در عصر غیبت، ناهنجاریهای بسیاری در جامعه می تواند وجود داشته باشد که با اعتقادات فرد منتظر در تضاد جدی قرار دارد. مواردی نظیر: وجود استبداد در جامعه، گسترش فساد اخلاقی، شیوع ظلم و ستم، جنگ و فتنه، ناامنی، هرج و مرج و بینظمی، عدم ارتباط صمیمی میان مسلمانان، تظاهر به دینداری و دینفروشی و افزایش فقر و گرسنگی و موارد دیگری که در روایات اسلامی به تفصیل بیان شده است. در چنین وضعیتی انسانی که در انتظار مهدی آل محمد(ص) به سر میبرد و آرزوی دیدار و حکومت او را در دل میپروراند، به اینگونه ناهنجاریها اعتراض میکند و با آنها به ستیز مشغول میشود. انسان منتظر در مقابل چنین ناهنجاریها و کجرویهای اجتماعی هرگز سکوت نخواهد کرد، زیرا سکوت به معنای رضایت یا بیتفاوتی نسبت به وضع موجود است؛ در حالی که او از درون و برون با چنین انحرافات اجتماعی به شدت در حال ستیز و تضادّ به سر میبرد. در این مرحله، انسان منتظر با آگاهی از ناهنجاریهای اجتماعی در تلاش برای کنترل اوضاع اجتماعی و کاهش و ریشهکن کردن فساد و کجروی بر میآید. انسان منتظر وظیفه خود میداند که بر هنجارهای اجتماعی نظارت کند و نگذارد هنجارها و معیارهای زندگی تغییر کند. این مکانیسم کنترلی به صورت نصح، خیرخواهی، امر به معروف و نهی از منکر، شکل اجرایی به خود میگیرد. قرآن کریم در مورد نظارت اجتماعی بر هنجارهای جامعه میفرماید: (وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[آل عمران/104]؛ باید که از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند. اینان رستگارانند.) روشن است که ضرورت کنترل اجتماعی برای حفظ ارزشها و هنجارها در جامعه، امری عقلی بوده و شرع مقدس نیز آن را مورد تأکید قرار داده است. امام باقر(ع) در مورد کارکردهای اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر چنین فرموده است: (امر به معروف و نهی از منکر فرضیه بزرگ الهی است که بقیه فرائض با آنها برپا، راهها امن، کسب و کار مردم حلال و حقوق افراد تأمین، زمینها آباد و از دشمنان انتقام گرفته میشود و در پرتو آن همه کارها رو به راه میگردد.)[1] مؤمن در چنین دورانی، منتظر محقّق ساختن آرمانهای مهدوی است و یکی از مهمترین آرمانهای او رفع فساد، ظلم و تبعیض است. انسان منتظر با خودآگاهی از چنین اهدافی ضمن خودسازی، تهذیب نفس و امر و نهی خویشتن به جامعه نظر میافکند و هنگامی که ناهنجاریهایی را مشاهده میکند با درک وظیفه خطیر امر به معروف و نهی از منکر مشفقانه به اصلاح خویش اقدام میکند و از هیچ تلاشی در این زمینه فروگذار نخواهد کرد. انسان منتظر با اتحاد روحی و هماهنگی درونی با ارزشهای مهدوی که همانا تطهیر زمین از آلودگیها و رفع انواع ظلم و ستمهاست با تلاشهای فردی و گروهی وظیفه خود میداند که در جهت پیشگیری و درمان ناهنجاریهای جامعه قدم بردارد. اینگونه است که میتواند انحرافات اجتماعی را درمان کند. خلاصه اینکه: وظیفه منتظر در در صورت مشاهده چنین صحنه هایی امر به معروف از طریق صحیح خود است ، بهتر است در چنین مواقعی با یک یادآوری کوچک خطاکار را به قبح عمل خود آگاه کنیم . همچنانکه اشاره گردید از آنجایی که در جامعه امروز ما الحمد لله مکانیسم نظارت بر چنین رخدادهایی وجود دارد کار نهی از منکر را ایشان انجام می دهند ، وظیفه ما در صورت مشاهده تذکر و یادآوری و در صورت تکرار در میان گذاشتن با مراجع اجرایی است. [1]. وسائل الشیعه، ج 11، ص 395.
در عصر غیبت، ناهنجاریهای بسیاری در جامعه می تواند وجود داشته باشد که با اعتقادات فرد منتظر در تضاد جدی قرار دارد. مواردی نظیر:
وجود استبداد در جامعه، گسترش فساد اخلاقی، شیوع ظلم و ستم، جنگ و فتنه، ناامنی، هرج و مرج و بینظمی، عدم ارتباط صمیمی میان مسلمانان، تظاهر به دینداری و دینفروشی و افزایش فقر و گرسنگی و موارد دیگری که در روایات اسلامی به تفصیل بیان شده است.
در چنین وضعیتی انسانی که در انتظار مهدی آل محمد(ص) به سر میبرد و آرزوی دیدار و حکومت او را در دل میپروراند، به اینگونه ناهنجاریها اعتراض میکند و با آنها به ستیز مشغول میشود. انسان منتظر در مقابل چنین ناهنجاریها و کجرویهای اجتماعی هرگز سکوت نخواهد کرد، زیرا سکوت به معنای رضایت یا بیتفاوتی نسبت به وضع موجود است؛ در حالی که او از درون و برون با چنین انحرافات اجتماعی به شدت در حال ستیز و تضادّ به سر میبرد.
در این مرحله، انسان منتظر با آگاهی از ناهنجاریهای اجتماعی در تلاش برای کنترل اوضاع اجتماعی و کاهش و ریشهکن کردن فساد و کجروی بر میآید. انسان منتظر وظیفه خود میداند که بر هنجارهای اجتماعی نظارت کند و نگذارد هنجارها و معیارهای زندگی تغییر کند. این مکانیسم کنترلی به صورت نصح، خیرخواهی، امر به معروف و نهی از منکر، شکل اجرایی به خود میگیرد. قرآن کریم در مورد نظارت اجتماعی بر هنجارهای جامعه میفرماید:
(وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[آل عمران/104]؛ باید که از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند. اینان رستگارانند.)
روشن است که ضرورت کنترل اجتماعی برای حفظ ارزشها و هنجارها در جامعه، امری عقلی بوده و شرع مقدس نیز آن را مورد تأکید قرار داده است. امام باقر(ع) در مورد کارکردهای اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر چنین فرموده است: (امر به معروف و نهی از منکر فرضیه بزرگ الهی است که بقیه فرائض با آنها برپا، راهها امن، کسب و کار مردم حلال و حقوق افراد تأمین، زمینها آباد و از دشمنان انتقام گرفته میشود و در پرتو آن همه کارها رو به راه میگردد.)[1]
مؤمن در چنین دورانی، منتظر محقّق ساختن آرمانهای مهدوی است و یکی از مهمترین آرمانهای او رفع فساد، ظلم و تبعیض است. انسان منتظر با خودآگاهی از چنین اهدافی ضمن خودسازی، تهذیب نفس و امر و نهی خویشتن به جامعه نظر میافکند و هنگامی که ناهنجاریهایی را مشاهده میکند با درک وظیفه خطیر امر به معروف و نهی از منکر مشفقانه به اصلاح خویش اقدام میکند و از هیچ تلاشی در این زمینه فروگذار نخواهد کرد.
انسان منتظر با اتحاد روحی و هماهنگی درونی با ارزشهای مهدوی که همانا تطهیر زمین از آلودگیها و رفع انواع ظلم و ستمهاست با تلاشهای فردی و گروهی وظیفه خود میداند که در جهت پیشگیری و درمان ناهنجاریهای جامعه قدم بردارد. اینگونه است که میتواند انحرافات اجتماعی را درمان کند.
خلاصه اینکه: وظیفه منتظر در در صورت مشاهده چنین صحنه هایی امر به معروف از طریق صحیح خود است ، بهتر است در چنین مواقعی با یک یادآوری کوچک خطاکار را به قبح عمل خود آگاه کنیم . همچنانکه اشاره گردید از آنجایی که در جامعه امروز ما الحمد لله مکانیسم نظارت بر چنین رخدادهایی وجود دارد کار نهی از منکر را ایشان انجام می دهند ، وظیفه ما در صورت مشاهده تذکر و یادآوری و در صورت تکرار در میان گذاشتن با مراجع اجرایی است.
[1]. وسائل الشیعه، ج 11، ص 395.
- [سایر] وظیفه منتظران در عصر غیبت چیست؟
- [سایر] وظیفه کلی ما در عصر غیبت نسبت به امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] حوادث دوران غیبت و وظیفه شیعه در این عصر را بیان کنید.
- [سایر] آیا وظیفه فقیهان در عصر غیبت، فقط «افتاء» و «قضا»ست نه حاکمیّت؟
- [سایر] امتیاز عصر غیبت صغرا بر غیبت کبرا چیست ؟
- [سایر] در صورت امکان رؤ یت در عصر غیبت کبرا چه فرقی بین این غیبت با غیبت صغرا است ؟
- [سایر] وظایف منتظران واقعی در عصر غیبت چیست؟
- [سایر] در عصر غیبت چه دعایی بخوانیم؟
- [سایر] آیا رؤ یت و ملاقات حضرت علیه السلام در عصر غیبت با حکمت غیبت منافات دارد؟
- [سایر] احادیثی درباره غیبت امام زمان (عج) و وظایف منتظران در عصر غیبت بیان نمایید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مرد می تواند برای زن و زن برای مرد نیابت کند و در بلند خواندن و آهسته خواندن نماز بایدبه وظیفه خودش عمل نماید، نه وظیفه میت و لازم نیست قضای نمازهای میت به ترتیب خوانده شود، خواه ترتیب آن را بداند یا نداند، مگر در مورد ظهر و عصر، یا مغرب و عشا از یک روز که رعایت ترتیب در آن لازم است.
