مقوله ترس از خدا، در بین ما مقداری بد جا افتاده است. فکر می کنیم ترس از خدا مثل ترس دنیائی ست که به خاطر در امان نبودن از یک موجود خشن و بی رحم اتفاق می افتد. در حالیکه ترس از خدا دارای معانی دیگری ست. یک معنای ترس از خدا، ترس از خشم خداوند و عذاب در دنیا و آخرت است. این نگران بودن از عصبانیت خداوند و چیزی که باعث می شود نافرمانی خدا را نکنید و ترس از جهنم و عذاب، همان ترس از خدا و قابل ستایش است. گاهی هم انسان از این ترس دارد که نکند در جهت فرمانبری تمام توانش را به کار نبرده و ای بسا این اطاعت دست و پاشکسته مقبول درگاه حق نیفتد و پاداشی بر آن مترتب نشود یا درجه ای را که انتظار دارد برای او نسازد. چنین ترسی دلهره از رد و عدم پذیرش طاعت بوده و موجب میشود انسان در اعمالش دقت بیشتری کرده و نیّتش را هر چه بیشتر خالص کند. اگر چنین ترسی در دل نباشد و انسان به قبولی اعمالش مطمئن باشد، در جهت بهبود آنها تلاش نکرده و دچار خطا یا عجب می شود. معنای دیگر ترس از خدا، لرزش دل در برابر هیبت و عظمت خداوند است که این نوع ترس در آیات قرآن "خشیت" نامیده شده. خشیت حالت خضوع و خشوع و تسلیم در برابر حق است و هرچه درجه علم و معرفت انسان نسبت به عظمت و برزگی وجلال خداوند بیشتر شود، خود را حقیرتر و ناچیزتر دیده و به درجه خشوعش اضافه میشود. خداوند در قرآن میفرمایند: (إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ) [1]؛ ازمیان بندگان خدا، تنها عالمان هستند که از خدا میترسند. و نیز میفرماید: (رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ) [2]؛ خدا از آنان خشنود است و آنان نیز از خدا خشنود و راضی هستند. این مقام، از آن کسی است که از پروردگارش میترسد. در جای دیگر میفرماید: (وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوی) [3]؛ آن کس که از مقام پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا باز داشته، بهشت جایگاه اوست. کسی که به این مرتبه از خوف، برسد خداوند ابهت او را در دل همه جهانیان قرار میدهد. امام صادق علیهالسلام در این باره می فرماید (مَنْ خافَ اللَّهَ اخافَ اللَّهُ مِنْهُ کُلَّ شَیْءٍ وَمَنْ لَمْ یَخَفِ اللَّهَ اخافَهُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ) [4] کسی که از خدا بترسد خداوند همه چیز را از او میترساند و کسی که از خدا نترسد، خداوند او را از هر چیزی میترساند. راه درست، اعتدال در خوف و رجاء است. رجاء درست انسان را وادار به پشیمانی از گناهان گذشته و توبه میکند و مقدار بیش از حد آن انسان را دچار آمال و آرزوهای بی جا کرده و از طاعت بازمیدارد. خوف هم به همین صورت است. خوف به میزان لازم انسان را از نافرمانی باز داشته و خوف بیش از حد انسان را دچار ناامیدی و یأس از درگاه خداوند میکند. امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش نقل می کند: هیچ بنده مومنی نیست مگر اینکه در قلب او دو نور است. نور خوف و نور امید. که اگر این دو نور با هم سنجیده شود، هیچ کدام بر دیگری زیادتی نکند. [5] علامه طباطبائی رحمه الله علیه میفرمایند: هر کسی نمی تواند این دو شرط را در خود حفظ کند، چون باقی نگهداشتن ایمان بسیار سخت است، و بقای آن از جهت گناهان، و مخصوصا گناهان کبیره، و باز مخصوصا تکرار و ادامه گناهان، در خطری عظیم است، آری ایمان آدمی دائما در لبه پرتگاه قرار دارد، چون منافیات آن دائما آن را تهدید بنابودی میکند. و چون چنین است، پس یک فرد مسلمان دائما ترس این را دارد، که مبادا گرانمایه ترین سرمایه نجات خود را از دست بدهد، و این امید هم دارد، که بتواند با توبه و جبران مافات آن را حفظ کند، پس چنین کسی دائما در میان خوف و رجاء قرار دارد، و خدای خود را، هم از ترس میپرستد، و هم با امید، و در نتیجه در زندگیش هم در حالت اعتدال، میان نومیدی، که منشا خمودی ها است، و میان اطمینان به شفاعت، که کوتاهی ها و کسالت ها است، زندگی می کند، نه بکلی نومید است، و نه بکلی مطمئن، نه گرفتار آثار سوء آن نومیدی است، و نه گرفتار آثار سوء این اطمینان. [6] /342/ پی نوشت: 1- سوره مبارکه فاطر آیه 28 2- سوره مبارکه بینه آیه 8 3- سوره مبارکه نازعات آیات 40 و 41 4-اصول کافی ج 3، ص 110 5- اصول کافی. ج3. ص114 6- ترجمه تفسیر المیزان. ج1. ص281
ترس از خدا به چه معناست؟
مقوله ترس از خدا، در بین ما مقداری بد جا افتاده است. فکر می کنیم ترس از خدا مثل ترس دنیائی ست که به خاطر در امان نبودن از یک موجود خشن و بی رحم اتفاق می افتد.
در حالیکه ترس از خدا دارای معانی دیگری ست. یک معنای ترس از خدا، ترس از خشم خداوند و عذاب در دنیا و آخرت است. این نگران بودن از عصبانیت خداوند و چیزی که باعث می شود نافرمانی خدا را نکنید و ترس از جهنم و عذاب، همان ترس از خدا و قابل ستایش است.
گاهی هم انسان از این ترس دارد که نکند در جهت فرمانبری تمام توانش را به کار نبرده و ای بسا این اطاعت دست و پاشکسته مقبول درگاه حق نیفتد و پاداشی بر آن مترتب نشود یا درجه ای را که انتظار دارد برای او نسازد. چنین ترسی دلهره از رد و عدم پذیرش طاعت بوده و موجب میشود انسان در اعمالش دقت بیشتری کرده و نیّتش را هر چه بیشتر خالص کند. اگر چنین ترسی در دل نباشد و انسان به قبولی اعمالش مطمئن باشد، در جهت بهبود آنها تلاش نکرده و دچار خطا یا عجب می شود. معنای دیگر ترس از خدا، لرزش دل در برابر هیبت و عظمت خداوند است که این نوع ترس در آیات قرآن "خشیت" نامیده شده. خشیت حالت خضوع و خشوع و تسلیم در برابر حق است و هرچه درجه علم و معرفت انسان نسبت به عظمت و برزگی وجلال خداوند بیشتر شود، خود را حقیرتر و ناچیزتر دیده و به درجه خشوعش اضافه میشود. خداوند در قرآن میفرمایند: (إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ) [1]؛ ازمیان بندگان خدا، تنها عالمان هستند که از خدا میترسند. و نیز میفرماید: (رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ) [2]؛ خدا از آنان خشنود است و آنان نیز از خدا خشنود و راضی هستند. این مقام، از آن کسی است که از پروردگارش میترسد.
در جای دیگر میفرماید: (وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوی) [3]؛ آن کس که از مقام پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا باز داشته، بهشت جایگاه اوست.
کسی که به این مرتبه از خوف، برسد خداوند ابهت او را در دل همه جهانیان قرار میدهد. امام صادق علیهالسلام در این باره می فرماید (مَنْ خافَ اللَّهَ اخافَ اللَّهُ مِنْهُ کُلَّ شَیْءٍ وَمَنْ لَمْ یَخَفِ اللَّهَ اخافَهُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ) [4] کسی که از خدا بترسد خداوند همه چیز را از او میترساند و کسی که از خدا نترسد، خداوند او را از هر چیزی میترساند.
