مهریه حضرت زهرا (س) دارای دو بخش است. یک بخش آن، همان مهریه مصطلح است که از اموال شوهر به همسر می رسد. و یک بخش آن مهریه معنوی است که خواستگار حضرت علی (ع) یعنی خدای متعال به حضرت زهرا (س) هدیه کردند. چرا که این ازدواج آسمانی با دستور خدای متعال بوده است: حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام روایت میکند که فرمود: یکوقت رسول خدا نشسته بود، ملکی بحضور آن حضرت مشرف شد که دارای بیست و چهار صورت بود رسول اکرم باو فرمود: ای حبیب من جبرئیل! من تا بحال تو را باین صورتندیده بودم؟ گفت: من جبرئیل نیستم، بلکه نام من: محمود است. خدا مرا فرستاده که نور را برای نور ازدواج نمایم. پیغمبر خدا فرمود: که را برای که تزویج کنی؟ گفت: فاطمه را برای علی (علیها السلام).[1] آنچه از اموال حضرت علی (ع) به همسر ایشان رسید، سنت و رسمی برای پیروان آن دو بزرگوار است و آنچه خدای متعال به این بانوی بزرگ عطا کرده است، به جهت شرافت و مقام معنوی ایشان است. در روایات به این دو بخش مهریه به این شکل اشاره شده است: ابن شهر آشوب در کتاب مناقب از حضرت امام حسین علیه السّلام روایت میکند که فرمود: پیامبر معظم اسلام صلی اللَّه علیه و آله فاطمه اطهر را برای امیر المؤمنین تزویج نمود و مهریه آن بانو مبلغ چهار صد مثقال نقره بوده است. و بنا بر وایتی مبلغ پانصد درهم بوده، این قول اخیر صحیحتر است.[2] و در روایتی نقل شده که به پیامبر گفته شد: همانا دانستیم که مهر فاطمه در زمین چیست، مهر او در آسمان چهبوده است؟ پیامبر فرمود: ... مهر او در آسمان یک پنجم زمین است پس هر که در زمین راه برود در حالی که بر او و فرزندان او غضب کرده باشد، قدم زدن او در زمین حرام است تا روز قیامت.[3] امام باقر علیه السّلام در روایتی علاوه بر یک پنجم زمین، مسائل دیگری را نیز بیان می کنند: مهر فاطمه یک پنجم دنیا و یک سوم بهشت بوده است و در زمین چهار نهر برای حضرت فاطمه علیها السّلام است: نهرهای فرات، نیل، نهروان و بلخ. و خداوند به پیامبر فرمود: ای محمّد! تو فاطمه را به مهریّه پانصد درهم به ازدواج علی درآور تا سنّتی در بین امّت تو باشد.[4] همچنین از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: (خدا) بهشت و جهنم را صداق آن بانوی معظم قرار داد، فاطمه دوستان خود را داخل بهشت و دشمنان خویشتن را داخل جهنم خواهد کرد.[5] همچنین به این مساله نیز توجه داده شده است که آنچه قابل الگو گیری است در بخش مادی آن می باشد. و زمانی که از رسول اکرم (ص) درباره قسمت غیر مادی آن می پرسند، آن حضرت می فرمایند: موضوعی را پرسش کنید که ثمری داشته باشد، مطلبی را که فائدهای ندارد رها نمائید.[6] [1]. بحار الأنوار ، ج43، ص: 111. [2]. بحار الأنوار ، ج43، ص: 113. [3]. همان. [4].همان. [5]. همان. [6]. همان.
مهریه حضرت زهرا (س) دارای دو بخش است. یک بخش آن، همان مهریه مصطلح است که از اموال شوهر به همسر می رسد. و یک بخش آن مهریه معنوی است که خواستگار حضرت علی (ع) یعنی خدای متعال به حضرت زهرا (س) هدیه کردند. چرا که این ازدواج آسمانی با دستور خدای متعال بوده است:
حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام روایت میکند که فرمود: یکوقت رسول خدا نشسته بود، ملکی بحضور آن حضرت مشرف شد که دارای بیست و چهار صورت بود رسول اکرم باو فرمود: ای حبیب من جبرئیل! من تا بحال تو را باین صورتندیده بودم؟ گفت: من جبرئیل نیستم، بلکه نام من: محمود است. خدا مرا فرستاده که نور را برای نور ازدواج نمایم. پیغمبر خدا فرمود: که را برای که تزویج کنی؟ گفت: فاطمه را برای علی (علیها السلام).[1]
آنچه از اموال حضرت علی (ع) به همسر ایشان رسید، سنت و رسمی برای پیروان آن دو بزرگوار است و آنچه خدای متعال به این بانوی بزرگ عطا کرده است، به جهت شرافت و مقام معنوی ایشان است.
