در نقل مسیر حرکت امام رضا علیه السلام به مرو گفتار ها مختلف است از این رو قبل از بررسی تطبیقی مسیر حرکت امام علیه السلام توضیح کوتاهی در رابطه با مسیر های ذکر شده ارائه می شود . کاروان هایی که از حجاز به قصد عراق حرکت می کردند، چه از راه مکه و چه از راه مدینه، در منزلی به نام (معدن نقره) به یکدیگر می رسیدند و از آن جا به یکی از دو مقصد بصره یا کوفه روانه می شدند. بیشتر قرائن و شواهدی که وجود دارد نشان می دهد که امام از طریق مدینه و معدن نقره راهی بصره شده .(1) در ادامه مسیر، حضرت پس از بصره از راه خاکی و یا آبی وارد خوزستان شده و چند روزی در اهواز اقامت داشته اند. آثاری نیز تاکنون بر جای مانده که یادآور عبور امام علیه السلام از آن دیار است. این مرحله از سفر، در منابع منعکس شده است، همچنان که بخش پایانی سفر نیز یعنی از نیشابور تا مرو روشن است، ولی حد فاصل میان اهواز تا نیشابور چندان معلوم نیست. احتمالهای مختلفی در مورد مسیر امام علیه السلام داده شده است که عبارتند از: (2) اهواز فارس اصفهان قم ری سمنان دامغان نیشابور. اهواز اصفهان عبور از کوهستانها کوه آهوان سمنان نیشابور اهواز اصفهان یزد طبس نیشابور اهواز فارس کرمان طبس نیشابور نقل های دیگری نیز وجود دارد و به طور طبیعی حضرت علیه السلام در میان راه به منازل و شهرهای کوچکتری نیز برخورد داشته و از آنها عبور کرده است که در احتمالات یاد شده شهرهای مهم نام برده شده و کمتر نامی از قُری و محله های کوچک است. درکتب تاریخی مسیری که مامون تاکید داشت حضرت رضا علیه السلام را از آن عبور دهد یکی از راههای متداول آن زمان به شمار می رفت و آن از مدینه به بصره و از طریق سوق الاهواز( اهواز) به فارس و سپس از راه کویر و بیابان میان ایالت های فارس و خراسان می گذشت و به مرو ختم می شد.(مدینه معدن نقره نباج بصره اهواز بهبهان فارس یزد خراسان) راه دیگری که در آن زمان متداول بود از مدینه به سمت کوفه و بغداد می رفت و سپس از آن جا به سمت ری، قم و خراسان و بالاخره به مرو منتهی می شد. ولی در نقد مسیر دیگر می توان به این مطلب اشاره کرد: عبور از سه شهر کوفه، بغداد و قم؛ که از این سه شهر کوفه و قم مرکز تجمع شیعیان در آغاز قرن سوم اسلامی بود و عبور امام رضا علیه السلام از این دو شهر می توانست به قدرتمندی شیعیان این نواحی و شورش احتمالی آنان بیانجامد. و شهر سوم یعنی بغداد و مرکز تجمع و قدرت عباسیان که از ولایت عهدی امام رضا خشمگین بودند و آن را انتقال قدرت از آل عباس به آل علی قلمداد می کردند ، پس در هر دو صورت این مسیر دوم و انتخاب آن به زیان مامون بوده است. و بنا بر دلایلی که در ذیل اشاره می شود به احتمال بسیار قوی سفر امام علیه السلام طبق همان دستوری بود که از طرف مامون صادر شده بود: یکی از دلایل این است که سفر امام علیه السلام عادی و به دلخواه خودشان نبوده است، بلکه تحت الحفظ بوده و طبیعی است که مأموران مأمون کوتاهترین مسیر را انتخاب کرده باشند تا هر چه سریع تر مأموریت خود را به انجام برسانند. دلیل دیگری که مورخان نقل کرده اند، این است که در سال 200 ه. ق که با سفر امام علیه السلام همزمان می شود، شرایط خاصی بر مکه حاکم بوده است. بین طرفداران مأمورن به فرماندهی رجا بن ابی ضحاک، ورقاء، جلودی و هارون بن مسیب از یک سو و مخالفان خلیفه به رهبری محمدبن جعفر، عموی امام رضا علیه السلام از طرف دیگر جنگ بوده است و مصلحت ایجاد نمی کرده که رجاء بن ابی ضحاک، امام رضا علیه السلام را وارد شهری کند که تا دیروز در آن شهر طرف جنگ بوده است. و سومین دلیل این است که رجاء بن ابی ضحاک مأمور بود تمام حالات، رفتار و گفتار امام علیه السلام را در طول سفر زیر نظر داشته و برای گزارش به مأمون ارائه کند. در سفرنامه ای که او به خلیفه ارائه داد، حتی به جنبه های روحی و اخلاقی امام رضا علیه السلام اشاره شده و تا جایی که ذکرها و دعاهای امام علیه السلام در نمازها هم از قلم نیفتاده است. به همین دلیل بعید به نظر می رسد که امام علیه السلام به شهری رفته باشد و ضحاک آن را در سفرنامه خود نقل نکرده باشد. مسیری که مامون برای انتقال امام رضا علیه السلام از مدینه به مرو انتخاب کرده بود از دیدگاه جغرافیای طبیعی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی بسیار حساب شده و زیرکانه بود. لذا سفر امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو را در 5 بخش زیر می توان دسته بندی کرد:(3) 1- مدینه تا بصره 2- بصره تا فارس 3- فارس تا یزد 4- یزد تا خراسان 5- امام در خراسان جهت مطالعه بیشتر رجوع کنید به: - جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو نوشته جلیل عرفان منش پاسخگوی تاریخ 19, [25.07.16 12:41] پاورقی ها: 1- جلیل عرفان منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو، چاپ اول: 1374، انتشارات آستان قدس رضوی، صص 13-23. 2- همان، صص13-38. 3- همان، ص13.
در نقل مسیر حرکت امام رضا علیه السلام به مرو گفتار ها مختلف است از این رو قبل از بررسی تطبیقی مسیر حرکت امام علیه السلام توضیح کوتاهی در رابطه با مسیر های ذکر شده ارائه می شود .
کاروان هایی که از حجاز به قصد عراق حرکت می کردند، چه از راه مکه و چه از راه مدینه، در منزلی به نام (معدن نقره) به یکدیگر می رسیدند و از آن جا به یکی از دو مقصد بصره یا کوفه روانه می شدند. بیشتر قرائن و شواهدی که وجود دارد نشان می دهد که امام از طریق مدینه و معدن نقره راهی بصره شده .(1)
در ادامه مسیر، حضرت پس از بصره از راه خاکی و یا آبی وارد خوزستان شده و چند روزی در اهواز اقامت داشته اند. آثاری نیز تاکنون بر جای مانده که یادآور عبور امام علیه السلام از آن دیار است.
این مرحله از سفر، در منابع منعکس شده است، همچنان که بخش پایانی سفر نیز یعنی از نیشابور تا مرو روشن است، ولی حد فاصل میان اهواز تا نیشابور چندان معلوم نیست. احتمالهای مختلفی در مورد مسیر امام علیه السلام داده شده است که عبارتند از: (2)
اهواز فارس اصفهان قم ری سمنان دامغان نیشابور.
اهواز اصفهان عبور از کوهستانها کوه آهوان سمنان نیشابور
اهواز اصفهان یزد طبس نیشابور
اهواز فارس کرمان طبس نیشابور
نقل های دیگری نیز وجود دارد و به طور طبیعی حضرت علیه السلام در میان راه به منازل و شهرهای کوچکتری نیز برخورد داشته و از آنها عبور کرده است که در احتمالات یاد شده شهرهای مهم نام برده شده و کمتر نامی از قُری و محله های کوچک است.
