این روایت، حدیثی از حضرت رضا (ع) است که سند آن، پدران طاهر و طیب ایشان است و از همین رو، سلسله الذهب نام گرفته است. مرحوم شیخ صدوق این روایت را در کتب مختلف خودشان آورده که ما حدیث را از ایشان نقل می کنیم: وقتی امام رضا علیه السلام به نیشابور رسیده و خواستند که از آنجا به سوی مامون بروند اهل حدیث دور ایشان گرد آمده و عرض کردند : ای فرزند رسول خدا، از اینجا می روی و به ما حدیثی نمی گویی تا به وسیله شما از آن حدیث استفاده ببریم؟ حضرت در عماره( کجاوه شتر) نشسته بودند . پس سر خود را بیرون آورده و فرمودند از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که می گفت: از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که می گفت: از پدرم محمد بن علی شنیدم که می گفت: از پدرم علی بن الحسین شنیدم که می گفت: از پدرم حسین بن علی بن أبی طالب شنیدم که می گفت: از پدرم امیر مومنان شنیدم که می گفت: از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می گفت : از جبرئیل شنیدم که می گفت: از خداوند جل جلاله شنیدم که می فرمود: لا اله الا الله دژ مستحکم من است. پس هرکس که داخل آن شود از عذاب من ایمن است. پس وقتی که قافله به راه افتاد، ما را صدا زده فرمودند البته ( این مطلب و ایمنی از عذاب) با شرائط خودش است. ومن هم از شرائط آن هستم. مصنف این کتاب ( شیخ صدوق) می گوید: از شروط ایمنی از عذاب اقرار به این است که امام رضا علیه السلام ، امام است از طرف خداوند بر بندگانش و اطاعت او بر ایشان لازم است.[1] این حدیث را بیش از 20000 نفر در زمان بیان حدیث نوشته اند. و علمای اهل سنت نیز تعابیری جالب درباره این حدیث دارند: احمد بن حنبل در مورد این روایت گفته است که اگر این روایت (به خاطر جلالت کسانی که در سندش هستند) را بر جن زده بخوانید خوب می شود: هذا حدیث ثابت مشهور بهذا الإسناد من روایة الطاهرین عن آبائهم الطیبین وکان بعض سلفنا من المحدثین اذا روی هذا الاسناد قال لو قریء هذا الاسناد علی مجنون لأفاق[2] این روایت ثابت شده است و با این سند از طاهرین نقل شده است، بعضی از سلف ما می گفت که این سند را اگر بر جن زده بخوانند به هوش می آید. و قال أبو علی قال لی أحمد بن حنبل إن قرأت هذا الإسناد علی مجنون برئ من جنونه وما عیب هذا الحدیث إلا جودة إسناده[3] ابو علی گفت که احمد بن حنبل به من گفت این سند را اگر بر جن زده بخوانیم خوب خواهد شد. ومشکل این سند نیست مگر عالی بودن آن. همچنین بعضی از امراء سامانی دستور داده بود، این حدیث را با آب طلا بنویسند و سپس بسیار آن را مورد احترام قرار می داد، پس وصیت کرد که وقتی از دنیا رفت این روایت را همراه با وی دفن کنند. وقتی مرد او را در خواب دیدند که گفت خداوند من را بخشید به این دلیل که اقرار به لا اله الا الله کردم و پیغمبر وی را تصدیق نمودم و چون این روایت را با تعظیم و احترام نوشتم (وبما حکاه الأستاذ الأعظم عن کشف الغمة " أن بعض الأمراء السامانیة کتب الحدیث الذی رواه الرضا(علیه السلام) لأهل نیشابور بسنده عن آبائه (علیهم السلام) إلی الرب تعالی بالذهب، وأمر بأن یدفن معه، فلما مات رئی فی المنام فقال غفر الله لی بتلفظی بلا إله إلا الله، وتصدیقی بمحمد (صلی الله علیه وآله) وإنی کتبت هذا الحدیث تعظیما واحتراما " ) [1]. التوحید - الشیخ الصدوق - ص 25. [2]. حلیة الأولیاء ج3/ص191. [3]. تاریخ أصبهان ج1/ص174.
حدیث سلسلة الذهب (زنجیره طلایی) چیست؟
این روایت، حدیثی از حضرت رضا (ع) است که سند آن، پدران طاهر و طیب ایشان است و از همین رو، سلسله الذهب نام گرفته است. مرحوم شیخ صدوق این روایت را در کتب مختلف خودشان آورده که ما حدیث را از ایشان نقل می کنیم:
وقتی امام رضا علیه السلام به نیشابور رسیده و خواستند که از آنجا به سوی مامون بروند اهل حدیث دور ایشان گرد آمده و عرض کردند : ای فرزند رسول خدا، از اینجا می روی و به ما حدیثی نمی گویی تا به وسیله شما از آن حدیث استفاده ببریم؟ حضرت در عماره( کجاوه شتر) نشسته بودند . پس سر خود را بیرون آورده و فرمودند از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که می گفت: از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که می گفت: از پدرم محمد بن علی شنیدم که می گفت: از پدرم علی بن الحسین شنیدم که می گفت: از پدرم حسین بن علی بن أبی طالب شنیدم که می گفت: از پدرم امیر مومنان شنیدم که می گفت: از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می گفت : از جبرئیل شنیدم که می گفت: از خداوند جل جلاله شنیدم که می فرمود: لا اله الا الله دژ مستحکم من است. پس هرکس که داخل آن شود از عذاب من ایمن است. پس وقتی که قافله به راه افتاد، ما را صدا زده فرمودند البته ( این مطلب و ایمنی از عذاب) با شرائط خودش است. ومن هم از شرائط آن هستم.