در روایات به این دو بخش مهریه به این شکل اشاره شده است:
ابن شهر آشوب در کتاب مناقب از حضرت امام حسین علیه السّلام روایت میکند که فرمود: پیامبر معظم اسلام صلی اللَّه علیه و آله فاطمه اطهر را برای امیر المؤمنین تزویج نمود و مهریه آن بانو مبلغ چهار صد مثقال نقره بوده است. و بنا بر وایتی مبلغ پانصد درهم بوده، این قول اخیر صحیحتر است.[2]
و در روایتی نقل شده که به پیامبر گفته شد: همانا دانستیم که مهر فاطمه در زمین چیست، مهر او در آسمان چهبوده است؟ پیامبر فرمود: ... مهر او در آسمان یک پنجم زمین است پس هر که در زمین راه برود در حالی که بر او و فرزندان او غضب کرده باشد، قدم زدن او در زمین حرام است تا روز قیامت.[3]
امام باقر علیه السّلام در روایتی علاوه بر یک پنجم زمین، مسائل دیگری را نیز بیان می کنند: مهر فاطمه یک پنجم دنیا و یک سوم بهشت بوده است و در زمین چهار نهر برای حضرت فاطمه علیها السّلام است: نهرهای فرات، نیل، نهروان و بلخ. و خداوند به پیامبر فرمود: ای محمّد! تو فاطمه را به مهریّه پانصد درهم به ازدواج علی درآور تا سنّتی در بین امّت تو باشد.[4]
همچنین از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: (خدا) بهشت و جهنم را صداق آن بانوی معظم قرار داد، فاطمه دوستان خود را داخل بهشت و دشمنان خویشتن را داخل جهنم خواهد کرد.[5]
همچنین به این مساله نیز توجه داده شده است که آنچه قابل الگو گیری است در بخش مادی آن می باشد. و زمانی که از رسول اکرم (ص) درباره قسمت غیر مادی آن می پرسند، آن حضرت می فرمایند: موضوعی را پرسش کنید که ثمری داشته باشد، مطلبی را که فائدهای ندارد رها نمائید.[6]
[1]. بحار الأنوار ، ج43، ص: 111.
[2]. بحار الأنوار ، ج43، ص: 113.
[3]. همان.
[4].همان.
[5]. همان.
[6]. همان.
- [سایر] مهریه حضرت زهرا (س) چقدر بوده است؟
- [سایر] مهر فاطمه (ع) در روایات پانصد درهم ذکر شده است، اگر کسی در هند، طبق مهر فاطمه (ع) می خواهد مهریه زوجه خود را بپردازد، با پول روپیه هند، چه مقدار باید پرداخت کند؟
- [سایر] مهریه ی حضرت زهرا(س) چه مقدار بوده است؟
- [سایر] مهریه ی حضرت زهرا(س) چه مقدار بوده است؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] مهریه و جهیزیه فاطمه(س) به نرخ و مدل امروزی چه مقدار بود؟ چه چیزهایی قرار دادند؟ چه کسی هزینه جهیزیه را متقبل شد؟ آیا پیامبر(ص) در جهیزیه فاطمه کمک کردند یا خیر و همه را به گردن علی(ع) انداختند؟ آیا درست است که جهیزیه فاطمه(س) از مهریهاش تعیین شد؟ چه کسانی عهدهدار خرید و تأمین جهیزیه فاطمه(س) شدند؟ و آیا فاطمه را به بازار برای انتخاب هم بردند؟
- [سایر] چرا قبر مطهر حضرت زهرا(س) مخفی است؟ چرا حضرت زهرا(س) وصیت کردند که ایشان را شبانه دفن کنند؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه معصومه(س) ازدواج نکردند؟
- [سایر] اینکه می گویند آب مهریه حضرت زهرا(س) است یعنی چه؟ لطفا کامل توضیح دهید.
- [سایر] آیا درسته که مهریه حضرت زهرا(س) آب یا نمک یا هر 2 بوده است؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله مظاهری] هر چیزی را که مالیّت داشته باشد میتوان مهر قرار داد، کم باشد یا زیاد، عین باشد یا منفعت، حتّی تعلیم قرآن و یا صنعت دیگری را هم میتوان مهر قرار داد، و در عقد دائم خوب است بیشتر از مهر السّنه حضرت زهرا علیها السلام (پانصد درهم) نباشد که تقریباً دویست و شصت مثقال نقره میشود.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).