درکتب تاریخی مسیری که مامون تاکید داشت حضرت رضا علیه السلام را از آن عبور دهد یکی از راههای متداول آن زمان به شمار می رفت و آن از مدینه به بصره و از طریق سوق الاهواز( اهواز) به فارس و سپس از راه کویر و بیابان میان ایالت های فارس و خراسان می گذشت و به مرو ختم می شد.(مدینه معدن نقره نباج بصره اهواز بهبهان فارس یزد خراسان)
راه دیگری که در آن زمان متداول بود از مدینه به سمت کوفه و بغداد می رفت و سپس از آن جا به سمت ری، قم و خراسان و بالاخره به مرو منتهی می شد. ولی در نقد مسیر دیگر می توان به این مطلب اشاره کرد: عبور از سه شهر کوفه، بغداد و قم؛ که از این سه شهر کوفه و قم مرکز تجمع شیعیان در آغاز قرن سوم اسلامی بود و عبور امام رضا علیه السلام از این دو شهر می توانست به قدرتمندی شیعیان این نواحی و شورش احتمالی آنان بیانجامد. و شهر سوم یعنی بغداد و مرکز تجمع و قدرت عباسیان که از ولایت عهدی امام رضا خشمگین بودند و آن را انتقال قدرت از آل عباس به آل علی قلمداد می کردند ، پس در هر دو صورت این مسیر دوم و انتخاب آن به زیان مامون بوده است.
و بنا بر دلایلی که در ذیل اشاره می شود به احتمال بسیار قوی سفر امام علیه السلام طبق همان دستوری بود که از طرف مامون صادر شده بود:
یکی از دلایل این است که سفر امام علیه السلام عادی و به دلخواه خودشان نبوده است، بلکه تحت الحفظ بوده و طبیعی است که مأموران مأمون کوتاهترین مسیر را انتخاب کرده باشند تا هر چه سریع تر مأموریت خود را به انجام برسانند.
دلیل دیگری که مورخان نقل کرده اند، این است که در سال 200 ه. ق که با سفر امام علیه السلام همزمان می شود، شرایط خاصی بر مکه حاکم بوده است. بین طرفداران مأمورن به فرماندهی رجا بن ابی ضحاک، ورقاء، جلودی و هارون بن مسیب از یک سو و مخالفان خلیفه به رهبری محمدبن جعفر، عموی امام رضا علیه السلام از طرف دیگر جنگ بوده است و مصلحت ایجاد نمی کرده که رجاء بن ابی ضحاک، امام رضا علیه السلام را وارد شهری کند که تا دیروز در آن شهر طرف جنگ بوده است.
و سومین دلیل این است که رجاء بن ابی ضحاک مأمور بود تمام حالات، رفتار و گفتار امام علیه السلام را در طول سفر زیر نظر داشته و برای گزارش به مأمون ارائه کند. در سفرنامه ای که او به خلیفه ارائه داد، حتی به جنبه های روحی و اخلاقی امام رضا علیه السلام اشاره شده و تا جایی که ذکرها و دعاهای امام علیه السلام در نمازها هم از قلم نیفتاده است. به همین دلیل بعید به نظر می رسد که امام علیه السلام به شهری رفته باشد و ضحاک آن را در سفرنامه خود نقل نکرده باشد.
مسیری که مامون برای انتقال امام رضا علیه السلام از مدینه به مرو انتخاب کرده بود از دیدگاه جغرافیای طبیعی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی بسیار حساب شده و زیرکانه بود. لذا سفر امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو را در 5 بخش زیر می توان دسته بندی کرد:(3)
1- مدینه تا بصره
2- بصره تا فارس
3- فارس تا یزد
4- یزد تا خراسان
5- امام در خراسان
جهت مطالعه بیشتر رجوع کنید به:
- جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو نوشته جلیل عرفان منش
پاسخگوی تاریخ 19, [25.07.16 12:41]
پاورقی ها:
1- جلیل عرفان منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو، چاپ اول: 1374، انتشارات آستان قدس رضوی، صص 13-23.