مصنف این کتاب ( شیخ صدوق) می گوید: از شروط ایمنی از عذاب اقرار به این است که امام رضا علیه السلام ، امام است از طرف خداوند بر بندگانش و اطاعت او بر ایشان لازم است.[1]
این حدیث را بیش از 20000 نفر در زمان بیان حدیث نوشته اند. و علمای اهل سنت نیز تعابیری جالب درباره این حدیث دارند:
احمد بن حنبل در مورد این روایت گفته است که اگر این روایت (به خاطر جلالت کسانی که در سندش هستند) را بر جن زده بخوانید خوب می شود: هذا حدیث ثابت مشهور بهذا الإسناد من روایة الطاهرین عن آبائهم الطیبین وکان بعض سلفنا من المحدثین اذا روی هذا الاسناد قال لو قریء هذا الاسناد علی مجنون لأفاق[2] این روایت ثابت شده است و با این سند از طاهرین نقل شده است، بعضی از سلف ما می گفت که این سند را اگر بر جن زده بخوانند به هوش می آید.
و قال أبو علی قال لی أحمد بن حنبل إن قرأت هذا الإسناد علی مجنون برئ من جنونه وما عیب هذا الحدیث إلا جودة إسناده[3] ابو علی گفت که احمد بن حنبل به من گفت این سند را اگر بر جن زده بخوانیم خوب خواهد شد. ومشکل این سند نیست مگر عالی بودن آن.
همچنین بعضی از امراء سامانی دستور داده بود، این حدیث را با آب طلا بنویسند و سپس بسیار آن را مورد احترام قرار می داد، پس وصیت کرد که وقتی از دنیا رفت این روایت را همراه با وی دفن کنند. وقتی مرد او را در خواب دیدند که گفت خداوند من را بخشید به این دلیل که اقرار به لا اله الا الله کردم و پیغمبر وی را تصدیق نمودم و چون این روایت را با تعظیم و احترام نوشتم (وبما حکاه الأستاذ الأعظم عن کشف الغمة " أن بعض الأمراء السامانیة کتب الحدیث الذی رواه الرضا(علیه السلام) لأهل نیشابور بسنده عن آبائه (علیهم السلام) إلی الرب تعالی بالذهب، وأمر بأن یدفن معه، فلما مات رئی فی المنام فقال غفر الله لی بتلفظی بلا إله إلا الله، وتصدیقی بمحمد (صلی الله علیه وآله) وإنی کتبت هذا الحدیث تعظیما واحتراما " )
[1]. التوحید - الشیخ الصدوق - ص 25.
[2]. حلیة الأولیاء ج3/ص191.
[3]. تاریخ أصبهان ج1/ص174.
- [سایر] حدیث سلسله الذهب را برایم بنویسید؟
- [سایر] الف: به دنبال معتبرترین نقل از "حدیث سلسلة الذهب" با آدرس منابع روایی مربوطه هستم؟ ب: هم چنین تعداد راویان این حدیث چند نفرند؟ ج: علت نام گذاری این حدیث به "سلسلة الذهب" چیست؟
- [سایر] رابطه امامت و توحید در حدیث سلسلة الذهب چیست؟
- [سایر] سلام علیکم. آیا شما قادر خواهید بود تا به من بگویید که آیا زنجیره کتاب شواهد التنزیل زنجیره صحیحی است که به امام حسکانی می رسد؟ البته سنی ها بر این عقیده نیستند و می گویند این زنجیره درست نیست و این کتاب توسط امام حسکانی نوشته نشده است؟ با تشکر
- [سایر] قضیه قتل های زنجیره ای، عاملان و طراحان، کشته شدگان و قضیه سعید امامی، بیوگرافی و ... در مورد او و اینکه آیا واقعا در مورد قتل های زنجیره ای دست داشت و اینکه چگونه فوت کرد؟
- [سایر] آیا رسالت عیسی، حلقه ای از حلقه های زنجیره نبوت بوده یا حلقه نهایی آن؟ لطفاً توضیح دهید.
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا طلایی که شوهر برای همسر خود میخرد، خمس دارد؟
- [سایر] بهترین منابع رو در مورد قتل های زنجیره ای، 18تیر و دیگر توطئه ها می خواستم. کتاب، سی دی، مقاله و ...
