برای اثبات نبوت پیامبر اسلام (ص) راه هایی ذکر شده که عبارتند از: 1- معجزات 2- اخبار و بشارت پیامبران گذشته و کتب آسمانی آنها در مورد مبعوث شدن پیامبر اسلام 3- محتوای دعوت پیامبر اسلام 4- قرائن و نشانههایی که دلالت بر پیامبری اسلام میکند؛ قرائنی از قبیل: سوابق زندگی او، اطرافیان و اصحاب، وسائل پیشبرد هدف، میزان تأثیر او در محیط، میزان اعتقاد و فداکاری او در برابر هدف خویش، که گواه بسیار روشنی است که میتواند ما را از صداقت او در این ادَعا آگاه سازد.(1) بلکه جمیع اقوال و افعال و حالات و تمام سجایای اخلاقی او دلالت بر نبوت و رسالت و راستی او در ادّعای نبوتش میکند. هرکس در سیره عملی و افعال و اخلاق و حالاتی که از پیامبر گرامی اسلام به ما رسیده است و در روایات و اخباری که دلالت بر شیوه هدایت و رهبری او بر مردم و انس و الفت او با مردم دارد و یا جوابهایی که در مسائل گوناگون از او نقل شده و تدبیرهای بدیعی که او در مصالح و امور زندگی مردم داشته و نکتهها و اشاراتی که او در بیان کردن شرع مقدس اسلام داشته، دقت کند، جای هیچ شک و تردیدی باقی نمیماند که این امور با نیروی بشری حاصل نشده است بلکه با استمداد الهی همراه بوده و همه این امور به فضل خداوند به او عنایت شده است، در حالی که او یک مرد امَی بیش نبوده و اینکه اصلاً علمی نیاموخته و به مکنب نرفته است. همه این امور گواهی میدهد که اینها از خواص نبوت و دریافت وحی بوده است که فقط به دست پیامبران حاصل میشود.(2) محتوای دعوت پیامبر اسلام نیز یکی دیگر از رههای اثبات نبوت ایشان است، محتوای دعوت پیامبر اسلام مشتمل بر مفاهیم بلندی بود که در تمام شؤون زندگی بشر تأثیر گذاشت، مردم را به سوی توحید و یکتاپرستی و منزه داشتن خداوند از هر گونه نقص و عیب و دست برداشتن از بت پرستی دعوت نمود در حالی که قبل از آن مفاهیمی همچون شرک و بت پرستی در آن زمان رایج بود و مردم در گمراهی به سر میبردند. در محیط کینه و دشمنی جامعه آن روز بذر محبت و مواسات را پاشید و همه مردم را برادر و کمک کار و یار و غمخوار یکدیگر خواند و فرمود: (إنَما المؤمنون اخوهٌ ).(3) احسان و عدالت اجتماعی را بر پا ساخت و کجاست این تعالیم در بلندی و اوج در مقایسه با قبیحترین مفاهیم و رذائل اخلاقی که مردم با آن خو گرفته به طوری که دائم در جنگ و خونریزی بودند؛ از جمله بین أوس و خزرج که دو قبیله بزرگ آن روز را تشکیل میدادند، جنگهایی که در طول 120 سال روی داده بود.(4)یکی دیگر از راههای اثبات نبوت پیامبر اسلام بشارتهایی است که پیامبران گذشته راجع به مبعوث شدن پیامبر اسلام دادهاند به طوری که در تاریخ نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام بر یهود و نصاری احتجاج میکرد که در تورات و انجیل راجع به مبعوث شدن او بشارت داده شده است و اینکه حضرت موسی و حضرت عیسی به رسالت و پیامبری او بشارت دادهاند و این که اگر اهل کتاب به کتابهای خودشان رجوع کنند این بشارتها را در آن کتابها خواهند یافت و میشناسد و به آن اعتراف میکنند در مقابل این احتجاج پیامبر علمای یهود و نصاری هیچ جوابی نداشتند بلکه تنها جواب آنها سکوت و کتمان حق و عدم انتشار این بشارتها و کتب در بین پیروان خودشان بود. قرآن کریم در این رابطه میفرماید: (الذّین آتیناهم الکتابَ یعْرفُونَه کما یعرِفونَ أبناءَهم و انّ فریقاً منهم لَیکتُمونَ الحقّ و هم یعْلَمون) (5) (گروهی که ما بر آنها کتاب فرو فرستادیم محمد و حقانیت او را به خوبی میشناسند همان گونه که فرزندان خود را میشناسند ولی گروهی از آنها به خاطر دشمنی حق را کتمان میکنند در صورتی که به آن علم دارند) (الذین یتّبِعُون الرسولَ النبی الأمّی الذی یجدُونَه مکتوباً عندهم فی التوراة والانجیل) (6) (آنانکه پیروی کنند از فرستاده شدهای پیامبر امی است آن پیغمبری که او را در تورات و انجیلی که در دست آنها است نگاشته مییابند) قرآن کریم راجع به بشارت دادن حضرت عیسی به بنی اسرائیل در رابطه با مبعوث شدن پیامبر اسلام میفرماید: (و اذ قال عیسی بن مریم یا بنی اسرائیل انّی رسول الله الیکم مصدقاً لما بین یدی من التوراة و مبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد) (7) (و هنگامی که عیسی بن مریم به بنی اسرائیل گفت: من همانا رسول خدا به سوی شما هستم و به حقانیت کتاب تورات که مقابل من است تصدیق میکنم و نیز شما را بشارت می دهم که بعد از من رسولی میآید که نام او احمد است))8( اما در مورد معجزات پیامبر اسلام، یکی از راههای اثبات نبوت پیامبر اسلام این است که او ادعای نبوت کرده و معحزهای که خارق عادت و مطابق ادعای او بوده است را اظهار کرده و آورده است در حالی که دیگران از آوردن مثل آن عاجز بودهاند. معجزات پیامبر اسلام به حدّی است که قابل شمارش نیست و کسی که به دیده انصاف بنگرد جای هیچ گونه شک و تردیدی در صدق و راستی ادعای نبوت پیامبر (ص) برای او باقی نمیماند.(9) علاوه بر اینکه نخستین و برترین و پایدارترین معجره پیامبر گرامی اسلام یعنی قرآن کریم در جای جای خود مسأله تحدّی را مطرح کرده است و به این وسیله صدق و راستی پیامبر اکرم را در ادّعای نبوتش به اثبات رسانده است آنجا که میفرماید: (قل لئن اجتمعتُ الأنس و الجنّ علی أن باتوا بمثل هذا القرآن لا یأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعضٍ ظهیراً) (10) (بگو ای پیامبر اگر جن و انس جمع شوند که مانند این قرآن کتابی بیاورند هرگز نمیتوانند هر چند همه پشتیبان یکدیگر باشند.) در واقع قرآن کریم روی مسأله تحدی و دعوت به معارضه که یکی از ارکان اعجاز است تکیه کرده و گاه با صراحت و گاه با دلالت التزامی میگوید این کتاب آسمانی از سوی خدا است و اگر شک و تردیدی در آن دارید جمع شوید و تمام نیروهای خود را به کار گیرید و چیزی همانند آن و یا بخشی از آن بیاورید؛ زیرا که اگر قرآن زاییده فکر بشر باشد شما هم بشر هستید و دارای فکر و هوش، و در حقیقت با یک منطق عقلی روشن اعجاز قرآن و صدق و راستی نبوت پیامبر گرامی اسلام را اثبات کرده است و در طول تاریخ هم از زمان نزول قرآن تا کنون هیچ کس موفق به انجام این کار نشده است.(11) پی نوشتها: 1. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب، 1375، ج 8، ص 75. 2. شبّر، سید عبدالله، حق الیقین فی معرفه اصول الدین، قم، انتشارات انوار الهدی، 1426 ه ق، چاپ چهارم، ص 159. 3. حجرات 10 4 . سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق، 1384، چاپ ششم، ج 3، ص 460. 5. سوره بقره، آیه 146 6. سوره اعراف، آیه 157 7. سروه صف، آیه6 8 . الالهیت، ج 3، ص 447. 9 . حلّی، حسن بن یوسف بن المطهر، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق حسن حسن زاده آملی، قم، موسسه نشر اسلامی، 1422، چاپ نهم، ص 480- فخر رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر بن حسین، المحصل، قم، انتشارات الشریف الرضی، چاپ اول، ص 490- 491. 10.سوره اسراء، آیه 88 11 . پیام قرآن، ص 76-78. منبع:سایت انوار طاها
برای اثبات نبوت پیامبر اسلام (ص) راه هایی ذکر شده که عبارتند از:
1- معجزات
2- اخبار و بشارت پیامبران گذشته و کتب آسمانی آنها در مورد مبعوث شدن پیامبر اسلام
3- محتوای دعوت پیامبر اسلام
4- قرائن و نشانههایی که دلالت بر پیامبری اسلام میکند؛ قرائنی از قبیل: سوابق زندگی او، اطرافیان و اصحاب، وسائل پیشبرد هدف، میزان تأثیر او در محیط، میزان اعتقاد و فداکاری او در برابر هدف خویش، که گواه بسیار روشنی است که میتواند ما را از صداقت او در این ادَعا آگاه سازد.(1) بلکه جمیع اقوال و افعال و حالات و تمام سجایای اخلاقی او دلالت بر نبوت و رسالت و راستی او در ادّعای نبوتش میکند. هرکس در سیره عملی و افعال و اخلاق و حالاتی که از پیامبر گرامی اسلام به ما رسیده است و در روایات و اخباری که دلالت بر شیوه هدایت و رهبری او بر مردم و انس و الفت او با مردم دارد و یا جوابهایی که در مسائل گوناگون از او نقل شده و تدبیرهای بدیعی که او در مصالح و امور زندگی مردم داشته و نکتهها و اشاراتی که او در بیان کردن شرع مقدس اسلام داشته، دقت کند، جای هیچ شک و تردیدی باقی نمیماند که این امور با نیروی بشری حاصل نشده است بلکه با استمداد الهی همراه بوده و همه این امور به فضل خداوند به او عنایت شده است، در حالی که او یک مرد امَی بیش نبوده و اینکه اصلاً علمی نیاموخته و به مکنب نرفته است. همه این امور گواهی میدهد که اینها از خواص نبوت و دریافت وحی بوده است که فقط به دست پیامبران حاصل میشود.(2)
محتوای دعوت پیامبر اسلام نیز یکی دیگر از رههای اثبات نبوت ایشان است، محتوای دعوت پیامبر اسلام مشتمل بر مفاهیم بلندی بود که در تمام شؤون زندگی بشر تأثیر گذاشت، مردم را به سوی توحید و یکتاپرستی و منزه داشتن خداوند از هر گونه نقص و عیب و دست برداشتن از بت پرستی دعوت نمود در حالی که قبل از آن مفاهیمی همچون شرک و بت پرستی در آن زمان رایج بود و مردم در گمراهی به سر میبردند. در محیط کینه و دشمنی جامعه آن روز بذر محبت و مواسات را پاشید و همه مردم را برادر و کمک کار و یار و غمخوار یکدیگر خواند و فرمود: (إنَما المؤمنون اخوهٌ ).(3) احسان و عدالت اجتماعی را بر پا ساخت و کجاست این تعالیم در بلندی و اوج در مقایسه با قبیحترین مفاهیم و رذائل اخلاقی که مردم با آن خو گرفته به طوری که دائم در جنگ و خونریزی بودند؛ از جمله بین أوس و خزرج که دو قبیله بزرگ آن روز را تشکیل میدادند، جنگهایی که در طول 120 سال روی داده بود.(4)یکی دیگر از راههای اثبات نبوت پیامبر اسلام بشارتهایی است که پیامبران گذشته راجع به مبعوث شدن پیامبر اسلام دادهاند به طوری که در تاریخ نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام بر یهود و نصاری احتجاج میکرد که در تورات و انجیل راجع به مبعوث شدن او بشارت داده شده است و اینکه حضرت موسی و حضرت عیسی به رسالت و پیامبری او بشارت دادهاند و این که اگر اهل کتاب به کتابهای خودشان رجوع کنند این بشارتها را در آن کتابها خواهند یافت و میشناسد و به آن اعتراف میکنند در مقابل این احتجاج پیامبر علمای یهود و نصاری هیچ جوابی نداشتند بلکه تنها جواب آنها سکوت و کتمان حق و عدم انتشار این بشارتها و کتب در بین پیروان خودشان بود. قرآن کریم در این رابطه میفرماید:
(الذّین آتیناهم الکتابَ یعْرفُونَه کما یعرِفونَ أبناءَهم و انّ فریقاً منهم لَیکتُمونَ الحقّ و هم یعْلَمون) (5)
(گروهی که ما بر آنها کتاب فرو فرستادیم محمد و حقانیت او را به خوبی میشناسند همان گونه که فرزندان خود را میشناسند ولی گروهی از آنها به خاطر دشمنی حق را کتمان میکنند در صورتی که به آن علم دارند)
(الذین یتّبِعُون الرسولَ النبی الأمّی الذی یجدُونَه مکتوباً عندهم فی التوراة والانجیل) (6) (آنانکه پیروی کنند از فرستاده شدهای پیامبر امی است آن پیغمبری که او را در تورات و انجیلی که در دست آنها است نگاشته مییابند)
قرآن کریم راجع به بشارت دادن حضرت عیسی به بنی اسرائیل در رابطه با مبعوث شدن پیامبر اسلام میفرماید:
(و اذ قال عیسی بن مریم یا بنی اسرائیل انّی رسول الله الیکم مصدقاً لما بین یدی من التوراة و مبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد) (7)
