بر اثر کارهایی که عثمان بن عفان و اطرافیانش انجام داده بودند، سرانجام مردم بروی شوریدند و او را به قتل رساندند. نفرت مردم مدینه از رفتار خلیفه به جائی رسید که حاضر به خاک سپاری بدن وی نگشتند و جسد وی سه روز بر زمین ماند. حکیم ابن حزام نزد امام علی (ع) آمد و از ایشان خواست اجازه دهند تا خانواده خلیفه بدن وی را دفن نمایند. امام(ع) اجازه داد؛ ولی مردم مدینه در دفن وی شرکت نکردند. تنها کمی (که برخی آنها را 12 نفر شمرده اند) در تشییع او شرکت کردند، مردم شهر در راه کمین کردند و با سنگ به جنازه وی حمله نموده و تصمیم بر واژگون کردن تابوت داشتند. چون خبر به امام علی (ع) رسید، به مردم دستور داد به جنازه خلیفه، کاری نداشته باشند. مردم مدینه از دفن خلیفه در بقیع جلوگیری کردند، از این رو او را در ((حش کوکب)) به خاک سپردند.[1] حش کوکب (حُ حَ شِّ کُ کَ) در واقع باغی بوده است (حش = باغ) در جنوب شرقی بقیع متعلق به کوکب (شخصی قدیمی، یکی از اصحاب، زنی یهودیه) و در کنار گورستان یهودیان (و یا جایی که به گورستان یهودیان تبدیل شد) بود. یعنی عثمان را در حش کوکب، که گورستان یهودیان و غیر مسلمانان بود، به خاک سپردند و بعداً معاویه اطراف قبرعثمان را خریداری کرده و حکم داد تا مسلمانان مردگان خویش را در بقیع از آن سوی که عثمان مدفون بود به خاک سپردند تا مدفن او به بقیع متصل شد.[2] این قسمت در جنوب شرقی بقیع واقع بود و دیواری داشت که در زمان امویان تخریب شد و به بقیع متصل شد. قبرستان بقیع در سمت شرقی مدینه واقع است و طول آن بر حسب تعیین بعضی 150 متر و عرض آن 100 متر است و ظاهراً این طول و عرض قطعه ای است که فعلاً بقیع نامیده می شود و الاّ عرض و طول آن کمتر بوده است. [1]. ترجمه مروج الذهب مسعودی؛ ج1ص703/ ترجمه الطبقات الکبری؛ ج3ص67/الفخری؛ ص103. [2]. الغدیر، ج 18، ص 37 و 40؛ نقش عایشه در اسلام، ج1، ص 145؛ میقات حج، ش 28، ص 138 و 144.
بر اثر کارهایی که عثمان بن عفان و اطرافیانش انجام داده بودند، سرانجام مردم بروی شوریدند و او را به قتل رساندند. نفرت مردم مدینه از رفتار خلیفه به جائی رسید که حاضر به خاک سپاری بدن وی نگشتند و جسد وی سه روز بر زمین ماند. حکیم ابن حزام نزد امام علی (ع) آمد و از ایشان خواست اجازه دهند تا خانواده خلیفه بدن وی را دفن نمایند. امام(ع) اجازه داد؛ ولی مردم مدینه در دفن وی شرکت نکردند. تنها کمی (که برخی آنها را 12 نفر شمرده اند) در تشییع او شرکت کردند، مردم شهر در راه کمین کردند و با سنگ به جنازه وی حمله نموده و تصمیم بر واژگون کردن تابوت داشتند. چون خبر به امام علی (ع) رسید، به مردم دستور داد به جنازه خلیفه، کاری نداشته باشند. مردم مدینه از دفن خلیفه در بقیع جلوگیری کردند، از این رو او را در ((حش کوکب)) به خاک سپردند.[1]
حش کوکب (حُ حَ شِّ کُ کَ) در واقع باغی بوده است (حش = باغ) در جنوب شرقی بقیع متعلق به کوکب (شخصی قدیمی، یکی از اصحاب، زنی یهودیه) و در کنار گورستان یهودیان (و یا جایی که به گورستان یهودیان تبدیل شد) بود.
