محمد بن حنفیه چه کسی بود؟
محمد بن حنفیه پسر حضرت امیر(ع) بود که مادر وی خویله دخترجعفر ابن قیس حنفیه می‌باشد و او به نام قبیله مادر خویش ملقب گشت به (حنفیه). متولد سال 21و متوفای سال81 ه ق. گروهی ازشیعیان معتقدشدند که پس از امام حسن و امام حسین علیهما سلام ،امامت به برادر ایشان محمد بن حنفیه و پس از وی به پسرانش می رسد،این گروه را کیسانیه می گویند منسوب به کیسان غلام آزادشدۀ محمدبن حنفیه.[1] کیسانیه درباره درگذشت محمد بن حنفیه دچار اختلاف شدند؛ بعضی از آنها معتقد به مرگ او شدند، و برخی دیگر پنداشتند که او نمرده و در کوههای رضوی زنده است.[2] محمد بن حنفیه بعلت نپذیرفتن بیعت با عبدالله بن زبیر،در مکه تحت فشار قرار داشت و ابن زبیر او وخانواده اش را محصور کرده بود و قصد کشتن او را داشت که مختار گروهی چوب بدست (خشبیه) را برای نجات محمد فرستاد وآنها او را نجات دادند. قدر مسلّم این است که محمد حنفیه خود ادعای امامت نداشت. مرحوم کلینی درکتاب اصول کافی ج 1 ص348؛ از امام باقر(ع) روایت کرده است که محمد درخلوت با امام سجاد(ع) صحبت کرد و به حضرت گفت: من از شما بزرگترم و شایسته رهبری هستم. حضرت سجاد(ع) پیشنهاد کرد که به حجرالاسود سلام دهند. حجرالاسود جواب سلام امام را داد ولی پاسخ محمد حنفیه را نداد. در منابع رجالی شیعه تاکید شده است که محمد حنفیه می خواست با این کار برای دیگران ثابت شود که امامت از آن امام سجاد(ع)است. [1]. تاریخ ابن خلدون / ترجمه محمدپروین گنابادی/ ج1ص379. [2]. مروج الذهب / ترجمه ابوالقاسم پاینده/ ج2ص82.
عنوان سوال:

محمد بن حنفیه چه کسی بود؟


پاسخ:

محمد بن حنفیه پسر حضرت امیر(ع) بود که مادر وی خویله دخترجعفر ابن قیس حنفیه می‌باشد و او به نام قبیله مادر خویش ملقب گشت به (حنفیه). متولد سال 21و متوفای سال81 ه ق.

گروهی ازشیعیان معتقدشدند که پس از امام حسن و امام حسین علیهما سلام ،امامت به برادر ایشان محمد بن حنفیه و پس از وی به پسرانش می رسد،این گروه را کیسانیه می گویند منسوب به کیسان غلام آزادشدۀ محمدبن حنفیه.[1]

کیسانیه درباره درگذشت محمد بن حنفیه دچار اختلاف شدند؛ بعضی از آنها معتقد به مرگ او شدند، و برخی دیگر پنداشتند که او نمرده و در کوههای رضوی زنده است.[2]

محمد بن حنفیه بعلت نپذیرفتن بیعت با عبدالله بن زبیر،در مکه تحت فشار قرار داشت و ابن زبیر او وخانواده اش را محصور کرده بود و قصد کشتن او را داشت که مختار گروهی چوب بدست (خشبیه) را برای نجات محمد فرستاد وآنها او را نجات دادند.

قدر مسلّم این است که محمد حنفیه خود ادعای امامت نداشت. مرحوم کلینی درکتاب اصول کافی ج 1 ص348؛ از امام باقر(ع) روایت کرده است که محمد درخلوت با امام سجاد(ع) صحبت کرد و به حضرت گفت: من از شما بزرگترم و شایسته رهبری هستم. حضرت سجاد(ع) پیشنهاد کرد که به حجرالاسود سلام دهند. حجرالاسود جواب سلام امام را داد ولی پاسخ محمد حنفیه را نداد. در منابع رجالی شیعه تاکید شده است که محمد حنفیه می خواست با این کار برای دیگران ثابت شود که امامت از آن امام سجاد(ع)است.

[1]. تاریخ ابن خلدون / ترجمه محمدپروین گنابادی/ ج1ص379.
[2]. مروج الذهب / ترجمه ابوالقاسم پاینده/ ج2ص82.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین