مهریة حضرت زهرا سلام الله علیها پانصد درهم یا 400 مثقال نقرة خالص بود که به فرمودة رسول خدا چنین مهریهای را خداوند تعیین فرموده تا برای امت اسلام، سنت باشد و مسلمانان در امر ازدواج از آن پیروی نمایند. 400 مثقال نقره در آن زمان معادل با 5/2 مثقال طلای ناب بوده است(مهرالسنه همین است) افراد زیادی از بزرگان قریش، از جمله ابیبکر و عمر تقاضای خواستگاری حضرت فاطمه (س) را از پیامبر نمودند و پیامبر قبول نفرمودند و در جواب ایشان فرمودند: (که امر ازدواج فاطمه (س) با وحی الهی صورت میگیرد.) اما هنگامی که علی به قصد ازدواج فاطمه (س) به منزل پیامبر رفت، پیامبر به ام سلمه فرمود: (برخیز و در را بگشای، که این همان است که خدا و رسولش او را دوست دارند.) ام سلمه فوراً در را باز کرد و علی داخل شد. علی در کمال حجب و حیا و خجالت بود که پیامبرفرمود: علی جان حاجتی داری؟ آسوده باش، امیدوارم که حاجت تو برآورده شود. علی نیز قصد خود را بازگو نمود و از فاطمه (س) خواستگاری نمود. پیامبر فرمود: چه چیزی برای تو است که مهریة فاطمه (س) قرار دهی؟ علی عرض کرد: ای رسول خدا! تو خود شاهد هستی که برای من به جز شمشیر و شتر و زره، از مال دنیا چیزی نیست. پیامبر فرمود: ای علی شمشیر و شتر مورد نیاز توست، اما زرهت را بفروش و با آن مراسم ازدواج با فاطمه (س) را فراهم کن. اما اینکه حضرت آن زره را چه مقدار فروخت و آن را کابین حضرت زهرا قرار داد از نظر تاریخی و روایی اختلاف جزیی در آن وجود دارد. لکن قدر مسلم این است که کابین آن حضرت بیشتر از پانصد درهم نبوده البته این مقدار مهریه، مهریة رایج آن زمان بوده به طور متوسط.[1] به جهت نمونه و اطلاع چند نمونه تاریخی و روایی را ذکر می نماییم. ابن شهر آشوب در کتاب شریف مناقب آل ابی طالب میگویند: (این چنین روایت شده که مهریة آن حضرت 400 مثقال نقره میباشد و همین طور روایت شده که مهریة آن بانوی بزرگوار پانصد درهم میباشد که این قول دوم صحیحتر میباشد[2].) جناب شیخ حر عاملی (ره) در کتاب وسایل الشیعه روایتی را از حضرت رسول نقل میکنند که ایشان خطاب به حضرت زهرا میفرمایند: (سوگند به خدا اگر در میان اهل بیت من کسی نیکوتر از علی بود تو را به ازدواج او درمیآوردم لکن خدا تو را تزویج کرده و صداق تو را به خمس دنیا مقرر داشت تا زمانی که آسمان و زمین پایدار است.[3] و همین طور در خبر هست که خداوند ربع دنیا را به صداق فاطمه داد و بهشت و جهنم را از جمله مهر او نهاد، تا دشمنان را بدان کیفر کند و دوستانش را پاداش فرماید و در زمین مهر آن حضرت را مشهور به پانصد درهم است.[4]) و در روایتی دیگر آمده خدا چنین به رسول خویش وحی فرستاد که من خمس دنیا و ثلث بهشت را به مهر فاطمه دادم و در زمین چهار نهر را خاص او نهادم، نخستین نهر فرات، دوم رود نیل سوم نهروان و چهارم نهر بلخ و تو ای محمد مهریة فاطمه را در زمین به پانصد درهم قرار بده تا این مهر سنت برای امت تو باشد.[5] و استاد توفیق ابوعلم نیز در کتاب فاطمه زهراء سلام الله علیها میگویند: (مهریة حضرت زهرا در روایت انس بن مالک چهارصد درهم و در روایت ابن مردویة پانصد درهم و بنابر قولی چهارصد و هشتاد درهم بود که از فروش زره علی علیه السلام فراهم شد.