- [آیت الله بهجت] در روز جمعه انسان میتواند بنابر اظهر به جای نماز ظهر دو رکعت نماز جمعه بخواند؛ و در عصر غیبت وجوب آن تخییری است؛ یعنی نماز جمعه کفایت از نماز ظهر میکند. شرایط و احکام نماز جمعه در بخش مربوط به آن بیان خواهد شد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر گنجی پیدا شد که اثر سکه اسلامی دارد , یا معلوم شد که مال مسلمانی هست، حکم میراث (من لا وارث له )؛ یا حکم (لُقَطَه) را دارد و تمام آن مال، در اختیار امام(ع) یا ولیّ فقیه (در عصر غیبت) قرار میگیرد.
- [آیت الله مظاهری] غیبت از یک جمعیّت نظیر غیبت از طایفهای یا ملّتی غیبت و حرام نیست، در صورتی که مراد گوینده و شنونده بعضی از آن جمعیّت باشد، امّا چون موجب قساوت قلب است، بهتر است پرهیز شود، ولی اگر مراد گوینده و شنونده همه جمعیّت باشد، غیبت و گناه آن نیز مضاعف میشود.
- [آیت الله سیستانی] نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده میشود ، و وقت آن تا موقعی که ممکن باشد آن را پیش از نماز عصر خواند ادامه دارد ، ولی چنانچه شخص نافله عصر را تا موقعی که سایه شاخص به چهار هفتم آن برسد تأخیر بیندازد بهتر است که در این موقع نماز عصر را قبل از نافله بخواند ، بجز در مورد مذکور در مسأله قبل .
- [آیت الله سبحانی] نماز ظهر و عصر هرکدام وقت مخصوص و مشترکی دارند، وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد; و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند و ما بین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است، و اگر کسی در وقت مختص ظهر، نماز عصر و در وقت مختص عصر نماز ظهر بخواند، نماز او در هر دو مورد باطل است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بعد از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند چهار رکعت نماز نخوانده و نمیداند که نماز ظهر است یا نماز عصر، باید چهار رکعت نماز به قصد مافیالذمه بخواند و اگر در غیر وقت اختصاصی عصر نمازی خوانده و نمیداند در آن نیت ظهر کرده یا به جهت فراموشی نیت عصر نموده، نماز خوانده شده را نماز ظهر قرار داده، نماز عصر را قضا میکند و احتیاط مستحب آن است که در نماز قضا، نیت خصوص ظهر یا عصر را نکند.
- [آیت الله مظاهری] چنانکه غیبت نمودن حرام و از گناهان بزرگ در اسلام است، شنیدن غیبت نیز حرام و از گناهان بزرگ است، و اگر شنونده میتواند باید دفاع از کسی که غیبت او میشود بنماید، و اگر نمیتواند باید از مجلس غیبت بیرون رود، و اگر نمیتواند باید توجّه به گفتار غیبتکننده نداشته باشد، و اگر گفتار او را به طور ناخواسته شنید، باید ترتیب اثر ندهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است و مرتکب غیبت باید توبه کند و بنابر احتیاط واجب از کسی که غیبت او را کرده حلیت بطلبد مگر ان که حلیت طلبیدن موجب مفسده ای شود و در مواردی غیبت جایز است متجاهر به فسق یعنی کسی که اشکارا و علنی گناه می کند که غیبت کردن از او در همان گناه جایز است غیبت کردن مظلوم از ظالمی که بر او ظلم کرده نسبت به ان ظلم در مورد مشورت که اظهار عیب به قصد نصیحت مشورت کننده در حدی که نصیحت محقق شود جایز است غیبت بدعت گذار در دین و کسی که موجب گمراهی مردم می شود غیبت برای اظهار فسق شاهد یعنی اگر کسی که شهادت می دهد فاسق است غیبت او به اظهار فسق او برای ان که به شهادت او حقی ضایع نشود جایز است غیبت کردن از شخصی برای دفع ضرر از جان یا عرض یا مال ان شخص غیبت کردن از گناهکار به قصد بازداشتن او از ان گناه در صورتی که به غیر ان بازداشتن او ممکن نباشد
- [آیت الله جوادی آملی] .وقت مخصوص ظهر، اول وقت است تا اندازه ای که بتوان نماز ظهر مسافر یا حاضر را با تحصیل مقدمات آن ، در آن وقت ب هجا آورد . وقت مخصوص عصر , مقداری از زمان تا مغرب است که بتوان نماز عصر مسافر یا حاضر را در آن انجام داد . بین دو وقت مخصوص، وقت مشترک نماز ظهر و عصر است، اگر کسی نماز ظهر را تا وقت اختصاصی عصر نخوانده باشد، باید نماز عصر را بخواند و قضای نماز ظهر را بعداً بهجا آورد و اگر سهواً نماز ظهر در وقت مخصوص عصر و یا نماز عصر سهواً در وقت مخصوص ظهر واقع شد، صحیح است.