راه درست، اعتدال در خوف و رجاء است. رجاء درست انسان را وادار به پشیمانی از گناهان گذشته و توبه میکند و مقدار بیش از حد آن انسان را دچار آمال و آرزوهای بی جا کرده و از طاعت بازمیدارد. خوف هم به همین صورت است. خوف به میزان لازم انسان را از نافرمانی باز داشته و خوف بیش از حد انسان را دچار ناامیدی و یأس از درگاه خداوند میکند. امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش نقل می کند: هیچ بنده مومنی نیست مگر اینکه در قلب او دو نور است. نور خوف و نور امید. که اگر این دو نور با هم سنجیده شود، هیچ کدام بر دیگری زیادتی نکند. [5]
علامه طباطبائی رحمه الله علیه میفرمایند:
هر کسی نمی تواند این دو شرط را در خود حفظ کند، چون باقی نگهداشتن ایمان بسیار سخت است، و بقای آن از جهت گناهان، و مخصوصا گناهان کبیره، و باز مخصوصا تکرار و ادامه گناهان، در خطری عظیم است، آری ایمان آدمی دائما در لبه پرتگاه قرار دارد، چون منافیات آن دائما آن را تهدید بنابودی میکند.
و چون چنین است، پس یک فرد مسلمان دائما ترس این را دارد، که مبادا گرانمایه ترین سرمایه نجات خود را از دست بدهد، و این امید هم دارد، که بتواند با توبه و جبران مافات آن را حفظ کند، پس چنین کسی دائما در میان خوف و رجاء قرار دارد، و خدای خود را، هم از ترس میپرستد، و هم با امید، و در نتیجه در زندگیش هم در حالت اعتدال، میان نومیدی، که منشا خمودی ها است، و میان اطمینان به شفاعت، که کوتاهی ها و کسالت ها است، زندگی می کند، نه بکلی نومید است، و نه بکلی مطمئن، نه گرفتار آثار سوء آن نومیدی است، و نه گرفتار آثار سوء این اطمینان. [6]
/342/
پی نوشت:
1- سوره مبارکه فاطر آیه 28
2- سوره مبارکه بینه آیه 8
3- سوره مبارکه نازعات آیات 40 و 41
4-اصول کافی ج 3، ص 110
5- اصول کافی. ج3. ص114
6- ترجمه تفسیر المیزان. ج1. ص281
- [سایر] خیلی از آدمها می گویند ما از خدا نمی ترسیم چون خداوند ترس ندارد ولی تا از خداوند و عذاب او ترس نداشته باشیم که سعی نمی کردیم اعمال درستی داشته باشیم، می خوام بدونم از خدا بترسیم یا نه؟
- [سایر] گریه کردن از ترس خدا چه ثوابی دارد؟
- [سایر] پاداش دنیایی ترک گناه از ترس خداوند چیست؟
- [سایر] آیا فروید که ترس را منشأ اعتقاد به خدا و دینداری دانسته، صحیح است؟
- [آیت الله سبحانی] انجمنی برای درمان وسواس بدین شکل عمل می کند مثلاً ترس از نجاستی که وجود ندارد را به ترس از واقعیتی دیگر مثل این که نکند شوهر طلاقم دهد تبدیل می شود و سپس این ترس را تبدیل به ترس از مرگ می نماید و در نهایت ترس از خدا که همراه با امید است القاء می شود و بدین وسیله معلولیت روانی را از طریق یاد مرگ درمان کنند آیا این روش با شرع اسلام تطابق دارد؟
- [سایر] علت ترس از مرگ چیست؟ و راه غلبه بر این ترس چیست؟
- [سایر] آیا پیامبران ترس دارند؟
- [سایر] عوامل ترس از مرگ چیست؟
- [سایر] تفاوت ترس و اضطراب چیست؟
- [سایر] علت ترس از مرگ چیست؟
- [آیت الله بهجت] اگر کسی مقداری آب بیمنّت به او ببخشد، باید قبول کند. 3 ترس از ضرر:
- [آیت الله مکارم شیرازی] گریه کردن با صدا نماز را باطل می کند هرچند بی اختیارشود، بلکه بنابر احتیاط واجب گریه بی صدا نیز نماز را باطل می کند اینهادر صورتی است که گریه از ترس خدا و برای آخرت نباشد، و الا نه تنها نماز را باطل نمی کند، بلکه از بهترین اعمال و از کارهای اولیای خداست.
