آیا می توان چشم به آسمان داشت و به انتظار نجات دهنده بود؟ این ضعف و حقارت نیست؟
طرح این گونه سوالات و ابهامات قبل از هر چیز ریشه در عدم شناخت صحیح توحید دارد. گویی تصور می کنیم که ما در عمل خود مستقل از خدای متعال هستیم و می توانیم بدون امداد الهی دست به کار شده و عملی را انجام دهیم! در حالی که انسان بدون عنایت خدای متعال قادر به انجام هیچ کاری نیست. و لازمه شناخت صحیح توحید افعالی این است که متوجه باشیم هر عملی که انجام می دهیم به حول و قوه الهی است. بنابراین چشم به آسمان ها داشتن، عملی صحیح است و هرگز نباید آن را مرادف با بیکار نشستن و تنبلی دانست. و برای نقد بهانه جویان و بی کاران، از عبارت کسانی که چشم به آسمان دوخته اند استفاده کنیم. نکته بعدی ای که باید به آن پرداخت اینکه انسان هرگز بی نیاز از امدادهای الهی نیست. یعنی علاوه بر آنکه با حول و قوه الهی خودمان دست به کار شده و اعمالی را انجام می دهیم، باید جویای امدادهای الهی و تاثیر گذاری آنها باشیم. چرا که در شکل گیری یک امر علاوه بر عوامل مادی، عواملی معنوی نیز در کار است.   از این رو خدای متعال گوشزد می کند که آنچه ما حرث می کنیم، او زراعت می کند. (أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ * أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ[واقعه/63-64] آیا هیچ درباره آنچه کشت می ‌کنید اندیشیده ‌اید؟!  آیا شما آن را می ‌رویانید یا ما می‌ رویانیم؟) بنابراین انسان حتی اگر تمام توان خود را به کار بگیرد؛ همچنان محتاج دعا و توسل است و باید نقش امدادهای الهی در به ثمر نشیدن اعمالش را درک کند. اما نکته صحیحی که برای طرح آن این سوال بیان شده (که خود دو آفت مهم داشت) این است که امداد الهی بی ضابطه نیست و خدای متعال برای فرو فرستادن امداد خود شرایط و نظامی دارد، یعنی همان گونه که عالم طبیعت نظامند و مطابق قوانین علیتی است، عوامل معنوی نیز ضابطه مند بوده و قوانینی در آنجا دخیل است. از جمله این ضوابط اینکه خدای متعال کسانی را نصرت می کند که به نصرت دین الهی پرداخته و در این راه استقامت ورزیده اند، از این رو حضرت علی (ع) نزول نصرت الهی را بعد از استقامت مسلمانان می خواند و می فرمایند: گاهی یک نفر از ما و دیگری از دشمنان ما، مانند دو پهلوان نبرد می‌کردند، و هر کدام می‌خواست کار دیگری را بسازد و جام مرگ را به دیگری بنوشاند، گاهی ما بر دشمن پیروز می‌شدیم و زمانی دشمن بر ما غلبه می‌کرد. پس آنگاه که خدا، راستی و اخلاص ما را دید، خواری و ذلّت را بر دشمنان ما نازل و پیروزی را به ما عنایت فرمود.[1] [1]. خطبه 56 نهج البلاغه.
عنوان سوال:

آیا می توان چشم به آسمان داشت و به انتظار نجات دهنده بود؟ این ضعف و حقارت نیست؟


پاسخ:

طرح این گونه سوالات و ابهامات قبل از هر چیز ریشه در عدم شناخت صحیح توحید دارد. گویی تصور می کنیم که ما در عمل خود مستقل از خدای متعال هستیم و می توانیم بدون امداد الهی دست به کار شده و عملی را انجام دهیم! در حالی که انسان بدون عنایت خدای متعال قادر به انجام هیچ کاری نیست. و لازمه شناخت صحیح توحید افعالی این است که متوجه باشیم هر عملی که انجام می دهیم به حول و قوه الهی است.


بنابراین چشم به آسمان ها داشتن، عملی صحیح است و هرگز نباید آن را مرادف با بیکار نشستن و تنبلی دانست. و برای نقد بهانه جویان و بی کاران، از عبارت کسانی که چشم به آسمان دوخته اند استفاده کنیم.

نکته بعدی ای که باید به آن پرداخت اینکه انسان هرگز بی نیاز از امدادهای الهی نیست. یعنی علاوه بر آنکه با حول و قوه الهی خودمان دست به کار شده و اعمالی را انجام می دهیم، باید جویای امدادهای الهی و تاثیر گذاری آنها باشیم. چرا که در شکل گیری یک امر علاوه بر عوامل مادی، عواملی معنوی نیز در کار است.
 
از این رو خدای متعال گوشزد می کند که آنچه ما حرث می کنیم، او زراعت می کند.

(أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ * أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ[واقعه/63-64] آیا هیچ درباره آنچه کشت می ‌کنید اندیشیده ‌اید؟!  آیا شما آن را می ‌رویانید یا ما می‌ رویانیم؟)

بنابراین انسان حتی اگر تمام توان خود را به کار بگیرد؛ همچنان محتاج دعا و توسل است و باید نقش امدادهای الهی در به ثمر نشیدن اعمالش را درک کند.

اما نکته صحیحی که برای طرح آن این سوال بیان شده (که خود دو آفت مهم داشت) این است که امداد الهی بی ضابطه نیست و خدای متعال برای فرو فرستادن امداد خود شرایط و نظامی دارد، یعنی همان گونه که عالم طبیعت نظامند و مطابق قوانین علیتی است، عوامل معنوی نیز ضابطه مند بوده و قوانینی در آنجا دخیل است. از جمله این ضوابط اینکه خدای متعال کسانی را نصرت می کند که به نصرت دین الهی پرداخته و در این راه استقامت ورزیده اند، از این رو حضرت علی (ع) نزول نصرت الهی را بعد از استقامت مسلمانان می خواند و می فرمایند:

گاهی یک نفر از ما و دیگری از دشمنان ما، مانند دو پهلوان نبرد می‌کردند، و هر کدام می‌خواست کار دیگری را بسازد و جام مرگ را به دیگری بنوشاند، گاهی ما بر دشمن پیروز می‌شدیم و زمانی دشمن بر ما غلبه می‌کرد. پس آنگاه که خدا، راستی و اخلاص ما را دید، خواری و ذلّت را بر دشمنان ما نازل و پیروزی را به ما عنایت فرمود.[1]

[1]. خطبه 56 نهج البلاغه.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین