ابتدا چند نکته در رد این سخن بی پایه و اساس بیان می کنیم و در ادامه به بررسی نسب آل سعود خواهیم پرداخت: 1. مگر همه مردم عربستان از ابتدا وابسته به خاندان سعودی بودند که بتوانیم بگوییم،پیامبر اسلام هم سعودی هستند.جمعیت عربستان در طول تاریخ از قبایل و خاندانهای فراوانی تشکیل شده است،لذا به هیچوجه صرف عربستانی بودن دلیل بر سعودی بودن نمی باشد.آل سعود خاندانی است منسوب به سعود بن محمد بن مقرن که از 1735 بر بخشی از شبهجزیرهٔ عربستان حکومت میکردهاست و اکنون نیز بر کشور عربستان سعودی، که نام این کشور از این سلسله گرفته شده، حکومت می کند. 2. بر فرض محال که این سخن درست باشد که پیامبر اسلام سعودی است،ولی قطعاً مبارزه با آل سعود که با این جنایاتی که امروزه بر ضد مسلمانان و بشریت مرتکب می شود،نه تنها مبارزه با آن حضرت نیست،بلکه اگر آن حضرت امروز حضور داشتند،بدون شک با این خاندان به مبارزه می پرداختند.مگر ابولهب عموی پیامبر نبود که خداوند یک سوره در مذمت و نکوهش و لعن او نازل کرد؟؟ پس اینکه خونریزان و جنایتکاران آل سعود و هوادارانش بخواهند با این سخنان خود را تبرئه کنند،چیزی جز یک فریب نیست. در مورد حجاز هم باید عرض کنیم که حجاز یکی از مناطق کشور عربستان بوده است نه اینکه نام این کشور حجاز بود و بعد شده عربستان.حِجاز، سرزمینی در غرب عربستان واقع در کرانه دریای سرخ است. این سرزمین مهد اسلام و مهمترین قسمت جزیرةالعرب از لحاظ تاریخی است. به سبب وجود شهرهای مکه و مدینه در آن، همواره در جغرافیای اسلامی جایگاه مهمی داشته و بسیاری از حوادث مهم صدر اسلام و تاریخ شیعه در این منطقه رخ داده است. واژه حجاز به معنای مانع و حائل است و درباره وجه تسمیه حجاز گفتهاند که چون این منطقه میان نَجد و تِهامَه، حائل شده است، بدان حجاز میگویند. منتهی بعد از روی کار آمدن آل سعود،عربستان به عربستان سعودی معروف شد. درباره نسب آنان دو نظر کاملاً متفاوت وجود دارد. یکی این که از اعراب اصیل شبه جزیره عربستان هستند و دیگری این که ریشه غیر عربی دارند و در طول زمان به قبایل عرب پیوستهاند. بر پایه نظر نخست، آل سعود از تیرههای قبیله عنزه، یکی از قبایل بزرگ و معروف عربیاند و نسبشان به ربیعه، نزار، معد و سرانجام عدنان میرسد.[1]این گروه جد آل سعود را (مقرن بن مرخان) از تبار بکر بن وائل میدانند.[2]ادله فراوان برای اثبات این نظر ذکر نشده و تنها سندی که میتوان به آن استناد کرد، چند شجرهنامه متأخر است[3]که به اعتقاد برخی، دروغین و ساختگی هستند. محمد بن امین تمیمی، مسئول عالی کتابخانههای عربستان سعودی، به عنوان یکی از متهمان تزویر در این موضوع نام برده میشود.[4] بر پایه نظر دیگر، آل سعود ریشهای یهودی دارند و از بصره به شبه جزیره آمدهاند. صاحبان این نظر، انتساب آل سعود را به قبیله عنزه درست نمیدانند و بر این باورند که جد بزرگ آنان (مردخای بن ابراهیم بن موشی) تاجری یهودی در بصره بوده است. بر پایه گزارشی، به سال 851ق. کاروانی از عشیره مسالیخ از قبیله عنزه برای خرید غلات رهسپار عراق میشود. مردخای نزد آنان میرود و ادعا میکند از عمو زادگان آنهاست و سپس همراهشان به نجد میرود. او پس از مدتی سرگردانی و جابهجایی در مناطق مختلف نجد، سرانجام در جایی نزدیک ریاض کنونی ساکن میشود و آن را درعیه نام مینهد[5]و نام خود را نیز به (مرخان بن ابراهیم بن موسی) تغییر میدهد. مرخان با قبایل بسیاری وصلت کرد و نتیجه این ازدواجها فرزندانی فراوان بود که همگی نامهای عربی داشتند. فرزند بزرگ او نیز که از بصره همراه پدر به نجد رفته بود، نامش را از (ماکرن) به (مقرن) تغییر میدهد. او فرزندانی به نامهای محمد و سعود داشت. از این پس نامهای یهودی به فراموشی سپرده میشوند و آل سعود نام اصلی این خاندان می گردد.[6] صاحبان این نظریه برای اثبات ادعای خود، به این ادله و قراین استناد میکنند: 1. در میان نیاکان آل سعود ، نامهای همانند اسامی یهودی به چشم میخورد.[7] 2. شجرهنامههای آل سعود از چنان دنباله بلندی برخوردارند که هیچ همانندی در میان اشخاص یا تیرههای دیگر ندارد. شجرهنامه آنان تا 470 مرتبه ادامه مییابد و در مقایسه با سلسله نسب پیامبر(صلی الله علیه و آله) با 21 مرتبه، شگفتانگیز و مشکوک به نظر میرسد.[8] 3. در سده اخیر، موضوع یهودی بودن آل سعود توجه برخی رسانههای عربی را برانگیخت؛ اما ملک فیصل و دیگر مسئولان سعودی به آن واکنش نشان ندادند.[9] پی نوشتها: [1]. تاریخ الجزیره تاریخ الجزیرة العربیه فی حیاة الشیخ محمد بن عبدالوهاب:حسین خلف شیخ خزعل، مکتبة الهلال، ص149. [2]. تاریخ نجد الحدیث و ملحقاته:امین الریحانی، بیروت، المطبعة العلمیة لیوسف صادر، 1928م، ص62. [3]. تاریخ نجد الحدیث، ص108. [4]. تاریخ آل سعود، ناصر سعید، دار مکة المکرمه، 1404ق ، ج1، ص177. [5]. تاریخ آل سعود ، ج1، ص14-15. [6]. تاریخ آل سعود ، ج1، ص18. [7]. تاریخ آل سعود ، ج1، ص18. [8]. تاریخ آل سعود ، ج1، ص177. [9]. تاریخ آل سعود ، ج1، ص17-18.
ابتدا چند نکته در رد این سخن بی پایه و اساس بیان می کنیم و در ادامه به بررسی نسب آل سعود خواهیم پرداخت:
1. مگر همه مردم عربستان از ابتدا وابسته به خاندان سعودی بودند که بتوانیم بگوییم،پیامبر اسلام هم سعودی هستند.جمعیت عربستان در طول تاریخ از قبایل و خاندانهای فراوانی تشکیل شده است،لذا به هیچوجه صرف عربستانی بودن دلیل بر سعودی بودن نمی باشد.آل سعود خاندانی است منسوب به سعود بن محمد بن مقرن که از 1735 بر بخشی از شبهجزیرهٔ عربستان حکومت میکردهاست و اکنون نیز بر کشور عربستان سعودی، که نام این کشور از این سلسله گرفته شده، حکومت می کند.
2. بر فرض محال که این سخن درست باشد که پیامبر اسلام سعودی است،ولی قطعاً مبارزه با آل سعود که با این جنایاتی که امروزه بر ضد مسلمانان و بشریت مرتکب می شود،نه تنها مبارزه با آن حضرت نیست،بلکه اگر آن حضرت امروز حضور داشتند،بدون شک با این خاندان به مبارزه می پرداختند.مگر ابولهب عموی پیامبر نبود که خداوند یک سوره در مذمت و نکوهش و لعن او نازل کرد؟؟ پس اینکه خونریزان و جنایتکاران آل سعود و هوادارانش بخواهند با این سخنان خود را تبرئه کنند،چیزی جز یک فریب نیست.
در مورد حجاز هم باید عرض کنیم که حجاز یکی از مناطق کشور عربستان بوده است نه اینکه نام این کشور حجاز بود و بعد شده عربستان.حِجاز، سرزمینی در غرب عربستان واقع در کرانه دریای سرخ است. این سرزمین مهد اسلام و مهمترین قسمت جزیرةالعرب از لحاظ تاریخی است. به سبب وجود شهرهای مکه و مدینه در آن، همواره در جغرافیای اسلامی جایگاه مهمی داشته و بسیاری از حوادث مهم صدر اسلام و تاریخ شیعه در این منطقه رخ داده است.
واژه حجاز به معنای مانع و حائل است و درباره وجه تسمیه حجاز گفتهاند که چون این منطقه میان نَجد و تِهامَه، حائل شده است، بدان حجاز میگویند. منتهی بعد از روی کار آمدن آل سعود،عربستان به عربستان سعودی معروف شد.