- [آیت الله مظاهری] اگر برای گرفتن حقّ خودش یا ترس از کارشکنی مجبور شود رشوه بدهد، جایز است، ولی برای گیرنده، حرام است.
- [آیت الله سیستانی] اگر کسی مقداری آب بی منّت به او ببخشد ، باید قبول کند . سوم از موارد تیمم : ترس از استعمال آب .
- [آیت الله وحید خراسانی] نگاه کردن مرد به بدن و موی زن نامحرم چه با قصد لذت و چه بدون ان و چه با ترس وقوع در حرام و چه بدون ان حرام است و نگاه کردن بصورت و دستهای او اگر به قصد لذت باشد یا ترس وقوع در حرام داشته باشد حرام است و احتیاط مستحب ان است که بصورت و دستها تا مچ هر چند بدون قصد لذت و ترس وقوع در حرام نگاه نکند و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است مگر به جاهایی که سیره متشرعه و متدینین بر پوشانیدن ان نیست مانند سر و صورت و گردن و دستها و ساق پاها که نگاه کردن زن به این مواضع بدون قصد لذت و ترس وقوع در حرام جایز است
- [آیت الله مظاهری] اختلاط مردان و زنان نامحرم اگر موجب گناه و تحریک باشد حرام است، بلکه اگر ترس مفسده باشد نیز حرام است.
- [آیت الله سیستانی] نگاه کردن مرد به بدن زنان نامحرم ، و همچنین نگاه کردن به موی آنان ، چه با شهوت باشد چه بدون آن ، چه با ترس از وقوع در حرام چه بدون آن ، حرام است ، و نگاه کردن به صورت آنان و دستهایشان تا مچ ، اگر با شهوت یا با ترس از و قوع در حرام باشد ، حرام است ، بلکه احتیاط مستحب آن است که بدون شهوت و ترس از وقوع در حرام هم به آنها نگاه نکند . و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم با شهوت و ترس از وقوع در حرام ، حرام میباشد ، بلکه بنابر احتیاط واجب بدون آن نیز نباید نگاه کند ، مگر به جاهائی از بدن که معمولاً مردها نمیپوشانند ، مثل سر و دستها و ساق پاها ، که نگاه کردن زن به این جاها اگر بدون شهوت و خوف وقوع در حرام باشد ، اشکال ندارد .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] واجب است میت را طوری در زمین دفن کنند که بوی او بیرون نیاید و درندگان هم نتوانند بدنش را بیرون آورند و در صورتی که ترس درنده و نزدیک شدن انسانی که از بوی میت اذیت شود در بین نباشد باز احتیاط واجب آن است که گودی قبر به همان اندازه مذکور در بالا باشد، و اگر ترس آن باشد که جانور بدن او را بیرون آورد، باید قبر را با آجر و مانند آن محکم کنند.
- [آیت الله سیستانی] اگر روزهدار بهقدری تشنه شود که بترسد از تشنگی بمیرد، یا به او ضرری برسد، یا آنکه به سختی بیفتد که نمیتواند آن را تحمل کند، میتواند بهاندازهای که ترس از این امور برطرف شود آب بیاشامد، بلکه در فرض ترس از مرگ و مانند آن واجب است ولی روزه او باطل میشود. و اگر ماه رمضان باشد، باید بنا بر احتیاط لازم بیشتر از آن نیاشامد، و در بقیه روز از انجام کاری که روزه را باطل میکند خودداری نماید.
- [آیت الله بهجت] کسی که میترسد اگر وضو بگیرد مریض شود، یا اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه بماند، نباید وضو بگیرد، ولی اگر نداند که آب برای او ضرر دارد و ترس از استعمال آب هم نداشته باشد و وضو بگیرد، اگرچه بعد بفهمد ضرر داشته، وضوی او صحیح است. و اگر ترس ضرر را داشت، ولی به امید ضرر نداشتن، وضو گرفت و بعد فهمید ضرر نداشته وضویش صحیح است.