برخی نام ابوطالب را "عبدمناف" گفته اند، همان گونه که در روایتی منقول از حضرت علی(ع) و امام صادق(ع) آمده است که نام ابوطالب "عبد مناف" است.[1] سیوطی در تاریخ الخلفا همین نام را برگزیده است.[2] برخی نام وی را "عمران" خوانده اند، همان گونه که در زیارت حضرت رسول گرامی اسلام(ص) آمده است: "السلام علی عمّک عمران ابی طالب".[3] چون فرزند بزرگش طالب بود، او را ابوطالب خواندند.(کنیه) محدّث قمی در کتاب سفینة البحار می نویسد نام پدر امیرالمؤمنین را بعضی عبد مناف و بعض دیگر عمران دانسته اند و ممکن است هر دو صحیح باشد زیرا در بعضی از زیارات، ایشان به عنوان عمران و در بعضی از اشعار عربی به عنوان عبد مناف معرّفی شده اند ولی ابوطالب کنیه ی ایشان می باشد.[4] حال کدام یک از این دو اسم، نام اصلی او بود، تا آن اندازه که تحقیق کرده ایم، مستندات تاریخی پاسخ قاطعی به ما نمی دهد. ممکن است هر دو درست باشد، چرا که میان عرب ها، تعدد نام بسیار رواج دارد،ولی نام مشهوری که برای آن بزرگوار ذکر شده است همان عمران می باشد. برخی به این مطلب که نام پدر امام علی(ع) عبد مناف باشد اینگونه اشکال کرده اند که،این نام دلیل بر موحد نبودن ابوطالب می باشد.در پاسخ این اشکال باید گفت: طبق نقل برخی منابع پدر وی اسم او را عبدمناف نگذاشته است، شاید برخی از بستگان او به وی چنین لقبی را داده اند و سپس به این لقب شهرت یافته است.[5] نام پدر بزرگ پدری ایشان در اصل عامر بود که چون موی سپید بر سرداشت او را شیبه گفتند. وچون زمانی که مطلب، عموی شیبه درسفربه مدینه برادرزاده اش را بر شترخود سوارکرده وبه مکه آورد، مردم گمان کردند که مطلب در سفر مدینه عبدی خریده و با خود آورده، لاجرم شیبه را عبدالمطلب خواندند و به این نام شهرت یافت.[6] نام پدر بزرگ مادری آن حضرت، اسدبن هاشم بن عبدمناف است.[7] [1]. صدوق، معانی الاخبار، ص 121. [2]. سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص 166. [3]. مجلسی، بحارالانوار، ج 97، ص 189. [4]. سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 5، ص 312 . [5]. ابن اثیر، الکامل، ج2 ،ص18، بیروت، دار صادر للطباعه و النشر، 1385ه-1965م . [6]. منتهی الامال،تک جلدی،ص21. [7]. همان، ص201.
برخی نام ابوطالب را "عبدمناف" گفته اند، همان گونه که در روایتی منقول از حضرت علی(ع) و امام صادق(ع) آمده است که نام ابوطالب "عبد مناف" است.[1] سیوطی در تاریخ الخلفا همین نام را برگزیده است.[2]
برخی نام وی را "عمران" خوانده اند، همان گونه که در زیارت حضرت رسول گرامی اسلام(ص) آمده است: "السلام علی عمّک عمران ابی طالب".[3]
چون فرزند بزرگش طالب بود، او را ابوطالب خواندند.(کنیه)
محدّث قمی در کتاب سفینة البحار می نویسد نام پدر امیرالمؤمنین را بعضی عبد مناف و بعض دیگر عمران دانسته اند و ممکن است هر دو صحیح باشد زیرا در بعضی از زیارات، ایشان به عنوان عمران و در بعضی از اشعار عربی به عنوان عبد مناف معرّفی شده اند ولی ابوطالب کنیه ی ایشان می باشد.[4]
حال کدام یک از این دو اسم، نام اصلی او بود، تا آن اندازه که تحقیق کرده ایم، مستندات تاریخی پاسخ قاطعی به ما نمی دهد. ممکن است هر دو درست باشد، چرا که میان عرب ها، تعدد نام بسیار رواج دارد،ولی نام مشهوری که برای آن بزرگوار ذکر شده است همان عمران می باشد.