یعنی عثمان را در حش کوکب، که گورستان یهودیان و غیر مسلمانان بود، به خاک سپردند و بعداً معاویه اطراف قبرعثمان را خریداری کرده و حکم داد تا مسلمانان مردگان خویش را در بقیع از آن سوی که عثمان مدفون بود به خاک سپردند تا مدفن او به بقیع متصل شد.[2]
این قسمت در جنوب شرقی بقیع واقع بود و دیواری داشت که در زمان امویان تخریب شد و به بقیع متصل شد.
قبرستان بقیع در سمت شرقی مدینه واقع است و طول آن بر حسب تعیین بعضی 150 متر و عرض آن 100 متر است و ظاهراً این طول و عرض قطعه ای است که فعلاً بقیع نامیده می شود و الاّ عرض و طول آن کمتر بوده است.
[1]. ترجمه مروج الذهب مسعودی؛ ج1ص703/ ترجمه الطبقات الکبری؛ ج3ص67/الفخری؛ ص103.
[2]. الغدیر، ج 18، ص 37 و 40؛ نقش عایشه در اسلام، ج1، ص 145؛ میقات حج، ش 28، ص 138 و 144.
- [سایر] چرا صحابه عثمان را کشتند. لطفاً علت قتل عثمان را توضیح دهید.
- [سایر] باسلام،درکتاب عقدالفرید ج4 آمده:هنگامی که بر عثمان شوریدند،امام علی (ع) )برای دفاع ازعثمان، فرزندانش را فرستاد که جلوی خانه عثمان نگهبان باشند،اما وقتی که عثمان کشته شد امام علی(ع) آمد و یک سیلی به یکی ویک مشت به نفردوم زد وفرمود مگرشما نگهبان نبودید،حال دوسؤال1:آیاعلی(ع)خلافت عثمان را قبول داشته که حاضرنشده که عثمان کشته شود؟2:چراعلی(ع)به خاطر عثمان که ازغاصبین خلافت بوده فرزندانش را کتک زده ؟
- [سایر] عثمان کجا دفن شد؟
- [سایر] چرا اهل سنت نسبت به شیخین بیشتر تعصب دارند تا به عثمان مگر عثمان از صحابه نبود؟
- [سایر] عثمان چگونه خلیفه شد ؟
- [سایر] معاویه در هلاکت عثمان چه نقشی داشت؟
- [سایر] عبدالرحمن عثمان ل عارف چگونه شیعه شد؟
- [سایر] ماجرای سوزاندن قرآنها توسط عثمان چیست؟
- [سایر] عملکرد عثمان در زمان خلافتش چگونه بود؟
- [سایر] چرا عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد گفت: آب را بر روی امام حسین(ع) همانند بستن آب بر روی عثمان ببندند؟ داستان بستن آب بر روی عثمان چیست؟ چه ربطی به امیرالمؤمنین دارد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون اوردنش ممکن نباشد باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد؛ باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.
- [آیت الله سیستانی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد ، باید درِ چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند .
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید درِ چاه را ببندند وهمان چاه را قبر او قرار دهند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند و بر او نماز بگذارند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.
- [آیت الله بروجردی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید درِ چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.
