ام کلثوم در سال ششم هجری به دنیا آمد و او را زینب صغری می گویند[1]. ام کلثوم در سال 61 هجری قمری به کربلا آمد و در کربلا، روز عاشورا اسیر شد. او در مدت اسیری، بارها سخنرانی کرد و در آن سخنرانیها به افشاگری حکومت امویان پرداخت. در کوفه پس از سخنرانی او، همه ی مردم گریستند و حتی زنانِ حاضر در آن اجتماع، موهایِ سر خود را پریشان کردند، خاک بر سر ریختند و سیلی به صورت زدند[2] مرحوم مفید در الارشاد، اولاد فرزندان علی(ع) را 26 نفر ذکر کرده است، از جمله: حسن (ع) و حسین (ع) و زینب کبری و زینب صغری که کنیه او امّ کلثوم بود. و مادر این چهار فرزند حضرت فاطمهء زهرا(س) دخت رسول گرامی اسلام (ص) بود.[3] همچنین مقرم در مقتلش می نویسد: وقتی اسب امام حسین(ع) به خیمه ها آمد، ام ّکلثوم فریاد زد: ای وای یا رسول الله، ای وای پدرم، ای جعفر، ای حمزه ! این حسین است که در بیابان افتاده است.[4] و خطبه ام کلثوم در کوفه در منابع بیان شده است.[5] بنابراین جناب ام کلثوم نیز نقش پررنگی در عاشورا و دوران اسارت داشته است و منابع تاریخی ماجراها را نقل کرده اند و گهگاه در مراسمات مرتبط به عاشورا، از ایشان نیز یاد می شود. اما باید توجه داشت که نقش جناب ام کلثوم مثلا به اندازه نقش حضرت زینب (س) نبوده است که خطبه های آتشینی در کوفه[6] و شام[7] ایراد کرد و سرپرستی کاروان اسرا را به عهده داشت. و طبیعی است که مثلا ذکر حضرت زینب (س) نسبت به ذکر جناب ام کلثوم بیشتر باشد. به هر حال ایشان نیز در کربلا نقش آفرینی کرده اند و مطالب به تفصیل در منابع بیان شده است و در بعضی مجالس از ایشان نیز یاد می شود. [1]. منتهی الامال، ج 1، ص 351، چاپ هجرت. [2]. بحارالانوار، ج 45، ص 112. [3]. شیخ مفید، الارشاد، ج 1 ص 355. [4]. عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسین، ص 395. [5]. همان، ص 410. [6]. بحارالانوار، ج 45، ص 108، 109. [7]. مقتل الحسین، مقدم، ص 464.
ام کلثوم در سال ششم هجری به دنیا آمد و او را زینب صغری می گویند[1]. ام کلثوم در سال 61 هجری قمری به کربلا آمد و در کربلا، روز عاشورا اسیر شد. او در مدت اسیری، بارها سخنرانی کرد و در آن سخنرانیها به افشاگری حکومت امویان پرداخت. در کوفه پس از سخنرانی او، همه ی مردم گریستند و حتی زنانِ حاضر در آن اجتماع، موهایِ سر خود را پریشان کردند، خاک بر سر ریختند و سیلی به صورت زدند[2]
مرحوم مفید در الارشاد، اولاد فرزندان علی(ع) را 26 نفر ذکر کرده است، از جمله: حسن (ع) و حسین (ع) و زینب کبری و زینب صغری که کنیه او امّ کلثوم بود. و مادر این چهار فرزند حضرت فاطمهء زهرا(س) دخت رسول گرامی اسلام (ص) بود.[3]
همچنین مقرم در مقتلش می نویسد: وقتی اسب امام حسین(ع) به خیمه ها آمد، ام ّکلثوم فریاد زد: ای وای یا رسول الله، ای وای پدرم، ای جعفر، ای حمزه ! این حسین است که در بیابان افتاده است.[4]
و خطبه ام کلثوم در کوفه در منابع بیان شده است.[5]
بنابراین جناب ام کلثوم نیز نقش پررنگی در عاشورا و دوران اسارت داشته است و منابع تاریخی ماجراها را نقل کرده اند و گهگاه در مراسمات مرتبط به عاشورا، از ایشان نیز یاد می شود.
اما باید توجه داشت که نقش جناب ام کلثوم مثلا به اندازه نقش حضرت زینب (س) نبوده است که خطبه های آتشینی در کوفه[6] و شام[7] ایراد کرد و سرپرستی کاروان اسرا را به عهده داشت. و طبیعی است که مثلا ذکر حضرت زینب (س) نسبت به ذکر جناب ام کلثوم بیشتر باشد.
به هر حال ایشان نیز در کربلا نقش آفرینی کرده اند و مطالب به تفصیل در منابع بیان شده است و در بعضی مجالس از ایشان نیز یاد می شود.
[1]. منتهی الامال، ج 1، ص 351، چاپ هجرت.
[2]. بحارالانوار، ج 45، ص 112.
[3]. شیخ مفید، الارشاد، ج 1 ص 355.
[4]. عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسین، ص 395.
[5]. همان، ص 410.
[6]. بحارالانوار، ج 45، ص 108، 109.
[7]. مقتل الحسین، مقدم، ص 464.
- [سایر] ام کلثومی که در کربلا حاضر بود، کدام ام کلثوم است و آیا ام کلثوم دختر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در واقعهی عاشورا بوده است یا خیر؟
- [سایر] تعداد فرزندان حضرت زهرا(س) چند نفر بوده است؟ ام کلثوم که بوده؟ و سرانجام ایشان چه شده است؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] آیا از حضرت فاطمه(سلام الله علیها) دختری غیر از حضرت زینب و ام کلثوم(سلام الله علیهما) در شام مدفون است؟
- [سایر] منبع دقیق این روضه که مداحان در مجالس میخوانند کجا است؛ ماجرای کوچه بنیهاشم و حضرت زهرا(س) و اینکه عمر نوشتهای درباره فدک را میگیرد و پاره میکند و سیلی به صورت حضرت فاطمه(س) میزنند و....
- [سایر] آیا محرم شدن به حضرت زهرا(س)، فضیلت دارد؟
- [سایر] چرا قبر مطهر حضرت زهرا(س) مخفی است؟ چرا حضرت زهرا(س) وصیت کردند که ایشان را شبانه دفن کنند؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه معصومه(س) ازدواج نکردند؟
- [سایر] با عرض سلام وتسلیت به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) درباره شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)مطالب زیادی وجود دارد مخواستم از شما خواهش کنم نحوه ی چگونگی شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)؟؟؟؟ واین که حضرت علی(ع)وفرزندانشان اصحاب وکنیزانی که در خانه وجود داشتند چرا حضرت فاطمه زهرا(س)در را باز کردند؟؟؟؟؟ و بعد از اینکه خانم فاطمه زهرا(س)را زدندچراکسی کاری نکرد ؟؟
- [سایر] سنّ حضرت زهرا(س) در زمان رحلت حضرت خدیجه(س) چقدر بود؟
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).