافات و فشارهای روانی بین زن و شوهر باشد، اسلام طلاق را راه نجاتی برای ادامه زندگی زن و شوهر دانسته است.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که میخواهد ازدواج کند، فقط به مقدار متعارف برای شناخت و پسندیدن جایز است به صورت، مو و دستهای زن یا دختر مورد نظر نگاه کند و چنانچه بانگاه اوّل غرض حاصل نشود، تکرار آن اشکال ندارد، ولی به هر حال نباید قصد لذّت داشته باشد، هر چند حصول لذّت قهری اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام کوتاهی در حقوق فرزند است، زیرا همانطور که پدر و مادر در اسلام حقوقی دارند فرزندان نیز چنین هستند، و اگر پدر و مادر آن حقوق را مراعات نکنند، از نظر قرآن موجب خسران در قیامت است. حقوقی که فرزندان بر پدر و مادر دارند چند چیز است: الف) تربیت صحیح اسلامی (آشنا نمودن فرزند با احکام اسلام از اصول و فروع و اخلاق و مقیّد نمودن او به ظواهر شرع از اهمیّت دادن به واجبات و اجتناب از گناهان خصوصاً گناهان بزرگ) و اگر کوتاهی کنند، شریک در جرایم فرزند میباشند. ب) تربیت فرزند به آداب و رسوم اجتماعی و به عبارت دیگر به او ادب آموختن. ج) آموختن دانش در حدّ خوب خواندن و خوب نوشتن. د) فراهم نمودن راهی برای زندگی متوسّط و پرهیزدادن او از تنبلی و بیکاری. ه) فراهم کردن مقدّمات ازدواج برای فرزند خصوصاً اگر دختر باشد که در روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای ازدواج دختر بیشتر سفارش و تأکید شده است. و) گذاشتن اسم اسلامی که سفارش در نامهای پیامبر گرامی و اهلبیت او(سلاماللهعلیهم) زیاد شده است، و شیعه باید از انتخاب نامهای غیر اسلامی برای فرزندان خود پرهیز کند و سزاوار نیست که با وجود اسمهای اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای فرزند خود نام دیگری را انتخاب کند.
- [آیت الله سبحانی] فردی که به حد تکلیف رسیده ولی معترف به وجود خدا و یا وحدانیّت و یا نبوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) یا معاد(روز قیامت) نباشد بنابر احتیاط واجب نجس است. و همچنین اگر کسی یکی از احکام ضروری اسلام (مانند وجوب نماز و روزه و حج) را انکار کند و در نظر او ملازم با انکار یکی از امور یادشده باشد، نیز نجس می باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زنی کسی را وکیل کند که مهر اورا به شوهرش ببخشد و شوهر همان کَس را وکیل کند که زن را طلاق دهد ، چنانچه اسم شوهر محمّد و اسم زن فاطمه باشد وکیل ، صیغة طلاق را اینطور می خواند : عَنْ مُوَکِلَتی فاطِمَهَ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکِلی مُحَمَدٍ لِیَخْلَعَها عَلَیْهِ . پس از آن بدون فاصله می گوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ ، هِیَ طالِقٌ . و اگر زنی کسی را وکیل کند که غیر از مهر چیز دیگری را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد وکیل باید ب جای کلمه (مهرها) آن چیز را بگوید ، مثلاً اگر صد تومان داده بگوید ، بَذَلْتُ مِأَهَ تُومان . در صورتی که زن معّین باشد بردن نامش در اینجا و در طلاق مبارات لازم نیست و همین قدر که او را در نظر بگیرد ، کافی است . طلاق مُبارات
- [آیت الله اردبیلی] ازدواج سنّت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از محبوبترین نهادها در نزد پروردگار و موجب رحمت و کثرت رزق و طرد بیبندوباری و فحشا از جامعه است(1) و خداوند متعال جامعه اسلامی را به ایجاد عُلقه ازدواج بین زنان و مردان مجرّد امر فرموده و وعده فضل و گشایش بر آنان داده است.(2) علاقه به خانواده و همسر، از اخلاق انبیاء و نشانه کثرت ایمان است به گونهای که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم علاقه به همسر را در ردیف علاقه به نماز و شمیم عطر قرار داده است(3). در روایات آمده است: آنگاه که خداوند متعال اراده میکند خیر دنیا و آخرت را به مسلمانی ارزانی دارد، به وی قلبی خاشع و زبانی ذاکر و جسمی صابر و همسری مؤمن عطا میکند که به هنگام نظر به او مسرور شود و در غیاب شوهرش از خود و اموال او پاسداری کند(4) و نیز در روایت آمده است: اگر مردی به خواستگاری آمده که دین، اخلاق و امانتداری او را میپسندید، خواستگاری او را بپذیرید در غیر این صورت فتنه و فساد عظیمی زمین را فرا خواهد گرفت.(5)