- [آیت الله خوئی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است قبر را به اندازه انسان متوسّط یا تا گلوگاه گود کنند، ومیّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتیبهتر باشد مثل آن که مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند، و نیز مستحبّ است جنازه را در چند ذرعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن، پارچهای روی قبر بگیرند و نیز مستحبّ است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و در موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میّت را در لحد گذاشتند، گرههای کفن را باز کنند وصورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت بر نگردد و پیش از آن که لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدّت حرکتش دهند وسه مرتبه بگویند: )اًّسْمَعْ اًّفْهَمْ یا فلانَ بْنَ فُلان( و به جای فلان بن فلان اسم میّت وپدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمّد واسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: )اًّسْمَعْ افْهَم یا مُحَمَّدِ بنَ عَلی( پس از آن بگویند: )هَل اَنْتَ عَلی العَهْدِ الَذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَِْ أنْ لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَانّ مُحَمّداً صَلّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَسَیِّدُ النَّبیِّینَ وَخاتَمُ المَرْسَلینَ وَانَّ عَلیّاً أمیرُ المُؤمنِینَ وَسَیّدُ الوَصِیینَ وَاًّمام افْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلی العالَمینَ وَاَنّ الحَسَنَ وَالحُسَیْنَ وَعَلیَّ بْنَ الحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلیّ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَمُوسی بْنَ جَعْفَر وَعَلیَّ بْنَ مُوسی وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلی وَعَلیَّ بْنَ مُحَمَّد وَالحَسَنَ بْنَ عَلیّ وَالقائِمَ الحُجََّْ المَهدِیَّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ أئِمَُّْ المُؤمِنینَ وَحُجَجُ اللّهِ عَلی الخَلْقِ أجْمَعینَ وَأئِمَتُکَ أئِمَُّْ هُدی بِکَ أبْرار یا فلانَ بْنُ فُلان( و به جای فلان بن فلان اسم میّت وپدرش را بگوید و بعد بگوید: )اًّذا أتاکَ المَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسولَیْنِ مِن عِنْدِ اللّهِ تَبارَکَ وَتَعالی وَسَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ وَعَنْ نَبِیِّکَ وَعَنْ دِینِکَ وَعَنْ کِتابِکَ وَعَن قِبْلَتِکَ وَعَنْ أئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِیجَوابِهِما اللّهُ رَبِّی وَمُحَمَّد صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلهِ نَبیّی وَالاسْلامُ دِینی وَالقُرآنُ کِتابیوَالکَعْبَُْ قِبْلَتی وَأمیرُ المُؤمِنینَ عَلیُّ بْنُ أبی طالِب اًّمامی وَالحَسَنُ بْنُ عَلی المُجْتَبی اًّمامی وَالحُسَینُ بْنُ عَلی الشَهیدُ بِکَربَلأ اًّمامی وَعَلی زَیْنُ العابِدینَ اًّمامیوَمُحَمّد الباقِرُ اًّمامی وَجَعْفَر الصادِقُ اًّمامی وَمُوسی الکاظِمُ اًّمامی وَعَلیالرِضا اًّمامی وَمُحَمَّد الجَوادُ اًّمامی وَعَلی الهادِی اًّمامی وَالحَسَنُ العَسْکَرَیُّ اًّمامی وَالحُجَُّْ المُنْتَظَرُ اًّمامی هؤلأ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم أجْمَعینَ أئِمَّتی وَسادَتیوَقادَتی وَشُفَعائی بِهِم أتَوَلّی وَمِنْ أعْدائِهِم أتَبَرَُ فِی الدُنیا وَالاَّخِرَْ ثُمَّ اعْلَم یا فلان بْنَ فُلان( و به جای فلان بن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید بعد بگوید: )اًّنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالی نِعْمَ الرَّبُ وَأنَّ مُحَمَّداً صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ نِعْمَ الرَسُولُ واَنَّ عَلیَ بْنَ أبی طالِب وَأوْلادَهُ المَعْصومینَ و الأئِمََّْ الاًّثْنَیْ عَشَر نِعْمَ الأئِمََّْ وَأنَ ما جأَ بِهِ مُحَمَّد صَلّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلهِ حَقّ وَأنّ المَوْتَ حَقّ وَسُؤالَ مُنْکَر وَنَکیر فِی القَبْرِ حَقّ وَالبَعْثَ حَقّ وَالنُشُورَ حَقّ وَالصِراطَ حَقّ وَالمیزانَ حَقّ وَتَطایُرَ الکُتُبِ حَقّ وَانَّ الجَنََّْ حَقّ وَالنارَ حَقّ وَانَّ السّاعََْ آتیَْ لا رَیْبَ فیها وَأنَ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی القُبُورِ پس بگوید أفَهِمْتَ یا فلان( و به جای فلان اسم میّت را بگوید پس از آن بگوید: )ثَبَّتَکَ اللّهُ بِالقَوْلِ الثّابِتِ وَهَداکَ اللّهُ اًّلی صِراطً مُسْتَقیم عَرَّفَ اللّهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ أوْلِیائِکَ فِیمُسْتَقَرً مِن رَّحْمَتِهِ( پس بگوید: )أللّهُمَّ جافِ الأرْضَ عَنْ جَنْبَیْه وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اًّلَیْکَ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اللّهُمّ عَفوکَ عَفوَک(.