- [آیت الله بهجت] خرید سهام از شرکت ها و مؤسسّات دولتی یا خصوصی مثل فروشگاه های زنجیره ای رفاه یا برای طرح های عمرانی مثل احداث بیمارستان و... چگونه است؟
- [آیت الله اردبیلی] شخصی مرده است و دندان طلا در دهان و میله طلایی در پا دارد. آیا میشود دندان و میله طلایی را از دهان و پای او خارج کرد یا خیر؟
- [آیت الله بهجت] اگر چیزی را که غصب کرده به طوری تغییر دهد که از اولش بهتر شود مثلاً طلایی راکه غصب کرده گوشواره بسازد، چنانچه صاحب مال بگوید : مال را به همین صورت بده، باید به او بدهد و نمی تواند برای زحمتی که کشیده مزد بگیرد، بلکه بدون اجازه مالک حق ندارد آن را به صورت اولش در آورد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر چیزی را که غصب کرده به طوری تغییر دهد که از اوّلش بهتر شود؛ مثلاً طلایی را که غصب کرده گوشواره بسازد، چنانچه صاحب مال بگوید مال را به همین صورت بده، باید به او بدهد و نمیتواند برای زحمتی که کشیده مزد بگیرد، بلکه بدون اجازه مالک حقّ ندارد آن را به صورت اوّلش درآورد و اگر بدون اجازه او آن چیز را مثل اوّلش کند، باید تفاوت قیمت ساخته و نساخته را هم به صاحبش بدهد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر چیزی را که غصب کرده بطوری تغییر دهد که از اولش بهتر شود مثلا طلایی را که غصب کرده گوشواره بسازد، چنانچه صاحب مال بگوید مال را به همین صورت بده، باید به او بدهد و نمی تواند برای زحمتی که کشیده مزد بگیرد بلکه بدون اجازه مالک حق ندارد آن را به صورت اولش درآورد. و اگر بدون اجازه او آن چیز را مثل اولش کند، تفاوت قیمت بین ساخته و نساخته را هم باید بدهد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] لباسهائی را که برای دوختن نزد خیّاط می آورند، طلائی را که نزد زرگر برای تعمیر می گذارند، کتابهائی که برای صحافی یا فروش به صحّاف و کتابفروش می سپارند و وسایلی که برای تعمیر و اصلاح نزد تعمیر کار می برند چنانچه صاحب آنها مجهول باشد و بسراغ آنها نیاید پس از جستجو و تحقیق اگر از آمدن صاحب آنها مأیوس شوند بنابر احتیاط واجب باید از طرف صاحبانش آنها را صدقه بدهند.
- [آیت الله مظاهری] اگر چیزی را که غصب کرده به طوری تغییر دهد که از اوّلش بهتر شود مثلاً با طلایی که غصب کرده گوشواره بسازد، چنانچه صاحب مال بگوید مال را به همین صورت بده، باید به او بدهد و نمیتواند برای زحمتی که کشیده مزد بگیرد، بلکه بدون اجازه مالک حقّ ندارد آن را به صورت اوّلش در آورد، و اگر بدون اجازه او آن چیز را مثل اوّلش کند، باید مزد ساختن آن را هم به صاحبش بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر چیزی را که غصب کرده به طوری تغییر دهد که از اولش بهتر شود مثلا طلایی را که غصب کرده گوشواره بسازد چنانچه صاحب مال بگوید مال را به همین صورت بده باید به او بدهد و نمی تواند برای زحمتی که کشیده مزد بگیرد و همچنین بدون اجازه مالک حق ندارد ان را به صورت اولش در اورد و اگر بدون اجازه او ان را به صورت اولش در اورد ضمانت قیمت ان صفت محل اشکال و احوط صلح است
- [آیت الله سیستانی] اگر چیزی را که غصب کرده به طوری تغییر دهد که از اولش بهتر شود ، مثلاً طلائی را که غصب کرده گوشواره بسازد ، چنانچه صاحب مال بگوید مال را به همین صورت بده ، باید به او بدهد و نمیتواند برای زحمتی که کشیده مزد بگیرد ، و همچنین بدون اجازه مالک حق ندارد آن را به صورت اولش در آورد ، ولی اگر بدون اجازه او آن چیز را مثل اولش یا به شکلی دیگر کند ، معلوم نیست ضامن تفاوت قیمت میان دو حالت باشد .
- [آیت الله سیستانی] در روایات معتبره وارد است ، که نماز با جماعت بیست و پنج درجه افضل از نماز فرادی است .
- [آیت الله خوئی] در روایات معتبره وارد است که نماز با جماعت بیست و پنج درجه افضل از نماز فرادا است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر چیزی را که غصب کرده به طوری تغییر دهد که از اوّلش بهتر شود مثلاً طلایی را که غصب کرده گوشواره بسازد، چنانچه صاحب مال بگوید مال را به همین صورت بده، باید به او بدهد ونمیتواند برایزحمتی که کشیده مزد بگیرد، بلکه بدون اجازه مالک حقّ ندارد آن رابهصورت اوّلش در آورد و اگر بدون اجازه او آن چیز را مثل اوّلش کند،باید مزد ساختن آن را به صاحبش بدهد بلکه تفاوت قیمت هم را ضامناست.