درباره نسب آنان دو نظر کاملاً متفاوت وجود دارد. یکی این که از اعراب اصیل شبه جزیره عربستان هستند و دیگری این که ریشه غیر عربی دارند و در طول زمان به قبایل عرب پیوستهاند. بر پایه نظر نخست، آل سعود از تیرههای قبیله عنزه، یکی از قبایل بزرگ و معروف عربیاند و نسبشان به ربیعه، نزار، معد و سرانجام عدنان میرسد.[1]این گروه جد آل سعود را (مقرن بن مرخان) از تبار بکر بن وائل میدانند.[2]ادله فراوان برای اثبات این نظر ذکر نشده و تنها سندی که میتوان به آن استناد کرد، چند شجرهنامه متأخر است[3]که به اعتقاد برخی، دروغین و ساختگی هستند. محمد بن امین تمیمی، مسئول عالی کتابخانههای عربستان سعودی، به عنوان یکی از متهمان تزویر در این موضوع نام برده میشود.[4]
بر پایه نظر دیگر، آل سعود ریشهای یهودی دارند و از بصره به شبه جزیره آمدهاند. صاحبان این نظر، انتساب آل سعود را به قبیله عنزه درست نمیدانند و بر این باورند که جد بزرگ آنان (مردخای بن ابراهیم بن موشی) تاجری یهودی در بصره بوده است. بر پایه گزارشی، به سال 851ق. کاروانی از عشیره مسالیخ از قبیله عنزه برای خرید غلات رهسپار عراق میشود. مردخای نزد آنان میرود و ادعا میکند از عمو زادگان آنهاست و سپس همراهشان به نجد میرود. او پس از مدتی سرگردانی و جابهجایی در مناطق مختلف نجد، سرانجام در جایی نزدیک ریاض کنونی ساکن میشود و آن را درعیه نام مینهد[5]و نام خود را نیز به (مرخان بن ابراهیم بن موسی) تغییر میدهد.
مرخان با قبایل بسیاری وصلت کرد و نتیجه این ازدواجها فرزندانی فراوان بود که همگی نامهای عربی داشتند. فرزند بزرگ او نیز که از بصره همراه پدر به نجد رفته بود، نامش را از (ماکرن) به (مقرن) تغییر میدهد. او فرزندانی به نامهای محمد و سعود داشت. از این پس نامهای یهودی به فراموشی سپرده میشوند و آل سعود نام اصلی این خاندان می گردد.[6]
صاحبان این نظریه برای اثبات ادعای خود، به این ادله و قراین استناد میکنند:
1. در میان نیاکان آل سعود ، نامهای همانند اسامی یهودی به چشم میخورد.[7]
2. شجرهنامههای آل سعود از چنان دنباله بلندی برخوردارند که هیچ همانندی در میان اشخاص یا تیرههای دیگر ندارد. شجرهنامه آنان تا 470 مرتبه ادامه مییابد و در مقایسه با سلسله نسب پیامبر(صلی الله علیه و آله) با 21 مرتبه، شگفتانگیز و مشکوک به نظر میرسد.[8]
3. در سده اخیر، موضوع یهودی بودن آل سعود توجه برخی رسانههای عربی را برانگیخت؛ اما ملک فیصل و دیگر مسئولان سعودی به آن واکنش نشان ندادند.[9]
پی نوشتها:
[1]. تاریخ الجزیره تاریخ الجزیرة العربیه فی حیاة الشیخ محمد بن عبدالوهاب:حسین خلف شیخ خزعل، مکتبة الهلال، ص149.
[2]. تاریخ نجد الحدیث و ملحقاته:امین الریحانی، بیروت، المطبعة العلمیة لیوسف صادر، 1928م، ص62.
[3]. تاریخ نجد الحدیث، ص108.
[4]. تاریخ آل سعود، ناصر سعید، دار مکة المکرمه، 1404ق ، ج1، ص177.
[5]. تاریخ آل سعود ، ج1، ص14-15.
[6]. تاریخ آل سعود ، ج1، ص18.
[7]. تاریخ آل سعود ، ج1، ص18.
[8]. تاریخ آل سعود ، ج1، ص177.
[9]. تاریخ آل سعود ، ج1، ص17-18.
- [سایر] معنای این صلوات شریفه چیست؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد فی الاولین و صل علی محمد و آل محمد فی الآخرین و صل علی محمد و آل محمد فی الملأ الاعلی و صل علی محمد و آل محمد فی المرسلین؟
- [سایر] آیا از نسل محمد بن عبدالوهاب کسی در عربستان باقی مانده است؟ اگر هست, آیا دارای پست و مقامی هست؟
- [سایر] پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از بعثت و در میان مردم مشرک عربستان، از چه دینی پی روی می کرده است؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] صحت گفتار پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) از نظر عقلی چه بوده است؟
- [سایر] برای دانستن صحت ادعای پیامبر اسلام چه دلایلی وجود دارد؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] بهترین جملهای که محمد رسول الله(ص) به انسان فرمود، چیست؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)