[6]) شما می توانید با محاسبه ی قیمت فعلی نقره میزان مهریه حضرت را محاسبه کنید. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1-کتاب (فاطمة زهرا) (س) ، توفیق ابوعلم ، ترجمة علی اکبر صادقی 2-فاطمه زهرا شادی قلب مصطفی، احمد رحمانی همدانی. پی نوشتها: [1] شیخ حر عاملی (ره)، وسایل الشیعه، مؤسسه آل البیت ، ج 21، ص 248. [2] علامه مجلسی (ره)، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء بیروت، ج 43، ص 112 و ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، مطبعه الحیدریه، نجف، ج 3، ص 128. [3] شیخ حر عاملی (ره)، وسایل الشیعه، مؤسسه آل البیت ، ج 21، ص 250. [4] محمد تقی سپهر، ناسخ التواریخ، مؤسسة مطبوعات دینی، ج 3، ص 53. [5] علامه مجلسی (ره)، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء بیروت، ج 43، ص 113. [6] استاد توفیق ابوعلم، ترجمه، علی اکبر صادقی، فاطمه زهرا سلام الله علیها انتشارات امیرکبیر، تهران، ص 154. منبع: اندیشه قم
مهریه ی حضرت زهرا(س) چه مقدار بوده است؟
مهریة حضرت زهرا سلام الله علیها پانصد درهم یا 400 مثقال نقرة خالص بود که به فرمودة رسول خدا چنین مهریهای را خداوند تعیین فرموده تا برای امت اسلام، سنت باشد و مسلمانان در امر ازدواج از آن پیروی نمایند. 400 مثقال نقره در آن زمان معادل با 5/2 مثقال طلای ناب بوده است(مهرالسنه همین است)
افراد زیادی از بزرگان قریش، از جمله ابیبکر و عمر تقاضای خواستگاری حضرت فاطمه (س) را از پیامبر نمودند و پیامبر قبول نفرمودند و در جواب ایشان فرمودند: (که امر ازدواج فاطمه (س) با وحی الهی صورت میگیرد.)
اما هنگامی که علی به قصد ازدواج فاطمه (س) به منزل پیامبر رفت، پیامبر به ام سلمه فرمود: (برخیز و در را بگشای، که این همان است که خدا و رسولش او را دوست دارند.) ام سلمه فوراً در را باز کرد و علی داخل شد. علی در کمال حجب و حیا و خجالت بود که پیامبرفرمود: علی جان حاجتی داری؟ آسوده باش، امیدوارم که حاجت تو برآورده شود. علی نیز قصد خود را بازگو نمود و از فاطمه (س) خواستگاری نمود. پیامبر فرمود: چه چیزی برای تو است که مهریة فاطمه (س) قرار دهی؟ علی عرض کرد: ای رسول خدا! تو خود شاهد هستی که برای من به جز شمشیر و شتر و زره، از مال دنیا چیزی نیست. پیامبر فرمود: ای علی شمشیر و شتر مورد نیاز توست، اما زرهت را بفروش و با آن مراسم ازدواج با فاطمه (س) را فراهم کن.
اما اینکه حضرت آن زره را چه مقدار فروخت و آن را کابین حضرت زهرا قرار داد از نظر تاریخی و روایی اختلاف جزیی در آن وجود دارد. لکن قدر مسلم این است که کابین آن حضرت بیشتر از پانصد درهم نبوده البته این مقدار مهریه، مهریة رایج آن زمان بوده به طور متوسط.[1] به جهت نمونه و اطلاع چند نمونه تاریخی و روایی را ذکر می نماییم.
ابن شهر آشوب در کتاب شریف مناقب آل ابی طالب میگویند: (این چنین روایت شده که مهریة آن حضرت 400 مثقال نقره میباشد و همین طور روایت شده که مهریة آن بانوی بزرگوار پانصد درهم میباشد که این قول دوم صحیحتر میباشد[2].)