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام خیانت است که به مرتکب آن خائن گفته میشود و در روایات سلب اسلام و سلب ولایت از او شده است، و آن اقسامی دارد: الف) خیانت به خدای متعال و رسول گرامی(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ائمّه اطهار(سلاماللهعلیهم)، و آن مراتب و مصادیقی دارد و از موارد آن، که از گناهان بزرگ شمرده شده است، کشف اسرار نظامی و سیاسی و اقتصادی و اداری حکومت اسلامی است. و بعضی از مصادیق دیگر آن، نظیر مصرف بیجا یا به هدر دادن نِعم الهی مانند عقل و اعضا و جوارح و مال و عمر که در نزد ما امانت است، هر چند گناه نیست، ولی یک مسلمان واقعی باید به اندازه قدرتش از آن پرهیز کند. ب) خیانت در عرض و ناموس مسلمانان که گناهش در حدّ کفر است. ج) خیانت در امانت که آن هم گناهش بزرگ است، علاوه بر اینکه حقّالنّاس نیز میباشد. د) خیانت در معاملات نظیر غش در معامله و فریبدادن طرف معامله و نقض عقود لازمه و نقض عهود و بیعتها و شروط و امثال اینها و این قسم نیز گناهش بزرگ و اگر مربوط به اموال و حقوق باشد، حقّالنّاس و ضمانآور نیز میباشد. ه) نقض عهد و نذر و قسم با خدای متعال که این قسم از خیانت علاوه بر اینکه گناه است، کفّاره نیز دارد و اگر مربوط به اموال و حقوق باشد، آن مال یا حقّ بر ذمّه او خواهد بود. و) خیانت در مشورت، و همه مراتب و مصادیق این قسم گناه است، ولی بعضی از موارد آن نظیر خیانت در امر ازدواج و خیانت در مهمّ امور، گناهش در حدّ کفر است. ز) خیانت در اسرار، و این قسم از خیانت نظیر کشف اسرار نظام اسلامی، گناهش بسیار بزرگ است و اگر اشاعه فحشا باشد، از نظر قرآن عذاب دردناک در دنیا و آخرت دارد: (لَهُمْ عَذابٌ الیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَة)[1] (برای آنان عذابی دردناک در دنیا و آخرت است.)
- [آیت الله خوئی] اگر کسی که بالغ و عاقل است عمداً و به ناحق مسلمانی را بکشد، درصورتی که مقتول، مرد یا پسر باشد، ولیّ مقتول میتواند قاتل را ع- ف- و ک- ند یا بکشد. ولی اگر مقتول کافر باشد قاتل او را که مسلمان است نمیتوان کشت و اگر مقتول مسلمان زن یا دختر باشد اگرچه میتوان قاتل مسلمان او را کشت لکن اگر قاتل مرد باشد باید نصف دیة او را به ولیّ او بدهند و اگر قاتل دیوانه یا نابالغ باشد مطلقاً دیه باید بدهند و دیة آن بر عاقله است که معنای آن خواهد آمد و نیز ولی میتواند به مقداری که طرفین راضی شوند از قاتل دیه بگیرد. و درصورتی که رضایت آنها به دیهای باشد که در شرع معین شده است چون تقدیرات شرعی در دیه مختلف است اختیار تعیین آن با قاتل است و میتواند هر کدام که برای او آسانتر است اختیار نماید. بنابراین میتوان قیمت نقره را که از سایر اقسام دیه کمتر است بدهد و آن به حساب قران قدیم ایرانی که یک مثقال بوده پانصد و بیست و پنج تومان میشود و اعتبار آن به قران قدیم است نه به ریال رائج امروزی امّا اگر از روی خطای محض بکشد مثلًا برای حیوانی تیر بیندازد و اشتباهاً کسی را بکشد، ولیّ کشته حق ندارد او را بکشد، امّا میتواند از عاقله (یعنی قوم و خویشان پدری قاتل) و در صورت ندادن آنها از خود قاتل، دیه بگیرد. و اگر از روی خطای شبیه به عمد بکشد به این معنی که شخصی کسی را با آلتی بزند که عادتاً کشنده نیست و قصد کشتن هم نداشته باشد و اتفاقاً بکشد در این فرض خود قاتل باید دیه بدهد و ولیّ مقتول حق کشتن او را ندارد.