برخی به این مطلب که نام پدر امام علی(ع) عبد مناف باشد اینگونه اشکال کرده اند که،این نام دلیل بر موحد نبودن ابوطالب می باشد.در پاسخ این اشکال باید گفت:
طبق نقل برخی منابع پدر وی اسم او را عبدمناف نگذاشته است، شاید برخی از بستگان او به وی چنین لقبی را داده اند و سپس به این لقب شهرت یافته است.[5]
نام پدر بزرگ پدری ایشان در اصل عامر بود که چون موی سپید بر سرداشت او را شیبه گفتند. وچون زمانی که مطلب، عموی شیبه درسفربه مدینه برادرزاده اش را بر شترخود سوارکرده وبه مکه آورد، مردم گمان کردند که مطلب در سفر مدینه عبدی خریده و با خود آورده، لاجرم شیبه را عبدالمطلب خواندند و به این نام شهرت یافت.[6]
نام پدر بزرگ مادری آن حضرت، اسدبن هاشم بن عبدمناف است.[7]
[1]. صدوق، معانی الاخبار، ص 121.
[2]. سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص 166.
[3]. مجلسی، بحارالانوار، ج 97، ص 189.
[4]. سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 5، ص 312 .
[5]. ابن اثیر، الکامل، ج2 ،ص18، بیروت، دار صادر للطباعه و النشر، 1385ه-1965م .
[6]. منتهی الامال،تک جلدی،ص21.
[7]. همان، ص201.
- [سایر] آیا ابوطالب پدر حضرت علی(ع) مسلمان بود؟
- [سایر] امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن (ع) چه سفارشهایی میفرمایند؟
- [سایر] چرا حدود صد سال قبر امیرالمومنین علی(ع) مخفی بود؟
- [سایر] چرا اسم امام حسین(ع) را حسین گذاشتند؟ چرا اسم امام علی(ع) را علی گذاشتند؟
- [سایر] متن روی بازوی امیرالمؤمنین علی(ع) و دیگر امامان(ع)، هنگام تولد چه بود؟
- [سایر] چرا لقب امام علی(ع) امیرالمومنین نامیده شد؟
- [سایر] نشانه های دوستان و دشمنان امیرالمومنین علی(ع)چیست؟
- [سایر] چرا به امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) لقب (ابا الحسن) را دادهاند؟
- [سایر] چرا با وجود اینکه علی اکبر(ع) میدانست آب نیست، رفت پیش امام حسین(ع) و گفت: (پدر به من آب بده)؟!
- [سایر] قصیده ای از یکی از شاعران شنیدم که در آن ابیاتی به این مضمون آمده است: "کوه ها علی است. زمین علی است. آسمان علی است، ملائکه علی است. بهشت علی است، حشر، حساب، صراط، آدم، نوح و..... محمد، فاطمه، علی(ع) است و.... این شاعر همه اینها را علی (ع) قرار داد است؛ یعنی علی (ع) همه اینها است! نظر شرعی شما در این باره چیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر وارث میّت پدربزرگ و مادربزرگ پدری و پدربزرگ و مادربزرگ مادری باشند، 13 مال را پدربزرگ و مادربزرگ مادری به طور مساوی بین خودشان قسمت میکنند و 23 مال را به پدربزرگ و مادربزرگ پدری میدهند و پدربزرگ پدری دو برابر مادربزرگ پدری میبرد، بنابراین سهم پدربزرگ و مادربزرگ مادری هر یک 318 (مجموعاً: 618) و سهم پدر بزرگ پدری 818 و سهم مادربزرگ پدری 418 خواهد بود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر وارث میّت زن یا شوهر و پدربزرگ یا مادربزرگ مادری به همراه پدربزرگ یا مادربزرگ پدری باشند، به خاطر ارث بردن زن یا شوهر، از سهم پدربزرگ یا مادربزرگ مادری چیزی کم نمیشود، بلکه از سهم پدر بزرگ یا مادربزرگ پدری کم میشود، بنابراین پدربزرگ یا مادربزرگ مادری 13 و شوهر یا زن 12 یا 14 را (به تفصیلی که گفته خواهد شد) میبرند و آنچه میماند، سهم پدربزرگ یا مادربزرگ پدری است.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.