(و هنگامی که عیسی بن مریم به بنی اسرائیل گفت: من همانا رسول خدا به سوی شما هستم و به حقانیت کتاب تورات که مقابل من است تصدیق میکنم و نیز شما را بشارت می دهم که بعد از من رسولی میآید که نام او احمد است))8(
اما در مورد معجزات پیامبر اسلام، یکی از راههای اثبات نبوت پیامبر اسلام این است که او ادعای نبوت کرده و معحزهای که خارق عادت و مطابق ادعای او بوده است را اظهار کرده و آورده است در حالی که دیگران از آوردن مثل آن عاجز بودهاند. معجزات پیامبر اسلام به حدّی است که قابل شمارش نیست و کسی که به دیده انصاف بنگرد جای هیچ گونه شک و تردیدی در صدق و راستی ادعای نبوت پیامبر (ص) برای او باقی نمیماند.(9) علاوه بر اینکه نخستین و برترین و پایدارترین معجره پیامبر گرامی اسلام یعنی قرآن کریم در جای جای خود مسأله تحدّی را مطرح کرده است و به این وسیله صدق و راستی پیامبر اکرم را در ادّعای نبوتش به اثبات رسانده است آنجا که میفرماید:
(قل لئن اجتمعتُ الأنس و الجنّ علی أن باتوا بمثل هذا القرآن لا یأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعضٍ ظهیراً) (10)
(بگو ای پیامبر اگر جن و انس جمع شوند که مانند این قرآن کتابی بیاورند هرگز نمیتوانند هر چند همه پشتیبان یکدیگر باشند.)
در واقع قرآن کریم روی مسأله تحدی و دعوت به معارضه که یکی از ارکان اعجاز است تکیه کرده و گاه با صراحت و گاه با دلالت التزامی میگوید این کتاب آسمانی از سوی خدا است و اگر شک و تردیدی در آن دارید جمع شوید و تمام نیروهای خود را به کار گیرید و چیزی همانند آن و یا بخشی از آن بیاورید؛ زیرا که اگر قرآن زاییده فکر بشر باشد شما هم بشر هستید و دارای فکر و هوش، و در حقیقت با یک منطق عقلی روشن اعجاز قرآن و صدق و راستی نبوت پیامبر گرامی اسلام را اثبات کرده است و در طول تاریخ هم از زمان نزول قرآن تا کنون هیچ کس موفق به انجام این کار نشده است.(11)
پی نوشتها:
1. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب، 1375، ج 8، ص 75.
2. شبّر، سید عبدالله، حق الیقین فی معرفه اصول الدین، قم، انتشارات انوار الهدی، 1426 ه ق، چاپ چهارم، ص 159.
3. حجرات 10
4 . سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق، 1384، چاپ ششم، ج 3، ص 460.
5. سوره بقره، آیه 146
6. سوره اعراف، آیه 157
7. سروه صف، آیه6
8 . الالهیت، ج 3، ص 447.
9 . حلّی، حسن بن یوسف بن المطهر، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق حسن حسن زاده آملی، قم، موسسه نشر اسلامی، 1422، چاپ نهم، ص 480- فخر رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر بن حسین، المحصل، قم، انتشارات الشریف الرضی، چاپ اول، ص 490- 491.
10.سوره اسراء، آیه 88
11 . پیام قرآن، ص 76-78.
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] برای حقانیت پیامبر اسلام چه دلایلی وجود دارد؟
- [سایر] چه دلایلی بر ختم نبوت و رسالت توسط پیامبر اسلام- صلی الله علیه و آله وسلم- وجود دارد؟
- [سایر] معنای این صلوات شریفه چیست؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد فی الاولین و صل علی محمد و آل محمد فی الآخرین و صل علی محمد و آل محمد فی الملأ الاعلی و صل علی محمد و آل محمد فی المرسلین؟
- [سایر] چه دلایلی بر وجود عبارت « و آل محمد » در پایان صلوات وجود دارد؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] صحت گفتار پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) از نظر عقلی چه بوده است؟
- [سایر] آیا این ادعا صحت دارد که پیامبر اسلام ، سعودی بودند؟؟!!
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] بهترین جملهای که محمد رسول الله(ص) به انسان فرمود، چیست؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)