2- همان، صص13-38.
3- همان، ص13.
- [سایر] دلایل گریه و عزای امام رضا علیه السلام قبل از هجرت به خراسان را بیان فرمائید؟
- [سایر] امام رضا(ع) از چه مسیری به خراسان رفت؟
- [سایر] امام رضا علیه السلام که در خراسان به سوالات مختلف پاسخ می دادند این سوال و جوابها چه بوده است؟
- [سایر] در مورد امام رضا علیه السلام که ایشان در خراسان به سوالات مختلف پاسخ می دادند نوع سوال و جوابها چه بوده است؟
- [سایر] حضور امام رضا(علیه السلام) در ایران چه تأثیری در گسترش تشیع در ایران داشته است؟
- [سایر] علل فراخوانی امام رضا (ع) از مدینه به مرو توسط مأمون چه بود؟
- [سایر] چرا امام حسین(علیه السلام) در آغاز حرکت، از مدینه به مکّه رفتند؟
- [سایر] سلام، امام رضا (ع) در ایران فارسی صحبت می کردند؟
- [سایر] سلام؛ مسیر حرکت کاروان امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا به چه صورت بوده است؟ مگر در این مسیر، کوفه جلوتر از کربلا نیست؟ مگر امام حسین(ع) قصد نداشتند به کوفه بروند؟ پس چه طور سر از کربلا که تقریباً هفتاد کیلومتر بالاتر از کوفه قرار دارد، درآوردند؟
- [سایر] علل فراخوانی و جلب امام رضا علیه السّلام از مدینه به مرو توسط مأمون را توضیح دهید.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، بگوید: )بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمََْ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ( یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: )بارَأتُ زَوْجََْ مُوَکِّلی فاطِمََْ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ( و در هر دو صورت اگر به جای کلمه )عَلی مَهْرِها( )بِمَهْرِها( بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد موقت را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، بعد بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التزویجَ الی الاجلِ المعلومِ علی المهرِ المعلومِ)، صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: (مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکّلَکَ الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ ذلک لِمُوَکِّلِی) صحیح می باشد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغ? مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: ب?ارَأتُ زَوْجَتِی ف?اطِمَةَ عَلی? مَهْرِه?ا فَهِیَ ط?الِقٌ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیلباید بگوید: ب?ارَأتُ زَوْجَةَ مُوکِّلی ف?اطِمَةَ عَلی? مَهْرِه?ا فَهِیَ ط?الِقٌ و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی? مَهْرِه?ا) (بِمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد. دستور خواندن عقد موقت
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق مبارات را به طریق زیر بخوانند، اگر خود شوهر صیغه را می خواند و مثلاً اسم زن (فاطمه) است می گوید: (بارأْت زوْجتی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) یعنی مبارات کردم(1) زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چیزی غیر مهر را می دهد باید آن را نام ببرد) و در صورتی که وکیل مرد بخواهد صیغه را بخواند می گوید: (بارأْت زوْجة موکلی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) البته قبلاً باید زن مهر خود بلکه چیزی کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشیده باشد. 1. یعنی از هم جدا شدیم.
- [آیت الله مکارم شیرازی] برای خواندن صیغه عقد موقت کافی است بعد از آن که مدت و مهر معین شد، زن بگوید: (زوجْتک نفْسی فی الْمدة الْمعْلومة علی الْمهْر الْمعْلوم) (من خودم را به همسری تو در مدت معین با مهر معین درآوردم) مرد نیز بگوید: (قبلْت) (قبول کردم) یا این که وکیل زن بگوید: (متعْت موکلتی موکلک فی الْمدة الْمعْلومة علی الْمهْر الْمعْلوم) (موکله خودم را به ازدواج موکل تو در مدت معین با مهر معین درآوردم) وکیل مرد نیز بگوید: (قبلْت لموکلی هکذا) (قبول کردم برای موکل خودم همین طور).