جناب شیخ حر عاملی (ره) در کتاب وسایل الشیعه روایتی را از حضرت رسول نقل میکنند که ایشان خطاب به حضرت زهرا میفرمایند: (سوگند به خدا اگر در میان اهل بیت من کسی نیکوتر از علی بود تو را به ازدواج او درمیآوردم لکن خدا تو را تزویج کرده و صداق تو را به خمس دنیا مقرر داشت تا زمانی که آسمان و زمین پایدار است.[3] و همین طور در خبر هست که خداوند ربع دنیا را به صداق فاطمه داد و بهشت و جهنم را از جمله مهر او نهاد، تا دشمنان را بدان کیفر کند و دوستانش را پاداش فرماید و در زمین مهر آن حضرت را مشهور به پانصد درهم است.[4])
و در روایتی دیگر آمده خدا چنین به رسول خویش وحی فرستاد که من خمس دنیا و ثلث بهشت را به مهر فاطمه دادم و در زمین چهار نهر را خاص او نهادم، نخستین نهر فرات، دوم رود نیل سوم نهروان و چهارم نهر بلخ و تو ای محمد مهریة فاطمه را در زمین به پانصد درهم قرار بده تا این مهر سنت برای امت تو باشد.[5]
و استاد توفیق ابوعلم نیز در کتاب فاطمه زهراء سلام الله علیها میگویند: (مهریة حضرت زهرا در روایت انس بن مالک چهارصد درهم و در روایت ابن مردویة پانصد درهم و بنابر قولی چهارصد و هشتاد درهم بود که از فروش زره علی علیه السلام فراهم شد.[6]) شما می توانید با محاسبه ی قیمت فعلی نقره میزان مهریه حضرت را محاسبه کنید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1-کتاب (فاطمة زهرا) (س) ، توفیق ابوعلم ، ترجمة علی اکبر صادقی
2-فاطمه زهرا شادی قلب مصطفی، احمد رحمانی همدانی.
پی نوشتها:
[1] شیخ حر عاملی (ره)، وسایل الشیعه، مؤسسه آل البیت ، ج 21، ص 248.
[2] علامه مجلسی (ره)، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء بیروت، ج 43، ص 112 و ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، مطبعه الحیدریه، نجف، ج 3، ص 128.
[3] شیخ حر عاملی (ره)، وسایل الشیعه، مؤسسه آل البیت ، ج 21، ص 250.
[4] محمد تقی سپهر، ناسخ التواریخ، مؤسسة مطبوعات دینی، ج 3، ص 53.
[5] علامه مجلسی (ره)، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء بیروت، ج 43، ص 113.
[6] استاد توفیق ابوعلم، ترجمه، علی اکبر صادقی، فاطمه زهرا سلام الله علیها انتشارات امیرکبیر، تهران، ص 154.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] مهریه ی حضرت زهرا(س) چه مقدار بوده است؟
- [سایر] مهریه حضرت زهرا (س) چقدر بوده است؟
- [سایر] مهریه و جهیزیه فاطمه(س) به نرخ و مدل امروزی چه مقدار بود؟ چه چیزهایی قرار دادند؟ چه کسی هزینه جهیزیه را متقبل شد؟ آیا پیامبر(ص) در جهیزیه فاطمه کمک کردند یا خیر و همه را به گردن علی(ع) انداختند؟ آیا درست است که جهیزیه فاطمه(س) از مهریهاش تعیین شد؟ چه کسانی عهدهدار خرید و تأمین جهیزیه فاطمه(س) شدند؟ و آیا فاطمه را به بازار برای انتخاب هم بردند؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] چرا قبر مطهر حضرت زهرا(س) مخفی است؟ چرا حضرت زهرا(س) وصیت کردند که ایشان را شبانه دفن کنند؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه معصومه(س) ازدواج نکردند؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا(س) علاوه بر پانصد درهم،مهریه دیگری طلب کردند؟
- [سایر] اینکه می گویند آب مهریه حضرت زهرا(س) است یعنی چه؟ لطفا کامل توضیح دهید.
- [سایر] آیا درسته که مهریه حضرت زهرا(س) آب یا نمک یا هر 2 بوده است؟
- [سایر] مهریه حضرت زهرا(س) با توجه به ارزش پول امروز چقدر میشود؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).